eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس.
113 دنبال‌کننده
11 عکس
0 ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
میلادیه امام مجتبی علیه السلام دومین نخل ولا آسمان امشب زمین را تا تماشا می کند ماه را درخانه ی زهراتماشا می کند خانه ی زهرای اطهر را زبس نورانی است جبرئیل از عالم بالا تماشا می کند دومین نخل ولا را رحمت اللعالمین درکنار نخله ی طوبا تماشا می کند گلشن روی حسن دارد تماشا وعلی بررخ این یاس بی همتا تماشا می کند گاه می بوسد رخش را گاه با شوق وسرور فاطمه رخسار ماهش راتماشا می کند تا که دردامان زهرا هست گوئی مرتضی گوهری را در دل دریا تماشا می کند لب به خنده واکند این غنچه ی زیبا جمال تا ورا صدیقه ی کبری تماشا می کند مصطفی گاهی لبش را برلب او می نهد گاه نور چهره ی او را تماشا می کند هرکجا امشب برای مجتبی جشنی بود سوی آن بزم وفا زهراتماشا می کند گلشن عصمت تجلی بخش طور عشق بود جانب طور وفا موسی تماشا می کند این مسیحا دم هرآن گه لعل لب را واکند با ارادت سوی او عیسی تماشا می کند آفرین گوید به اخلاص کریم اهل بیت چون که اورا خالق یکتا تماشا می کند دیدنی شد او زبس درصحنه ی جنگ جمل جبرئیل اورا درآن غوغا تماشا می کند آن که گردد پیرو این رهبر ایمان وعشق جای خود درجنّت اعلا تماشا می کند با ارادت هرکه آید درگلستان بقیع گلشن فردوس را یک جا تماشا می کند ای «وفایی» غم مخور در روز میران عمل مجتبی با لطف خود مارا تماشا می کند .........سید_هاشم_وفایی........
ترکیب بند میلاد کریم اهل بیت علیه السلام گوهرمرج البحرین آن روز مدینه جلوه ای ناب گرفت از پرتو او شکوه ، مهتاب گرفت نورش که به ساحل سپیده تابید یک جلوه ی جاودان وجذاب گرفت یکباره خدا زحسن رخسار حسن پرده زفریبایی اعجاب گرفت آنقدر نکو بود که تصویرش را درچشم وعلی وفاطمه قاب گرفت این مهر که آمده ضیا العین است او گوهر ناب مرج البحرین است زیباست اگر خُلق عظمیش خوانند آئینه ی رحمان ورحیمش خوانند آقای جوانان بهشت است وسزاست گرصاحب جنات نعیمش خوانند بر قدر ومقام او کجا ره یابند گر یوسف وعیسی وکلیمش خوانند از بس که زبانزداست درجود وکرم باید که به هرکجا کریمش خوانند از بس ملکوتی جلوات است حسن شایسته ی صدها صلوات است حسن این نور تلألویی زشمس وقمر است آئینه ی خورشید نشان سحر است محراب دعا غرق نماز شب اوست انوار الهی ز رخش جلوه گر است درسیرت وصورت به پیمبر ماند در صولت ودرشجاعت او چون پدراست درجنگ جمل تمام لشگر دیدند بر دوش حسن پرچم فتح وظفر است وقتی شتر جمل بدستش خوابید تکبیر میان دشت وصحرا پیچید می رفت که دین زفتنه خسران یابد دین ضربه خورد ، زخم فراوان یابد می رفت که اسلام به تاراج رود این درد محال است که درمان یابد می خواست که جریان اصیل اسلام در رگ رگ این زمانه جریان یابد با مصلحت اندیشی خود با صلحش می خواست که اصل فتنه پایان یابد این نرمش قهرمانه ای بی بدل است این شیوه ِی قهرمان جنگ جمل است ای آن که دلت به عشق او مرهون است هرکس که ازاو دور شود مغبون است صلحش به همانند قیام است بدان حکمی که امام می دهد، قانون است هرکس که نگشت پیرو راه امام از دایره ی ولایتش بیرون است سوگند به شور نهضت سرخ حسین اسلام به صلح حسنی مدیون است تنها نه همین هر دو برادر بودند درصلح وقیام خود برابر بودند ما پرتو انوار حسین وحسنیم عمری است گرفتار حسین وحسنیم ما سائل این دریم با آن که همه شرمنده ی ایثار حسین وحسنیم ما موسوی واز رضویون هستیم یا ازگل گلزار حسین وحسنیم ما در ره اهل بیت ثابت کردیم باجان همه جا یار حسین وحسنیم صدشکر ازآن لحظه که اورا خواندیم در راه ولایتش «وفایی» ماندیم ..........سید_هاشم_وفایی .........
