تحلیلی بر اوضاع اقتصاد ایران.... آنچه که از عملکرد دولت در ماههای اخیر شاهد بودیم نشان از بی لیاقتی و بی کفایتی وزرای دولت و خود شخص رییس جمهور دارد.البته ناگفته نماند که اهمال و سهل انگاری نمایندگان مجلس نیز در دفاع از منافع ملی و حل مشکلات مردم مزید بر علت شده است تا دولت بدون احساس مزاحمت از طرف نمایندگان همچنان با رویه های اشتباهی که از گذشته مرسوم بوده است اداره امور کشور را ادامه دهد.واقعیت تلخ این استکه که دولت عملا ورشکسته شده است و حتی غارت اموال مردم از طریق مالیات و افزایش قیمتهای کالاهای مورد نیاز مردم در بازار و دلالی دلار نمیتواند بحران موجود را مرتفع سازد.سه دهه استکه که دولتها در ایران با بهانه تحریمهای خارجی زمین گیر شده اند و دولت به شکل متعارف که در کشورهای دیگر مرسوم است مفهوم خود را در ایران از دست داده است.در واقع زمامداری دولتی به شکلی که در سی سال گذشته در ایران پایه گذاری شده است به بلایی ویرانگر برای مردم و اقتصاد کشور تبدیل شده است و قطعا بدون وجود دولت شاید حال و روز مردم بهتر از آن چیزی شود که در حال حاضر شاهدش هستیم.نداشتن تخصص مدیریت کلان کشور و تن ندادن به اصلاحات اساسی که منجر به کوچک سازی دولت و کاهش هزینه های جاری شود باعث شده است که دولت در یک دور باطلی بیافتد که راه گریزی برای آن متصور نباشد.گره زدن مشکلات کشور به نداشتن ارتباط با کشورهای غربی و امریکا صرفا سرپوشیست بر بی لیاقتیهای مسوولین دولتی تا بتوانند از زیر بار مسوولیت خود شانه خالی کنند. رهبری برای این دولتهای خائن در سی سال گذشته بزرگترین نعمت بوده است چرا که توانستند تمام بی عرضگیهای خودشان را بر گردن رهبری بیاندازند.از امثال ظریف در کشورهای دیگر برای حمل و نقل کاه و یونجه استفاده میشود ولیکن در کشور ما بدلیل نبود یک ساختار مدیریت صحیح چنین شخصی میتواند هر روز در رسانه ها اراجیفی بر زبان بیاورد که نه تنها هیچ عایدی برای مملکت ندارد بلکه موجب گستاخی دشمنان ما نیز میشود و هزینه های بیشتری بر کشور تحمیل کند.جنگ لفظی اخیر این جماعت بی همه چیز با رهبری و طیفی از آگاهان به وضع موجود و مسائل پشت پرده به ترفندی برای افزایش قیمت دلار در بازار و بی ارزش تر کردن ریال تبدیل شده است.در واقع دولت به دنبال رفع مشکلات اقتصادی نیست و شبانه روز به دنبال دلیل تراشی برای افزایش قابل توجیه قیمت دلار در بازار است.ماهی لجن خوار که تمام عمرش به خوردن لجن مشغول است باز به اندازه این جماعت پست فطرت علائم لجن بودن را ندارد.منتظریم تا ببینیم صبر رهبری تا کجا ادامه خواهد داشت و ایشان کی تصمیم به زیر و رو کردن این جریان خبیث خواهد گرفت که امیدواریم زیاد دیر نشود. @sarallah373

گزارشگر مطرح آمریکایی در کتاب تازه خود هراس «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا از طرح ادعایی ایران برای هدف قرار دادن او را افشا کرد. به گزارش ایسنا، «الکس ایزنشتات» گزارشگر نشریاتی همچون «پالتیکو» و پایگاه خبری «آکسیوس» در بخشی از کتاب تازه خود تحت عنوان «انتقام؛ روایت بازگشت ترامپ به قدرت» به هراس رئیس جمهور آمریکا از طرح ادعایی و اثبات نشده ایران برای هدف قرار دادن او پرداخته است. او در مطلبی برای معرفی کتاب خود در آکسیوس ادعا کرد: «تهدید ایران برای ترور دونالد ترامپ در کارزار انتخاباتی سال ۲۰۲۴ بسیار جدی‌تر از چیزی بود که افشا شد. این تهدیدها درحدی جدی بود که تیم او از ترس اقدامی جدی علیه جان ترامپ، پروازی ساختگی انجام دادند.» رئیس جمهور آمریکا هفته گذشته نیز مدعی