کیهان بررسی میکند
🔰 فراموش نمیکنیم
🔸با شدت گرفتن فعالیتهای انتخاباتی و نزدیکی دوچندان اعضای دولت روحانی به مسعود پزشکیان، انگاره دولت سوم روحانی برای وی پررنگتر شده، تلقی این افراد فراموش شدن سابقه بد آنان در اذهان ملت است.
🔸تلقی اشتباه این افراد این است که ملت ایران فراموش کردهاند که هشت سال سو مدیریت آنان چه بلایی بر سر رشد و توسعه ایران آورده و در مرداد ماه ۱۴۰۰ سکان اداره کشور در چه وضعیتی از روحانی به شهید رئیسی تحویل داده شد.
🔸دروغگو فراموش کار میشود، ادبیات غنی فارسی این ضربالمثل را در بیان حال دروغگویان بیان کرده و به فراموشکاری و کمحافظگی آنان اشاره میکند. علت آن است که از آنجا که دروغگو میخواهد از چیزی غیر واقعی و ساختگی سخن بگوید طبعاً کلامش محکم و بدون اشتباه نخواهد بود، بنابراین در گفتههایش اختلاف و ضد و نقیض به وجود آمده و دروغش آشکار میگردد.
🔻دولتمردان روحانی از جمله محمد جواد ظریف نمود بارزی از این مسئله است، شدت تناقضگویی آنان در حدی است که حتی گفتههای خود و همفکران خود را نیز فراموش کردهاند.
🔸اگر از اکثر صاحب نظران عرصه سیاست در ایران، درباره کلان برنامهها و کلان پروژههای دولت روحانی پرسیده شود، تنها موردی که عنوان میکنند، برجام است.
🔻برجام کلیت دولت یازدهم و دوازدهم و تنها راهکار بیعملترین و فشلترین دولت در تاریخ جمهوری اسلامی است.
🔸در شاهکار سیاست خارجی روحانی و ظریف، سازوکار عجیبی همچون مکانیزم ماشه پذیرفته شده و توافق به شکلی منعقد میگردد که کشورمان در صورت هر بدعهدی طرف مقابل نیز تمام ابزارهای چانه زنی خود را از دست میدهد.
🔸مبادلات اقتصادی و مالی ایران در زمان شهید رئیسی نشان داد دولت بهانهگیر روحانی، که هیچ برنامهای برای اداره کشور جز برجام نداشت، برای احاله مسئولیت و فرار از پاسخگویی به هر دستاویزی از جمله افایتیاف برای جبران شکستهای خود متوسل میشد.
تیتر_یک
سرویس_سیاسی
راستیآزمایی ادعای مسعود پزشکیان ۱
🔰داری اشتباه میزنی!
🔸مسعود پزشکیان، نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در مناظره شب گذشته نموداری را نشان داد و مدعی شد بر اساس این نمودار سفره مردم در دولت آقای رئیسی هر روز کوچکتر شده است.
🔸اما همانطور که در تصویر پیداست این نمودار از سال ١٣٩٠ تا سال ١۴٠١ را شامل میشود؛ یعنی دقیقا نشان میدهد سفره مردم در دولت روحانی کوچک شده و حتی با برجام نیز بهتر نشده است.
🔸این نمودار دو سال پایانی دولت آقای رئیسی را که روند نزولی اصلاح و رو به بهبودی نهاده بود را شامل نمیشود.
سلام .# مرگ بر آمریکا و اسراییل و اذناب داخ.ل.ی و خارج.ی اش.ان ..
سلام .# مرگ بر آمریکا و اسراییل و اذناب داخ.ل.ی و خارج.ی اش.ان ..
سلام .# مرگ بر آمریکا و اسراییل و اذناب داخ.ل.ی و خارج.ی اش.ان ..
سلام .# مرگ بر آمریکا و اسراییل و اذناب داخ.ل.ی و خارج.ی اش.ان ..
سلام .# مرگ بر آمریکا و اسراییل و اذناب داخ.ل.ی و خارج.ی اش.ان ..
سلام .# مرگ بر آمریکا و اسراییل و اذناب داخ.ل.ی و خارج.ی اش.ان ..
