🎥 مکاشفه عجیب آیت الله حق شناس ره در خیابان های تهران ✍تسلط عجیب شیاطین برا انسان ها/ راه نجات از وسواس شیاطین. 📌 نجات اهل عالم حسین (ع) است. 🎙️ استاد جاودان حفظه الله

ضرورت امر به معروف (مقام معظم رهبری انقلاب) «امروز فقط جنگ نظامی نیست؛ اما همه تهاجم های دیگر، با شدّت کم سابقه ای وجود دارد. در مقابل این تهاجم، این جامعه اسلامی، باید زنده، هوشیار، آسیب ناپذیر، پرامید، آماده مقاومت، آماده ضربه زدن و به صورتِ یک موجود زنده مقاوم بماند و مقاومت کند. این، چگونه ممکن است؟ این است که بنده موضوع امر به معروف و نهی از منکر را مطرح کردم. موضوع امر به معروف که موضوع جدیدی نیست. این، تکلیف همیشگی مسلمانان است. جامعه اسلامی، با انجام این تکلیف زنده می ماند. قوام حکومت اسلامی، با امر به معروف و نهی از منکر است، که فرمود: اگر این کار نشود، آن وقت «لَیسلِّطَنَ اللَّه عَلَیکم شِرارُکم فَیدْعُوا خِیارُکم فلا یسْتَجابُ لَهُم» قوام حکومت اسلامی و بقای حاکمیت اخیار، به این است که در جامعه امر به معروف و نهی از منکر باشد».[1] ارزش امر به معروف «کار نیکی که مخاطب خود را به آن امر می کنیم و رفتار زشتی که وی را از آن برحذر می داریم، هرچه بزرگ تر و تأثیر اجتماعی یا فردی آن ژرف تر و ماندگارتر باشد، امر به معروف و نهی از منکر ما ارزشمندتر است».[2] ادامه را در لینک👇 مطالعه فرمایید. https://hawzah.net/fa/Article/View/114017/%D8%A7%D9%85%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%88%D9%81-%D9%88-%D9%86%D9%87%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%86%DA%A9%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B9%D8%B8%D9%85-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1%DB%8C

🔴فواد ایزدی کارشناس صداوسیما: ♦️اینکه مردم آمریکا به ترامپ با آن سابقه محکومیت قضایی رأی دادند، نشانه افول آمریکاست #سیاسی

🛑📸 با چراغ روشن بنزین چند کیلومتر میشه رفت؟

⚜ اَمّن یجیبُ المُضطّرَ ⚜ اِذا دعاهُ ویَکشِفُ السوء بیاییدبرای همہ مریض ها ، چہ در خانہ یا بیمارستان دعا کنیم🙏 خدایا کشورم را ازبلاوبیماری نجات بده🙏🌹 الهی آمین🙏🙏❤️🌧

❤️✨سلام صبحتون گلباران ♥️✨امروزتون پراز عشق و امید ⚪️✨و سرشار از اتفاقهای عالی ♥️✨امـــیـــدوارم ⚪️✨زندگی به کامتون ♥️✨و خــوشــبــخــتــی ⚪️✨ســـرنــوشـــت تــون ♥️✨و سایه عشق مهمان ⚪️✨همیشگی دلتون باشه ♥️✨روز تون عالی در کنار عزیزانتون ♥️✨تـقـدیـم بـه قـلـب مـهـربـون شـمـا ⚪️✨صــبــح سه شنبه تــون گــلــبــارون .

🌺درود بر تو دوست خوش قـلـب ☀️به امروز خوش آمدید 🌺سلام و درود، زندگیت شاد و دل انگیز ☀️به امید خدا امروز عالیست 🌺وقتی ردپای مهربانی ات را ☀️در قلب کسی باقی بگذاری 🌺همیشه بیشتر از حاضرین ☀️حاضر خواهی بود 🌺حتی اگر غایب باشی