شد که «طرحی» باقی گذاشته است تا در صورت «ترور او توسط ایران»، این کشور «با خاک یکسان شود.» به اذعان ایزنشتات، اظهارات ترامپ علیه ایران، پس از ابراز خواست او برای رسیدن به پیمان صلح هسته‌ای با این کشور «تلطیف» شده است. اما او با استناد به منابع در اختیار گذاشته توسط «حلقه نزدیک ترامپ» مدعی شد که سال گذشته نیروهای امنیتی آمریکا به ترامپ هشدار دادند که ایران «نیروهایی با دسترسی به موشک‌های زمین به هوا» در آمریکا قرار داده است و «خطر هدف قرار گرفتن هواپیمای ترامپ توسط این افراد جدی بود.» اما به اذعان ایزنشتات، هیچ ارتباطی بین تهدیدات ادعایی علیه ترامپ و ایران کشف نشده است. مقامات ایران نیز همواره این اتهامات بی اساس را رد کرده‌اند. با این وجود ایزنشتات گزارش کرد که هراس تیم ترامپ از تهدیدات ادعایی ایران به حدی شدت پیدا کرده بوده که آن‌ها در طول کارزار انتخاباتی ترامپ، یک مرتبه هواپیمای او را بدون شخص ترامپ و فقط با خدمه و مشاورین ترامپ به پرواز درآوردند. طبق گزارش او، این مسئله خشم بسیاری از مشاورین ترامپ را برانگیخت زیرا به باور آن‌ها، از آن‌ها به‌عنوان «طعمه» استفاده شده بود. ایزنشتات در ادامه به نقل از افراد نزدیک ترامپ نوشت: «به گفته آن‌ها (افراد نزدیک ترامپ)، او بسیار بیشتر از چیزی که نشان می‌دهد، نگران تهدیدات ایران است.» این گزارش درحالی است که رئیس جمهور آمریکا سیاست فشار حداکثری علیه ایران را پیش گرفته است و بامداد یکشنبه، در اظهاراتی تهدیدآمیز خطاب به ایرانیان گفت: «توافق کنید تا توسط اسرائیل بمباران نشوید.

رشوه دولت به ملت..... در روزهای اخیر زمزمه هایی از تصمیم دولت پلیدمان برای اختصاص کالابرگ برای دهکهای پایین جامعه شنیده میشود که لازم است ابعاد پنهان این تحرکات شوم را برای آگاهی و هوشیاری مردم تشریح کنیم تا در نهایت به یک حرکت ملی برای مقابله با خباثتهای دولتی برسیم.حکایت این دولت حکایت همان سارق آشنایی است که شبانه به خانه آشنا و یا فامیل خود میرود و تمام هست و نیست او را به سرقت میبرد و فردای آن روز بعنوان کسی که بیشتر از دیگران از این اتفاق ناراحت است پیشنهاد کمک مختصر مالی را به فردی که اموالش غارت شده است میدهد تا هم بتواند از این بحرانی که خود وی باعث و بانیش بوده است عبور کند و هم خود را از اتهام سرقت اموال این مالباخته تبرئه کند.البته ناگفته نماند که این شاهکار مهندسی افکار عمومی مختص این دولت نیست و در دولت گذشته نیز شاهد بودیم که دولت پس از بی ارزش کردن ریال و غارت اموال مردم مبادرت به توزیع بسته های معیشتی به مردم با عنوان فجرانه کرده بود.سیاست عادی سازی فلاکت در سی سال گذشته بطور مستمر توسط دولتها پیگیری شده است.دولت توانسته است در روزهای اخیر با سوء استفاده از بیانات رهبر معظم انقلاب درباره ممنوعیت مذاکره با امریکا دلار را تا مرز دلخواه خود که صد هزار تومان است برساند ولی برای اینکه بتواند این فلاکت برای پول ملی را در بین افکار عمومی جامعه عادی سازی کند باید ژست حمایت از محرومین بگیرد و رشوه و یا حق سکوتی را به مردم پرداخت کند و این رشوه میتواند در قالب کالابرگ الکترونیکی تعریف شود.چگونه استکه در طول چند روز میتوانید برای بیش از پنجاه میلیون نفر کالابرگ الکترونیکی تخصیص دهید و امکانات نرم افزاری آن را تدارک ببینید ولی در طول ده سال گذشته نتوانسته اید بحث خانه های خالی از سکنه را به یک نتیجه مطلوب که عایدی برای ملت داشته باشد برسانید؟