حریمخصوصےیکسرباز 🌿
بنت رسول الله... یا بنت خیر خلق الله ...
جوابمو نداد و...💔
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
جوابمو نداد و...💔
حسنین علیهماالسلام وارد شدن ...
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
اسما ! مادر ما این وقت روز نمیخوابه 😭
امام مجتبی سمت راست مادر ...
من حَسَنتم ...!
من اونی ام که تو کوچه ها چه ها دید ...
من اونی ام که غرورم شکست ...💔😭
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
امام مجتبی سمت راست مادر ... من حَسَنتم ...! من اونی ام که تو کوچه ها چه ها دید ... من اونی ام که غ
سید الشهدا سمت چپِ مادر ...
من همونی ام که قبل از به دنیا اومدن
با تو حرف میزدم ...
بهت میگفتم من غریبم ...
من تشنه ام ...
با من حرف بزن تا جان از بدنم در نیومده😭💔
حسنین رفتن سمت مسجد ...
تو راه مسجد میگفتن وا احمدا ... وا محمدا ..
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
حسنین رفتن سمت مسجد ... تو راه مسجد میگفتن وا احمدا ... وا محمدا ..
رسیدن به مسجد ...
تا امیر المومنین علیه السلام مطلع شد
از حال رفت ...
ما نشنیدیم تو جنگ ها که حضرت امیر
بیوفته ...
اما فاصله مسجد تا خونه رو چند بار افتاد ...
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
ما نشنیدیم تو جنگ ها که حضرت امیر بیوفته ... اما فاصله مسجد تا خونه رو چند بار افتاد ...
چطور افتاد ؟
وَ سَقَطَ علی وَجهه ...😭
مولای ما با صورت ...
رسید بالین همسرش ..
رسید بالین جون و عمرِ خودش ...
رسید بالین امانت پیغمبر ...