سلام . 🔺همه جا صحبت از جنگ است
الیجا مگنیر تحلیلگر بلژیکی :
🔻اگر اسرائیل و آمریکا به لبنان حمله کنند، اروپا ورشکست خواهد شد و اقتصاد جهان در هرج و مرج کامل فرو خواهد رفت، مخصوصا اگر ایران ورود کند و تنگه هرمز ببندد.
🔴به پویش#پلاک_57 بپیوندید👇
دستیاری که بخشی از مشکل بود حالا ژست انتقادی گرفته است
مشاور و دستیار روحانی و دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی در دولت وی از نامزدهای انتخاباتی خواست که به جای دادن امیدهای واهی که اساساً باورپذیر نیست، بیاید و صادقانه به مردم بگوید که خوب میداند نخواهد توانست معجزه کند، اما در اقتصاد همانطور که معجزه نداریم، بنبست هم نداریم.
مسعود نیلی در سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «دوشنبه شب پس از دیدن بخش سوم و پایانی مناظره اقتصادی نامزدهای انتخابات، خواب از سرم پریده بود و کابوسهای مختلف رهایم نمیکرد... شاید درباره این مطلب که شرایط امروز کشور ما به لحاظ تاریخی و از نظر نقشی که در تعیین سرنوشت آن در آینده ایفا میکند وضعیتی کاملاً خاص محسوب میشود، تردیدی وجود نداشته باشد. آنچه بر ما گذشته و ما را به اینجا رسانده، حاصل آن بوده است که اقتصاد با همه امکاناتش، شامل منابع انسانی، منابع طبیعی، ظرفیتهای تولیدی و امکانات زیربنایی، برای دههها، قربانی مظلوم سیاست بوده است... واقعیت این است که اقتصاد ایران از سال۱۳۹۶ به این طرف، وارد مرحلهای جدید از زندگی خود شده است که دیگر نمیتوان به شیوه گذشته با آن رفتار کرد. این تغییر بزرگ توسط سیاستمداران ما در جناحهای مختلف، متأسفانه هنوز فهمیده نشده است و لذا آنها «همگی» هنوز در دوران «شیرین زبانی» زندگی میکنند.
یکی از شما ۶ نفر، به جای دادن امیدهای واهی که اساساً باورپذیر نیست، بیاید و صادقانه به مردم بگوید که خوب میداند نخواهد توانست معجزه کند. اما بگوید که در اقتصاد همانطور که معجزه نداریم، بنبست هم نداریم. بگوید که میداند در چارچوب «راهبردهای موجود»، بودجه دولت به خاطر کسریهای زیادی که دارد، ظرفیت کشف نشدهای برای افزایش حقوق معلمان وپرستاران و غیره را ندارد... اطمینان دهد که ابرچالشهای اقتصادی راه حل دارند؛ اما باید از معبر سخت سیاست عبور کنند و او میداند عبور از این گذرگاه با دشواریهای بسیار و ریسکهای عدم موفقیت مواجه است. به جای آنکه به مردم تصویر زیبای نقاشیشده اما رؤیایی از آینده را نشان دهد، عکس واقعی خودمان را ارائه کند. باور من این است که مردم به یک رئیسجمهور «معمولی» برای شرایط «غیرمعمولی» خود قانع هستند. پس تلاش نکن از خود قهرمان ترسیم کنی؛ چون واقعاً چنین نیستی. در سیاست برخلاف اقتصاد، هم بنبست داریم هم معجزه. نمیگویم که تو با انتخاب این رویکرد میتوانی معجزه کنی، اما از این روزهای باقیمانده استفاده کن تا کمی از تنگنای بنبست بکاهی».
این جملات قابل تأمل در حالی نگاشته شده که امثال آقای نیلی یک دهه قبل در آغاز دوران روحانی، با هیاهوی تبلیغاتی و سادهنمایی راهحلها چنین القا میکردند که به واسطه بستن با کدخدای آمریکایی و واگذاری منابع قدرت و پیشرفت میتوان همه تحریمها را
لغو کرد و 150 میلیارد دلار اموال بلوکه شده به علاوه 200 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی را به ایران آورد و بدون زحمت حمایت از تولید و اصلاح ساختار بودجه و ساماندهی و هدفمندسازی نظام پرداخت یارانهها و تسهیلات، و... میتوان اقتصاد را گلستان کرد. متاسفانه جملاتی را که آقای نیلی امروز به نامزدها میگویند باید به آقای روحانی میگفت اما نگفتند هیچ، که بر عکس مشغول در باغ سبز نشان دادن به مردم بودند!