محیط رحمت بیا که ماه خدا رحمتی دگر دارد شکوه دیگری وعزتی دگر دارد بیا به پای دل خود مدینه کزشادی به هرکه می نگری عشرتی دگر دارد بگو به ماه ننازد به روی زیبایش که ماه روی حسن طلعتی دگر دارد زبس که دیدن او برنبی دل انگیز است برای دیدن او رغبتی دگر دارد مه خداست اگر چه مه دعا ونماز دعا به مهر حسن لذتی دگر دارد به آسمان سرافراز دین علی سوگند که سرو قامت او رفعتی دگر دارد به شأن او چه بگویم که ایزد متعال زخلقتش به بشر منتی دگر دارد گه ولادت او کی زآستانش دل به جز زیارت او حاجتی دگر دارد به روز حشر چواعمال ما بسنجد دوست ولا ومهر حسن قیمتی دگر دارد به بال عشق «وفایی» به شوق قبر حسن بیا بقیع که او غربتی دگر دارد .........سید_هاشم_وفایی.........
شب دوازدهم ارک رمضان المبارک ۱۳۹۷ بسم رب الحسین ادامه دعای ابوحمزه روضه کوفه یک شنبه سحر ۷ خرداد ۹۷ حاج منصورارضی خرابه ای است دلی که ز عشق دم نزد خدا برای دلی این چنین رقم نزند خدا کند که پس از روزه داری ام نفسم شبانه روز فقط حرف از شکم نزند رسیده ام به سرایی که صاحبش عمری است نزد ز معصیتم حرف ،باز هم نزد کجا روم چه کنم با که درد خود گویم اگر که بنده عاصی درِ حرم نزد من آمدم که از این پس گناه و معصیتم بساط بندگی ام را دگر بهم نزند به روزحشر بگویم که دوستش دارم چنان که لطف کند مهر، بر لبم نزند دخیل اهل کسایم و بی پناه شده ام کسی که رو به خدایان ذوالکرم نزند ز عشق بازی و دلدادگی چه میفهمد میان صحن نجف هر کسی قدم نزند حسین خون خدا هست و من گدای حسین گدا چه سان دم از آن شاه محترم نزند بگو به صاحب آن خیزران به پیش رباب به کام شاه دگر ضربه از ستم نزند بگو که حرف کنیزی آل عصمت را به مشک دیده ی صاحب علم نزند
 آخرش این خاک ایوانش طلایی می‌شود  گنبد و گل دسته‌های با صفایی می‌شود  این حرم با چار گنبد می‌شود بیت الحسن  هر کسی اینجا بیاید مجتبایی می‌شود  پنجره فولاد اینجا چه قیامت می‌کند  واقعا اینجا عجب دارالشفایی می‌شود  نقشه‌ی این صحن را باید که از زهرا گرفت  نقشه را مادر دهد به چه بنایی می‌شود  آخرش من مطمئنم این گره وا می‌شود  این حرم زیباترین تصویر دنیا می‌شود
امام حسن مجتبی(ع)-ولادت با نام حسن دوباره اعجاز کنید یک پنجره روب ه عرش حق باز کنید هنگام ولادتش به ذکر صلوات تا کــوی مدینــه باز پرواز کنیــد ........سید هاشم وفایی.........
امام حسن مجتبی(ع)-مدح و ولادت مقصود عشق حس شعوری خدایی است ابزار عشق عقل و دل کبریایی است عشقی که ابتدای ازل ابتدای اوست عشقی که  مرز نقطه  بی انتهایی است ننگ است پیش غیر اگر دست سائلی درپیش عشق رتبه شاهی گدایی است هفت آسمان غبار قدم های عاشق است آن عاشقی که سینه او مجتبایی است خوشبخت آن دلی که  اسیر حسن شود خوشبخت تر سری که به عشقش هوایی است گشتم به هرکجا که کنم وصف این کلام تفسیر عشق نام حسن گشت والسلام تو آمدی و آیه رحمت شروع شد سرسبز شد جهان و طراوت شروع شد بستیم سوی  چشم تو قدقامت صلات عاشق شدن به نیت قربت شروع شد برخواسنی تمام جهان  پای تو نشست با قامت تو روز قیامت شروع شد تا  همنشین سائل  بی بال و پر شدی بین گدا و شاه رفاقت شروع شد آقا هزارو یک شب عمر جهان گذشت از پیچ زلف تازه حکایت شروع شد تازه شروع قصه ما پر کشیدن است یک جرعه  از سبوی حسن سرکشیدن است افطار شد چه خوب خداوند سفره چید خرمای  سفره رمضان علی رسید کوتاه شد اگر چه , ولی عرض تهنیت هفت آسمان به قامت تو جامه ای برید هرکس که دید چشم تورا گفتش این بُود شیرین ترین رطب که زبان بشر چشید باز است دستهای تو از بس برای خلق هرگز کسی به پیش  تو  مشت تو را ندید حی علی الکریم وعلی العشق  سر دهم وقت نماز سائلی  عاشقان رسید درحلقه های زلف تو عالم اسیر شد هرکس اسیر عشق  حسن شد امیر شد بگذار تا که باغ شما را  چمن شوم یعنی که با غبار رهت هم وطن شوم یک عمر مزد نوکری ام را نخواستم بگذاربا لباس غلامی کفن شوم من غرق در توام اثری نیست از خودم یک لحظه هم مباد کمی خویشتن شوم شکر خدا کمال نعم شد نصیب من تا نوکر حسین  وگدای حسن شوم وقتی به سوی تربت تو می دهم سلام از غصه مزار تو غرق محن  شوم دستم به روی سینه  زدم  تا بقیع بال خواهم زیارتت بکنم با پر خیال آقا سلام برتو  و آن تربت غریب آقا سلام بر تو و آن قسمت غریب ای کاش شمع میشدم آقا که لحظه ای روشن شود ز شعله ام آن ظلمت غریب تنها به  پشت پنجره های بقیع  تو باگریه آه میکشم از حسرت غریب غربت زلحظه  لحظه عمر تو جاری است کوه از کمر شکسته از این قسمت غریب از لحظه ای که موی سرت را سپید کرد در کوچه مانده بودی آن غیرت غریب .........موسی علیمرادی...........
