eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس.
113 دنبال‌کننده
11 عکس
0 ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بی غلاف و زره و تیغ و سپاه آمده ایم با دلی زخمی و افتاده به چاه آمده ایم "غفلت" از هستی ما دست نخواهد برداشت باز، با بار فراوان گناه آمده ایم نیست در نامه ی سالانه مان کار درست دستِ خالی به ملاقاتی شاه آمده ایم هر کجا در زده ایم از درشان رانده شدیم در این خانه به امید نگاه آمده ایم مهر لبخند تو کافی است برای سائل "ما نه اینجا ز پی حشمت و جاه آمده ایم" اولین مرتبه ای نیست که مهمان هستیم سر این سفره ی شاهانه دو ماه آمده ایم توبه و گریه ی ما ماه رجب شد آغاز از رجب تا رمضان...این همه راه آمده ایم سایه سار سر ما بزم اباعبد الله ست "از خوش حادثه اینجا به پناه آمده ایم" گفت ای قوم کمی آب به اصغر بدهید که در این مرحله بی تیغ و سپاه آمده ایم یک نفر گفت به خولی که بزن اصغر را یک علی کم کن از این قوم که راه آمده ایم خون شش ماهه ی تو ذکر قسم هایم شد در این خانه به امید نگاه آمده ایم ........
ای مهربون مهربون ، من اومدم دل بی قرار می خوام بیام آشتی کنم ، گناهام و به روم نیار روی سیاهم و نبین ، ای همه رحمت و کرم جز تو کسی رو ندارم ، ردم کنی کجا برم خدای من خدای من ، خدای من خدای من من می دونم مهربونی ، حال منو خوب می دونی با این همه محبتت ، هیچ کسی رو نمی رونی غرق گناهم ای خدا ، بده پناهم ای خدا از روی لطف و رحمتت ، کن یه نگاهم ای خدا خدای من خدای من ، خدای من خدای من میون این شهر گناه ، تو این دیار بی کسی خیلی برام سخته اگه ، تو هم به دادم نرسی لحظه به لحظه با گناه ، دل داره الفت می گیره من نمی دونم کی می خواد ، رنگ عبادت بگیره خدای من خدای من ، خدای من خدای من حال مناجات و دعا ، نداره قلبم بخدا این دل هر جایی من ، ز تو دیگه شده جدا عبد فراری شدم و ، از تو همیشه دور دور اسیر درد غفلتم ، غرق تکبر و غرور خدای من خدای من ، خدای من خدای من ساقی کوثرت باید ، جام ولایتم بده یه گوشه چشمی کنه و ، حال عبادتم بده تا این که قلب من بشه ، مست ولای علوی لیله ی قدر من بشه ، ولایت مرتضوی خدای من خدای من ، خدای من خدای من نام علی و همسرش ، کعبه ی قلب ما همه ست عاشقا اینو می دونن ، لیله ی قدر فاطمه ست فدای نسل فاطمه ، تموم عالمین بشه خوب شب قدر ماهم ، نذر غم حسین بشه خدای من خدای من ، خدای من خدای من ........
مناجات با خدا  ═══✼🍃🌹🍃✼═══ منم بد منم بد/تو خوبی تو خوبی منم عبد گنهکار/تو ستّار العُیوبی ببین فرصت عمرم/گذشته به تباهی الهی الهی... تو و جود و کرامت/من و خواری و غفلت تو و لطف و عنایت/من وشرم و خجالت تو و خوبی و رحمت/من و روی ِ سیاهی الهی الهی... اگر چه همه ی عُمر/گنه شد هنر من ولی دست نوازش/کشیدی به سر من به درمانده اُمید و/به مسکین تو پناهی الهی الهی... کجا در ره تقوی/هم آهنگ تو بودم ز رویت خجل هستم/که من ننگ تو بودم ولی ناله زدم بر/گل فاطمه(س) گاهی الهی الهی... همان که به ره دین/غریبانه فدا شد سرش از تن پاکش/لب تشنه جدا شد سؤالم فقط این است/به چه جرم و گناهی الهی الهی...
زمزمه ی مناجات یا خدا در ماه مبارک رمضان شده ام به بند غفلت اسیر،هستم از فرط عصیان سر به زیر به حقّ حضرت نعم الامیر،اجرنا من النّار ِ یا مجیر اجرنا من النّار ِ یا مجیر... رمضان ماه ِ باران ِ رحمت،رمضان ماه ِ خوب ِ مغفرت یا رب به حقّ قرآن و عترت،نگاهی کن به این عبد فقیر اجرنا من النّار ِ یا مجیر... ای خدا هستم رو سیاه ِ تو،آمدم در ظلّ ِ پناه ِ تو از عطر نسیم نگاه تو،بگیرد جان بوی مُشک و عبیر اجرنا من النّار ِ یا مجیر... از ازل بر لطف ِ تو دل بستم،مهربان به راه ِ تو نشستم اگرچه غرق گناهم،هستم ،عاشق آن محبوب ِ بی نظیر اجرنا من النّار ِ یا مجیر... الهی حقّ گلهای پرپر،به حقّ شهید ِ گشته بی سر حسین آن نور ِ چشم ِ پیغمبر،آن که شد بر تنش کفن حصیر اجرنا من النّار ِ یا مجیر...