دلیلش کاملا مشخص است و خود مسوولین و دستگاههای دولتی و بانکهای فاسد کشور از محتکرین اصلی مسکن به شمار میروند و پیگیری چنین مساله ای اول از همه منافع این جماعت را به خطر میاندازد.اشکالی ندارد که مردم کمکهایی که از طرف دولت پدرسوخته به مردم میشود را قبول کنند ولی باید با آگاهی کامل به این واقعیت باشد که این کمکها با چه اهدافی پرداخت میشود.همین آگاهی مردم میتواند در نهایت ریشه چنین خائنینی را برای همیشه از اداره امور کشور بخشکاند.مجلس موظف هست که پیگیر مطالبات مردم و مشکلات آنها باشد و اجازه ندهد که دولتهای بی همه چیز منافع ملی را فدای مطامع خود کنند و اگر چنانچه مجلس نیز با دولت در غارت ملت همدست باشد باید مقابله مردم هم با مجلس باشد و هم دولت.بهترین سلاح مقابله با این جماعت نجس هم آگاهی کامل از اهداف تک تک اقدامات دولت و مجلس در صورت همراهی با دولت میباشد.سکوت در ناآگاهی ملت در مقابل خیانت دولت به پول ملی کشور در چنین شرایطی از هر گناهی سنگین تر است. @sarallah373

تکرار دولتهای غارتگر بخش بیست و یکم 🔴 برای واژگون کردن اساس یک مملکت، هیچ وسیله‌ای ظریف‌تر و مطمئن‌تر از کاهش ارزش پول رایج نیست... ‼️تنزل ارزش پول رایج، تمام نیروهای پنهان اقتصادی را در راستای نابودی به کار می‌گیرد و این عمل را به گونه‌ای انجام می‌دهد که حتی یک نفر از میلیون‌ها نفر نیز متوجه آن نمی‌شود... 👤 جان مینارد کینز (اقتصاددان برجسته انگلیسی) موضوع از بین رفتن ارزش پول ملی کشور و تبعات ناشی از آن مساله ای بوده است که بارها درباره آن مطالبی را عنوان کرده ایم.اینکه بی ارزش شدن پول ملی چه خسارتهایی را بر کشور و آینده اقتصاد وارد میکند یک سکه دو روست که در رویی که مربوط به دولت ها میباشد بسیار سودمند و در روی دیگر سکه که مردم قرار دارند بسیار ویرانگر و مخرب است.سود ناشی از افزایش قیمت دلار مستقیما در جیب دولتها سرازیر میشود و دولتها را در طمع استفاده از این منابع برای پوشش هزینه ها گرفتار میکند.دیگر نیازی نیست دولتها در فکر سرمایه گذاریهای زیر ساختی برای تولید ثروت باشند و به راحتی میتوانند با افزایش قیمت دلار در بازار آزاد به درآمدهای مد نظر خود دسترسی پیدا کنند.اینکه بارها از زبان کارشناسان اقتصادی میشنویم که دولت مسبب اصلی افزایش قیمت دلار و بی ارزش تر شدن ریال میباشد دقیقا اشاره به همین درآمدهای کثیفی است که دولتها با فروش دلار کسب میکنند... در طرف دیگر داستان مردم و بخش خصوصی قرار دارند که به دلیل پایین آمدن قدرت ریال گرفتار در مصیبتهایی میشوند که در نهایت موجب فروپاشی همه ساختارهای کشور و جامعه میشود.هیچ حوزه ای را نمیتوانید نام ببرید که کشور در حال پیشرفت و تعالی باشد.اینکه می بینیم ساختارهای مختلف جامعه از قبیل آموزش و پرورش،ایجاد شرکتها و کارگاههای تولیدی،بهداشت،محیط زیست،شهرسازیها و بسیاری از موارد مختلف درحال افول و فروپاشی میباشد همه و همه بدلیل همین موضوع از بین رفتن ارزش ریال در مقابل ارزهای دیگر میباشد.موضوعی که برای دولتها در ایران پشیزی ارزش ندارد چرا که در کنار افزایش قیمت دلار خودشان در عافیت به سر میبرند و این بی ارزشی پول ملی تبعاتشش دامن مردم را میگرد نه دولت را.... یک جامعه تکامل یافته به همت تلاش و خلاقیت تک تک افراد جامعه حاصل میشود و در شرایطی که همین افراد خودشان برای حفظ زندگی و روزمرگی خودشان گرفتار هستند باید شاهد فروپاشی جامعه ایران در آینده ای نه چندان دور باشیم.امیدواریم دولت فعلی بر خلاف سه دولت گذشته از مسیر اشتباهی که در پیش گرفته برگردد و دست از خیانت به پول ملی کشور بردارد تا قبل از اینکه همه فرصتها از بین برود شاهد شکوفایی اقتصاد کشور و رفاه مردم باشیم.به قول پروفسور سمیعی اگر به هر آنچه داریم قانع باشیم و به فکر پیشرفت و تعالی خود نباشیم هر آنچه را داریم نیز از دست خواهیم داد.. #نشر_حداکثری @sarallah373

تحلیلی بر اوضاع اقتصادی کشور.... حکایت دولتهای بی خاصیتی که در ایران طی سی سال گذشته شاهدش بودیم حکایت همان فرد غفلت زده ای بود که به اصرار فراوان از پیامبر زمان خود خواست تا زبان حیوانات را به وی یاد دهد و با وجود هشدارهایی که نبی خدا به این مفلوک کرد که چنین کاری عواقب سختی دارد ولیکن با اصرار بر این مساله توسط آن فرد حاجتش برآورده شد و این شخص با خوشحالی تمام به خانه خویش مراجعت کرد و پای صحبت های خروس و سگ خانه خویش نشست و بدلیل بد ذاتی که در وجودش بود از طریق سوء استفاده از اهداف این دو حیوان راه روزی آن دو را سد کرد و در نهایت عمل وی موجب تعجیل در مرگش شد و تنها کاری که رسول خدا توانست در لحظات آخر زندگی آن شخص انجام دهد این بود که واسطه قبول توبه وی گردد تا کافر از دنیا نرود.دولتهای سی سال اخیر ایران نیز تمام ویژگیهای بد ذاتی را داشته اند و هر جا که گمان بردند که مردم میتوانند از طریق راهی که به فکرشان میرسد روزی حلال خود را کسب کنند راه را بر مردم بستند و تا جایی که توانستند هست و نیست ملت را از طرق مختلف غارت کردند.زمانی در بازار سرمایه ملت را غارت کردند و زمانی دیگر در بازار دلار و طلا.ذخایر طلای کشور را به شکل سکه درآوردند و به خلق الله فروختند.قیمت تمام کالاهای موجود در بازار را در طی ده سال به بیش از صد برابر افزایش دادند.راهی نمانده که این جماعت برای تاراج مردم امتحان نکرده باشند.از کارگری که نمیتواند در سال ده میلیون تومان پس انداز داشته باشد سالیانه بالغ بر پنجاه میلیون تومان مالیات اخذ میکنند.دولت را به راهزن کاروان ملت مبدل کردند و بجای اداره کشور با منطق و عقلانیتی که در کشورهای دیگر شاهد هستیم به دزدی از مردم روی آوردند.چشم خود را به روی غارتگران و محتکرین بستند تا آنها بتوانند هر یک به سهم خود در حوزه فعالیت خودشان خون مرد را در شیشه کنند.یک دو قطبی پدر سوختگی را در جامعه ایجاد کردند که یک طرفش خود دولت بود و طرف دیگرش قشر سرمایه دار و بی رحم جامعه که این دو طیف در اثبات پدر سوختگی بیشتر خود با دیگری در رقابتی تنگاتنگ بوده است.ملت قربانی زیاده خواهیهای این جماعت از یک طرف و پخمگیشان از طرف دیگر گرفتار شدند و راه گریزی برایشان متصور نیست. @sarallah373

آینده تاریک اقتصاد ایران.... وضعیت اقتصادی کشور از مرز بحرانی بودن مدتهاست که عبور کرده است و شاید امکان نجات این اقتصاد از فروپاشی بعید به نظر برسد.در شرایط اسفبار فعلی دو راه پیش پای دولت و مجلس باقی نمانده است که انتخاب هر دو راه کشور را با بحران خاص خودش درگیر تر میکند.راهکار اول این است که دولت از همین امروز تصمیم بگیرد که دلالی دلار را در بازار متوقف کند و اجازه و امکان افزایش ارزش ریال را فراهم کند که لازمه چنین اقدامی تحمیل سیاست انقباضی بر دستگاهها و نهادهای بودجه بگیر میباشد در کنار اینکه مجبور هست تا تقریبا نصف کارمندان خود را برای کاهش هزینه ها تعدیل نماید.راهکاری که در دوران پهلوی و با هدف برابری دلار با ریال از سال پنجاه و سه در پیش گرفته شد و اگر چه توانست دلار هفده تومانی آن سال را به پنج و هفت تومان برساند ولیکن موجی از نارضایتی عمومی را در دستگاههای حکومتی و بین کارمندان و مدیران دولت بدلیل کاهش رفاه و به خطر افتادن زندگیهای لوکسشان ایجاد کرد و زمینه های فروپاشی ساختارهای کشور از درون دستگاههای حکومتی را موجب شد.در واقعیت امر اگر دولت بخواهد قیمت دلار را به سمت پایین دستکاری کند این موج نارضایتیها در سیستم دیوانسالاری کشور دوباره ایجاد خواهد شد و انداختن فشارهای اقتصادی که تا دیروز بر گردن مردم عادی بوده و امروز قرار است بر گردن کارمندان دولت و نهادها و دستگاههای دولتی و حکومتی بیافتد برای این جماعت قابل تحمل نخواهد بود.راهکار دوم این است که همچنان به روند خیانت به پول ملی ادامه دهند که این مساله باعث افتادن کشور در یک دور باطل بدون توقف خواهد شد که اکنون شاهدش هستیم.فشارهای بی امان اقتصادی بر دوش مردم همچنان ادامه داشته باشد تا زمانیکه کشورمان به طور کامل در انزوای مطلق فرو برود و جامعه عزت نفس و اعتماد به نفس ملی خود را کاملا از دست بدهد.امیدواری مردم به بهبود شرایط اقتصادی کشور و تغییر و تحولات اساسی در اداره کشور کاملا بی منطق است و تا زمانیکه با چنین دولتها و مجالسی مواجه هستیم هیچ راه گریزی برای اقتصاد در حال فروپاشی ایران قابل تصور نیست.این جماعت خبیث تا نابودی کامل کشور و افتادن در چاه به خیانت خود ادامه خواهند داد و قبل از آنکه دشمنی از بیرون مرزها بخواهد تغییراتی را در داخل کشور ایجاد کند همین خائنین مملکت را بطور کامل ویران خواهند نمود. @sarallah373

شکست جمهوری اسلامی در ریشه کنی رژیم پهلوی.... تغییر رژیم در هر جامعه ای کشور را دچار تحولات گسترده ای میکند و فرار و نشیبهای فراوانی را به بار میاورد.انقلاب سال پنجاه و هفت ایران نیز ساختار اداره کشور را دچار دگرگونی اساسی نمود ولیکن سوال اینجاست که آیا شکل گیری نظام جمهوری اسلامی توانست رژیم پهلوی را از ریشه بخشکاند یا نه؟گذشت زمان نشان میدهد که افراد بسیاری با دلبستگی به نظام شاهنشاهی از طریق یک توبه نامه مضحک و تغییر ظاهر خود توانستند در ساختارهای مختلف جامعه خود را حفظ کنند و با نفاق ذاتی خود در طی چهار دهه گذشته از هیچ خیانتی در حق نظام دریغ نکردند.نکته جالب توجه اینجاست که همین جماعت در دهه شصت شمسی جزء تندرو ترین افراد جامعه و از مدعی ترین انقلابیها به شمار میرفتند البته این رویه صرفا برای سرپوش گذاشتن بر ذات واقعیشان بوده و به این منظور که دستشان برای دیگران رو نشود.پسمانده های رژیم گذشته ساختاری را با عنوان اصلاح طلبان در جامعه شکل دادند و همواره در پی فرصتی برای نیش زدن بر نظام و رهبری هستند.این جماعت با ظاهر فریبکار خود توانستند در تمام ارکان نظام و مراکز تصمیم گیری و بانکها نفوذ کنند.قدرت رسانه ای خود را به شدت تقویت کردند و با ایجاد اختلالهای گسترده در اقتصاد کشور مردم را نسبت به نظام و رهبری بدبین نمودند.دل بستگی این جماعت به غرب به روالی که در دوران پهلوی مرسوم بوده است همچنان ادامه داشته است و هیچ گاه ارتباط خود را با اربابان غربی خود از بین نبرده اند.نظام جمهوری اسلامی برای بقای خود بایستی تمام این افراد شرور را شناسایی و از ساختار اداره کشور حذف کند در غیر اینصورت این جماعت هزینه های بسیار سنگینی را بر کشور تحمیل خواهند نمود و تمام تلاش خود را برای سرنگونی نظام و چنبره مطلق بر قدرت به کار خواهند بست.اینها توانسته اند در طی چهار دهه گذشته تصویری روشنفکر و معتقد به اصلاح جامعه از خود در بین افکار عمومی جامعه بسازند و همه اتهامهای ناکارآمدی اقتصاد کشور را مانند وصله ای به نظام جمهوری اسلامی بچسبانند.کشور بدون خلاص شدن از دست شرارتهای این خائنین هرگز روی آرامش به خود نخواهد دید. @sarallah373