آقای نیلی اول آبان 95 به شماره 197 نشریه تجارت فردا گفته بود «دیگر در اقتصاد رکود نداریم و در حال حاضر مشکل ما فقط رشد اندک اقتصادی است». البته ادعای عبور از رکود، تنها به نیلی و سال 95 مربوط نمیشد. دولتمردان آن دوره هر سال چند بار میگفتند از دوره رکود عبور کردیم و وارد دوره رشد اقتصادی شدیم. و سال بعد، از نو خبر میدادند که از دوره رکود عبور کردیم تا این که معدل رشد اقتصادی هشت ساله در آن دوره،
شش دهم درصد (تقریباً صفر!) شد.
همین آقای نیلی که سال 95 ادعا میکرد دیگر رکود اقتصادی نداریم، تیرماه 1396 در مراسم پنجاهمین سال تاسیس ایدرو گفت: «دولت قبل ما را در رکودی فرو برده که برای خروج از آن، 7 تا 10 سال زمان نیاز هست که تازه حدود 3 سال از آن گذشته است». یعنی تا پایان دولت دوازدهم از مقوله خروج از رکود خبری نخواهد شد!
به نظر میرسد انصاف این بود که آقای نیلی اگر مشورت به درد بخوری داشت - و در تصمیمسازیهای فاجعه بار دولت برجام و دیگر هیچ نقشآفرین نبود- باید آن را به وقتش و در همان انتخابات 1392 و 1396 و یا در طول دوره سوء مدیریت روحانی عنوان میکرد تا همتیمیهایش اقتصاد را به قهقرا نبرند و فردی مانند آقای فرشاد مؤمنی (از کارشناسان اقتصادی حامی روحانی اما منتقد بعدی وی) مجبور نشود آذر ماه 1395 به روزنامه آرمان بگوید:
«رشد اقتصادی سال۹۵ یک رشد به غایت بیکیفیتی بوده و این همان مسئلهای بود که حتی دستگاههای ذیربط داخلی نیز بارها به آن اشاره کردهاند. رشد بیکیفیت بنا بر تعریف رشد مبتنی بر خام فروشی، دلالی، سوداگری و ترویج تجارت پول است. در حالی که مسئلهای که برای کشور نجاتبخش است افزایش فرصتهای شغلی مولد در کنار افزایش توان رقابت اقتصادی است. رشد حاصل شده بیش از اینکه به کار ملت و کشور بیاید به کار رقابتهای جناحی و سیاسی میآید و گرهای از مشکلات باز نخواهد کرد... دانشگاهها و مرکز پژوهشهایی که مسئولیتهای راهبردی دارند، باید خطابه آقای نیلی را که در اتاق تهران خواند، جدی بگیرند. خطابه اخیر ایشان بیانگر این مسئله است که در مرکز قوه مجریه اندیشهها و بینشهایی حکمرانی دارد که به هیچ وجه برای حل مشکلات راهگشا نیست... در خطابه جدید آقای نیلی مشاهده میشود که در تعیین نرخ ارز باید محور و مبنا، منافع صادرکنندگان باشد و این یک خطای راهبردی بزرگ و تجربه شده است. قبل از اینکه به مسائل تولید کنندگان رسیدگی شود، دولت به دنبال حل مسئله صادرات است و این یک فاجعه
هدایت شده از خانواده جاذبه و دافعه علی ع ...
دستیاری که بخشی از مشکل بود حالا ژست انتقادی گرفته است
مشاور و دستیار روحانی و دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی در دولت وی از نامزدهای انتخاباتی خواست که به جای دادن امیدهای واهی که اساساً باورپذیر نیست، بیاید و صادقانه به مردم بگوید که خوب میداند نخواهد توانست معجزه کند، اما در اقتصاد همانطور که معجزه نداریم، بنبست هم نداریم.
