📜#حکایت
ضریس میگوید: مردم در محضر امام باقر (ع) مجادله 🗣 میکردند.
یکی از آنها گفت: جنگ با علی (ع) بدتر است از جنگ با پیامبر (ص)
و دیگری گفت: جنگ با پیامبر ص بدتر است از جنگ با علی (ع)
🌟🌼 امام باقر (ع) سخن آنها را شنیدند و فرمودند: چه می گویید؟
عرض کردند: خداوند امورت را سامان بخشد، پیرامون جنگ کنندگان با پیامبر (ص) و جنگ کنندگان با علی "ع" گفتگو میکنیم
برخی از ما می گوییم: جنگ با علی "ع" بدتر بوده و برخی چنین معتقدیم که جنگ با پیامبر "ص" بدتر بوده است.
امام باقر ع فرمودند:
نه، بلکه جنگ کنندگان با علی "ع" بدتر بوده اند از جنگ کنندگان با رسول خدا ص
من عرض کردم: قربانت گردم! آیا به راستی جنگ کنندگان با علی "ع" بدتر بوده اند از جنگ کنندگان با رسول خدا ص؟ 😟
فرمودند: آری و اینک به تو میگویم چرا 👈🏻 جنگ کنندگان با پیامبر "ص" اعتراف به اسلام نداشتند ولی جنگ کنندگان با علی "ع" اقرار به اسلام داشتند و سپس آن را انکار کردند 🤦🏻♂
📚 کافی / ج ۸ / ص ۱۳۵ / ح ۳۵
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
🌤#حضرت_مولا
🌹🌕#امام_زمان (عج)
باید برای آمدنش لحظه ☔️ را شمرد
آن لحظه ای که رخ بنماید 🥹 بهارِ ماست
🌴🤲🏻 اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب (س)
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#حدیث
🌟🌼 پیامبر اکرم (ص):
بیشترين گناه 🔥 را در روز قیامت آن مردمی دارند كه بيشتر سخنان بیهوده می گويند. 🤐
📚 كنز العمال / ح ۸۲۹۳
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#سخن_بزرگان
✅#سیره_ائمه علیهم السلام
🎶✨ حجت الاسلام قرائتی:
یکی از دندان های امیرالمومنین (ع) درد گرفت ☹️
حضرت فرمودند: خدایا یک ذره از استخوان درد گرفته، حالا اگر همهٔ استخوان هایم درد می گرفت چه می کردم؟ 😣
💢 یعنی گاهی سختی ها را کنار سختی های بدتری بگذاریم شیرین می شود
نگاه ما به مشکلات خیلی اثر دارد
ماشین 🚙 شما گاهی به نرده می خورد، ناراحت و عصبانی می شوی، حالت گرفته می شود
اما وقتی پایین می آیی و دره را می بینی 😰، می گویی: اوه خدا پدر کسی که نرده را اینجا گذاشته بیامرزد
اول به نرده فحش می دهیم 😬 اما وقتی دره را می بینم نرده را دعا می کنیم 🤐
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#سیره_شهدا
🌨⚡️#شهید_دفاع_مقدس
🌹🕊 شهید نورالله اختری
شهیدی که از نوجوانی عاشقِ خدا بود 🥰
با نورالله همبازی و پسر عمو بودیم
بارِ اول نبود که این اتفاق می افتاد؛ اهلِ نماز اول وقت بود. وقتی وسط بازی رها کرد که بره، میدونستم درخواستم برای موندنش بی فایده ست اما بهش گفتم: کجا؟ هنوز بازی مون تموم نشده
برگشت و بهم گفت: مگه صدای اذان رو نمیشنوی؟ میرم نماز
📚 فرهنگنامه شهدای سمنان / ج ۱ / ص ۲۵۱
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
🌇#داستان_تشرفات ✅#کرامات_ائمه
عنایت #امام_زمان (عج) به زائر مسجد جمکران
🌀 به روایت: آقای دکتر سعادت؛ یکی از افراد اتاق عمل بیمارستان آیت الله صدوقی
در زمان جنگ تحمیلی عزیزانی که در جبهه مجروح می شدند را با هواپیما به شهرها و بیمارستانها انتقال می دادند من جمله بیمارستان صدوقی.
