eitaa logo
مدافعان حرم
35هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
44 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/bs5.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌹انسان مي ميرد چه بخواهد چه نخواهد ◻️انسان مي ميرد، چه بخواهد چه نخواهد. شاه باشد، مي ميرد، امپراتور باشد، مي‌ميرد. عالم باشد، مي ميرد. مرگ، اجباري است و 99درصد از مردم به همين شكل اجباري مي ميرند و تنها يك‌درصد توفيق اين را دارند كه مرگ اختياري يا همان شهادت را انتخاب كنند. 🔸️نتيجه مرگ اجباري چيست؟ انسان به نقطه اي مي رسد كه نمي تواند يك مگس را از خود دور كند. حالت احتضار را ديده ايد. امام سجاد(ع) مي فرمايد: «خدايا به من رحم كن از آن وقتي كه اين اداها (بي حركتي پس از مرگ) از من ساقط شود»، با مرگ همه عمل ها از ما ساقط و قطع مي شود. 🍀(سخنراني حاج‌قاسم سليماني در جمع رزمندگان مدافع حرم در سوريه) 🔴@sarbazanzeynab🔴
شهید میرزا محمود تقی‌پور از جمله شهدای روحانی مدافع حرم است که با شهادت در اربعین ۹۶ به شهید اربعین معروف شد؛ او که در وصیت‌نامه‌اش آورده «نگران نباشید! شهید به آرزوی قلبی‌اش رسیده». شهید میرزا محمود تقی پور را که به واسطه شهادت در روز اربعین به شهید اربعین می شناسند، یکی از شهدای مدافع حرم بود که با نام جهادی ابوقاسم در سوریه به شهادت رسید و حال نام و یادش در بین خانواده و همرزمانش زنده است. شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
🔹 نسیم شهر میزبان شهید مدافع حرم؛ تشییع و خاکسپاری پیکر مطهر شهيد مدافع حرم یحیی رستمی همزمان با فرا رسیدن اربعیین حسینی(ع) ✳️ آیین تشییع شهید مدافع حرم یحیی رستمی با حضور اقشار مختلف مردم و مسئولین استانی و شهرستانی از ابتدای خیابان شهید چمران نسیم شهر آغاز و با خاکسپاری پیکر مطهر این شهید در امامزاده سید لطیف (ع) پایان یافت. 🔻 نسیم شهر؛ مردم مومن و شهيدپرور شهرستان بهارستان در آيين باشكوهي پيكر پاك شهيد مدافع حرم یحیی رستمی را با سینه زنی و نوحه خوانی تشییع کردند. 🔻 نماز اين شهيد والامقام با حضور اقشار مختلف مردم مؤمن،انقلابی و شهیدپرور منطقه،خانواده های محترم شهدا و ایثارگران، حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا حسینی امام جمعه بخش بوستان، عبداله نوحی فرماندار بهارستان،حاج آقا علیشپور رئیس محترم دادگستری شهرستان بهارستان، علمای جلیل‌القدر منطقه، رضایی مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستانهای استان تهران،نهادهای امنیتی،شهرداران،اعضای محترم شورای اسلامی شهر و روستا های شهرستان بهارستان و مسئولین ادارات شهرستان به امامت حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا حسینی امام جمعه بخش بوستان مقابل ضریح مطهر امامزاده سید لطیف(ع) اقامه شد و بر روی دستان عاشقان ایثار و شهادت در خانه ابدی خود آرام گرفت. ۱۴۰۲/۰۶/۱۴ شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
💠 شهید امر به معروف 🖤 📚 «زخمی لبخند» 🌸 روایت هایی از زندگی مربی جهادگر شهید "علی خلیلی" علی خلیلی نماد تک تک جوانانی است که هر کدام در دلشان شور و شعور انقلابی را دارند و محبت اهل بیت (ع) و نشاط بندگی‌شان به آن‌ها قدرت بخشیده است تا در مسیر حق درست ترین انتخاب را داشته باشند. برخلاف آنچه دشمنان ایران اسلامی می‌خواهند و سعی می‌کنند که جوانان را بی‌نشاط، خسته، خموده و خالی از هر دلبستگی اعتقادی نشان دهند ولی وجود جوانانی چون شهید علی خلیلی و تمام شهدای دهه هفتادی و هشتادی مهر باطلی بر خیال آنهاست. علی خلیلی در ۲۵ تیر ماه سال ۱۳۹۰(شب نیمه شعبان)وقتی در خیابان متوجه تعرض چند جوان با حالت غیر طبیعی به دو خانم جوان می‌شود، جلو می‌رود و تذکر می‌دهد. دو خانم جوان موفق به فرار می‌شوند ولی شهید خلیلی با ضربه چاقوی یکی از جوان‌ها زخمی و شاهرگ گردنش بریده می‌شود. کتاب زخمی لبخند روایت‌هایی از زندگی و شرح ماجرای آن شب و دو سال مجروحیت و نهایتاً شهادت علی خلیلی است که از زبان مادر و یکی از دوستان نزدیگ این شهید عزیز روایت شده است... 🛍 قیمت پشت جلد کتاب: ۳۶/۰۰۰ 🚑 قیمت اورژانس کتاب : ۳۲/۵۰۰ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ⏰ اورژانس کتاب با قابلیت ارسال در سریع ترین زمان : (👈 برای راهنمایی و سفارش و خرید کلیک کنید): ‌🆔 @Latifi_book 🔴@sarbazanzeynab🔴
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 پدر و مادرم می گفتند : « نخور فشارت می افته! » اما محمدحسین برایم می خرید داخل اتاق صدایم میزد : « بیا باهات کار دارم!» لواشک و قره قوروتها را یواشکی به من می داد و با خنده می گفت : « زن مارو! باید مثه معتادا بهش جنس برسونیم ! » نمی توانستم زیاد در هیئت ها شرکت کنم . وقتی میدید مراعات می کنم ، خوشحال می شد و برایم غذای تبرکی می آورد برای خواندن خیلی از دعاها و چله ها کمکم می کرد . پا به پایم می آمد که دوتایی بخوانیم بعضی را خودش تنهایی می خواند زیاد تربت به خوردم میداد. به خصوص قبل از سونوگرافی و آزمایش ها.. خودش از کربلا آورده بود و می گفت : « اصل اصله!» اسم بچه را از قبل انتخاب کرده بودیم : امیرحسین در اصل ، امیرحسین اسم بچه اولمان بود . به پیشنهاد یکی از علمای تهران ، گذاشتیم امیرمحمد . گفته بود : « اسم محمد رو بذارید روش تا به برکت این اسم ، خدانظر كنه و شفا بگیره ! » می گفت : « اگه چهار تا پسر داشته باشم ، اسم هرچهارتاشون رو میذارم حسین ! » با کمک مادرم ، داخل ماشین نشستم . راه افتاد . روضه گذاشت ، روضه حضرت علی اصغر.. سه تایی تادم در بیمارستان گریه کردیم برای شیرخواره امام حسین (ع) زایمانم در بیمارستان خصوصی بود .. لباس مخصوص پوشید آمد داخل اتاق . به نظرم پرسنل بیمارستان فکر می کردند الان گوشه ای می نشیند و لام تا کام حرف نمی زند.. برعکس ، روی پایش بند نبود ، هی قربان صدقه ام می رفت داستان زندگی شهید مدافع حرم از زبان همسرش🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 برای کادر پزشکی خیلی جالب بود که آدم مذهبی و این قدر تقلا وجنب و‌ جوش! با گوشی فیلم می گرفت . یکی از پرستارها می گفت : « کاش میشد از این صحنه ها فیلم بگیری ، به بقیه نشون بدی تا یاد بگیرن ! » قبل از اینکه بچه را بشویند ، در گوشش اذان و اقامه گفت . همان جا برایش روضه خواند ، وسط اتاق زایمان ، جلوی دکتر و پرستارها .. روضه حضرت علی اصغر .. آنجایی که لالایی می خوانند . بعدهم کام بچه را با تربت امام حسین برداشت اصرار می کرد شب به جای همراه بماند کنارم . مدیر بخش می گفت : « شما متوجه نیستین اینجا بخش زنانه؟!» دکتر را راضی کرده بود با مادرم بماند ، اما کادر بیمارستان اجازه ندادند . تا یازده دوازده شب بالای سرم ایستاد . به زور بیرونش کردند باز صبح زود سروکله اش پیدا شد چند بار بهش گفتم : « روز هفتم مستحبه موهای سربچه رو بتراشیم!» راضی نشد .. بهش گفتم : « نکنه چون خودت درد بی مویی کشیدی ، دلت نمیاد؟! » می گفت : « حیفم میاد!» امیر حسین سیزده روزه بود که بردیمش هیئت ، تولد حضرت زینب (ع) بود و هوا هم خیلی سرد و هیئت شلوغ ، مدام به من می‌گفت : « بچه رو بمال به درودیوار هیئت!» خودش هم آمد بردش قسمت آقایان و مالیده بودش به درودیوار هیئت داستان زندگی شهید مدافع حرم از زبان همسرش🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎 امام صادق عليه‌السلام احدى نيست در روز قيامت مگر آنكه آرزو مى‌كند از زوّار امام حسين عليه‌السلام باشد زيرا مشاهده مى‌كند با ايشان چه معامله‌اى شده و چه كرامتى خداوند متعال درباره آنها منظور مى‌فرمايد. 📚 کامل الزیارات، باب۵٠، ح١ اربعین حسینی تسلیت باد💔😞 🔴@sarbazanzeynab🔴
متن زیارت اربعین حضرت سیدالشهدا(ع) السَّلامُ عَلَى وَلِيِّ اللَّهِ وَ حَبِيبِهِ السَّلامُ عَلَى خَلِيلِ اللَّهِ وَ نَجِيبِهِ السَّلامُ عَلَى صَفِيِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِيِّهِ السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِيُّكَ وَ ابْنُ وَلِيِّكَ وَ صَفِيُّكَ وَ ابْنُ صَفِيِّكَ الْفَائِزُ بِكَرَامَتِكَ أَكْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَيْتَهُ بِطِيبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَيِّداً مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِداً مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِداً مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَيْتَهُ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِكَ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ فَأَعْذَرَ فِي الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِي هَوَاهُ وَ أَسْخَطَكَ وَ أَسْخَطَ نَبِيَّكَ ، وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِكَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِينَ النَّارَ [لِلنَّارِ] فَجَاهَدَهُمْ فِيكَ صَابِراً مُحْتَسِباً حَتَّى سُفِكَ فِي طَاعَتِكَ دَمُهُ وَ اسْتُبِيحَ حَرِيمُهُ اللَّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِيلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذَاباً أَلِيماً السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْأَوْصِيَاءِ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِينُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِينِهِ عِشْتَ سَعِيداً وَ مَضَيْتَ حَمِيداً وَ مُتَّ فَقِيداً مَظْلُوماً شَهِيداً وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَكَ وَ مُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِهِ حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ، اللَّهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ أَنِّي وَلِيٌّ لِمَنْ وَالاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُورا فِي الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ [الطَّاهِرَةِ] لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجَاهِلِيَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِيَابِهَا وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّينِ وَ أَرْكَانِ الْمُسْلِمِينَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِيُّ الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ الْهَادِي الْمَهْدِيُّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ أَعْلامُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ أَشْهَدُ أَنِّي بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِيَابِكُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِينِي وَ خَوَاتِيمِ عَمَلِي وَ قَلْبِي لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِي لِأَمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ لَكُمْ فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لا مَعَ عَدُوِّكُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِكُمْ وَ أَجْسَادِكُمْ [أَجْسَامِكُمْ ] وَ شَاهِدِكُمْ وَ غَائِبِكُمْ وَ ظَاهِرِكُمْ وَ بَاطِنِكُمْ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ. بحق الحسین، الهی عجل لولیک الفرج 🏴 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🌹🌸🌹჻ᭂ࿐✦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰جایگاه زیارت‌عاشورا از نگاه شهید مدافع‌حرم شهید نوید صفری: آه که تمام حسرتم این است که چقدر دیر فهمیدم زیارت عاشورا چیست و حیف که فقط روزی یک‌مرتبه روزیم نشد. بر شما باد خواندن عاشورا عاشورا عاشورا حتی یک عاشورا هم قیامت می‌کند، با روضه ارباب از زبان مادرش و خواهرش. شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
4_6012729570430550083.mp3
22.89M
روضه حضرت زینب(س)💔😭 باصدای شهید🥀🥀 🔴@sarbazanzeynab🔴
