eitaa logo
مدافعان حرم
35هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
44 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/bs5.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چقدر شـهدا شبیه یکدیگرند! وما همچنان در حسرت جاماندن از شهدا.. سمت راست: شهید مدافع حرم🕊🌹 سمت چپ: شهید دفاع مقدس🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
🌟 🌟۱۲ شهید محمد حسن خلیلی 🌟 خطبه عقد ما رو حضرت امام رحمة الله علیه خوندند.اون روز رو خوب یادمه.اواخر فروردین ماه شصت و یک بود.ما از ۵ صبح از خونه بیرون اومده بودیم. اتفاقا روز قدس هم بود. چرا ۵ صبح؟ باخنده گفت:آقای توسلی مسئول دفتر حضرت امام گفته بودند ،این تاریخ که به شما وقت داده شده،با توجه به اینکه روز قدس هست،حضرت امام رحمة الله علیه دیدار با مسئولین دارند.بهتره بذارید برای روز دیگه. بابا هم گفته بود:ما برنامه ریزی کردیم،شما هرساعتی بگید،ما مشکلی نداریم. آقای توسلی هم گفته بودند:دیدارهای حضرت امام از ۸ صبح شروع میشه، باید زودتر بیاید. این طوری شد که ما ۵ صبح از خونه راه افتادیم.از ما خواستند برای دیدار با حضرت امام به حیاط پشت حسینیه بریم.
🌟🌟۱۳ شهید محمد حسن خلیلی فقط به عروس،داماد و پدر عروس اجازه دیدار می‌دادند.پا که داخل حیاط گذاشتم، انگار عطر بهار همه جا پیچیده بود.حدود سه یا چهار پله از سطح حیاط تا بالکنی که حضرت امام وارد شدند،فاصله بود.ایشون با همون لباس سفید و عرق چین و عبای کم رنگی که روی دوش داشتند، وارد شدند. امام روی صندلی نشستند.تمام چهرشون نور بود.انگار بند دلم پاره شد.اصلا یادم رفت برای چی اومدیم.فقط به چهره امام نگاه میکردم. میترسیدم با به هم خوردن پلک هام این فرصت ناب را از دست بدم.با نگاهی پراز مهربانی از من پرسیدند:عروس خانم به من وکالت می دید؟حس کردم از خجالت صورتم سرخ شده،زود گفتم :بله. آقای توسلی هم وکیل بابا شدند.خطبه عقد را امام خیلی شمرده خوندند.وقتی تموم شد،با همون نگاه مهربانشون به ما گفتند:مبارک باشه.بعد هم سه مرتبه گفتند :باهم بسازید. لبخندی که روی چهره ی حضرت امام رحمة الله علیه نقش بسته بود، اولین و آخرین زیباترین هدیه برای شروع زندگی ما بود. با خودم عهد کردم همیشه این همراهی را حفظ کنم. زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
💠وصیت شهید مدافع حرم حمید رضا اسداللهی به فرزندش: محمد، زندگی کن برای مهدی عج درس بخوان برای مهدی عج ورزش کن برای مهدی عج محمد من تو را از خدا برای خودم نخواستم تو را از خدا خواستم برای مهدی عج شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
شهادت جان کندن نیست دل کندن است ⭐️ نخستین عامل شهادت او بود، وقتی که مجبور بود کار اداری انجام دهد در حد ضرورت با نامحرم صحبت می‌کردند. در فضای مجازی خیلی ورود نمی‌کرد و فقط کارهای مرتبط با را در آن فضا انجام می‌داد . ☀️ ادب و اخلاقشان خیلی بالا بود. اوج عصبانیتش سکوت بود، مظلوم بود. مادرم همیشه می‌گفتند که من آدم‌های زیادی را دیده‌ام، همه آنها چند صفت خوب دارند و در بقیه موارد مشکل دارند. محمد جامع صفات خوب است.👌 🌕 ببینید یک جوان ۲۸ ساله چقدر روی خودش کار کرده بود که هم حیایش و هم اخلاقش هم تواضع و ادبش به این مرحله رسیده بود. او حتی یک شب هم نماز شبش ترک نمی‌شد، دوساعت در سجده‌گریه می‌کرد و خسته نمی‌شد... و جمله معروفی دارند که شهادت جان کندن نیست دل کندن است. طلبه شهید مدافع حرم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼 نماهنگ « مدافع وطن و حرم» سرود زیبا درباره ی سردار دلها حاج قاسم سلیمانی (ره) خواننده و آهنگساز جوان و انقلابی «علیرضا بیرانوند» 🔴@sarbazanzeynab🔴
