خلوت لازمه
شنیدیم که برای حیات اب و هوا و غذا لازمه
اما اینا فقط ضروریات روح ماست
انسان جسمی مرکبِ از روح و جسم
روح مهمتر از جسمه چون جسم فقط مرکب روحِ و تا زمان وفات همراه انسانه اما بعد از وفات این روح انسانِ که به حیات نیاز داره
یکی از غذاهای روح خلوتِ
خلوت باخود ؛ خلوت با حبیبِ خود
در مدت زندگی ؛ انسان فکرش متلاشیِ بین خیابان و کوچه و خانواده و . . .
کمکم ذهن پر میشه و نیاز به تخلیه داره
این تخلیه ی ذهن خلوت انسانِ
به قول بزرگی : خلوت انسان برگشت به فطرت اوست.
حاج اقا گفت : خلوت ؛ یعنی باز گشت به فطرت
فطرت من چیه؟ کیه؟
اصلا خلوت من ؛ با کیه؟؟؟
درباره ی چه می اندیشم؟؟
من؛ وقتی دلم خلوت میخواد هندزفری رو به موبایلم یا بهتره بگم یارشبانه ی خودم وصل میکنم و مداحی از پویانفر پلی میکنم
___
طی الارض شنیدم
شاید کاری که میکنم شبیه اونه
طی الارض میکنم به سمت بیت الحسین ؛ کربلا؛ خودم رو جلوی باب القبله حاضر میبینم و سلام میدم
نگاه به شیب باب القبله میکنم و زیر لب تکرار میکنم
به سراشیبی باب القبله . . .
و دلم میره ۱۴۰۰ سال پیش
اونجا که زهرا بالای این شیب ایستادو به بدن بی سر فرزند خودش نگاه میکرد
همانجا که زینب از دور به گودال نگاه میکرد
که چطور گرگان وحشی به جان برادرش افتادن
چشم از شیب برمیدارم و با اذن دخول وارد حرم میشوم
حرم خلوت است
چون در ذهنم حرم را خلوت چیده ام
مزاحمی نیست
بوی سیب می آید
همان بویی که بعد از شهادت سیدالشهدا
از دور و اطراف قبرش نرفت و شد ؛
عطر مخصوص حسین
شد عطری که ما میگوییم عطر سیب
که هم قافیه اش میشود حرم حبیب
لبانم را به ضریح میچسبانم و به یاد می آوردم لب های ترک ترک تشنه کامی را که در مجلس می و شراب با خیزراب بر سر لب هایش میزدند
در مقابل دو چشم اشکبار دخترکی سه ساله
داشت تماشا میکرد
تماشا میکرد که چگونه لب ها و دندان های پدرش زیر تیرِ آن چوبِ خیزران رفته اند
خیزرانِ سفت و محکم
تصور کنید
خواهری سر بریده ی برادر
همسری سر بریده ی شوهر
و دختری سر بریده ی پدر
سری که خاکستریست
موهایش را نمیگویم سر مر از خاکستر است
چون شبی در تنور بود و روشن کننده ی نور تنور
گمانم همان شبی که رقیه فکر کرد غذا آورده اند
بوی نان فهمیده بود از طبق حامل سر پدر
تا به خود آمدم اخر نوحه است
خسته ام
چشمانم خیس شده از فکر و ذکر حسین
و نتیجه قلمم این میشود خلوت مرا به فطرت میبردو فطرت مرا به حسین میکشاند
شاید حدیث پیامبر که میفرماید : حسین منی و انا من الحسین همین باشد
اصلا شاید خاک محبین حسین با همه ی خاک ها فرق داشته باشد
شاید ما از جنس همان تربت کربلاییم
خدا میداند . .
سجده بر تربت ارباب سراسر نور است
سجده با اشک مرکب بشود خوب تر است
✍ حبیب
#شبجمعه
حوالی ۴ صبح اذان زاهدان رو گفت
چند کیلومتری زاهدان بودیم.
راننده از اون آدما بود که زیاد وقت نماز براش مهم نبود.
از تو اتوبوس ۲۶ نفره سه نفر کلا برا نماز پیاده شد
راننده و من و رفیقم !
جای توقف نبود. یارو هم میخواست بپیچونه تا زاهدان. اگه میموندیم تا برسیم نماز قضا میشد.
من اهل دعوا و بحث و اینا نیستم. ولی خب رفیقم بود.
هیچی دیگه یارو رو مجبور کرد وایسه
رو زمین سرد بدون هیچ زیر اندازی برای خدا قامت نماز بستیم...
الله اکبر ...
#سفرنامه_۲
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
حوالی ۴ صبح اذان زاهدان رو گفت چند کیلومتری زاهدان بودیم. راننده از اون آدما بود که زیاد وقت نماز ب
پنج و رب رسیدیم زاهدان.
