🚨آدرس «پایگاه خبری تحلیلی سرائر» با همکاری دوستی که آن را پیش از ما به ثبت رسانده بود به این مجموعه واگذار شد که بدینوسیله از ایشان تشکر میکنیم
📜در کشور ما مسلمان هست اما اسلام نیست
🔻سیدمحمدجواد علوی بروجردی:
🔹امروز ما مسلمانان در چه مرحلهای واقع شدهایم؟ قرآن دربارهی یهود میفرماید: «ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَة»؛ آیا این ذلّت و مسکنت همیشگی بوده است؟ آیا امروز ذلّت و مسکنت برای اسرائیل است یا برای عربها و ما مسلمانان؟ واقعیت این است که چون از این ارزشها دور شدیم و فاصله گرفتیم امروز ذلّت و مسکنت را ما داریم؛ آنها در کلّ مقدّرات عالَم دارند دخالت میکنند؛ در کشورهای اسلامی چه مقدار اسلام مطرح است؟ فقط اسم و جغرافیاست.
🔹به قول سید جمال در اروپا اسلام هست مسلمان نیست؛ مردم آنجا دروغ نمیگویند البته آنها دروغ هم که میگویند دروغهای خیلی کلان است که کشورهای شرقی را از پا در میآورد اما در ظاهر زندگی روزمرهشان دروغ نمیگویند و نظم دارند؛ ترافیک آنجا را ببینید و ترافیک قم را هم ببینید؛ اما اینجا مسلمان هست اسلام نیست و ما تازه میخواهیم دنبالهرو آنها بشویم؛ آیا ما در اینجا نسبت به پیغمبر اکرم قدرشناس بودیم؟
🔹مستشرقی به نام جان دیون پورت کتابی نوشته است که به فارسی به نام «عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن» ترجمه شده است؛ حرفش این است که کشیشها ما را فریب دادند و گمراه کردند و ما تو را آنطور که باید نشناختیم و نتوانستیم بها و ارزش لازم را به تو بدهیم و لذا عذر میخواهیم؛ ما مسلمانان هم امروز باید در سالگرد بعثت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله این عذر تقصیر را به پیشگاه پیامبر اکرم بیاوریم که ما تو را نشناختیم؛ ما مکتب تو را جدی نگرفتیم؛ اصلا تو در زندگی ما مطرح نیستی؛ در متن زندگی ما حضور نداری؛ هر کجا که مادّیت و حرص و طمع هست، تمام آن منویّات خودمان را اجرا میکنیم.
🔹واقعا پیامبر کجای زندگی ما قرار دارد؟ خدایش حضور ندارد تا چه برسد به خود پیامبر اکرم؛ اینها واقعیت است و ما بیایم لااقل نزد خودمان در نوشتههایمان و تحقیقاتمان آسیبشناسی و انتقاد از خود بکنیم که چه شده است ما به اینجا رسیدیم؟ به قول ادیب الممالک فراهانی: ماییم که از پادشاهان باج گرفتیم/ زان پس که از ایشان کمر و تاج گرفتیم/ افسوس که این مزرعه را آب گرفته/ دهقان مصیبتزده را خواب گرفته/ خون دل ما رنگ مِی ناب گرفته/ وز سوزش تب پیکرمان تاب گرفته
🔹آیا اسلام از ابتدا نمیتوانست این کار را بکند؟ چرا کرد؛ تمدنها را درنوردید اما امروز ما مقهور اروپا و امریکا و روسیه و چین هستیم؛ مقهور این کشورهای عربی کذا هم هستیم؛ آیا این است اسلام؟ امروز باید طرحی نو در فهم و شناخت اسلام در اندازیم؛ ما با سرمایههای بزرگی که در اختیار داشتیم و داریم باید امروز در دنیا صدای اوّل را میداشتیم و حرف اوّل را میزدیم اما این صدا را نداریم؛ ما باید حامی مظلومان میبودیم اما نمیتوانیم باشیم؛ اگر از امثال فلسطین و سوریه و یمن حمایتی هم میکنیم هجمههایی است که علیه ما میشود؛ اینها واقعیاتی است که امروز ما با آنها مواجه هستیم.