📖 🔹 روایت زندگی شهلا منزوی، مادرجانباز شهید حسین دخانچی 🖨️ انتشارات حماسه یاران ✍🏻 به قلم: زهرا حسینی مهرآبادی 🍀درباره کتاب 📗 کتاب تب ناتمام روایت ناگفته‌هاست، 🔻 ناگفته‌هایی از زندگی یک جانباز قطع نخاعی. روایتی که هم شیرینی دارد و هم تلخی، هم ماجرای صبر دارد و هم داستان بی‌قراری، هم فراز دارد و هم نشیب. داستانی مملو از حادثه و اتفاق که خواننده را از ابتدا درگیر ماجراهای جذاب خود می‌کند و در میان کش و قوس حوادثی نفس‌گیر و کم‌نظیر، تا انتها می‌برد. ✅ سفارش کتاب تب ناتمام 👇👇👇 https://b2n.ir/a22358 🔴@sarbazanzeynab🔴
⭕️ «زیارت متفاوت» ؛ به روایت یکی از همرزمان شهید مدافع حرم پویا ایزدی شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
🍴برنامه غذایی شهید مدافع حرم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
🌟 🌟۱۴ شهید محمد حسن خلیلی 🌟 مامان از جا بلند شد، رفت از داخل کمد یک آلبوم آورد.گفت:عکسهای اون روز اینجاست ،فقط حیف که اجازه ندادند با حضرت امام رحمة الله علیه عکس بگیریم. سفارش حضرت امام همیشه توی زندگی مابوده و هست.با تمام کم و زیاد بازی دنیا ماباهم ساختیم.همیشه خدا را شکر میکنم که با نفس ایشون زندگی ما شروع شد. صفحات اول عکس های دوران کودکی مامان، خاله ها،دایی ها،بابابزرگ،مامان بزرگ و طاهره خانم بود.به یکی از عکس هاکه مامان لب یک حوض نشسته بود،اشاره کردم.اینجا کجاست؟ مامان سرکی در آلبوم کشید ،گفت:بهترین جای دنیا،خونه پدرم. با دختر همسایه که اسمش شهربانو بود،بازی می‌کردم. مامان با خنده گفت:خیلی شیطون بودم،به راحتی خودم رو از روی داربست درخت مو بالا میکشیدم موقع تعریف کردن ،چشم های مامان برق میزدند.هیچ وقت تصور نمیکردم برای من از شیطنت هایش تعریف کند،چون در زندگی خیلی صبور و ساکت بود.
🌟 🌟۱۵ شهید مدافع حرم خانم حضرت زینب س شهید محمد حسن خلیلی 🌟 یکی دو صفحه از آلبوم را ورق زدم تا به عکس مامان بزرگم رسیدم.مامان با یک آه از ته دل گفت:روزهای بچگی ما خیلی زود تموم شد.مادرم به خاطر بیماری سرطان فوت کرد.من و خواهرهام بعد از مراسم مادرم چشم بازکردیم، دیدیم مسئول زندگی شدیم. شش سال از فوت مادرم گذشت تا بالاخره پدرم راضی شد ازدواج کنند. طاهره خانم اصالتا شیرازی بود ،دختری هم سن وسال خاله ناهید.خیلی سریع باهم صمیمی شدیم.به ما میگفت:منو مامان صدا نزنید،ماهم طاهره خانم صداش میکردیم. از انقلاب تعریف کن.از مبارزات... سال پنجاه و هفت کم کم تب و تاب انقلاب شروع شد. مسجد ولیعصر نزدیک خانه بود،از آنجا میرفتیم راهپیمایی. شور و حال.وحدت.یک رنگی و اخلاص بارزترین خصوصیات مردم آن زمان بود. پیروزی انقلاب و بلافاصله شروع جنگ برگ های قشنگ دفتر خاطرات همه ی جوان های آن زمان بود. زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیدم پاهاش زخمی و خونی شده بهش گفتم کفشهات کو؟؟؟؟ گفت دادم به اون بسیجی که کفشش پاره بود و نمی توانست تو ورزش صبحگاهی همپای دیگران بدود گفتم پس خودت چی؟ پاهات رو ببین خونی و زخمی شده گفت اشکال نداره گفتم یعنی چی؟ گفت اگه از یک کفش نتونم بگذرم چطور از جونم بگذرم ... شهید🕊🌹 سلام صبحتون شهدایی❣ 🔴@sarbazanzeynab🔴
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