مسعود نیلی در سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «دوشنبه شب پس از دیدن بخش سوم و پایانی مناظره اقتصادی نامزدهای انتخابات، خواب از سرم پریده بود و کابوسهای مختلف رهایم نمیکرد... شاید درباره این مطلب که شرایط امروز کشور ما به لحاظ تاریخی و از نظر نقشی که در تعیین سرنوشت آن در آینده ایفا میکند وضعیتی کاملاً خاص محسوب میشود، تردیدی وجود نداشته باشد. آنچه بر ما گذشته و ما را به اینجا رسانده، حاصل آن بوده است که اقتصاد با همه امکاناتش، شامل منابع انسانی، منابع طبیعی، ظرفیتهای تولیدی و امکانات زیربنایی، برای دههها، قربانی مظلوم سیاست بوده است... واقعیت این است که اقتصاد ایران از سال۱۳۹۶ به این طرف، وارد مرحلهای جدید از زندگی خود شده است که دیگر نمیتوان به شیوه گذشته با آن رفتار کرد. این تغییر بزرگ توسط سیاستمداران ما در جناحهای مختلف، متأسفانه هنوز فهمیده نشده است و لذا آنها «همگی» هنوز در دوران «شیرین زبانی» زندگی میکنند.
یکی از شما ۶ نفر، به جای دادن امیدهای واهی که اساساً باورپذیر نیست، بیاید و صادقانه به مردم بگوید که خوب میداند نخواهد توانست معجزه کند. اما بگوید که در اقتصاد همانطور که معجزه نداریم، بنبست هم نداریم. بگوید که میداند در چارچوب «راهبردهای موجود»، بودجه دولت به خاطر کسریهای زیادی که دارد، ظرفیت کشف نشدهای برای افزایش حقوق معلمان وپرستاران و غیره را ندارد... اطمینان دهد که ابرچالشهای اقتصادی راه حل دارند؛ اما باید از معبر سخت سیاست عبور کنند و او میداند عبور از این گذرگاه با دشواریهای بسیار و ریسکهای عدم موفقیت مواجه است. به جای آنکه به مردم تصویر زیبای نقاشیشده اما رؤیایی از آینده را نشان دهد، عکس واقعی خودمان را ارائه کند. باور من این است که مردم به یک رئیسجمهور «معمولی» برای شرایط «غیرمعمولی» خود قانع هستند. پس تلاش نکن از خود قهرمان ترسیم کنی؛ چون واقعاً چنین نیستی. در سیاست برخلاف اقتصاد، هم بنبست داریم هم معجزه. نمیگویم که تو با انتخاب این رویکرد میتوانی معجزه کنی، اما از این روزهای باقیمانده استفاده کن تا کمی از تنگنای بنبست بکاهی».
این جملات قابل تأمل در حالی نگاشته شده که امثال آقای نیلی یک دهه قبل در آغاز دوران روحانی، با هیاهوی تبلیغاتی و سادهنمایی راهحلها چنین القا میکردند که به واسطه بستن با کدخدای آمریکایی و واگذاری منابع قدرت و پیشرفت میتوان همه تحریمها را
لغو کرد و 150 میلیارد دلار اموال بلوکه شده به علاوه 200 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی را به ایران آورد و بدون زحمت حمایت از تولید و اصلاح ساختار بودجه و ساماندهی و هدفمندسازی نظام پرداخت یارانهها و تسهیلات، و... میتوان اقتصاد را گلستان کرد. متاسفانه جملاتی را که آقای نیلی امروز به نامزدها میگویند باید به آقای روحانی میگفت اما نگفتند هیچ، که بر عکس مشغول در باغ سبز نشان دادن به مردم بودند!
آقای نیلی اول آبان 95 به شماره 197 نشریه تجارت فردا گفته بود «دیگر در اقتصاد رکود نداریم و در حال حاضر مشکل ما فقط رشد اندک اقتصادی است». البته ادعای عبور از رکود، تنها به نیلی و سال 95 مربوط نمیشد. دولتمردان آن دوره هر سال چند بار میگفتند از دوره رکود عبور کردیم و وارد دوره رشد اقتصادی شدیم. و سال بعد، از نو خبر میدادند که از دوره رکود عبور کردیم تا این که معدل رشد اقتصادی هشت ساله در آن دوره،
شش دهم درصد (تقریباً صفر!) شد.