یک روز عده ای از عزیزان را به بیمارستان ما انتقال دادند. طبق معمول گروه پزشکی آمدند و یکی یکی مجروح ها را معاینه و دستورات لازم را در پرونده اش ثبت می کردند و طبق دستور صادره وارد عمل می شدند تا اینکه به جوانی رسیدند که از ناحیۀ دو پا مجروح بود. اطباء متّحداً گفتند هر چه زودتر باید دو پایش را از زانو قطع کنیم وگرنه عفونت بالاتر می رود و مجبور می شویم از بالاتر قطع کنیم. این موضوع را به او گفتند. قبول کرد و گفت: راضیم به رضای خدا. بعد سؤال کرد: چه موقع میخواهید عمل جراحی کنید؟ گفتند: فردا اول وقت، گفت: فردا چند شنبه است؟ گفتند: دوشنبه. گفت: برای سه شنبه عمل کنید، گفتند: عفونت بالاتر میرود باید بالاتر را قطع کرد. گفت: به مسؤوليت خودم
و نوشته داد. لذا روز سه شنبه خواستند او را به اتاق عمل ببرند، گفت: اول مرا به حمام 🛁 ببرید. گفتند: آب برای زخمها ضرر دارد و اطباء اجازه نمی دهند. گفت: من هم به هیچ عنوان در اطاق عمل حاضر نمی شوم 🙌🏻
هر چه با او صحبت کردند، حاضر نشد. مجدداً از او نوشته گرفتند و اجازه دادند لذا همراه او، با برانکارد او را به طرف حمام برد، از او سوال کرد که چه لزومی دارد که به حمام بروی در حالی که اینقدر برای شما ضرر دارد؟
در جواب گفت: هر هفته روزهای سه شنبه عازم مسجد مقدس جمکران می شدم و قبل از حرکت غسل زیارت می کردم، می خواستم طبق هر هفته غسل کنم. او را در حمام بردم کمک کردم لباسهایش در آورد و گفت می خواهد بعد از غسل همانجا نماز امام زمان (عج) بخواند. مرا بیرون کرد، پشت در صدای او را می شنیدم که می گفت: آقا! پاهایی که در خانه ات حرکت می کرد و با شما درد دل می کرد میخواهند از بدنم جدا کنند 😩 تو را به آن آبله های پاهای عمه جانت حضرت رقیه (س) اگر صلاح می دانی از خدا شفای مرا بخواه، از اینکه پاهایم را می بُرند ناراحت نیستم، از اینکه دیگر نمی توانم در خانه ات راه بروم و برای مادرت و جد بزرگوارت ناله بزنم ناراحتم. 😭
از صدای نالۀ او هر کس از آنطرف عبور می کرد، از سوز ناله او می ایستاد. پشت درِ حمام جمعیت ایستاده بودند و به ناله های او گوش می دادند و همه با گریه، برای او دعا 🤲🏻 می کردند. بعد از دقایقی، دیگر صدایی نیامد. همه ناراحت شدند و گفتند شاید از دنیا رفته، به در زدند و خواستند در را باز کنند نتوانستند، بعد از چند دقیقه جوان در را باز کرد و دوان دوان دوید به طرف اتاقش و درخواست کرد که لباسهای شخصی مرا بیاورید گفتند: چطور شد؟ پاهایش را نشان داد، پاهایی که مجروح بود، بدون هیچگونه زخم و دردی سالم شده بود، گفت: با گفتن یا بقیةالله ❤️ خوابم برد و در عالم خواب، خدمت آقا حجة بن الحسن شرفیاب شدم 🤩 به من فرمودند: تو زائر و میهمان شب های چهارشنبه من هستی، ما کسی که رفتار و کردار و گفتار و اعمالش برای ما باشد، اگر در گرفتاری از ما درخواستی داشته باشد، حاجت او را از خدا درخواست میکنیم. لذا لباس های خود را گرفت و گفت میخواهم به جمکران بروم و از آقا تشکر کنم. 🥹
📚 برگرفته از کتاب کرامات یار در جمکران
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#معرفی_کتاب
📚 این پسر من است
روایت زندگی پدر و پسر شهید فاطمیون
این کتاب روایتی داستانی ست که به فراز و فرودهای زندگیِ پدر و پسری افغانستانی به نام های
🌹🕊 رسول و مهدی جعفری می پردازد.
فراز و فرودی که ابتدایش مهاجرت از افغانستان به ایران است و بعد تلاش برای زندگی در ایران و سپس مجاهدت و پاسداری از حریم اهلبیت علیهم السلام در سوریه.
جنگ 💣 چکیده زندگی این پدر و پسر است و گویی در سراسرِ زندگیِ آنها سایه افکنده و هر بار به نوعی خودش را نمایان می سازد. در بخش هایی از این کتاب به روایاتی از زندگی مردمِ جنگ زده سوریه نیز اشاره شده که تأثیرگذار است.
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
🌤#حضرت_مولا
🌷🌕#امام_زمان (عج)
نگاهت آبروی روزگار است 🥰 / نباشی، سهم دلها انتظار 🥺 است
چو آيی با سبدهای طراوت🪻/ تمام فصل ها، فصل بهار 🌊 است 😊
🌴🤲🏻 اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب (س)
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
✅#حدیث
🌟🌼 امیرالمؤمنین امام علی (ع):
دنیا 🕸 به هیچ یاری وفا نمی کند 😈
📚 عیون الحکم / ص ۲۳
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani
#دلگرمی 😇
مانع دست زدن کودکان نشید ...
😊 نوشجونشون 😊
اینجا: گرگان
شهری که دوست می دارم
✍ حسین نژاد
⚠️ پ.ن: کاسب مهربون هم کم نداریم ☺️ خدا تو دنیا و آخرت عوض خیر بهشون بده
https://eitaa.com/sarbazan_sardar_soleymani