eitaa logo
♡«سرباز انقلاب»♡
104 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
5.8هزار ویدیو
182 فایل
برای آگاهی، بصیرت افزایی و دانایی بیشتر در زمینه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی ارتباط با مدیر کانال(نظر، پیشنهاد، انتقاد): 👇👇👇 @sarbaz_enghlab لینک عضویت گروه "سربازان انقلاب" در ایتا :⁦ 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/575471644C93798be525
مشاهده در ایتا
دانلود
📗 کتاب «از چیزی نمی ترسیدم» ✍️ زندگی نامه خود نوشت شهید حاج قاسم سلیمانی 👇دریافت فایل pdf👇 ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🌐 www.serajnet.org 🆔 @serajnet
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 امان از جهالت و نادانی! جهالت بر سر اسلام چه آورده است؟! ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🌐 www.serajnet.org 🆔 @serajnet
🌹شهید حاج حسین همدانی 🔸«.. تلفنش زنگ زد. برای چند لحظه ساکت شد و بعد برق شادی میان چشمانش جهید. گفت: «فردا نمی‌رم، سوریه». هر دو خوشحال شدیم. من به خاطر نرفتن او خوشحال شدم، اما نمی‌دانستم او به خاطر چه موضوعی شاد شد. پرسیدم: «خیر باشه، چی شنیدی؟» گفت: «از این خیرتر نمی‌شه، فردا قرار ملاقات مهمی با حضرت آقا دارم. بعد از دیدن ایشون می‌رم». بساط گردو شکستن را پهن کرد و مشغول شد. با تعجب پرسیدم: «چه کار می‌کنی؟ مگه فردا صبح زود نمی‌خوای بری دیدار آقا؟» با خوشرویی جواب داد: «سارا خانم، صبحونه گردو با پنیر دوست داره، می‌خوام برای این چند روزی که نیستم، براش گردو بشکنم». سارا خوابیده بود وگرنه با دیدن این صحنه، مثل من آشوبی به جانش می‌افتاد که خواب را از چشمانش می‌گرفت. خورشید صبح دوشنبه تا طلوع کند، حسین پلک روی هم نگذاشت. آن شب برای او حکم شب قدر را داشت. توی اتاق شخصی اش رفته بود و هر بار که پنهانی به او سر می‌زدم عبا به دوش روی سجاده اش نشسته بود و مناجات می‌کرد و گاهی گریه. ساعت ۸ بدون هیچ اثری از خستگی و بی خوابی راهی بیت رهبری شد. وقتی برگشت سر از پا نمی‌شناخت. گفت: «حاج خانم نمی‌خوای ساکم رو ببندی؟» گفتم: «به روی چشم حاج آقا، اما شما انگار توشه ات رو برداشتی». لبخندی آمیخته با هیجان زد و گفت: «آره، مزد این دنیایی ام رو امروز از حضرت آقا گرفتم، ایشون فرمودند: آقای همدانی، توی چهار سالی که شما توی سوریه بودین، به اسم دعاتون می‌کردم»؛ و در حالی که جای وصیت نامه اش را نشان می‌داد گفت: «حس می‌کنم که خدا هم ازم راضی شده». ▫️برشی از خاطرات همسر شهید
Saat-shanzdah_01.mp3
10.14M
🎧 کتاب صوتی "ساعت شانزده به وقت حلب" فصل 1️⃣
📗معرفی کتاب کتاب "ساعت شانزده به وقت حلب" روایت هایی از زندگی استاد جنگ های نامتقارن محور مقاومت پرچم دار رشید سپاه حضرت محمد رسول الله (ص) سرلشکر پاسدار شهید حسین همدانی ناشر: نشر صاعقه با همکاری سید حسن شکری | زهرا همدانی سال نشر : 1395 تعداد صفحات : 200 🔸وقتی سردار همدانی سال 90 به عنوان مستشار نظامی به سوریه رفت، مشاوره های بسیار خوبی به فرماندهان و ارتش سوریه داد. پس از سنجیدن موقعیت، یگان های مدافع حرم را تاسیس کرد. یگانی از رزمنده های شیعه و سنی افغانستان، یگانی از رزمنده های ایران و یگانی هم از رزمنده های عراقی. یکی دیگر از پیشنهادات وی و در واقع آخرین پیشنهاد وی این بود که در اسلحه خانه ها را باز بگذاریم که مردم از خودشان دفاع کنند و همین زمینه ای برای تشکیل بسیج وطنی شد. راهی که وی انتخاب کرده بود استفاده از فرهنگ و خاطرات 8 سال دفاع مقدس بود؛ مثلا کتابهایی مانند زندگینامه حاج احمد متوسلیان و حاج احمد همت را به عراقی ترجمه کرد و در بین ارتش سوریه و نیروهای بسیجی سوریه پخش کرد و بازتاب خوبی از نظامیان گرفت. این کتاب شامل 65 خاطره از شهید همدانی در عرض 65 سال زندگی پربار وی است که از تولد آغاز می شود و تا پایان عمر پربرکتشان ادامه دارد. 🎧 کتاب صوتی "ساعت شانزده به وقت حلب" تهیه شده در ایران صدا راوی: موسی طالبیان , مریم والامقام , احمدرضا جلیلوند , نسرین والامقام 📌 دریافت از ایران صدا: book.iranseda.ir/DetailsAlbum/?VALID=TRUE&g=355130 👇دریافت 7 فصل فایل صوتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🌐 www.serajnet.org 🆔 @serajnet
4_5998886169281039284.pdf
8.53M
📥 دریافت PDF کتاب «از چیزی نمی ترسیدم» زندگی نامه خود نوشت شهید حاج قاسم سلیمانی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🌐 www.serajnet.org 🆔 @serajnet
Saat-shanzdah_02.mp3
10.94M
🎧 کتاب صوتی "ساعت شانزده به وقت حلب" فصل 2️⃣
Saat-shanzdah_03.mp3
10.28M
🎧 کتاب صوتی "ساعت شانزده به وقت حلب" فصل 3️⃣
7.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 هر خبر و شایعه‌ای شنیدی، نقل نکن عذاب شایعه پراکنی در قرآن ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🌐 www.serajnet.org 🆔 @serajnet
Saat-shanzdah_07.mp3
9.04M
🎧 کتاب صوتی "ساعت شانزده به وقت حلب" فصل 7️⃣ پایان
Saat-shanzdah_04.mp3
8.7M
🎧 کتاب صوتی "ساعت شانزده به وقت حلب" فصل 4️⃣
Saat-shanzdah_06.mp3
10.54M
🎧 کتاب صوتی "ساعت شانزده به وقت حلب" فصل 6️⃣