تو زیر چادرت اهل کسا را جمع کردی چه می‌شد که پریشان جمع ما را جمع می‌کردی نشاط نوبهاران!کاش می‌شدبا گل لبخند بساط کلبه احزان ما را جمع می‌کردی اگر که غیرت قنبر امان می داد پشت در پی خدمت تمام انبیا را جمع می‌کردی چه باشد گندم جنت؟به زیر سنگ دستاست نه اطباق زمین؛هفت آسیا را جمع می‌کردی حیات ازخشکسالی در برهوت عدم میریخت اگر در کوزه ات آب بقا را جمع می کردی و تنها ! سفره نگشودهٔ ما بویِ!نان می‌داد به خجلت سفره‌های بی‌غذا را جمع می‌کردی به سیلی سرخ کردی برگ‌ سبز ، آن تحفه درویش ولی برگ و نوای بینوا را جمع می‌کردی هزاران سکه ی نقره به دور ماه پاشیدی برایش روزی یک سکه طلا را جمع می کردی سه شب باپخش افطاری خوددربین مسکینان ثواب آیه‌های هل أتا را جمع می‌کردی نماز از دانه ی اذکار تسبیح تو می‌روئید به یک رشته همه حمدوثنا را جمع می‌کردی به همدستی طفلانت برای گفتن آمین تو اسباب قبولی دعا را جمع می‌کردی به دور جانمازت که خدادر عرش می‌گسترد ملائک (اجابت) را به یک پروردگارا جمع می‌کردی حساب شیعیان کی از حساب ما سوا باشد به ربّ إغْفِر حساب ماسوا را جمع می کردی عجب کفری ! عبادتهای منهای علی صفرند اطیعوالَه ! اولی الامر وخدا را جمع می کردی ولایت رابه ضرب دست خودتقسیم میکردند به تفریق علی از حق ، ریا را جمع می‌کردی بنای حق کشی ها در سقیفه پایه ریزی شد تو با یا ربنا یا رب ؛ بنا را جمع می کردی و در ؛ مرهم به میخ داغ بر داغ دلت بگذاشت در این دارالشفا درد و دوا را جمع می کردی خودت افتاده بودی برزمین درآن هجوم سخت گل افتاده زیر دست و پا را جمع می‌کردی به یک دستت کمربند علی را داشتی محکم و با دستی عبای مرتضا را جمع می‌کردی ¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡! چگونه غیرت الَّه ! دست بسته بین نامحرم به زیر چادرش خیرالنسا را جمع می‌کردی جدا از سوره کوثر که جا افتاده پشت در نشسته بودی آیات خدا را جمع می‌کردی وباب جبرئیل از دودهٔ آتش سیه پوش است ز سردر کاشکی رخت عزا را جمع کردی ¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡!¡! به کوچه با چهل ولگرد میدیدم درافتادی زچنگال سگان شیر خدا را جمع می کردی ستون مسجد از پژواک نفرینت زجا برخواست که با اذن علی سقف سما را جمع می‌کردی تو کوه استقامت ! دست بردیوار می‌گیری؟!!! به محض دیدن حیدر عصا را جمع می‌کردی به مسجد پیرزن‌ها ازتو پرسندونمی‌دانند که ظهر و عصر ، مغرب با عشا را جمع می‌کردی غبار چادرت را می تکاند و جمع می کرد و شتو هم با چادر ، اشک مجتبا را جمع می‌کردی حسین آشفته می شد شانه ات از ضعف می افتاد ولی با پنجه آن زلف رها را جمع میکردی مگرمیخواستی از پشت گردن بوسه برگیری؟ که گیسوی پریشان از قفا را جمع می کردی!!! به هنگام قدم رنجه پدر نگذاشت برخیزی ولی با زحمت بسیار پا را جمع می‌کردی شدی پهلو به پهلو استخوان‌هایت صدا می‌کرد لبت با ناله‌های بی‌صدا را جمع می‌کردی میان سینه تنگت نفس با درد می‌پیچید به لکنت سخت عین و لام و یا را جمع می‌کردی نسیم نوبهار ازبسترت خاکسترت برچید شبه این زودی نمی بایست جا را جمع می‌کردی حیاط خانه را با آب و جارویت صفا دادی از آن تابوت بی موقع صفا را جمع میکردی و باید ابر بر طبق وصیت نامه باران شب تدفین سر و گوش صبا را جمع می‌کردی میان وسعت قبرت زمین نه ؛ آسمان گم شد که دربال عروجت ناکجا را جمع می کردی من از (سلمان منا اهلبیت) اینگونه میفهمم که پای چوب تابوت آشنا را جمع می کردی علی آنشب به زیر بار تابوتت کمر خم کرد تو باید بودی و خیبر گشا را جمع میکردی و خانه در نبودِ محور مادر ز هم پاشید تو بودی!پنج تن آل عبا را جمع می کردی کفن‌ها را شمردم یک به یک اما یکی کم بود تو سربسته به سرعت بقچه‌ها را جمع می‌کردی ز ظرف آب و بوسه بر گلو پیراهن کهنه به یک آشفته_خاطر کربلا را جمع می‌کردی به دورِ استخوان‌های شکسته _ بسته؛لایِ زخم اگر بودی چگونه بوریا را جمع کردی