همین آقای نیلی که سال 95 ادعا میکرد دیگر رکود اقتصادی نداریم، تیرماه 1396 در مراسم پنجاهمین سال تاسیس ایدرو گفت: «دولت قبل ما را در رکودی فرو برده که برای خروج از آن، 7 تا 10 سال زمان نیاز هست که تازه حدود 3 سال از آن گذشته است». یعنی تا پایان دولت دوازدهم از مقوله خروج از رکود خبری نخواهد شد!
به نظر میرسد انصاف این بود که آقای نیلی اگر مشورت به درد بخوری داشت - و در تصمیمسازیهای فاجعه بار دولت برجام و دیگر هیچ نقشآفرین نبود- باید آن را به وقتش و در همان انتخابات 1392 و 1396 و یا در طول دوره سوء مدیریت روحانی عنوان میکرد تا همتیمیهایش اقتصاد را به قهقرا نبرند و فردی مانند آقای فرشاد مؤمنی (از کارشناسان اقتصادی حامی روحانی اما منتقد بعدی وی) مجبور نشود آذر ماه 1395 به روزنامه آرمان بگوید:
هدایت شده از خانواده جاذبه و دافعه علی ع ...
«تنها» التماس امام خمینی به ملت ایران
امروز مملکت ما غربزده است که از زلزلهزده بدتر است! من التماس میکنم به ملت ایران، من دست ملت ایران را میبوسم! این غربزدهها را کنار بگذارید! عدهشان خیلی زیاد هم نیست، ادعایشان زیاد است! ۴۰ سال از تنها التماس امام به ملت میگذرد،...
«تنها» التماس امام خمینی به ملت ایران
امروز مملکت ما غربزده است که از زلزلهزده بدتر است! من التماس میکنم به ملت ایران، من دست ملت ایران را میبوسم! این غربزدهها را کنار بگذارید! عدهشان خیلی زیاد هم نیست، ادعایشان زیاد است! ۴۰ سال از تنها التماس امام به ملت میگذرد،...
«تنها» التماس امام خمینی به ملت ایران
امروز مملکت ما غربزده است که از زلزلهزده بدتر است! من التماس میکنم به ملت ایران، من دست ملت ایران را میبوسم! این غربزدهها را کنار بگذارید! عدهشان خیلی زیاد هم نیست، ادعایشان زیاد است! ۴۰ سال از تنها التماس امام به ملت میگذرد،...
«تنها» التماس امام خمینی به ملت ایران
امروز مملکت ما غربزده است که از زلزلهزده بدتر است! من التماس میکنم به ملت ایران، من دست ملت ایران را میبوسم! این غربزدهها را کنار بگذارید! عدهشان خیلی زیاد هم نیست، ادعایشان زیاد است! ۴۰ سال از تنها التماس امام به ملت میگذرد،...
«تنها» التماس امام خمینی به ملت ایران
امروز مملکت ما غربزده است که از زلزلهزده بدتر است! من التماس میکنم به ملت ایران، من دست ملت ایران را میبوسم! این غربزدهها را کنار بگذارید! عدهشان خیلی زیاد هم نیست، ادعایشان زیاد است! ۴۰ سال از تنها التماس امام به ملت میگذرد،...
کیهـــان آنلاین:
🔰 دیدار مسئولان قضایی با رهبر انقلاب؛ فردا شنبه
🔸در آستانه ایام شهادت مظلومانه شهید دکتر آیتالله بهشتی و ۷۲ تن از یاران شهید ایشان به دست جلادان منافق و نیز روز قوه قضاییه، رئیس و مسئولان ارشد دستگاه قضا صبح فردا شنبه دوم تیرماه ۱۴۰۳ با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار خواهند کردند.
@Kayhan_online
امیر مومنان و منطق تباه
"هر کس بیاید، می پذیرم"! -۱
🔹آقای پزشکیان لا به لای مواضع متناقضش، گاهی هم به نهج البلاغه امیر مومنان (ع)؛ و این معیار، کار ارزیابی را آسان تر می کند.
♦️این نامزد محترم در مناظره دیشب، وقتی با انتقاد درباره حضور اعضای دولت روحانی در ستادش مواجه شد، گفت: "هر کسی به ستاد من بیاید می پذیرم، چون می خواهم رای بگیرم. اما آنچه عمل می کنم سیاستهای مقام معظم رهبری است".
🔹چگونه می شود علی الدّوام از وضعیت اقتصادی انتقاد کرد و در عین حال "هر کس" را در ستاد خود، صرفا با این منطق که "می خواهم رای بیاورم"، پذیرفت؟!
♦️آیا می شود ارکان دولتی که بانی وضع موجود بودند، دور او حلقه بزنند و او باز هم ادعا کند که می خواهد وضع موجود را اصلاح بکند؟! چنین رویکردی با رویکرد امیر مومنان سازگاری دارد ؟!
🔹امیر مومنان (ع) اگر بنا داشت هر کسی را در میان اطرافیان و حامیان بپذیرد، ۲۵ سال از حق خلافت محروم نمی شد. امام اگر سر سوزنی مانند آقای پزشکیان فکر می کرد، از ائتلاف با زر اندوزان و قدرت طلبان و تبدیل شدن به اکثریت در شورای شش نفره باز نمی ماند.
♦️پس از مرگ خلیفه سوم نیز، هنگامی که مردمِ تشنه عدالت، با هیجان تمام با حضرت بیعت کردند، به مشاوران نمی گفت که به مردم خیانت نمی کند.
🔹برخی مشاوران به حضرت می گفتند فعلا چند صباحی با دست بُردگان به بیت المال و مناصب، یا طلب کنندگان آن (از معاویه و عمرو عاص، تا طلحه و زبیر که اتفاقا جزو حامیان بودندند) مماشات کند، یا سهمی به برخی امتیاز طلبان بدهد، تا بتواند پایه های قدرت را محکم تر کند.
♦️جناب آقای پزشکیان! امیر مومنان نگفت چون می خواهم قدرت به دست بیاورم، بنابراین مماشات می کنم و هر کسی را برای افزایش رای و قدرت، در میان اطرافیان خود می پذیرم.
🔹بر عکس، در خطبه ۱۲۶ نهج البلاغه فرمود: "أَ تَأْمُرُونِّي أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِيمَنْ وُلِّيتُ عَلَيْهِ وَ اللَّهِ لَا أَطُورُ بِهِ مَا سَمَرَ سَمِيرٌ وَ مَا أَمَّ نَجْمٌ فِي السَّمَاءِ نَجْماً لَوْ كَانَ الْمَالُ لِي لَسَوَّيْتُ بَيْنَهُمْ فَكَيْفَ وَ إِنَّمَا الْمَالُ مَالُ اللَّهِ...
♦️آیا به من امر میکنید پیروزی را با ستم بر رعیتی که بر آنها حکومت دارم، طلب کنم؟ به خدا سوگند تا شب و روز برقرار است، و ستارگان یکی پس از دیگری در می آیند چنین نخواهم کرد. اگر مال از آنِ خودم بودُ باز هم میان همه مساوات برقرار می کردم، چه رسد به آنکه مال، مال خداست.
💢ادامه دارد
@Kayhan_online
.
امیر مومنان و منطق تباه
"هر کس بیاید، می پذیرم"! -۲
🔹شرط عدالت، مرزبندی با تضییع کنندگان آن است. به همین دلیل هم وقتی با خیرخواهی، از امام خواسته می شد فعلا سراغ امویان نرود یا با آنها ائتلاف تشکیل دهد، این آیه شریفه سوره کهف را تلاوت می کرد: "وَ ما كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُداً. من گمراهان را به یاری نمی گیرم".
♦️اصلا چه کسی از طلحه و زبیر به امام نزدیک تر؟ هم خویشاوند بودند، هم صحابی رسول خدا (ص)، هم مجاهدان مجروح میدان های جنگ، هم معترضان به بی عدالتی های دوران خلیفه سوم! امام هم که حمایت لازم داشت. پس چرا دست رد به سینه آنها زد و موجب برپایی جنگ جمل شد؟
🔹چون آنها امتیاز ویژه از قدرت و بیت المال می خواستند. و هیچ تفاوتی با اشرافیت اموی نداشتند. شورش بعدی آنها نیز درستی قضاوت امام را نشان داد.
♦️مضحک ترین رویداد این بود که مدعیان عدالت خواهی با اطرافیان خلیفه سوم (عزل شدگان از قدرت) که بانی وضغ موجود بودند، ائتلاف کردند و با این وجود مدعی حق و عدالت شدند.
