eitaa logo
حریم‌خصوصےیک‌سرباز 🌿
1.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
656 ویدیو
57 فایل
طلبه ها انسان هایی هستند ، مثل سایر خلائق ؛ اما با زندگیِ نسبتا ساده تر . . . و البته ! هیجان انگیز تر ✨ یه چایی در خدمت باشیم ☕ حاویِ : منبر های دو دقیقه ای نگارخانهٔ من (یه مشت عکس) : @negar_khane_man حجرهٔ من (راه ارتباط + اصلِ مطالب) : @hajehabib
مشاهده در ایتا
دانلود
1.53M
‌موضوع: فرق بین تکاثر و کوثر😊 ‌
اینو فک کنم قریب به دو سال پیش سروده بودم : حضرت صاحب قلم بر سینه ام خطی بکش روی کاغذ های قلبم با قلم ، شطی بکش رودی از نوع محبت ، رودی از مهر و صفا از وجودت توی قلبم ، ای خدا! ردی بکش ...
حریم‌خصوصےیک‌سرباز 🌿
اینو فک کنم قریب به دو سال پیش سروده بودم : حضرت صاحب قلم بر سینه ام خطی بکش روی کاغذ های قلبم با
انسان باید شبیه خدا بشه از هر جهت ک می‌تونه! انسان خدا نمیشه ها! ولی میشه شبیهش بشه، به طور مثال ، سردار سلیمانی جلوه جلالی خدا بود ، قشنگ میشد ابوهتی ک از طرف خدا بهش رسیده بود رو درک کرد و فهمید. یا مثلا اکثر مادر ها جلوه ی محبت و رحمانی خدا اند و قشنگ میشه رحمت خدا رو توی وجودشون دید. رفقا! سعی کنید طوری باشید ک شبیه خدا بشیم و هر کس دیدمون یاد خدا بیوفته 😊
رهبرانقلاب از نگاه سیاستمداران بزرگ دنیا
امروز محضر یکی از سرتیپ های بازنشسته سپاه بودم . قدم می‌زدیم و می‌فرمود ک: عقل خیلی چیز خوبیه ، شاید یکی از بهترین نعمات خدا همین عقل باشه ، چون خیلی خیلی به کار انسان میاد ، عقل ، دانش های معلوم رو کنار هم میزاره و به کمک اونا یه چیز مجهول رو حل می‌کنه. گفت ک : مثلا همین ساختمون رو نگاه کن ، از همینجا ک نگاه کنی به سقف ، میبینی ک خیلی صافه. ولی اگه از بالا نگاش کنی ، میفهمی ک کاملا قوس داره( و واقعا هم قوس داشت) فرمود ک : همین یه نگاه و این نتیجه گیری ، کار عقله ، که به کمک یکم تفکر بدست میاد و منی ک مهندس نیستم از یه مهندس غلط میگیرم ... .
چندی است ک دل، خسته و سرگردان است مشتاق وصال خویش با جانان است هر ضربه قلبم اینچنین میگوید تنها رخ محبوب مرا درمان است مدافع حرم: شهید سید مجتبی ابوالقاسمی_دزفول
9.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در تکمیل مبحث راز ذریه راز های شب یلدا و برخی جریان های عجیب در مسیحیت
حریم‌خصوصےیک‌سرباز 🌿
چندی است ک دل، خسته و سرگردان است مشتاق وصال خویش با جانان است هر ضربه قلبم اینچنین میگوید تنها ر
رفیقش نقل میکرد : داشتیم با سید مجتبی تو زمستون گشت می‌زدیم( گشت بسیج) گفت دیدم یهو سید گفت : امین نگهدار! . سید پیاده شد و رفت سمت میدون ، دید یه پیرمرده ک کارتون کشیده رو خودش و خوابیده ، کاپشنش رو در آورد و گذاشت کنار پیرمرد و سوار ماشین شد. سید گفت: ما ک تو ماشینیم یخ زدیم این بیچاره چی کنه... شهید سید مجتبی ابوالقاسمی
تو یه کانال دیدم درباره منطق حرف میزدن حیفم اومد من چیزی نگم 😅 بقیه منطق رو میخونن ک اگه کسی مغالطه کرد باهاش با استدلال بحث کنن و گول نخورن ، اما من میخوندیم ک بتونیم برا بقیه مغالطه کنیم و گول بزنیم🤦‍♂😅😅 خدا همه رو ببخشه
و هر وقت عاجزم راهی جز درب خانه تو نمیبینم🌱