وَاسْمَعْ دعایی با تو در دل حرفها مانده وَاسْمَعْ ندایی که صدایم بی صدا مانده اَقْبِل به من حالا که اقبالی برایم نیست در حنجرم وقتی که بغض ربنا مانده دارم فراری می شوم از خود به سوی تو در کشتی این ناخدا تنها خدا مانده ناجی تویی راجی منم در دست های من بی ربنا هایم فقط مشتی هوا مانده وقتی که محرومم کنی روزی نخواهم خورد باید بگیری دست من را که رها مانده پوشانده ای امروز در دنیا عیوبم را اما فَلا تَفْضَحْنیِ روز جزا مانده از تو اگر دورم ولی نزدیک شد مرگم در کوله ام تنها الهی قَدْ دَنا مانده شعبان به پایان آمد و روی لبان من وای من از فریاد لَمْ تَغْفِر لها مانده خوبی تو آمال من را بیشتر کرده است مِنْکَ رَجائی از وَلا تَقْطَع به جا مانده لَمْ تَهْدِنی؟ می خواستی رسوا اگر باشم لم تَهْدِنی؟ وقتی دلیل کربلا مانده یک عمر قَدْ اَفْنَیْتُ عُمری بی حضور تو پس فَاقْبَل عُذری که‌دلیل روضه ها مانده جرم زیادم پیش عفو تو چه ناچیزو تازه عنایات علی موسی الرضا مانده بین جهنم هم تورا فریاد خواهم زد تاثیر اشک شوق در قاموس ما مانده تنها محبت راه ترک معصیت گشته با دوستت دارم جهانی روی پا مانده .......
هدایت شده از شیفتگان مدح و منقبت اهل بیت
بسم‌الله الرحمن الرحیم مناجات_با_خدا، استقبال_از_ماه_مبارک_رمضان روزه‌داران مؤمنین آماده! من ماه خدایم ماه روزه، ماه قرآن، ماه تسبیح و دعایم ماه حق، ماه نبی، ماه علی مرتضایم ماه خیل انبیاء و اتقیا و اوصیایم تا رساند بر همه عالم پیامم را محمد خوانده از آغاز شهر الله نامم را محمد من گرامی ماه عفو و رحمت پروردگارم روزه‌داران الهی را همه باغ و بهارم باشد از شعبان امیرالمؤمنین چشم انتظارم در دل شب انس‌ها با حضرت صدیقه دارم تا سحر گه بی قرار چشم گریان حسینم هر شب و هر روز محو صوت قرآن حسینم دامن سجاده گردد بزم اُنس یار با من چشم مشتاقان بوَد تا صبحدم بیدار با من نور بخشد شمع جمع محفل دادار با من انس می‌گیرند مردان خدا بسیار با من از نسیم آید سرود نغمۀ روح الامینم همدم اشک و مناجات امیرالمؤمنینم لحظه‌ها تسبیح و، خوابِ روزه‌دارانم عبادت روزهایم روزهای صدق و اخلاص و ارادت یوسف زهرا حسن در نیمه‌ام یابد ولادت وز قدوم مادر زهرا مرا باشد سعادت روزه‌داران را دهـم از سـاغر قـرآن حلاوت ای خوشا آنکس که در من می‌کند قرآن تلاوت ای خوشا آنکس که قدر لیلةالقدرم بداند ای خوشا آنکس که اشک و معرفت در من فشاند ای خوشا آنکس که شب‌ها تا سحر بیدار ماند در دل شب افتتاح و جوشن و بوحمزه خواند من همان ظرف عنایات خداوند کریمم روح می‌بخشد دعای یا علیُّ یا عظیمم وای بر آنکس که در من حق نیامرزد گناهش یا نگردد شسته از اشک شبی روی سیاهش آنچنان باشد که حق محروم سازد از نگاهش در مه رحمت بوَد آغوش شیطان، جایگاهش توشه‌ای با خود نیارد تا خدا از او پذیرد می‌سزد از غصه در عید صیام من بمیرد خوش به حال آنکه در من دامن دلبر بگیرد در عروج خویشتن از زهد و تقوا پر بگیرد در دل شب‌های قدرم نیز قرآن سر بگیرد روی در محراب کوفه، دامن حیدر بگیرد ای خوش آنکو پرکند از اشک چشم نازنین را تـا بشویـد فرق خـونین امیـرالمـؤمنین را ای خوش آنکو در معاصی، احترام از من بگیرد با دهان روزه‌اش هر روز، کام از من بگیرد دامن وصل خدا را در صیام از من بگیرد در عبادت رفعت و شأن و مقام از من بگیرد من همانا سفرۀ مهمانی ذات خدایم با تمام انبیاء از صبح خلقت آشنایم «میثم» از هر لحظۀ من فیض‌ها گردد نصیبت روزه، دارو، ذکر، درمان، ذات حق گردد طبیبت هست دامان تو هر شب دامن وصل حبیبت هر نفس باشد دعای یـا حبیب یـا مجیبت دوستت دارد خدا، گر تو خدا را دوست داری صرف کن اوقات خود در روزه و شب‌ زنده‌داری استاد غلامرضا سازگار