شهری که انتظار داشتم اصن شبیه ایران نباشد و شباهت به هند و پاکستان و ... داشته باشد.
ولی دیدم ن ... همون ایران خودمانه.
به محض پیاده شدن از اتوبوسی که نزدیک ۱۵ ساعت توش بودیم ، ماشین های شخصی داد میزدن زابل ! هامون ! هیرمند !.
مقصد ما زاهدان نبود.
مقصدمان نوکِ شرقی ایران بود. زابل!
تاکسی ها میگفتند تا زابل ۱۵۰ بعضی ها میگفتند ۱۸۰. ولی خب ... ما آخوند ها بی تخفیف از جایی نمیرویم.
با ۱۲۰ تومان راضی اش کردیم و من و رفیقم سوارِ پژویِ پیرمردِ سیستانیِ شیعه شدیم.
دو نفر دیگر جا داشت. اندکی ایستادیم تا مسافر گیرش بیاید ، حدود یک و نیم ساعت!
در فاصله ی این یک و نیم ساعت ، من که قند وجودم افتاده بود و از عطش داشتم شهید میشدم ، از رفیقم خواهش کردم برام یک لیمونادِ تگریِ شیشه ای گیر بیاورد .
وقتی رفت و برگشت با تعجب گفت که میدونی تو سوپری چی بود ؟؟؟!😳 گفتم بسم الله ! جنِّ پلاستیکی میفروختن؟ گفت ن بابا ، ناس میفروختن! ( حضراتی که چشم و گوش باز اند میدانند که ناس یه مدل مواد مخدره که دُزش متوسطه و ....) آره خلاصه ... گفتم اخوی عادیه. اینجا به جا سیگار از اینا میدن.
خلاصه که بنده ی خدا راننده هم دو مسافر گیر آورد و راهی زابلستان شدیم ... .
#سفرنامه_۲
8.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اینجوری افطاری ندید به کسی‼️
نتیجه ی آن تحقیر فقرا است.
🔰 استاد رحیم پور ازغدی
هدایت شده از حکمش چیه؟
💠حکم غلط خواندن قرآن كريم در حال روزه
💬 آیا کسی که قرآن کریم را غلط میخواند یا بعضی کلمات آن را اشتباه
تلفظ می کند، جایز است در حال روزه قرآن بخواند؟
🔹آیت الله خامنه ای: اگر غلط خواندن موجب تغییر معنا شود و آن معنای غلط را بخواهد به خدا و رسول را نسبت دهد حرام است و موجب بطلان روزه میشود.
🔹آیت الله سیستانی: بله، میتواند بدون آنکه قصد حکایت از قرآن مُنزّل را داشته باشد قرآن بخواند و در این صورت روخوانی یا از حفظ خواندن قرآن، هرچند بعضی کلمات را اشتباه بگوید موجب بطلان روزه نمیشود.
🔹آیت الله مکارم شیرازی: هرگاه قرآن را عمداً غلط بخواند و آن را به عنوان کلام خدا به خدا
نسبت دهد روزه او باطل میشود.
🔹آیت الله شبیری زنجانی: غلط خواندن قرآن، اگر عمدی نباشد، روزه را باطل نمی کند.
📚 رهیافت ۶، احکام روزه، انتشارات آستان قدس رضوی.
⚜️ @Ahkaam ⚜️
میگفت :
ما کسی رو به دست نمیاریم که کنترل کنیم، محدود کنیم...
ازادیش رو بگیریم و عذابش بدیم
ماانتخاب میکنیم پرِ پرواز چه کسی باشیم تا کنار هم رشد کنیم...
بزرگ بشیم و بالا بریم.
اسمِ رنج و عذاب دادن به هم رو عشق نزارید.
دوست داشتن واقعی در توانمند کردن همدیگه، ایجادِ احساس امنیت و ارامش تعریف میشه... .
هدایت شده از حکمش چیه؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مسواک_زدن_روزهدار
❓بعد از خوردن سحری و قبل از اذان صبح، حتماً باید مسواک بزنیم؟
❓آیا میشه در طول روز از مسواک یا نخ دندون استفاده کرد؟
❓اگه غذایی رو که لای دندون مونده، قورت بدیم، روزه باطل میشه؟
⭕️ نکته: کسی که یقین داره که اگه مسواک بزنه، آب یا خمیردندون پایین میره، نباید مسواک بزنه و اگه زد، روزهش باطله؛ ولو چیزی پایین نره.
⭕️ نکته: درصورتیکه یقین داریم غذای بین دندون در طول روز فرو میره و روزه باطل میشه، مسواکزدن واجبه؛ ولی اگه احتمال بده که پایین میره، واجب نیست.
⚜️ @Ahkaam ⚜️