May 11
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
__
دیروز با نوجوانان مسجد محلمون رفته بودم استخر.
رنج سنیشون از ۱۱ سال بود تا تقریبا ۱۳_۱۴.
اولش که ما رو با ریش و یه لباس آخوندی دیده بودن ، انتظار داشتن یه برخورد خشک داشته باشیم و مثلا آروم پامونو بذاریم تو آب و براشون احکام بگیم :/
اما خب. ن من اهل این خشک بازی ها ام ، ن در همچین مواقعی میتوانم آرامش خودم را حفظ کنم.🤦♂
شما خودتان حساب کنید یه مشت فسقلی جلو چشت باشن ، چطور میشه ننداختشون تو آب ؟؟؟!
بندگان خدا یکی دو تاشان ما را با لباس طلبگی دیده بودند ، وقتی ما را در لباس شنا دیدند کمی چشمانشان به حالت تعجب گرد شد.😳 عه؟! این حاج اقاس؟؟؟؟
خلاصه که یه چند نفری را مانند مرغ دست و پا گرفتیم و در آب پر تاب کردیم و چند نفر دیگر را هم با حالات خطرناک هل دادیم ( خدا رحم کرد).
کم کم یخ بچه ها آب شد و با من راحت بودند.
داشتم با خودم مرور میکردم که ای کاش خیلی از طلبه ها و مبلغین ، به جای آنکه خودشان را در مسجد حبس کنند ، می آمدند و یکم با نوجوانان ارتباط برقرار میکردند.
قطعا این نوجوان وقتی ۲۰_۳۰ سالش شد ، دیگر از روحانیت و مذهب و دین تنفر ندارد ، دیگر این طلبه را منبع انرژی و آرامش میبیند!
یکی از اصلی ترین علت های دوری مردم از مذهب و این جور چیزا ، دور بودن جامعه ی روحانیت از مردم است!
تو هاشمیه دوتا ماشین باهم تصادف کردن،راننده ها پیاده شدن خندیدن و روبوسی کردن،داشتم به دوستم میگفتم این بالا شهریا واقعا باکلاسن اگر پایین بود همو جر میدادن :))
پلیس اومد تست الکل گرفت جفتشونو برد :)))))))
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
__
یه جایی از یکی از شهدا شنیدم ک گفت: تفکر در زندگی شهید، شهید ساز است!
بنده پیرو این حرف عرض میکنم ک :
عمل به اعمال نیک شهید ، شهید ساز است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوانان آخر الزمان...
بسم الله الرحمن الرحیم
#سفرنامه_۳
به فضل خدا بعد از بیش از ۵۳۰ روز توفیق پیدا کردم راهی سرزمین طوس شوم.
از هفته ها قبل انتظار این را کشیدم که چ زمانی بشود ۱۵ مرداد که راهی زیارت حضرت علی ابن موسی کاظم علیه السلام شوم.
روز اول مرداد بود که از ساعت ۶ صبح ، آماده درب آژانس های مسافرتی بودیم. دیشبش ساعت ۴ خوابیده بودیم. چون تا ساعت چهار درب آژانس های مسافرتی ناممان را مینوشتیم و نوبت میگرفتیم.
هر چ پرسیدیم و گشتیم ، برای ۱۵ مرداد پیدا نکردیم و بالاجبار برای ۱۹ مرداد بلیط پیدا شد. خلاصه ک تسلیم سرنوشت شدیم .... .
ساعت حرکت ، ۵/۵ عصر بود. همه در مسجد جمع شده بودند ، بعد از توصیه های پایانی ، سوار مینی بوس شدیم و راهی راه آهن شدیم.
به اندیمشک ک رسیدیم، در سالن انتظار به انتظار نشستیم. قطار یه چند دقیقه ای دیر آمد ، دیگر حوصله مان سر رفته بود. من و محمد حسین به محل مسافرگیری قطار ها رفتیم. به محمد حسین گفتم که از دستت ناراحتم ...💔 بخاطر فلان دلیل. او هم گفت ببخشید و معذرت میخواهم و ...
هم را بغل کردیم. شانه های محمد حسین خپل بود و نتوانستم گاز نگیرم ... .
همانطور که محمد حسین داشت از درد گزش من میپیچید ، آن طرف محمد مهدی از ما عکس میگرفت ، در فاصله کوتاه زمانی ، محمد جواد که از لحاظ وزن ، یک سوم من بود خیز برداشت و روی کول بنده و محمد حسین پرید ( عکسش را چند دقیقه بعد دیدم 🤦♂).
قطار آمد و هر کداممان در کوپه ی خودش رفت. ما مسوول دو سه تا دبیرستانی بودیم. و آنان هم بشدت ذوق داشتند که با حاج آقا آمده اند ( انگار بلانسبت به الاخ، تیتاب داده اند.).