@saraeer
📜 خیلی بد است طلبه قرآن بخواند اما معنای کلمات و مفاهیم را نفهمد
🔻احمد عابدی:
🔹یکی این که زیاد قرآن بخوانیم، دوم روخوانی درستی داشته باشیم و سوم ترجمه قرآن. اینطور نباشد که مثلاً طلبهای معنای صنوان و غیر صنوان را نداند. ترجمه را بلد باشیم و به ترجمهها رجوع کنیم و بتوانیم بفهمیم کدام ترجمه درست و کدام نادرست است.
🔹معمولاً مترجمین قرآن میگویند که هر سی سال یکبار باید قرآن ترجمه شود. بعضیها میگویند که قرآن قابل ترجمه نیست. لااقل ما که کمی عربی بلدیم، ترجمهها را دقت کنیم و با هم مقایسه کنیم؛ خدا میداند که چقدر ترجمههایی که از قرآن نوشته شده ولی غلط است! من ترجمهای را سراغ دارم که "بسم الله الرحمن الرحیم" را طوری ترجمه کرده که دقیقاً عین عبارت اوستا، کتاب زرتشتیان است!
🔹چقدر جای تأسف است که تورات و انجیل ترجمه رسمی دارد(ترجمه رسمی کتاب مقدس)، ولی قرآن ترجمه رسمی ندارد. اگر کسی به من بگوید که یک ترجمه بیغلط نام ببر، اصلاً سراغ ندارم. کم غلط سراغ دارم.
🔹این کتابهایی که مفاهیم قرآن است، مثل کتاب شیخ عباس قمی که شخصیت ادیبی بوده، کتاب "الدرّ النظیم"، بسیار کتاب خوبی برای لغات قرآن است یا کتب "نثر طوبی" برای آیت الله شعرانی که خیلی کتاب دقیق و ارزشمندی است. پس این یک نکته که روی ترجمه قرآن وقت بگذاریم. خیلی بد است که طلبه جزء آخر قرآن را بخواند و معنای کلمات و مفاهیم را نفهمد. اگر ما مفسر هم نمیخواهیم بشویم، لااقل باید ترجمه قرآن را بلد باشیم.
🔸منبع: کانال تلگرامی «استاد احمد عابدی»
@saraeer
📜تولید طب اسلامی باید یک طرح متقن و تجربهپذیر داشته باشد/ اسلام منکِر تجربه و مطالعات میدانی و نظری نیست
🔻سیّد محمّدمهدی میرباقری:
🔹 طب مدرن و بهداشت مدرن، جزئی از الگوی توسعه است و با مدل اقتصادی و سیاسی و فرهنگی آن، و با زندگی صنعتی، همخوان و هماهنگ است. اگر شما بهداشت مدرن را از فناوری مدرن جدا کنید، آیا چیزی باقی میماند؟ آیا میتوانید الگوی بهداشت مدرن را با سطح دانش و فناوری دویست سال قبل تأمین کنید؟ اگر شما مهندسی پزشکی را حذف کنید، حتما یک جایی نقص پیدا میکند. اینها به هم پیوسته هستند. نگاه ساده و بسیط به طب مدرن موجب میشود که در برابر آن مغلوب شویم.
🔹ما حتماً طرفدار طب اسلامی و بهداشت اسلامی هستیم؛ ولی آن را باید در مقیاس توسعه دنبال کرد؛ در تولید طب اسلامی و الگوی بهداشت اسلامی، متناسب با فضای زندگی خودمان، باید یک طرح جدی و متقن و مقنن و تجربهپذیر داشته باشیم. طب اسلامی یک طب سراسر نقلی نیست؛ اسلام منکِر تجربه و مطالعات میدانی و نظری نیست. اما اینکه مطالعات میدانی و آزمونوخطا را قبول دارد، معنایش این نیست که فرآیند تحقیقات را مدیریت نمیکند و زیرساخت تحقیقات را ارائه نمیدهد.
🔸منبع: کانال تلگرامی «در محضر آیت الله میرباقری»
@saraeer
📜آیت الله خامنه ای و حسن روحانی درباره بعثت پیامبر چه گفتند؟ (1)
🔻بخشی از سخنان حسن روحانی:
🔹بعثت پیامبر(ص)، تنها برگزیده شدن یک انسان برای یک مأموریت سخت نبود بلکه برانگیخته شدن کل انسان و نوع بشر بود؛ بشری که قرنها و سالها در انتظار آن بشارت مسیحایی بود. «وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ»... پیام الهی «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ»؛ آن پیامی که از رحمانیت و رحمت الهی آغاز میشود و از قرائت و خواندن، خلقت جهان و خلقت انسان، قلم، علم و دانش و تعلیم انسان، سخن میگوید. همین آغاز پیام، روشن است که این دین، دین سلم و رحمت برای عالمیان است.
🔹سه اصل مهمِ رهبر، کتاب و قانون، و مدینه؛ یعنی دولت، رهبری و قانونی که باید در جامعه حاکم باشد، استقرار یافت. شخص پیامبر و اخلاق پیامبر معجزه بود و قرآن پیامبر(ص) هم معجزه بزرگ او بود. مدینه پیغمبر یعنی دولت اسلامی و امت اسلامی نیز معجزه سوم پیامبر(ص) بود. چگونه پیامبر در مدینهای که اکثریت آنها در آغاز غیرمسلمان بودند، توانست آنچنان همگان را به خود جذب و جلب کند که جامعهای امن و آرام را در مدینه بسازد؛ نه با برج و بارو، که پیغمبر نیازی به قلعه نداشت. حِصنِ حَصین او، توحید و ایمان مردم و اخلاق خود او بود. پیغمبر برای تبیین و تبلیغ آیینش نیاز به گروههای تبلیغی نداشت. اخلاق، نوع حکومت و شیوه مردمداری پیامبر، بهترین تبلیغ برای اسلام بود.
🔹[پیامبر با آن همه شجاعت و عبادت و علم و دانش و...]، قرآن فقط به یک نکته در زمینه جذب مردم و انسجام اجتماعی، جامعۀ پیامبر اسلام(ص) و وحدت دنیای اسلام و قدرت حکومت اسلامی تأکید میکند «فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُم وَلَو کُنتَ فَظًّا غَلیظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِکَ فَاعفُ عَنهُم وَاستَغفِر لَهُم وَشاوِرهُم فِی الأَمرِ فَإِذا عَزَمتَ فَتَوَکَّل عَلَى اللَّهِ». آن نکتهای که قرآن بر او تأکید میکند، سخن نرم و خوی نرم اوست. اخلاق پیامبر(ص) بود که همه را به خود جذب میکرد. حتی قرآن به نبوت، رسالت و عصمتش اشاره نمیکند در حالی که همه آنها را دارا بود.
🔹فظ را بیشتر در خشونت کلام بهکار میرود یعنی درشتگویی و سخن ناصواب. غلیظ القلب به معنای سختدل و سنگدل بودن و به معنای رفتار خشن. پیامبر هم زبانش نرم بود و هم اخلاقش، اخلاق حسنه بود، و در سایه این ویژگیها بود که همه را جذب میکرد. سپس به پیامبر(ص) میگوید: «فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ»؛ در گذر از خطاهای امتت و برای آنها طلب آمرزش کن و با آنها مشورت کن. این حق مردم است که نظر خود را بگویند. این حق مردم است که در محضر پیامبر(ص) بپرسند و سوال کنند.
🔹پیامبر(ص) با این اخلاق توانست آن جامعه اسلامی و امت اسلامی را بسازد. اگر ما در جمهوری اسلامی ایران همه اهدافمان را برآورده کنیم: استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی؛ و احکام خدا و قوانین اسلام را پیاده کنیم، ولی خدای ناکرده، دلهای ما نسبت به همدیگر مهربان نباشد، برادری از میان جامعه ما رخت بربندد، غیبت و تهمت و تحقیر دیگران، رواج داشته باشد، ما به هدف بلند انقلاب اسلامی که دستیابی به جامعه محمدی(ص) است، دست نیافتهایم.
🔸آیت الله خامنه ای و حسن روحانی پیرامون بعثت چه گفتند؟ (2)- (بخشی از بیانات آیت الله خامنه ای) را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/saraeer/11
@saraeer
📜آیت الله خامنه ای و حسن روحانی درباره بعثت پیامبر چه گفتند؟ (2)
🔻بخشی از بیانات آیت الله خامنه ای:
🔹در بعثت آنچه لبّ مطلب است عبارت است از توحید؛ توحید یعنی عبودیّت خدای متعال بهصورت انحصاری؛ یعنی هواها، هوسها، شهوتها، غضبها بر زندگی انسان حاکم نباشد؛ یعنی دیکتاتوریها، استبدادها، منیّتها ادارهکنندهی زندگی انسان نباشند؛ منشأ مدیریّت زندگی انسان عبارت باشد از علم الهی و قدرت الهی و رحمت الهی و فیض الهی و هدایت الهی؛ این معنای توحید است. در درجهی اوّل همهی آن کسانی که با منیّت خود، با تکبّر خود، با استبداد خود، با ظلم خود میخواهند بر امور جامعهی بشری و جوامع بشری تسلّط پیدا کنند، با شعار توحید عقبزده میشوند، لذا دشمنی میکنند.
🔹و کَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الإِنسِ وَالجِنِّ یوحی بَعضُهُم إِلىٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا؛ همهی پیغمبران با صاحبان زر و زور، با مستبدّان عالم، با زورگویان عالم، با فراعنهی عالم روبهرو شدند، مواجه شدند و با آنها مبارزه کردند. بدون مبارزهی حق، باطل مجبور به عقبنشینی نمیشود. اینکه بشریّت روزبهروز از اوّل تاریخ بشر تا امروز به معارف الهی نزدیک شده و نزدیکتر شده است، بهخاطر مبارزه است؛ چون حق باید مبارزه کند. الَّذینَ آمَنوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَالَّذینَ کَفَروا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الطّاغوتِ؛ بدون مبارزهی با مستبدّان و زورگویان و بدخواهان بشر و ظالمین و ستمگران نمیشود حق را پیش برد؛ مبارزه لازم است و پیغمبران این کار را کردند؛ و توحید، متضمّن کلّیّات و اصول و خطوط اصلی این مبارزه است.
🔹«لاالهالّاالله» صرفاً یک مسئلهی اعتقادی و ذهنی محض نیست؛ «لاالهالّاالله» منشأ اثر است، منشأ عمل است. همین دولت اسلامیای که آقای رئیسجمهور اشاره کردند که در مدینه به وجود آمد، ناشی از «لاالهالّاالله» است؛ یعنی حکومت جز به دست خدای متعال و مبعوثین خدا، در ادیان الهی معنی ندارد؛ برای همین هم بهمجرّدی که پیغمبر فرمود: قولوا لا اِلٰهَ اِلَّا اللهُ تُفلِحوا، صاحبان زر و زور در همان محیط محدود و کوچک مکّه در مقابل او صفآرایی کردند.
🔹بعد در مدینه که دولت اسلامی تشکیل شد، باز حکومتها و امپراتوریها و قدرتهای جهانی در مقابل اسلام صفآرایی کردند؛ این صفآرایی از روز اوّل تا امروز وجود داشته است و از روز اوّل تا امروز، عقبنشینی در این مصاف، سرنوشت باطل بوده است و پیشروی، سرنوشت حق بوده است. همان جمعیّت محدودی که در مکّه با آن فشار زندگی میکردند، امروز یک جامعهی عظیم بشری است با افتخارات فراوان، با امکانات فراوان و با امید فراوان و با آیندهی روشن. این را باید فهمید: امّت اسلامی باید از بُن دندان به توحید برگردد.
🔸آیت الله خامنه ای و حسن روحانی پیرامون بعثت چه گفتند؟ (1) - (بخشی از سخنان حسن روحانی) را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/saraeer/10
@saraeer
📜چرا طلبهها از قم مهاجرت نمیکنند؟
🔻سیدیاسر تقوی در «مباحثات» نوشت:
🔹فقدان فضلای برجسته حوزه در شهرها و روستاها و نیز توصیه به طلاب جهت مهاجرت از قم، مکرر از لسان مراجع تقلید و مدیریت حوزهها شنیده میشود. اما به همان اندازه که این تغییر رویه لازم و ضروری است، طرح مشوقهای مالی و برخوردهای فرمایشی، نهتنها وضعیت مطلوبی را پیش روی ما به تصویر نمیکشد، که به نگرانیهای حاصل از این تصمیمات بیش از پیش دامن میزند. عدم بازگشت طلبهها به اوطان خود و یا مهاجرت به مناطق مورد نیاز، برآمده از اقتضائات فرهنگی نهاد روحانیت است که فارغ از ترمیم و اصلاح آن نمیتوان به آینده هجرت امیدوار بود.
🔹اولین نگرانی موجود در این رابطه این است که مبلغان، جایگاه مناسبی در ارزشگذاریهای صنفی روحانیت ندارند. در سازمان روحانیت، مرجعیت با سکونت در مرکز فقاهت و مرجعیت دینی (قم) و کمترین برخورد اجتماعی و بیشترین جایگاه مدیریتی و نهادی، در صدر نظام الگوپذیری طلبههای جوان قرار دارند و تبعاً پس از اساتید سطوح خارج، اساتید سطوح عالی، پژوهشگران و محققان، نازلترین رتبه از آن مبلغانی است که با دغدغههای اجتماعی از قم مهاجرت کرده و به امور فرهنگی اشتغال ورزیدهاند. نگاهی که از دیرباز تاکنون دوگانه «اجتهاد ـ تبلیغ» را بر فرهنگ حوزهها حاکم ساخته است و تا آنجا که در بررسی زندگی مفاخر حوزه رخ مینمایاند، هجرت افراد مستعد از مرکز فقاهت (قم یا نجف) معمولاً خسران و یا سلب توفیق تعبیر میشود.
🔹این آفت، همچنان که در یادداشتهای گذشته بدان اشاره شد، بیانگر آن است که در نظام تربیتی حوزه، اجتهاد در فربگی تاریخی خود، فارغ از «مسأله اجتماعی» موضوعیت یافته و نیازمند قطب علمی و نهادهای متمرکز آموزشی است. البته پیش از انقلاب این تمرکز به بهانه قدرت مرجعیت شیعه تقویت میشد؛ اما پس از انقلاب، با وجود حاکمیت فقیه در پایتخت سیاسی، قم بهعنوان پایتخت دینی، در معنایی سکولارتر و علمگرایانهتر به بقا و توسعه خود ادامه داد. قم در بازتعریف پساانقلابی خود، نه قطبی برای کنشگری اجتماعی مرجعیت، که مکانی جهت رشد و پیشرفت عالمان دینی، آن هم نه بر اساس ارزشهای اجتماعی، که بر اساس ملاک و معیارهای درون صنفی است. لذا مهاجرت طلاب از قم و توجه به «مسأله اجتماعی» نوعی خرق عادت تلقی میشود.
🔹به همین جهت است که توصیه مراجع و اساتید به «هجرت از قم»، تعارضآمیز جلوه کرده و تبلیغ را قربانگاهی برای هویت اجتهادی طلبهها ترسیم میکند. مخاطبان این توصیه اینگونه برداشت میکنند که عدهای باید جهت پاسخگویی به مطالبات اجتماعی هزینه و یا قربانی شوند تا عدهای دیگر در قم وجاهت علمی پیدا کرده و سنگر فقاهت را حفظ کنند. در چنین شرایطی بر فرض که شهریه طلاب مهاجر دوبرابر هم شود، نهتنها این ابتلای فرهنگی درمان نمیشود، بلکه اقامت در قم با شهریه اندک، ارزشانگاری مضاعفی پیدا خواهد کرد و طلاب مهاجر به کمسوادی و معیشتگرایی متهم خواهند شد.
🔹دعوت طلاب به مهاجرت ابتدا نیازمند اصلاح رفتار بزرگان حوزه است. شاید این سخنان چندی پیش آقای اعرافی در تمجید از آیتالله مظاهری که «آیت الله مظاهری قطعاً با خدا معامله کرد و هجرت را پذیرفت و مهاجرت ایشان یک الگو بوده و برکات زیادی نیز به همراه داشته است» و «ایکاش دهها نفر از بزرگان حوزه از این الگو تأسی میگرفتند تا شهرهای ما لبریز از بزرگان و علما شده و آن سنت پیشین احیا میشد» را بایست کنایهای خطاب به مراجع تقلید قم تلقی کرد که مدیر حوزه در قالب «مهاجرت علمی» و به بهانه «رونق یافتن حوزه سایر بلاد» آن را مطرح ساخت.
