eitaa logo
🏴 حسینیهٔ‌یک‌سرباز ؛
1.5هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
705 ویدیو
67 فایل
طلبه ها انسان هایی هستند ، مثل سایر خلائق ؛ اما با زندگیِ نسبتا ساده تر . . . و البته ! هیجان انگیز تر ✨ یه چایی در خدمت باشیم ☕ حاویِ : منبر های دو دقیقه ای پل ارتباطی ، حجرهٔ من ؛ @hajehabib
مشاهده در ایتا
دانلود
اما کم پیش میاد بگیم دیشب جلو خونمون دعوا شد، یکی زد تو گوش بابام، بابام چنان خورد زمین که نشد بلند شه
🏴 حسینیهٔ‌یک‌سرباز ؛
اما کم پیش میاد بگیم دیشب جلو خونمون دعوا شد، یکی زد تو گوش بابام، بابام چنان خورد زمین که نشد بلند
یه حس عجیبیه انگاری نمیخوای اون اتفاق بد رو با گفتنش تکرار کنی برای خودت از اونور، نمیخوای بابات بشکنه جلو چشم بقیه
فرض کنین مثلا یه پسر بچه غیرتی بیاد بگه دیشب نامحرم به مادرم نگاه کرد...
🏴 حسینیهٔ‌یک‌سرباز ؛
فرض کنین مثلا یه پسر بچه غیرتی بیاد بگه دیشب نامحرم به مادرم نگاه کرد...
حالا فرض کن حال امام صادق علیه السلام رو... ببین چطور این قضیه رو تعریف کردن
فَدَعَا بِكِتَابٍ فَكَتَبَهُ لَهَا بِرَدِّ فَدَكَ فَقَالَ فَخَرَجَتْ وَ الْكِتَابُ مَعَهَا ابوبکر نامه‌ای بدین مضمون برای فاطمه سلام الله علیها نوشت که فدک را به او باز می‌گرداند، فاطمه سلام الله علیها در حالی که نامه را به همراه داشت، بیرون رفت
🏴 حسینیهٔ‌یک‌سرباز ؛
فَدَعَا بِكِتَابٍ فَكَتَبَهُ لَهَا بِرَدِّ فَدَكَ فَقَالَ فَخَرَجَتْ وَ الْكِتَابُ مَعَهَا ابوبکر ن
فَلَقِيَهَا عُمَرُ فَقَالَ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ مَا هَذَا الْكِتَابُ الَّذِي مَعَكَ فَقَالَتْ كِتَابٌ كَتَبَ لِي أَبُو بَكْرٍ بِرَدِّ فَدَكَ فَقَالَ هَلُمِّيهِ‏ إِلَيَ‏ فَأَبَتْ أَنْ تَدْفَعَهُ إِلَيْهِ عمر او را دید و گفت: ای دختر محمد! این چه نامه‌ای است که که با خود داری؟ گفت: نامه‌ای است که ابوبکر در مورد بازگرداندن فدک برایم نوشته است، عمر گفت: آن را به من بده، ولی خانم قبول نکرد
حالا تا اینجاش خوب بود...خدایا...فقط حال امام صادق... 💔
فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ با پاش لگد زد
كَانَتْ حَامِلَةً بِابْنٍ اسْمُهُ الْمُحَسِّنُ فَأَسْقَطَتِ الْمُحَسِّنَ مِنْ بَطْنِهَا مادرمون یه پسر داشت تو دلش اون پسر با لگد سقط شد‌‌‌....
تموم کرد؟ غریب گیر آوردی...بست نیست؟ نه! ثُمَّ لَطَمَهَا سیلی زد
فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قُرْطٍ فِي أُذُنِهَا حِينَ نُقِفَتْ من امام صادق انگاری دارم میبینم گوشواره مادرمون در اثر سیلی از گوشش در اومد و رو زمین شکست...