در قطار سوالاتی میپرسیدند که خب از گفتنش معذورم😂ولی به اطلاعاتشان افزوده شد.
نزدیک نیمه شب که میشد، احوالاتم کم کم بد تر میشد ، اما خب ... به زور ساعت ۱ و نیم خوابیدیم.
وقت اذان با کمی سردرد و عاجز بودن بلند شدیم و راهی صلاة سحر شدیم.
ساعت حوالی ۷ و نیم بود که بغل دستی ام صدایم کرد و گفت : شیخ پاشو صبحونه بزنیم. عرض کردم چی داری گلم ؟ گفت کالباس. گفتم باشه چون اصرار میکنی در خوردنش کمکت میکنم🤝
همین بیست دقیقه پیش یکی از بچه های کوپه ی آنوری آمد و گفت : حاج آقا رئیس واگن کارت داره. گفتم با من !؟!😳 گفت آره ، بهش گفتیم تو از سنگ و جواهرات سر در میاری.
و با صدای یا شَیخِ یک مرد غریبه به خودم آمدم . آن لحظه ذکر لبم این بود : دهنت سرویس ... دهنت سرویس ... دهنت سرویس ... .
آن بنده خدا سوالش را پرسید و رفت. و همکنون منتظر رسیدن به تهرانم ... .
#سفرنامه_۳
#حبیب
السلام علی عبد الصالح مطیع لله و رسوله ...
یادتان هستیم
#سفرنامه_۳
شهر ری _ حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
هدایت شده از "جوجـہ طلبـہ اعـظـم"
نجف نشینی علامه ها به من فهماند
خدا شناس نشد کس، مگر کنار علی :)
تو روضه پسر بچه گریهش نمیگرفت، انگشتاشو زد به زبونش بعد کشید رو چشماش :))
هدایت شده از 🇵🇸سربارِ امامِ زمان(عج)🇮🇷
▪️انّ الانسانَ لَفي خُسر...
مثلاً چشمهای تو را نبینم و بميرم، مهدی جان!
هدایت شده از حریمخصوصےیکسرباز 🌿
1515_Fani-Ali-Aale-Yasin-Fa.mp3
13.47M
دارویِ زیارتِ آل یاسین
موارد درمان:
پریشانی.
دور بودن از امام زمان.
تقویت ایمان.
تثبیت بیعت با اهلبیت علیهم السلام.
پر کردن کفّه ی کمِ ترازوی خیرات.
از این دارو برای هدیه دادن به اموات هم استفاده میشود.
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
__
امام رضا (علیه السلام)
مَنْ زَارَنِي عَلَى بُعْدِ دَارِي أَتَيْتُهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ فِي ثَلاَثِ مَوَاطِنَ حَتَّى أُخَلِّصَهُ مِنْ أَهْوَالِهَا إِذَا تَطَايَرَتِ اَلْكُتُبُ يَمِيناً وَ شِمَالاً وَ عِنْدَ اَلصِّرَاطِ وَ عِنْدَ اَلْمِيزَانِ.
امام رضا عليه السلام فرمود: هر كس مرا در غربت زيارت كند من بروز قيامت در سه جا به نزد او خواهم آمد تا از ترسهاي آن ها نجاتش بخشم: هنگامي كه نامه هاي اعمال مردم از راست و چپ پران شوند و در نزد صراط و در نزد ميزان.
الخصال، ج 2، ص 167
هدایت شده از غریبہ186
طاووس یمانی گفت: شبی از کنار کعبه عبور میکردم، دیدم امام سجّاد(ع) به حجر اسماعیل(ع) وارد شد، و مشغول نماز گردید سپس به سجده رفت.
من با خود گفتم: این مرد صالح از خاندان رسالت و نیکی است، خوبست از فرصت استفاده کرده و گوش کنم بدانم دعای آن حضرت در سجده چیست؟ شنیدم در سجده میگفت:
عُبَیْدُکَ بِفِنائِکَ، مِسْکِینُکَ بِفِنائِکَ، فَقِیرُکَ بِفِنائِکَ، سائِلُکَ بِفِنائِکَ… :)
بسم الله الرحمن الرحیم
ساعت ۲:۰۴ دقیقه بامداد است که خواب از چشمانم گرفته شده است و نمیتوانم بخوابم.
از فرط خستگی سرخی چشمان و چهره ام داد میزند!
اینکه انسان بیش از یک سال از مشهد الرضا دور باشد ، برای سلامتی اش ضرر دارد. وقتی یکهو به انسان ، معنویت رضوی تزریق میشود ، بدن گیرپاچ میکند. خشک میشود. و فقط خیس شدن چشم ها یخ او را آب میکند.
یکی از ملزومات حیات انسان همین معنویت است. اگر نباشد ، آدم دچار هزاران مرض روحی و جسمی میشود.
در قم ، بار ها وقتی حالم بد شده است در حین راه رفتن شروع کرده ام به زار زدن مقابل ایوان آینه.
مشهد زیاد نرفته ام . الان بار سومی است که توفیق پیدا کرده ام. هنوز با فضای حرم ، اُنس نگرفتم.
قلب انسان در طول سال ، بنا به دلایلی ، علی الخصوص گناه ، کدر و تیره میشود.
نیاز به آبِ جاریِ معنویت دارد! حرم امام رضا علیه السلام چشمه ی این نوع از آب است.
یا امام الرئوف یا بضعة الرسول و مدفون بأرض الطوس!
خودتان شاهد حالِ پریشان همه ی مومنین و محبین خود هستید.
فقط احوال ما پریشان نیست ک بگویم به حالم نظاره کن. تا قائم شما نیاید ، حال همه مان اینگونه خراب است ...!
حرم شما اهلبیت مسکنِ دردِ دوری از ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است.
منتظریم ابن الرضایِ رابع ظهور کند و جهان را آرام کند از همه ی پریشانی های عالم!
ما که به غیر از شما راهی و ملجأ و مرجعی نداریم ...!
گناهان دوره مان کرده اند. از خدا بخواه تقوایمان را محکم تر کند و ما را از این حلقه ی گناهان خارج کند.
حوائج آنقدر زیاد است که لاتُحصیٰ عَدَدها...
چ کنیم ...
درمانده ایم.
به قول شاعر :
آمدم ای شاه!
پناهم بده ...
والسلام
پای روضه ی سید الشهدا
صحن آزادی
بامداد یکشنبه ۲۲ مرداد
مشهد الرضا .
✍ #حبیب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴چرا پولهاتونو میبرید زیارت؟!
چقدر زیبا شهید مطهری ۴۰ سال پیش جواب این شبهه ضداهلبیت رو داده
سلام خدا بر او باد.
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
__
بچه ها ناهار خورده بودند و هر کسی یک گوشه ای خزیده بود.
حسینیه ای که محل اسکانمان است پر از سر و صدا و جیغ و داد و هوار است.
چ کنند... نوجوان اند دیگر ... .
میلاد را به ستون وسط حسینیه بسته اند. دستانش را با یک چفیه و پاهایش را با یک چفیه .
جواد و امیر حسین هم دارند با گوشی فیلم میگیرند و میلادِ بنده خدا را آزار میدهند .
من اما حوصله ی این کار ها را ندارم .
کتابی را که تبرکی از حرم امام رضا گیرم آمده را میخوانم. کتابی با هشت داستانِ نسبتا کوتاه از مشهد و مشهدی ها و امام رضا .
چند داستان اصلی این کتاب درباره حجاب و آن زمانی است که رضا خان ملعون چادر را ممنوع کرده بود.
در این داستان ها به وضوح آورده بود که مردم چ درد و رنجی میکشیدند از اینکه شاه مملکت از آنان بی غیرتی و بی حیایی میخواست! حیا و غیرت جرم بود!
به والله آدم باید این داستان ها را بخواند تا قدر حیا و عفت و انقلاب را بفهمد .
اگر پی دی افش را گیر آوردید بخوانید.
اسم کتاب: دُورتاب
نویسنده: سعید تشکری
#سفرنامه_۳
🌱الإمامُ الكاظمُ عليه السلام ـ في كِتابِهِ إلى هارونَ الرَّشيدِ ، لَمّا طَلَبَ مِنهُ المَوعِظَةَ ـ
ما مِن شَيءٍ تَراهُ عَينُكَ إلاّ و فيهِ مَوعِظَةٌ .
امام كاظم عليه السلام ـ در نامه خود به هارون الرشيد كه از آن حضرت پند و موعظه خواسته بود ـ نوشت
هيچ چيزى نيست كه چشم تو آن را ببيند مگر اينكه در آن پند و موعظتى است.
بحار الأنوار : 71/324/14.🌱
هدایت شده از خبر فوری
خبر تکمیلی از حادثه تروریستی دوباره در شاهچراغ
خبرنگار تسنیم از شیراز گزارش داد:
🔹در عملیات تروریستی امروز در شاهچراغ شیراز تعداد تروریستها دو نفر بودهاند که تلاش کردهاند از باب المهدی وارد حرم شوند.
🔹این تروریستها در ادامه به سمت افراد حاضر در ورودی تیراندازی میکنند. یکی از تروریستها تاکنون دستگیر شده و فرد دیگر فعلاً متواری است.
@AkhbareFori