eitaa logo
مدافعان حرم
35هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
44 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/bs5.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و برادرانش. 4 مدافع حرم که راه شهادت را باهم شروع کردند و یکی یکی پریدند و رفتند. 👈آخرین بازمانده این جمع شهید جاودانی بود که در شب عاشورا به یاران شهیدش پیوست. 🌷 🌷 🌷 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای گریه های پنهانی حاج قاسم سلیمانی در کنار اروند رود برای توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها شهید🕊🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔴@sarbazanzeynab🔴
🌟 🌟۱۰ ازایستگاه اتوبوس تا خانه که داخل کوچه چهارم بود،حدود ده دقیقه پیاده روی داشت.درست جلوی درخانه یک درخت بلند بود.به نظر من و روح الله این درخت دل شادی داشت،تمام فصل های سال سبز بود.سنگ فرش حیاط پراز برف بود.در را باز کروم و رفتم داخل.هنوز به درچوبی انتهای راهرو نرسیده بودم که مثل هرروز مامان با ذوق درراباز کرد.نگاهم به صورت مهربانش افتاد،خستگی از تنم رفت. بعدازسلام و احوال پرسی مامان همانطور که به سمت آشپزخانه میرفت پرسید مدرسه چه خبر؟عاشق این سوال مامانم بودم چون می‌توانستم کلی از مدرسه تعریف کنم. گفتم امروز ریاضی و ادبیات و دینی داشتیم.فقط مامان حتما باید بهم کمک کنی. خواستم از آشپزخانه بیرون بیایم که گفت انگار یادت رفت بگی چه کمکی باید بهت بکنم. امروز معلم ادبیات بهمون موضوع انشاء داد باید خلاصه زندگی خودمون رو بنویسیم.برام از زندگی خودت و بابا، روح الله و من بگو. این طوری میتونم یه انشا خوب بنویسم. مامان خیلی اهل نوازش و بوسیدن بچه هایش نیست، انگار دوست داره یک حریمی برای همیشه بین ما باقی بماند. ولی دنیای عشق و محبتش را از طریق نگاهش به دل ما می‌ریزد.خدارو شکر که من و روح الله همیشه سیراب از این دریای مهرش هستیم.
🌟🌟۱۱ شهید مدافع حرم شهید محمد حسن خلیلی. یک ساعت تا اذان مغرب باقیمانده بود که بیدار شدم.قبل بیرون آمدن از اتاقم به فرید زنگ زدم، مثل هرروز بعد از کلی حرف زدن باهم هماهنگ کردیم که برای رفتن به مسجد چه لباسی بپوشیم .من و فرید دوست داشتیم لباسی تن کنیم یا عطری بزنیم که آقا مرتضی دوست داشت.آقا مرتضی مربی بسیج و ارتباط خیلی خوبی با بچه های رده سنی ما داشت.از اتاقم که بیرون آمدم، صدای رادیو می‌آمد که دعای روز بیست و پنجم ماه رمضان را می‌خواند. نگاهی به گلدان های پاسیو انداختم،رفتم تا انتهای راهرو.دمپایی جلوی در را پا کردم.حیاط پشتی خانه مان را خیلی دوست داشتم.درخت شاتوت وسط حیاط که یک چتر خوشگل روی سرش داشت،جای دنجی برای پرنده ها بود.درخت های دورتادور حیاط مثل خبردار ایستاده بودند. از کنار حیاط رفتم سمت زیرزمین که درست زیر بهار خواب بود.در را باز کردم،دستم را روی دیوار کشیدم تا جای کلید برق و پیدا کنم.رفتم بین وسایلی که بابا دسته بندی کرده بود‌‌.به دنبال یک صفحه فلزی گشتم چیزی پیدا نکردم.چراغ را خاموش کردم و آمدم بالا،به اتاق که رسیدم لرز کوچکی به تنم نشست. رفتم کنار بخاری تا گرم شوم،مامان گفت:رسول ،تو این سرما بدون کاپشن کجا رفتی؟. گفتم:هیچی تو انباری دنبال چیزی میگشتم. آلان وقت داری یکم برام از زندگیت تعریف کنی؟ مامان نشانه صفحات را لای قرآن گذاشت و بعداز بوسیدنش آن را داخل جلد مخملی گذاشت و با احترام قرآن را به دست من داد . بذار سرجاش.بین دو شمعدان نقره جلوی آینه گذاشتم و سریع برگشتم. گفتم :بگید دیگه سراپا گوشم. کلی تعریف میکنم ،خودت جاهایی که لازمه تو انشاء بنویس. کنجکاو شدم بدونم زندگیم چه مسیری رو طی کرده تا به اینجا رسیده. زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