امام حسن(ع)-مدح و ولادت یاس ها با نفس یاسمن افطار کنند علی و فاطمه چون روح و تن افطار کنند حسن آمد که در خانۀ او شاه و گدا همه با ذکر غریب وطن افطار کنند خود ماهی و اگر روز به بیرون بروی تا ببینند تو را مرد و زن افطار کنند تازه از نور فراوان تو در مکه که هیچ روزه داران عراق و یمن افطار کنند گوش کردم که میایی خبرت مستم کرد چه کسی گفته فقط از دهن افطار کنند تا شما پشت در بیت یتیمان هستی اهل خانه همه با در زدن افطار کنند... .........مهدی رحیمی...........
امام حسن مجتبی(ع)-ولادت نوکر حلقه به گوشیم و اسیر حسنیم گره کور نداریم فقیر حسنیم نسل در نسل همه خاک مسیر حسنیم کشته و مرده فرزند صغیر حسنیم پیرو راه حسینیم و پریشان حسن همه گویند به ما بی سر و سامان حسن در دل مادرمان فاطمه جایی داریم منصب نوکری شاه وفایی داریم از عنایات حسن نان و نوایی داریم خودمانیم چه روزی و بهایی داریم روی هر شاپرکی را به خدا کم کردیم رمضان تا رمضان دور حسن می گردیم حال دادند به ما باز چه بی اندازه تازه شد ماه خدا حال و هوایش تازه رمضان از قدمش گشت پر از آوازه شده استان کرم صاحب یک دروازه بازهم خیره کننده شده این شادی دل آمده روز شریف حسن آبادی دل دست و دل بازترین مرد در این دنیا اوست اولین معجزه فاطمه و مولا اوست دل پر از شوق گدایی است اگر آقا اوست بانی تا ابد خیریه زهرا اوست همه فخر حسین است علمداری او الگوی حضرت عباس وفاداری او   ارث پیغمبریش دلبری و آقایی است مثل بابا دل او قیمتی و زهرایی است قمر فاطمه و یوسف هر لیلایی است عاشقش هر که نشد عاقبتش رسوایی است دلبران روی زمین هر چه بگردند زیاد تا حسن هست نباید به کسی دل را داد اوج آنجاست که کوبیده شده پرچم او باغ رضوان خدا گوشه ای از عالم او هرکسی مرد خدا هست شده آدم او هر دل بی سر و پایی نشود محرم او عاشق معرفتش فاطمه و شاه حنین دست بر دامن او زینب و عباس و حسین کیست مانند حسن مومن و تسلیم خدا در دلش مثل علی نیست به جز بیم خدا ثروتش مثل خدیجه شده تقدیم خدا کافی دشمن او سوره تحریم خدا1 صلح او کنده ز جا پرچم شیطانی را حیدری گشت ز غوغای سکوتش دنیا هیچ مردی به جهان مثل حسن تنها نیست دیده ای نیست که از بی کسی اش دریا نیست شب عید است ولی دور و برش غوغا نیست حال پیغمبر و زهرا و علی طوفانی ست علت غربتش این است که سرباز علی است پهلوان جمل و یار سرافراز علی است .........محمد حسین رحیمیان..........
امام حسن مجتبی(ع)-ولادت-رباعیات ای زنده به عشق و رهرو صبر و ثبات در ماه پُر از فضیلت صوم و صلات تقدیم به مقدم حسن جا دارد برخیزد اگر ز دل نسیم صلوات ××× این ماه عزیز ماه جود و کرم است هر لحظۀ ماه رمضان مغتنم است امشب که کریم اهل بیت آمده است از درگه او هر چه بخواهید کم است ××× آن روز که از حُسن حسن زمزمه بود آوازۀ حُسنش به لبانِ همه بود از عرش ملائکِ مقرّب دیدند لبخند مسّرت به لب فاطمه بود .........سید هاشم وفائی..........