🔹امام درباره این ائتلاف شوم (بانی وضع موجود و در عین حال معترض به آن و مدعی اصلاح و تغییر) فرمود: "انهم لیطلبون حقا هم ترکوه و دما هم سفکوه. همانا آنها حقی را مطالبه میکنند که خودشان ترک کردند و قصاص خونی را میخواهد که خودشان ریختند. (خطبه ۲۲ نهج البلاغه)
♦️اما نکته آخر. آقای پزشکیان می گوید با مردم صادق باشیم. خوش بینانه می گوییم که این باور اوست. اما این چه نوع صداقتی است که ایشان، نمودار های اقتصادی ساخته و پرداخته توسط برخی فعالان ستاد را سر دست می گیرد که فارغ از درستی جزئیات، از ۱۴۰۰ یا ۱۴۰۱ شروع می شود؟
🔹ایشان چرا سه سال عملکرد موفقیت آمیز دولت شهید رئیسی را با سه سال آخر دولت آقای روحانی -که بدترین رکورد های اقتصادی را به ثبت رساند- مقایسه نمی کند؟
♦️اصلا آیا دولتمردان روحانی که ستاد پزشکیان را قبضه کرده اند، چنین اجازه ای به او می دهند؟ متاسفانه او در این ستاد، محکوم است و نه حاکم. منفعل است نه فعال و تصمیم گیر. و این، شرط رجل سیاسی- مذهبی و مدیر و مدبر بودن را زیر سوال جدی می برد.
محمد ایمانی
@Kayhan_online
.
کیهـــان آنلاین:
🔰 دیدار مسئولان قضایی با رهبر انقلاب؛ فردا شنبه
🔸در آستانه ایام شهادت مظلومانه شهید دکتر آیتالله بهشتی و ۷۲ تن از یاران شهید ایشان به دست جلادان منافق و نیز روز قوه قضاییه، رئیس و مسئولان ارشد دستگاه قضا صبح فردا شنبه دوم تیرماه ۱۴۰۳ با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار خواهند کردند.
امیر مومنان و منطق تباه
"هر کس بیاید، می پذیرم"! -۱
🔹آقای پزشکیان لا به لای مواضع متناقضش، گاهی هم به نهج البلاغه امیر مومنان (ع)؛ و این معیار، کار ارزیابی را آسان تر می کند.
♦️این نامزد محترم در مناظره دیشب، وقتی با انتقاد درباره حضور اعضای دولت روحانی در ستادش مواجه شد، گفت: "هر کسی به ستاد من بیاید می پذیرم، چون می خواهم رای بگیرم. اما آنچه عمل می کنم سیاستهای مقام معظم رهبری است".
🔹چگونه می شود علی الدّوام از وضعیت اقتصادی انتقاد کرد و در عین حال "هر کس" را در ستاد خود، صرفا با این منطق که "می خواهم رای بیاورم"، پذیرفت؟!
♦️آیا می شود ارکان دولتی که بانی وضع موجود بودند، دور او حلقه بزنند و او باز هم ادعا کند که می خواهد وضع موجود را اصلاح بکند؟! چنین رویکردی با رویکرد امیر مومنان سازگاری دارد ؟!
🔹امیر مومنان (ع) اگر بنا داشت هر کسی را در میان اطرافیان و حامیان بپذیرد، ۲۵ سال از حق خلافت محروم نمی شد. امام اگر سر سوزنی مانند آقای پزشکیان فکر می کرد، از ائتلاف با زر اندوزان و قدرت طلبان و تبدیل شدن به اکثریت در شورای شش نفره باز نمی ماند.
♦️پس از مرگ خلیفه سوم نیز، هنگامی که مردمِ تشنه عدالت، با هیجان تمام با حضرت بیعت کردند، به مشاوران نمی گفت که به مردم خیانت نمی کند.
🔹برخی مشاوران به حضرت می گفتند فعلا چند صباحی با دست بُردگان به بیت المال و مناصب، یا طلب کنندگان آن (از معاویه و عمرو عاص، تا طلحه و زبیر که اتفاقا جزو حامیان بودندند) مماشات کند، یا سهمی به برخی امتیاز طلبان بدهد، تا بتواند پایه های قدرت را محکم تر کند.
♦️جناب آقای پزشکیان! امیر مومنان نگفت چون می خواهم قدرت به دست بیاورم، بنابراین مماشات می کنم و هر کسی را برای افزایش رای و قدرت، در میان اطرافیان خود می پذیرم.
🔹بر عکس، در خطبه ۱۲۶ نهج البلاغه فرمود: "أَ تَأْمُرُونِّي أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِيمَنْ وُلِّيتُ عَلَيْهِ وَ اللَّهِ لَا أَطُورُ بِهِ مَا سَمَرَ سَمِيرٌ وَ مَا أَمَّ نَجْمٌ فِي السَّمَاءِ نَجْماً لَوْ كَانَ الْمَالُ لِي لَسَوَّيْتُ بَيْنَهُمْ فَكَيْفَ وَ إِنَّمَا الْمَالُ مَالُ اللَّهِ...
♦️آیا به من امر میکنید پیروزی را با ستم بر رعیتی که بر آنها حکومت دارم، طلب کنم؟ به خدا سوگند تا شب و روز برقرار است، و ستارگان یکی پس از دیگری در می آیند چنین نخواهم کرد. اگر مال از آنِ خودم بودُ باز هم میان همه مساوات برقرار می کردم، چه رسد به آنکه مال، مال خداست.
💢ادامه دارد
.
امیر مومنان و منطق تباه
"هر کس بیاید، می پذیرم"! -۲
🔹شرط عدالت، مرزبندی با تضییع کنندگان آن است. به همین دلیل هم وقتی با خیرخواهی، از امام خواسته می شد فعلا سراغ امویان نرود یا با آنها ائتلاف تشکیل دهد، این آیه شریفه سوره کهف را تلاوت می کرد: "وَ ما كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُداً. من گمراهان را به یاری نمی گیرم".
♦️اصلا چه کسی از طلحه و زبیر به امام نزدیک تر؟ هم خویشاوند بودند، هم صحابی رسول خدا (ص)، هم مجاهدان مجروح میدان های جنگ، هم معترضان به بی عدالتی های دوران خلیفه سوم! امام هم که حمایت لازم داشت. پس چرا دست رد به سینه آنها زد و موجب برپایی جنگ جمل شد؟
🔹چون آنها امتیاز ویژه از قدرت و بیت المال می خواستند. و هیچ تفاوتی با اشرافیت اموی نداشتند. شورش بعدی آنها نیز درستی قضاوت امام را نشان داد.
♦️مضحک ترین رویداد این بود که مدعیان عدالت خواهی با اطرافیان خلیفه سوم (عزل شدگان از قدرت) که بانی وضغ موجود بودند، ائتلاف کردند و با این وجود مدعی حق و عدالت شدند.
🔹امام درباره این ائتلاف شوم (بانی وضع موجود و در عین حال معترض به آن و مدعی اصلاح و تغییر) فرمود: "انهم لیطلبون حقا هم ترکوه و دما هم سفکوه. همانا آنها حقی را مطالبه میکنند که خودشان ترک کردند و قصاص خونی را میخواهد که خودشان ریختند. (خطبه ۲۲ نهج البلاغه)
♦️اما نکته آخر. آقای پزشکیان می گوید با مردم صادق باشیم. خوش بینانه می گوییم که این باور اوست. اما این چه نوع صداقتی است که ایشان، نمودار های اقتصادی ساخته و پرداخته توسط برخی فعالان ستاد را سر دست می گیرد که فارغ از درستی جزئیات، از ۱۴۰۰ یا ۱۴۰۱ شروع می شود؟
🔹ایشان چرا سه سال عملکرد موفقیت آمیز دولت شهید رئیسی را با سه سال آخر دولت آقای روحانی -که بدترین رکورد های اقتصادی را به ثبت رساند- مقایسه نمی کند؟
♦️اصلا آیا دولتمردان روحانی که ستاد پزشکیان را قبضه کرده اند، چنین اجازه ای به او می دهند؟ متاسفانه او در این ستاد، محکوم است و نه حاکم. منفعل است نه فعال و تصمیم گیر. و این، شرط رجل سیاسی- مذهبی و مدیر و مدبر بودن را زیر سوال جدی می برد.
محمد ایمانی
.