سبک 2 ورودبه ماه مبارک رمضان دوبند وصل به انتظار ماه نجات روسیاهه کار دلم اندوه وآهه توبه امون برا گناهه(۲) یا رب تو ستّار العیوبی از تو ندیدم غیر خوبی بخشش نما بازم گناهم آخر تو غفّار الذنوبی یاربّنا ،الهی العفو...... 🌸🌸🌸🌸🌸 چیره به قلبم شد سیاهی رفتم سوی دنیای واهی حالا شدم سمت تو راهی(۲) وقت پشیمانی رسیده می باره باز اشکای دیده در زیر این بار گناهان یارب ببین پشتم خمیده یاربنا الهی العفو.... 🌸🌸🌸🌸🌸 گم کرده ام من راه عصمت از تو ندیدم جز محبّت اما شدم دربند غفلت(۲) یارب نگاهی کن دوباره فصل خزونم بی بهاره اگر در ِلطفت ببندی کار گدایت زار زاره یاربنا الهی العفو.... 🌸🌸🌸🌸🌸 ماه خدا دوباره اومد فصل گناه دیگه سراومد اما امام ما نیومد(۲) بسته دلم با تو یه عهدی باشد صراطم روی مهدی تا زنده ام هستم غلامش باشم مرید کوی مهدی یاربنا، الهی العفو.... 🌸🌸🌸🌸🌸 ببین که دیده ها پر آبه از هجر مولا در عذابه یک لحظه دیدارش ثوابه(۲) یارب رسان مولای ما رو اون سرور دنیای ما رو هم سرپناه این سرا رو هم منجی عقبای ما رو یاربنا،الهی العفو...... علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)...
__ مناجات نامه _____ اگر عمری شدم من غرق عصیان منم اکنون خداوندا.! پشیمان زکر دار بدم هستی تو آگاه خداوندا چه در پیدا چه پنهان تو دانی جرم من از حد فزون است زما بگذر ! الا ای حی سبحان دوا کن درد بی دران ما را تو که نامت به هر درد است درمان به حق حضرت زهرا و حیدر مرا در آتش قهرت مسوزان دومیدانی حسین رادوست دارم به وصلش نایلم بنما ز احسان ندارم جز طوافش آرزویی مرا در خاک کوی او بمیران دلم را از عطا آرامشی بخش کنار قبر آن شاه شهیدان چو طوسی سر به درگاهت نهادیم ترحم کن بما ای جان جانان __
مناجات نامه_ یارب زگناه من و دل در صف محشر از راه کرم در همه احوال تو بگذر هر در که زدم باز نگردید خدایا غیر از در لطف تو به روی من مضطر کو آنکه کند چون و چرا در همه عالم بر بخشش واحسان تو ای خالق اکبر دریای کرم هستی و لطف تو عظیم است بگذر ز گناهم به حق ساقی کوثر یک عمر گنه کردم و طاعت ننمودم شرمنده احسان تو ام تاصف محشر بر لعل لبم ذکر شبانگاهی زهرا ست دارم به سرم سایه ای از رحمت حیدر عمری به ولایش همه جا فخر نمودم هرگز به دری در نزدم غیر همین در طوسی همه دم نالد و گوید که خدایا جز درگه تو نیست مرا در گه دیگر ___
۹۷ با همه ی درد دلم آمدم خسته و زار و خجلم آمدم گم شده ای بودم و پیدا شدم من که اسیر تب دنیا شدم آمده ام راه بده سائلم سائل بیچاره ام و غافلم آمده ام با دل زشت و سیاه آمده ام تا که بگیرم پناه باز کن این باب و عطایی بده بر من بیچاره نوایی بده باز کن این باب و مرا هم بخر در صف عشاق مرا هم ببر باز کن این باب گدایم گدا سائل افتاده ی بی دست و پا یارب اگر از گنهم نگذری از دل و روی سیهم نگذری وای من و وای من و وای من وای به حال من و فردای من وای اگر روز جزا سر رسد روز جزای عمل خوب و بد نامه ی من دست چپم آید و آن ملک از دور سویم آید و با غل و زنجیر ببندند و بعد از جلوی موم بگیرند و بعد وای یکی نیست نجاتم دهد نیست یکی تا که براتم دهد عاشق نام علی ام الامان عبد و غلام علی ام الامان گریه کن شاه بلایم امان در به در کرببلایم امان .........