10.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺دیدگاه سیدکمال حیدری درباره آیه «الرجال قوامون علی النساء» و جایگاه زن در جامعه امروز
@saraeer
📜تأملاتی درباره قُدسی شدن جایگاه مرجعیت در شیعه (قسمت اول)
🔻مهدی مسائلی در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹مرجعیت تقلید در شیعه مقامی علمی است ولی در نگاه بعضی از شیعیان مرجعیت مقامی قُدسی و معنوی تلقی میشود. در نگاهِ قُدسی به مرجع تقلید، او برترین فرد از جهت کمالات معنوی بعد از ائمه(ع) است، و سایر مردم جایگاه معنوی فروتری نسبت به او دارند. دراینباره نکاتی به ذهن بنده میرسند که شاید مرتب و منظم نباشند، ولی بیارتباط با هم نیستند:
🔹1. نگاهِ قدسی به مرجعیت موجب میشود سخن او در هر علم و فنی، با برداشت تعبدیِ مقلّدان همراه شود و نظراتِ مخالف او، باطل و خلاف شریعت تلقی شوند. به دیگر سخن، فقیه با کسب تخصص در علم فقه و کسب عنوان مرجعیت، در همهی علوم و فنون ممتاز میشود؛ تمامی رشتهها و تخصصهای دیگر دینی همچون اخلاق، اعتقادات، تاریخ، تفسیر و... به چنگ او میافتد و نظرش بر متخصصین همهی این علوم برتری مییابد. بر این اساس تخصص در فقه همراه با کسب عنوان مرجع تقلید و بدون این عنوان، یک دنیا با هم توفیر دارند.
🔹2. فتوا و استدلالهای مرجع تقلید امری نافهمیدی و غیرقابل وصول برای دیگران نیست. یعنی عالمان غیرمتخصص و حتی در مواردی مردم عادی نیز میتوانند به صحت یا نادرستی استدلالهای مرجع تقلید درباره یک فتوا دست یابند. پس تفاوت مرجعِ تقلیدِ متخصص در فقه با عالمانِ غیرمتخصص چیست؟! مرجع مجتهد توانایی ارائه مبتکرانه استدلالهای فقهی، جمعبندی میان آنها و ارائه حکم شرعی را دارد، ولی عالم غیرمتخصص اگرچه توانایی فهم این استدلالها و قضاوت درباره آنها را دارد، ولی خود نمیتواند به صورت ابتکاری این استدلالها را ارائه کند.
🔹به هر حال مرجعیت عنوانی نیست که افراد با دستیابی به آن، هرحکمی را بدون استدلال قانعکننده بیان کنند، گویی که سخن آنها از کنگره عرش الهی فرود آمده است. از این جهت است که بعضی فقهای گذشته در برابر سؤالات مردم عادی نیز حکم شرعی را با تمام جزئیات استدلالی بیان میکردند.
🔹3. فتوای فقیه از آنجا که از جایگاهی علمی صادر میشود، میتواند توسط هر کسی مورد رد و مناقشه واقع شود. بر این اساس اگر سخن منتقدان غیرعلمی و بیپایه باشد، به کلام علمی و مستحکم مرجع تقلید لطمهای وارد نمیکند و خطری برای جایگاه مرجع تقلید و جامعه شیعه ندارد؛ و اگر جنبههای حقی در کلام آنها باشد، فرصتی است تا مراجع تبیین بهتری برای جامعه شیعه داشته باشند. ولی در نگاه قدسی به مرجع تقلید هرگونه اشکال و انتقاد به مرجع تقلید نوعی توهین و بیاحترامی به حساب میآید، زیرا اعتقاد معنوی مردم را تضعیف میکند و تقابلی با مقدسات آنهاست.
🔸قسمت دوم این یادداشت را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/saraeer/250
@saraeer
📜تأملاتی درباره قُدسی شدن مرجعیت در شیعه (قسمت دوم)
🔻مهدی مسائلی در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹4. یکی از عواملی که موجب تشدید نگاهِ قُدسی به مرجعیت شده است خلط معنایِ عرفانی، کلامی و فقهی ولایت است. معنایِ فقهی ولایت چیزی شبیه قضاوت و حکم قاضی است با این تفاوت که محدودهی حکم ولی فقیه تمام امور اجتماعی را در بر میگیرد. چنانچه بیشتر ادله ولایت فقیه نیز همراه با زمینه قضاوت و شأنِ قاضی مطرح شدهاند. همچون مقبوله عمر بن حنظله که اصل سؤال وی از امام صادق(ع) درباره این است که شیعیان در امر قضاوت باید به چه کسی مراجعه کنند؟ امام در قسمتی از پاسخ میفرمایند: «یَنْظُرانِ مَنْ کانَ مِنْکُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوى حَدیثَنا وَ نَظَرَ فِی حَلالِنا وَ حَرامِنا وَ عَرَف أَحکامَنا فَلْیَرْضَوْا بِهِ حَکَماً فإنّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حاکِماً...؛ باید نگاه کنند ببینند از شما چه کسی است که حدیث ما را روایت کرده، و در حلال و حرام ما مطالعه نموده، و صاحبنظر شده و احکام و قوانین ما را شناخته است بایستی او را به عنوان قاضی و داور بپذیرند، زیرا که من او را حاکم بر شما قرار دادهام» علما از این فراز پاسخِ امام برای اثبات ولایت فقیه بهره بردهاند که بحث آن مفصل است.
🔹اما معنایِ فقهی ولایت گاهی با معنایِ عرفانی آن خلط میشود و مقامی قُدسی برای فقیه جلوهگر میکند که حتی او را دارای مقام ولایت تکوینی در عالم وجود نیز میکند. البته ممکن است ولایت فقهـی و عرفانی همزمان در یک فرد جمع میشود. ولی لازمه ولایت فقهی، ولایت عرفانی نیست. بر این اساس، اگر فقیه در موردی حکم بکند، دیگران میتوانند در نظر این حکم را خطا و اشتباه بدانند و حتی نظر خود را بیان کنند، هرچند در عمل نباید با این حکم مخالفت شود. ولی در نگاه عرفانی مخالفت فکری و نظری با فقیه یک انحراف و گناه بزرگ به شمار میآید.
🔹5. اگر مقام مرجع تقلید را مقامی علمی بدانیم، باید معنا و مفهوم القاب حوزوی همراستا با مقامهای علمی باشند. ولی این القاب بیش از آنکه رفعتِ علمی مراجع را جلوهگر کنند، به آنها شأن قُدسی میدهد. همچون القاب «آیت الله» و «آیت الله العظمی» که بیش از آنکه با علو علمی آنها همراستا باشند، قُدسیت آنها را به مخاطب گوشزد می کند. بگذریم از واژههای تقدسمآب دیگری که بعضی بیوتِ مراجع به کار میبرند.
به کار بردن این القاب نیز هیچگونه ضابطهی دقیق و رسمی در حوزههای علیمه ندارد و موقعیت اجتماعی، شهرت، ظاهر شخصی و اهتمام شاگردان و هواداران بیشترین تأثیر را برای کاربردن این القاب برای علما دارد. البته شاید امروز نتوان دیگر این القاب را تغییر داد ولی میتوان معنای متبادر از آنها را دگرگون ساخت.
🔹6. ساختار روحانیت شیعه از بعضی جهات شبیه کلیسای کاتولیک شده است. بعضی از اندیشمندان همچون شهید مطهری بر این اعتقادند که از میان عنوانهایی که مردم برای عالمان دینی استعمال میکنند، لفظ روحانی بعد از دوران مشروطیت با الهام گرفتن از مسیحیت، در میان جامعۀ ایران متداول شد؛ زیرا جامعۀ مسیحیت معتقد بودند روح از تن و آخرت از دنیا و معنی از ظاهر جداست و عالِم دینی باید بهاصطلاح تارک دنیا باشد؛ ازایننظر، به علمای خود روحانی میگفتند.( شهیدمطهری، خاتمیت، ص۹۳. )دکتر شریعتی نیز میگوید: «من روحانیون را با علمای اسلامی یکی نمیگیرم، بلکه متضاد میبینم، در اسلام دستگاهی، طبقهای یا تیپی به نام روحانیت نداریم، این اصطلاح خیلی تازه است و مصداق آن هم نوظهور، در اسلام، عالم داریم در برابر غیرعالم، نه روحانی در برابر جسمانی.»( علی شریعتی، مجموعه آثار، شماره 20، ص 119.)
🔸قسمت اول این یادداشت را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/saraeer/245
@saraeer
📜جامعة الزهرا حق غیبت فوق العاده اربعین را حذف کرده است
🔻یکی از مخاطبان برای «سرائر» نوشت:
🔹سلام. جامعة الزهرا، امسال برخلاف سنوات گذشته، هیچ حق غیبت فوق العادهای برای طلاب خود جهت شرکت در سفر زیارتی اربعین در نظر نگرفته است. مسئولان امر گفتهاند طلبه در صورت اعزام باید از حق غیبت متداول خود استفاده کند و در صورت حذف درس هیچ ارفاقی در این زمینه انجام نخواهد شد. این در حالی است که مدیریت سابق این مجموعه غیبتهای ایام اربعین را با ارائه پاسپورت طلاب زائر محاسبه نمیکرد. علاوه بر این در ایام تبلیغی مانند دهه آخر صفر هم به دلیل عدم تطابق برنامه حوزه علمیه خواهران و برادران عملا امکان فعالیت تبلیغی برای بسیاری از طلابی که همسرشان در جامعة الزهرا مشغول تحصیل هستند فراهم نمیشود. خواهشا در این زمینه اطلاعرسانی کنید تا بلکه مسئولان امر پاسخگوی این معضل باشند.
🔸سرائر آماده انعکاس دیدگاه شما در این زمینه است
@saraeer
📜اجازه ندهید جنایتکاران اقتصادی با شما عکس یادگاری بگیرند!
🔻محمدتقی اکبرنژاد در واکنش به خبر «دیدار رئیس بانک مرکزی با مراجع تقلید» نوشت:
🔹اخیراً رئیس بانک مرکزی در سفری به قم به بیوت مراجع عظام تقلید مشرف شده و درباره مسائل بانکی با آنان به گفتگو پرداخت. در این رابطه نکاتی را لازم دیدم به عرض برسانم: چرا دولتمردان هر وقت پایشان پیچ می خورد و گره به کارشان می افتد به یاد قم و مراجع معظم تقلید(دامت تأییداتهم) می افتند! آقای ظریف پیش از تأیید نهایی برجام نافرجام در مجلس شورای اسلامی، خدمت آقایان رسید و معاون اول رئیس جمهور در مقاطعی که نیاز به حمایت داشت و امروز هم رئیس بانک مرکزی!
🔹چرا بزرگان ما توجه ندارند که اینها بازی سیاسی است و این آقایان اعتقادی به تأیید یا رد مراجع ندارند. مگر شما آقایان به کرّات از بانکها نخواستید که دیرکرد نگیرند و گفتید که ربا است، آیا گوش دادند؟! در پیشگاه خدای متعال شهادت می دهم که عمده مسئولان بانکی کشور هیچ اعتقادی به ورود دین و مراجع در حوزه اقتصاد و بانکداری ندارند. اینان کاتولیک تر از «پاپ» و لیبرالتر از «مارشال» و «کینز» و «منکیو» هستند و در پشت سر به ریش ما می خندند و بانک ربوی و حلال و حرام شرعی را به سخره می گیرند و کمترین توجهی هم به آراء فقهی حضرات نمی کنند حالا چطور شده همین آدم ها امروز به مراجع تقلید طمع کرده اند و در برابرشان زانوی ادب زده اند؟!
🔹بله امروز؛ یعنی روزی که بی تدبیری های سریالی بانک مرکزی نفس مردم را بریده و پول ملّی را از ارزش انداخته و صدای محرومان را بلند کرده، نیاز به عکس یادگاری با مراجع تقلید دارند. درست وقتی که باید از سوی مراجع تهدید می شدند، پیش دستی کرده و خود به دیدارشان می شتابند و خبر و عکس هایش را رسانه ای می کنند. چرا مراجع عزیز ما توجه ندارند که اینها همگی بازی رسانه ای است و مردم به شدت از این آقایان متنفرند و انتظار برخورد قاطع و به دور از هر نوع محافظه کاری با آنان دارند نه اینکه اجازه دهند رئیس بانک مرکزی با آنان عکس یادگاری بگیرد!
🔹راستی فکر این را نکرده ایم که مردم درباره ما چه قضاوتی خواهند داشت؟ اگر مردم می شنیدند که هیچ کدام از مراجع، رئیس بانک مرکزی را به حضور نپذیرفته و بانک مرکزی را عامل اصلی نابسامانی ها دانسته اند، امیدوارتر می شدند یا امروز که جنایتکاران اقتصادی کشور را چاقو به دست در کنار بزرگان دین مشاهده می کنند؟! دلم برای مردمی می سوزد که بی پناه مانده اند؛ نه به بزرگان کشور امیدی دارند و نه به بزرگان دین و این است که مرا می ترساند از آنچه که رازمگوست...
@saraeer
📜بیانیه 551 استاد عالی حوزه درباره نامه دبیر جامعه مدرسین به آیت الله شبیری
🔻متن کامل این بیانیه به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹در خصوص نامه حضرت آیتالله یزدی «دامت برکاته» به مرجع بزرگوار حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی «دام ظله الوارف»، ما امضاءکنندگان ذیل نکاتی را تقدیم می نماییم
🔹تکریم، پاسداشت و رعایت حریم مرجعیت به عنوان دژ مستحکم اسلام و پاسداران مکتب اهل بیت «علیهم السلام» مورد اتفاق همه دینمداران و حوزههای علمیه و روحانیت است. در این میان، حضرت آیتالله العظمی شبیری زنجانی «دام ظله الوارف» به عنوان یکی از مراجع عظام تقلید با جایگاه برجسته علمی، اخلاقی و مردمی مورد قبول و احترام و اعتماد همگان است.
🔹حضرت آیت الله یزدی «دامت برکاته» از فقیهان برجسته و مدرسان با سابقه و از اعلام و بزرگان حوزه علمیه قم است که از پیشگامان نهضت و شاگردان بصیر و با اخلاص آیت الله العظمی بروجردی، حضرت امام راحل و علامه طباطبایی «قدس الله اسرارهم» است که پاسداشت حرمت ایشان لازم و پاسداشت فقاهت و انقلاب اسلامی است.
🔹آیت الله یزدی «دامت برکاته» همواره برای مراجع معظم تقلید احترام ویژهای قائل بوده و هستند و در نامه خود، در عین صراحت و شفافیت، با سلام و احترام و عرض ارادت به جایگاه مرجعیت، درصدد تخطئه و جلوگیری از موجهسازی و مشروعیت یابی سران فتنه از طریق عادی سازی ارتباط آنان با مراجع معتبر بوده است.
🔹همانگونه که تکریم مرجعیت لازم و ضروری است، احترام به ارکان و بزرگان حوزه هم بایسته است و نمیتوان نسبت به حمله ناجوانمردانه به فقیه مجاهد آیت الله یزدی «دامت برکاته» بیتفاوت بود؛ به ویژه آنکه، این هجمهها توسط عدهای سازماندهی میشود که بینش و گرایش التقاطی آنان نسبت به اسلام و مکتب اهل بیت «علیهم السلام» و مواضعشان بر علیه فقه سنتی و اصالتهای حوزوی و مرجعیت روشن است.
🔹به همه دلسوزان دین و کشور، به ویژه فعالان سیاسی و رسانهای یادآور میشویم، در این شرایط حساس، همه ما باید با همگرایی و همافزایی، و با بصیرت و هوشیاری در مقابله با جنگ اقتصادی و روانی و رسانهای جبهه استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا، هوشمندانه به وظایف خود عمل نماییم و همت اصلی خود را در جهت تقویت اقتدار و امید و انسجام و خدمت به مردم و تلاش برای حل مشکلات و شکست تحریم آمریکایی مصروف نمائیم.
🔹در پایان از حوزویان انتظار میرود با حکمت و دوراندیشی در جهت تقویت مرجعیت و ارکان حوزه گام بردارند و با سعه صدر و حفظ انسجام و اخلاق مداری و تفاهم حوزوی نقشه بدخواهان مرجعیت و حوزه و روحانیت را با پایان دادن مناقشات و مشاجرات بیثمر و حاشیهای نقش بر آب کنند.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
🔸اسامی اساتید امضاکننده ی این نامه را اینجا ببینید:
http://hawzahnews.com/detail/News/467600
@saraeer
📜کوتاه از دیدار رئیس ستاد اربعین با مراجع تقلید
🔻آیت الله مکارم شیرازی:
🔹این حجم از زائران اربعین یقینا برنامه ریزی بهتری را می طلبد؛ از سوی دیگر توجه داشته باشید هر برنامه بزرگ و با اهمیتی آسیب ها و آفاتی نیز دارد و باید آسیب های این حرکت را بررسی کرد و جلوی آن را گرفت، تا این که این نعمت بزرگ بدون آسیب نصیب مردم شود.
🔻آیت الله نوری همدانی:
🔹 متأسفیم که برای هزار دینار عراقی تقریباً باید 13 هزار تومان بدهیم و پول ما اینقدر کمارزش شده است. از کاهش ارزش پول ملی در عراق به شدت ناراحت شدم و چرا باید اینگونه باشد، ازاینرو مدیریت اقتصادی در این برهه از زمان خیلی مهم است.
🔻آیت الله وحید خراسانی:
🔹 این مراسم باید به نحو احسن برگزار شود. اجر خدمت به زائران اباعبدالله علیه السلام حساب ندارد، زمین کربلا عرش خداوند است و هر کس در این راه قدمی بردارد نزد پروردگار مأجور خواهد بود.
@saraeer
📜سابقۀ پیشین و روز پسین
🔻رضا بابایی در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹روحانیت و حوزههای علمیه در ایران، از روز نخست تا امروز، دو مسئولیت را برای خود تعریف کردهاند: اجتهاد و تبلیغ. اگرچه مقصد و مقصود نخست طلاب، اجتهاد است، در عمل گروهی اندک از آنان به این جایگاه میرسد؛ بهویژه از آن رو که مجتهد اگر به مقام مرجعیت نرسد و مردم از او تقلید نکنند، اجتهاد او فایدهای چندان برای دیگران نخواهد داشت. از سوی دیگر شمار کسانی که میتوانند بر مسند مرجعیت بنشینند و رساله بدهند و مقلدانی را گرد خویش جمع کنند، در هر دورهای کمتر از انگشتان دو دست یا قدری بیشتر است. بنابراین بیشتر طلاب، ناگزیر روی به سوی تبلیغ میآورند و برخی نیز شغلهای متناسب با شخصیت حوزویشان یا حتی نامتناسب با آن برمیگزینند.
🔹از این رو حوزه در ادوار گذشته اندکاندک ماهیت تبلیغی یافت و بیشتر مرکزی برای تربیت مبلغ شد تا پرورش مجتهد. دروس و برنامههای حوزوی نیز همین رویکرد را یافت؛ بهگونهای که اکنون وابستگی حوزههای علمیه در ایران به منبر و خطابه و فرصتهای تبلیغی(محرم، صفر، فاطمیهها، رمضان، مجالس ترحیم و...) در حد پیوستگی ماهوی است و بدون این فرصتها فلسفۀ وجودی حوزه نقصانی عظیم میپذیرد. افزون بر این، نتیجهای که حوزه از رهگذر تبلیغ در روستاها و شهرهای دور و نزدیک گرفته است، بسیار بیش از فایدهای است که از تعدد مرجعیتها و مجتهدان برده است.
🔹پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و حضور حوزویان در مناصب سیاسی و اجتماعی، حوزه برای پیشبرد اهداف فرهنگی و سیاسی خود، همچنان روی به سوی تبلیغ آورد و اندیشید که میتواند از طریق گفتار و نوشتار و گاهی اجبار، گرههای سیاسی و فرهنگی و اخلاقی و اجتماعی جامعه را بگشاید؛ غافل از آنکه معضلات اجتماعی را در جامعۀ پیچیدۀ شهری نمیتوان با سخنرانی و گفتارهای تبلیغی و نصیحت و گاهی روشهای قهری حلوفصل کرد.
🔹مثلا وقتی با پدیدۀ ازدواجگریزی جوانان روبهرو شد، نخست در فضیلت ازدواج سخنها گفت و کتابها نوشت و پیدرپی جلو دوربین صداوسیما رفت. در گام دوم خانوادهها را به آسانگیری در ازدواج جوانان توصیه کرد. همزمان به افزایش وام ازدواج و راهکارهای اینچنینی روی آورد. اما همسرگزینی و تشکیل خانواده، بیش از توصیه و تبلیغ و سخنرانی و وام، به امنیت شغلی و امکانات حداقلی و امیدواری به آینده نیاز دارد، و اشتغالزایی سراسری نیازمند همگرایی در سطح ملی و بلکه جهانی است و نهادهای ایدئولوژیک مانند حوزه، بیشتر در حفظ مرزها و برجستهسازی تفاوتها میکوشند تا همگرایی با همۀ طبقات و گرایشهای اجتماعی و همزیستی اختیاری با جهانیان.
🔹همچنین هیچ یک از فضیلتهای اخلاقی در جامعه نهادینه نمیشود مگر آنکه زمینههای اجتماعی آن فراهم شود. زمینههای اجتماعی نیز کمترین نیاز را به سخنرانی و تبلیغات و گفتار و نوشتار و اجبار و نصیحت دارد. گفتاردرمانی، اگرچه در برخی محیطها و برای برخی مخاطبان پاسخگو است، به هیچ روی نمیتواند ساختار جامعۀ شهری را دیگرگون کند، یا همۀ نظریههای علمی را یکسره به زانو درآورد؛ نظریههایی همچون «روانشناسی قدرت» که میگوید: «در جهان انسانی هیچ چیز به اندازۀ قدرت، انسانها را به یکدیگر شبیه نمیکند. بنابراین بدون مدیریت قدرت، مدیریت توسعهمحور جامعه ممکن نیست.»
🔹نهاد و گروهی که مسئولیت کشورداری را بر عهده میگیرد، میبایست مقتضیات کشورداری و تجربههای کلان بشری را بپذیرد و با برخی خصلتهای تاریخی خویش وداع کند؛ اگرچه آن خصلتها و روشها در دورههایی از تاریخ کارساز بوده و حتی معجزه کرده است. اما متأسفانه گاهی چنان است که حافظ گفته است:
آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر
کین سابقۀ پیشین تا روز پسین باشد
@saraeer