✨شهید اصرار داشت که بعد از شهادتش کوله پشتی اش را به دست تنها پسرش احمد برسانیم. در کوله اش یک انگشتر یک ساعت یک قرآن یک تسبیح و یک دست لباس نظامی بود شاید می دانست که احمد می گوید اینها را ۵ سال نگه می دارم تا بزرگتر بشوم و راه پدرم را ادامه بدهم . دخترم سمانه می‌گوید:« در بین راه دانشگاه وقتی چشم پدرم به عکس شهید زلقی شهید مدافع حرم افتاد،گفت: «تصویر بعدی عکس من است» عادل چندین روز قبل از ازدواج دخترش سمانه به شهادت رسید. 💚 نقل ازهمسرشهید سالروزشهادت۱۳۹۳/۶/۱۵❣ 🌱شهیدمدافع حرم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
تا مرز عشق گفتم: اگر در ایران جنگ شد برو، اما سوریه نه. گفت: مادر من! این مرزها را ما کشیدیم. اسلام که مرز ندارد...🌱 خواستم بروم آشپزخانه تا جواب بله از من نگیرد. گفت: مامان! یادت است محرم که می‌شد می‌گفتی ای کاش زمان امام حسین (ع) بودی و شما را فدای امام حسین (ع) می‌کردم. اگر راست می‌گفتی الان وقتش است. دیگر نمی‌توانستم چیزی بگویم و اجازه را به همین راحتی از من گرفت! راوی مادر شهید مدافع حرم ۱۳۶۳/۶/۲ _ ۱۳۹۳/۲/۱۹ ، حلب آرمیده در گلزار شهدای مشهد بهشت ایران🌷 🔴@sarbazanzeynab🔴
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 برایش دو بار عقيقه کرد : يك بار یک ماه و نیم بعد از تولدش که عقیقه را ولیمه داد ، یکی هم برد حرم حضرت معصومه (ع) برای خواندن اذان و اقامه در گوشش ، پیش هرکس که زورمان رسید بردیمش . در یزد رفتیم پیش حاج آقا آیت اللهی و حاج آقا مهدوی نژاد در تهران هم حاج آقا قاسمیان ، حاج منصور ارضی و حاج حسین مردانی.. باهم رفتیم منزل حاج آقا آیت اللهی . حرف هایی را که ردوبدل میشد ، میشنیدم . وقتی اذان واقامه حاج آقا تمام شد ، حمدحسین گفت : « دو روز دیگه میرم مأموریت ، حاج آقا دعاکنین شهید بشم!» هری دلم ریخت دیدم دستشان را گذاشتند روی سینه محمد حسین و شروع کردند به دعاخواندن.. بعد که دعا تمام شد ، گفتند : « ان شاء الله خدا شما رو به موقع ببره ،. مثل شهید صدوقی ، مثل شهید دستغیب! » داخل ماشین بهش گفتم : « دیدی حاج آقا هم موافق نبودن حالا شهید بشی؟! » سری بالا انداخت و گفت : « همه این حرفا درست ، ولی حرف من اینه : لذتی که علی اکبر امام حسین برد ، حبیب نبرد! » روزی که می خواست برود مأموریت ، امیرحسین ۴۷ روزش بود . دل کندن از آن برایش سخت بود چند قدم میرفت سمت در ، برمی گشت دوباره نگاهش می کرد و می بوسیدش داستان زندگی شهید مدافع حرم از زبان همسرش🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 وقتی میرفت مأموریت ، با عکس های امیرحسین اذیتش می کردم لحظه به لحظه عکس تازه می فرستادم برایش. می خواستم تحریکش کنم زودتر برگردد حتی صدای گریه و جیغش را ضبط می کردم و می فرستادم که ذوق کند هر چی استیکر بوس داشت فرستاد .. دائم می پرسید : « چی بهش می دی بخوره؟! داره چی کار می کنه؟! وقتی گله می کردم که اینجا تنهام و بیا ، می گفت : «برو خدا رو شکر کن حداقل امیرحسین پیش تو هست ، من که هیچ کس پیشم نیست!» می گفت : « امیرحسین روببر تموم هیئتایی که باهم میرفتیم! » خیلی یادش می کردم در آوردن و بردن امیرحسین به هیئت .. به خصوص موقع برداشتن ساک و وسایلش هیچ وقت نمی گذاشت هیچ کدام را بردارم ، چه یک ساک ، چه سه تا .. به مادرم می گفتم : « ببین چقدر قده .. نمیذاره به هیچ کدومش دست بزنم!» امیرحسین که آمد ، خیلی از وقتم را پر می کرد و گذر ایام خیلی راحت تر بود البته زیاد که با امیرحسین سروکله میزدم ، یاد پدرش می افتادم و اوضاع برایم بدتر میشد .. زمان هایی که برای امیرحسین مشکلی پیش می آمد ، مثلا سرماخوردگی ، تب و لرز و همین مریضی های معمولی ، حسابی به هم می ریختم هم نگرانی امیرحسین را داشتم و هم نمی خواستم بهش اطلاع بدهم ، چون می دانستیم ذهنش درگیر و از نظر روحی خسته می شود می گذاشتم تا بهتر شود ، آن موقع می گفتم : « امیرحسین سرما خورده بود ، حالا خوب شده! » داستان زندگی شهید مدافع حرم از زبان همسرش🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