🔹بدیهی است که مهاجرت علما به سایر نقاط کشور میتواند علاوه بر رونق حوزه سایر بلاد، بیگانهانگاری اجتهاد و تبلیغ را در فرهنگ روحانیت ترمیم سازد و مشوقی علمی و رفتاری برای طلبههای جوان و تحصیلکرده قرار بگیرد. البته بدیهی است که ترک قم، تبعاتی در سطح مرجعیت و مقبولیت و شهرت و حتی امکانات آموزشی بزرگان خواهد گذاشت؛ اما عمق تربیتی آنان در مناطقی که حضور مییابند را چندین برابر خواهد کرد.
@saraeer
📜دیدگاه مخاطبان درباره یادداشت «چرا طلبهها از قم مهاجرت نمیکنند؟»
https://eitaa.com/saraeer/13
🔻مخاطبی با نام کاربری «هو»:
🔹بنده حدود هفت سالی هست که از قم رفتم. مشکل از محبوبیت و.... که درمتن ذکر شد نیست. اولا قطع حمایت های مالی از طرف مراجع. ثانیا برخوردها زشت وزننده سازمان تبلیغات و ... همه دست به دست میده تا انسان برگرده به قم وباعزت مشغول مدرک اضافه کردن بشه. در این سال ها از مردم جز مهر ومحبت واحترام چیزی ندیدم از هر شهری که به شهر دیگر هجرت کردم مردم درخواست میکردند برگردید وهمین جا بمانید. تنها کسانی که انسان رو دلسرد از ادامه راه میکنند هم لباسی های خود ما هستند که در پست ها ی مختلف مشغول کار هستند از ائمه جمعه وسازمان تبلیغات و... از ماست که بر ماست. وقتی همون اول شهریه بنده قطع شد وقتی انگ بی سوادی وترک درس زده شد وووو همه این ها دست به دست میده تا باز هم به قم برگردم ودرس خارج مراجع رو شلوغ کنم تا خدایی ناکرده از ما نرنجند.
🔻مخاطبی با نام کاربری «fn»:
🔹ابتدا طلبه ها باید با اصول و مبانی و شیوه تبلیغ آشنا شده و تبلیغ را بشناسند و همانند سایر صنوف، تحت نظر استاد بوده و کارورزی بیاموزند نه اینکه بدون هیچ دانشی به تبلیغ رفته و خود را علامه دهر دانسته و به اعمال نظر های شخصی و حاشیه ای بپردازند که در نتیجه در بیشتر موارد هم به نتیجه مطلوب نمی رسند. متاسفانه تعریف تبلیغ به منبر رفتن و خواندن نماز جماعت، که در ذهن عموم طلاب و مسئولین امر است، خود آسیب است. آقای تقوی بهتر است اول تبلیغ را صحیح و کامل شناخت سپس برای طلاب و سایرین تعیین تکلیف کرد.
🔻مخاطبی با نام کاربری «R mohammadi»:
🔹سلام. بنظرم یکی از اصلی ترین دلایل عدم مهاجرت طلاب به سایر شهر ها وجود و تمرکز خود مراجع در قم است. اگر خود مراجع به استانها و شهرهای دیگر مهاجرت میکردند صد البته طلاب هم در پی آنها مهاجرت میکردند و نتایج مثبت هجرت این بزرگواران و تحول علمی در سایر شهرها که ناشی از هجرت مراجع بزرگوار بود را همگان شاهد بودند.و بهترین شاهد هجرت آیت الله مظاهری بود.
@saraeer
📜اصحاب رسانه خود را ارزان نفروشند
🔻آیت الله جوادی آملی در درس تفسیر:
🔹با تمام وجود موظّف هستیم خونهای پاک شهدا را حفظ کنیم. گر خدای ناکرده، این نظام آسیب ببیند لعنت ابد دامنگیر ما میشود. این نظام به آسانی به دست نیامده، به واقع ما مسئول هستیم، در حقیقت الآن بهترین دوران امتحان ماست که چطور می توانیم این خونهای پاک را حفظ کنیم و به ثمر برسانیم.