🌟🌟۱۶ شهید مدافع حرم محمد حسن خلیلی 🌟 مامان بین عکس های دوران مجردی بابا،عکسی از میدان فردوسی به من نشان داد.مجسمه ی شاه شکسته بود.به جای مجسمه شاه،پسر جوانی با کاپشن مشکی عکس امام رحمة الله علیه را بالای سرش گرفته بود‌.مامان با ذوق به آن جوان اشاره کرد،گفت:نگاه کن این باباست. چقدر جالب همانطور که داشتم با دقت به تک تک عکس ها نگاه میکردم،گفتم:بابا که اصالتا همدانی هستند. از چه سالی اومدند تهران؟ حدود سال پنجاه و یک از همدان به تهران اومدن. مامانم نگاهی به من کرد و گفت:پسرجان مثل اینکه قراره امشب بدون افطاری بمونیم. ترجیح دادم با آلبوم برم آشپزخانه،اما بهم گفت:بهتره که آلبوم و سرجاش بذارم. خب وقتی بابا میان تهران ،کجا کار میکرده؟ وقتی اومد خواستگاری من ،برام گفت که وقتی میان تهران،میره کارگاه بافندگی حاج حسین کنی تا زمان پیروزی انقلاب و ورودش به سپاه هم همونجا بوده. با مامان حرف میزدیم که بابا آمد داخل،سلام علیکی باهم کردیم. بابا گفت:چی شده دارید خاطرات مرور میکنید؟ هفته آینده باید انشاء با موضوع زندگی خودم بنویسم ،ببرم مدرسه.
🌟 🌟۱۷ شهید محمد حسن خلیلی 🌟 بابا مثل همیشه با صبوری گفت:از وقتی جنگ شروع شد.تمام مسئولیت های شما دوتا با مادرتون بوده،خیلی کم خونه بودم. مامان یک ظرف نبات جلو دست بابا گذاشت،گفت:علی آقا شما چندتا تیکه نبات برام خرد.منم مختصری از زندگی خودم و خودت براش تعریف کردم.به خصوص خاطره عقدمون پیش حضرت آقا رحمة الله علیه. بابا با قندشکن شاخه نبات را به دو قسمت تقسیم کرد و گفت:اونروز مثل همین نبات زعفرانی شیرین و زیبا بود. من تونستم ی دل سیر حضرت امام و ببینم و دستشون و ببوسم. ایشون بعداز خوندن خطبه به هردوی ما سفارش کردند با هم بسازید.این نصیحت بزرگ برکت زندگی ماست. بابا اونموقع جلسات کدوم یک از آقایون می‌رفتید؟ اون زمان همه ی بچه مذهبی ها پای ثابت سخنرانی های آقای کافی توی مهدیه بودند.منم این جلسات و میرفتم.کم‌کم که انقلاب اوج گرفت و توی فعالیت های مبارزاتی افتادم به مسجد الهادی برای شنیدن سخنرانی آقای غفاری و آقای فخرالدین حجازی هم میرفتم. بعداز انقلاب مجالس شیخ حسین انصاریان و آقا مجتبی تهران رو برای درس اخلاق میرفتم .از وقتی اومدیم کرج همین هیئت هفتگی هست. زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
💔 دو مزار با یک اسم شهید محمود مراد اسکندری، از رزمندگان غیور اصلی که در اوایل جنگ تحمیلی در تاریخ نهم مهر ماه ۱۳۵۹ آسمانی شد🕊 هفت سال بعد به افتخارش، نام او را روی برادرزاده‌اش گذاشتند و خون این برادرزاده نیز ۳۲ سال بعد تربت حرم را رنگین کرد و شهید مدافع حرم، محمود مراد اسکندری در ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ به شهادت رسید. شهید🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
📢 نسخه دیجیتال کتاب «قصه ننه علی»، در سایت و اپلیکیشن فراکتاب موجود است 🔔 شما مخاطبان عزیز، می‌توانید برای دریافت این نسخه از کتاب ، آن را از طریق سایت یا اپلیکیشن فراکتاب، خریداری و در اپلیکیشن کتابخوان فراکتاب، مطالعه کنید . 🖇️ خرید از طریق سایت زیر B2n.ir/e42062 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤍استــــــــــورے حجاب ✨ مدافع حرم زینب سلام الله نمیتوانم باشم!😔 ولـــــــــــی....!!!!☝️ مدافع چادر حضرت زهرا که هستم!🙂✌️🏻 🔴@sarbazanzeynab🔴
شهدا زیر باران گناه و غفلت گرفتار شده ایم... به شما پناه آورده ایم .... چرا که میدانیم زیر چتر شهدا در امان می مانیم... گام های ما در راه شماست دست ما را بگیرید... شهید 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا