eitaa logo
♡«سرباز انقلاب»♡
104 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
5.8هزار ویدیو
182 فایل
برای آگاهی، بصیرت افزایی و دانایی بیشتر در زمینه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی ارتباط با مدیر کانال(نظر، پیشنهاد، انتقاد): 👇👇👇 @sarbaz_enghlab لینک عضویت گروه "سربازان انقلاب" در ایتا :⁦ 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/575471644C93798be525
مشاهده در ایتا
دانلود
‏🔶 سوزان ساراندون بازیگر معروف هالیوود به حمایت از یمن برخاست.. سلبریتی های مونگول ایرانی هم مرتب عکس خورد و خوراک خودشون و سگ و گربه شونو برای مخاطبین عقب افتاده تر از خودشون شِر میکنن😏😏 ‎ " ایران دخت" @twiita
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتشار برای نخستین بار| روایت سردار حاجی‌زاده از عملیات انتقام خون شهید صیاد شیرازی توسط یگان موشکی سپاه پاسداران و به درک واصل شدن مسعود رجوی و منافقین. "سید احمد" @twiita
‏‎📝رشتو مرکز اسناد انقلاب اسلامی به نقل از کتاب "قیام گوهرشاد" درابطه با ‎گور پهلوی مینویسد: حسینعلی ذوالفقاری گل‌مکانی از جمله پاسبانانی است که خود شاهد جریانات مسجدگوهرشاد بوده است.وی میگوید:صدای تیر در مسجد بلند شد و تک تک بود و بعد پر زور شد و ما رفتیم جلوی‏دارالسیاده. در را از تو شکستند، آن وقت از آن در شکسته من با دو نفر وظیفه آن طرف رفتیم دیدیم خدا بدهد برکت! هزار نفر هزار نفر فرار می‌کنند. تیر هم بی‌شمار در می‌رفت، همه می‌افتادند این طرف و آن طرف. تا ساعت ۵ صبح مردم را پرت‌وپلا کردند. رضا کوه‌سرخی پشت مسلسل بود، آن شب‏حدود دو سه هزار نفر را کشتند و بردند بیرون دروازه پایین خیابان در قبرستان بالا خیابان که الان درخت کاشته‌اند، "خندق کندند" هر کسی که کشته می‌شد مثل جوال گندم همه را می‌ریختند توی ماشین می‌بردند می‌ریختند توی آن خندق و خاک روی آن‌ها می‌ریختند. ‎ "فرهاد نظریان" @twiita
‏ازاینکه چند ثانیه ای تصویر ‎ روی صفحه تلویزیون‌تون افتاد ناراحت شدید؟؟؟ فضای مجازی سالهاست در اختیار لشکر شیطانِ... چرا هیشکی حواسش نیست!؟ چرا به کسی برنمیخوره؟ "علی معظّمی" @twiita
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این وعده الهی است که محقق می‌شود. جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا @twiita
‏امروز توفیق داشتم در نماز جمعه مشهد شرکت کنم.گنجکاوانه خطبه های ‎ را رصد کردم.با مطالعه آمده بود.خطبه اول در باره "تقوای عقلانی" نو گویی کرد و خطبه دوم را به ‎ اختصاص داد.تازه از کسانی که برای حضور دیروز زنان در ورزشگاه آزادی تلاش کردند تقدیر کرد ‎ "عبدالله گنجی" @twiita
🌹سر شب معمولا زندانی ها، با هم گرم می گرفتند و هر گروهی به تناسب خودش به کاری مشغول می شد.  از بحث ها سیاسی گرفته تا بازی ورق و شطرنج و تماشای تلویزیون. اما عبد الله از همه اینها فارغ بود. گوشه ای خلوت پیدا می کرد و پتویش را به اندازه یک جا نمازی باز می کرد و به نماز مشغول می شد. اراذل و کمونیست ها با قهقهه مسخره اش می کردند و التقاطی هم می گفتند: این میثمی آبروی ما را پیش کمونیست ها برده است. 🌹عبد الله، عبد الله بود و فارغ از این هیاهو ها مشغول معشوق. "شهید عبدالله میثمی" ✍کتاب تنها ۳۰ ماه دیگر، @Sedaye_Enghelab
همه سخن جمهوری اسلامی که دنیای استکبار را نگران و خشمگین کرده، دعوت به است: مقاومت دربرابر دخالت و شرارت آمریکا و دیگر قدرتهای متجاوز و بدست گرفتن سررشته آینده دنیای اسلام براساس معارف اسلامی. " KHAMENEI.IR | فارسی" @twiita
یک تصویر ، دو چهره و روایتی از دنیای بی‌ رحم که سکوت مردمانش همراهی با ظالمان است ... " 🇮🇷حـیـدر۱۳۳" @twiita
📗 کتاب «از چیزی نمی ترسیدم» ✍️ زندگی نامه خود نوشت شهید حاج قاسم سلیمانی 👇دریافت فایل pdf👇 ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🌐 www.serajnet.org 🆔 @serajnet
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 امان از جهالت و نادانی! جهالت بر سر اسلام چه آورده است؟! ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🌐 www.serajnet.org 🆔 @serajnet
🌹شهید حاج حسین همدانی 🔸«.. تلفنش زنگ زد. برای چند لحظه ساکت شد و بعد برق شادی میان چشمانش جهید. گفت: «فردا نمی‌رم، سوریه». هر دو خوشحال شدیم. من به خاطر نرفتن او خوشحال شدم، اما نمی‌دانستم او به خاطر چه موضوعی شاد شد. پرسیدم: «خیر باشه، چی شنیدی؟» گفت: «از این خیرتر نمی‌شه، فردا قرار ملاقات مهمی با حضرت آقا دارم. بعد از دیدن ایشون می‌رم». بساط گردو شکستن را پهن کرد و مشغول شد. با تعجب پرسیدم: «چه کار می‌کنی؟ مگه فردا صبح زود نمی‌خوای بری دیدار آقا؟» با خوشرویی جواب داد: «سارا خانم، صبحونه گردو با پنیر دوست داره، می‌خوام برای این چند روزی که نیستم، براش گردو بشکنم». سارا خوابیده بود وگرنه با دیدن این صحنه، مثل من آشوبی به جانش می‌افتاد که خواب را از چشمانش می‌گرفت. خورشید صبح دوشنبه تا طلوع کند، حسین پلک روی هم نگذاشت. آن شب برای او حکم شب قدر را داشت. توی اتاق شخصی اش رفته بود و هر بار که پنهانی به او سر می‌زدم عبا به دوش روی سجاده اش نشسته بود و مناجات می‌کرد و گاهی گریه. ساعت ۸ بدون هیچ اثری از خستگی و بی خوابی راهی بیت رهبری شد. وقتی برگشت سر از پا نمی‌شناخت. گفت: «حاج خانم نمی‌خوای ساکم رو ببندی؟» گفتم: «به روی چشم حاج آقا، اما شما انگار توشه ات رو برداشتی». لبخندی آمیخته با هیجان زد و گفت: «آره، مزد این دنیایی ام رو امروز از حضرت آقا گرفتم، ایشون فرمودند: آقای همدانی، توی چهار سالی که شما توی سوریه بودین، به اسم دعاتون می‌کردم»؛ و در حالی که جای وصیت نامه اش را نشان می‌داد گفت: «حس می‌کنم که خدا هم ازم راضی شده». ▫️برشی از خاطرات همسر شهید