🔹جز ناله کردن و تضرّع به درگاه حق، جز توبه کردن، جز مواظب بودن، جز سفارش کردن و نصیحت کردن و جز دعوت به هدایت مسئولین و غیر مسئولین راه دیگری برای حفظ این نظام و رهایی از مشکلات وجود ندارد. جامعه نباید مانند جهنم باشد که در آنجا «كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها»؛ جامعه ای که افراد به یکدیگر بد میگویند، آبروی هم را می ریزند و ضعف یکدیگر را افشا می کنند، جهنم است، چرا مثل بهشت نباشیم که «دَعْوَاهُمْ فِیهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَ تَحِیتُهُمْ فِیهَا سَلاَمٌ».
🔹این خبرنگارها، این روزنامهنگارها، این دست به قلمها، باید بدانند میتوانند چیزی بنویسند که خدا هم به قلم ما و هم به مکتوب ما قَسم بخورد. چرا خود را ارزان بفروشیم؟ مگر نفرمود قَسم به قلم! قَسم به کتاب! «یسْطُرُونَ»؛ یعنی مسطورات، یعنی نوشتهها. چرا ما این نباشیم؟ غرض این است که ما همیشه و هر لحظهّ باید خودمان را به خدا بسپاریم.
@saraeer
📜کشوری به نام «قم»
🔻احمد زادهوش، مدیر جامعة المرتضی:
🔹زمان آن فرا رسیده است که حوزه علمیه قم به کشوی مستقل تبدیل گردد. کشوری با مرزهای جغرافیایی مشخص، پرچمی مخصوص، قانون اساسی ، پذیرفته شده در مجامع بینالمللی و پذیرنده سفیران کشورهای مختلف.
🔹منظور از حوزه علمیه قم مجموعه ای از تشکیلات و نظام مدیریت حوزه، شورای عالی، شورای گسترش ، نهاد مرجعیت، جامعه مدرسین، نهادهای اقماری حوزه مثل جامعةالمصطفی ص و مدیریت حوزه های خواهران است .
🔹استقلال حوزه علمیه در قالب یک کشور مستقل ( مانند واتیکان) این امکان را فراهم میسازد تا حوزه علمیه قم به نظام رهبری دینی شیعیان جهان تبدیل شود و ارتقا یابد.
🔹با توجه به اینکه حوزه ها و تشکلات اهل سنت مثل الازهر و جامع مکه و ... به علت وابستگی شدید به حکومت ها و نیز اختلافاتی که دارند هنوز به چنین بلوغی نرسیده اند ، «کشور مذهبی قم» با پذیرش سفیران خارجی و نظام دیپلماسی مستقل میتواند در واقع نقش رهبری دینی در دنیای اسلام را ایفا کند.
🔹اعلام استقلال« کشور قم » نه تنها هیچ تعریض و مخالفتی با نظام مقدس جمهوری اسلامی نیست بلکه در چهلمین سالروز پیروزی انقلاب ظرفیتی جدید و پشتوانه ای معنوی است که فارغ از محظورات و محدودیتهای خارجی و داخلی جمهوری اسلامی به ترویج و گسترش فرهنگ اسلام و اظهار نظر در شئون انسانی و تعامل با نهادهای مهم مسیحیت بپردازد و از مزایای یک کشور مستقل برای حضور در مجامع بینالمللی بهره مند شود.
🔹در هنگام استقلال « کشور قم » که طبعا باید در مجلس شورای اسلامی به تصویب برسد یا حتی به رای مردم مستند شود، اختصاص یک یا چند واحد اقتصادی مانند پالایشگاه یا پتروشیمی به این کشور بخشی از نیازهای مالی آن را تامین میکند که البته با استقلال حوزه علمیه شیعه ، جذب مشارکت های مردمی و اتکا به وجوهات شرعیه و بریه امکان بیشتری می یابد.
🔹از همه اندیشمندان بخصوص حوزویان محترم درخواست می شود با حمایت های نظری و تکمیل این طرح در تحقق چنین اتفاق مبارکی سهیم باشند . انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا .
🔹ستخلوا کوفه من المؤمنین و یأزر عنها العلم ... ثم یظهر العلم ببلدة یقال لها « قم »
🔸منبع: کانال نواندیشی فقهی
@saraeer