❣ 🕊خوشا آنان که در راه رفاقت 🥀رفیق با وفا بودند و رفتند... 📸تصویری از شهدای مدافع حرم شهید روح الله صحرایی و شهید مصطفی شیخ الاسلامی-قله شاهدژ شهرستان ساری- سال ۱۳۹۳ شهید شهید 🔴@sarbazanzeynab🔴
🌷قاری قرآن بود و صوت زیبایی داشت اما در کنار قرائت به همراه همه اعضای خانواده به حفظ قرآن هم مشغول بود. البته وی دارالقرآنی را هم راه‌اندازی و در آنجا مربی بود که امروز با نام دارالقرآن شهید فرامرزی فعال است. در حوزه حفظ قرآن هم همان‌طور که گفتم با هم به همراه فرزندان مشغول حفظ قرآن بودیم و در کنار حفظ قرآن، تدبر در آیات الهی را هم در دستور کار خود قرار داده بود. به گفته همرزمان شهید، وی در سوریه هم فعالیت قرآنی داشت و برای رزمندگان به تلاوت قرآن می‌پرداخت. شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
شهیدی که تاریخ تولد و شهادتش یکی است شهید علی عسگری یکی از شهدای مدافع حرمی است که در تاریخ ۱۰ بهمن ماه سال ۱۳۶۲ در شهر طاقانک که یکی از شهر‌های استان چهارمحال و بختیاری است چشم به جهان گشود. شهید علی عسگری در تاریخ ۱۰ بهمن ماه سال ۱۳۹۱ همزمان با سالگرد تولد حضرت رسول اعظم(ص) پس از نبردی جانانه در حفاظت از حرم حضرت زینب (س) در شهر دمشق کشور سوریه به فیض شهادت نائل آمد. شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
30.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰مستندی از شهید مدافع حرم سید سجاد خلیلی 📌اثرسرکارخانم مبینا ذبیحی شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چقدر شـهدا شبیه یکدیگرند! وما همچنان در حسرت جاماندن از شهدا.. سمت راست: شهید مدافع حرم🕊🌹 سمت چپ: شهید دفاع مقدس🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
🌟 🌟۱۲ شهید محمد حسن خلیلی 🌟 خطبه عقد ما رو حضرت امام رحمة الله علیه خوندند.اون روز رو خوب یادمه.اواخر فروردین ماه شصت و یک بود.ما از ۵ صبح از خونه بیرون اومده بودیم. اتفاقا روز قدس هم بود. چرا ۵ صبح؟ باخنده گفت:آقای توسلی مسئول دفتر حضرت امام گفته بودند ،این تاریخ که به شما وقت داده شده،با توجه به اینکه روز قدس هست،حضرت امام رحمة الله علیه دیدار با مسئولین دارند.بهتره بذارید برای روز دیگه. بابا هم گفته بود:ما برنامه ریزی کردیم،شما هرساعتی بگید،ما مشکلی نداریم. آقای توسلی هم گفته بودند:دیدارهای حضرت امام از ۸ صبح شروع میشه، باید زودتر بیاید. این طوری شد که ما ۵ صبح از خونه راه افتادیم.از ما خواستند برای دیدار با حضرت امام به حیاط پشت حسینیه بریم.
🌟🌟۱۳ شهید محمد حسن خلیلی فقط به عروس،داماد و پدر عروس اجازه دیدار می‌دادند.پا که داخل حیاط گذاشتم، انگار عطر بهار همه جا پیچیده بود.حدود سه یا چهار پله از سطح حیاط تا بالکنی که حضرت امام وارد شدند،فاصله بود.ایشون با همون لباس سفید و عرق چین و عبای کم رنگی که روی دوش داشتند، وارد شدند. امام روی صندلی نشستند.تمام چهرشون نور بود.انگار بند دلم پاره شد.اصلا یادم رفت برای چی اومدیم.فقط به چهره امام نگاه میکردم. میترسیدم با به هم خوردن پلک هام این فرصت ناب را از دست بدم.با نگاهی پراز مهربانی از من پرسیدند:عروس خانم به من وکالت می دید؟حس کردم از خجالت صورتم سرخ شده،زود گفتم :بله. آقای توسلی هم وکیل بابا شدند.خطبه عقد را امام خیلی شمرده خوندند.وقتی تموم شد،با همون نگاه مهربانشون به ما گفتند:مبارک باشه.بعد هم سه مرتبه گفتند :باهم بسازید. لبخندی که روی چهره ی حضرت امام رحمة الله علیه نقش بسته بود، اولین و آخرین زیباترین هدیه برای شروع زندگی ما بود. با خودم عهد کردم همیشه این همراهی را حفظ کنم. زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
💠وصیت شهید مدافع حرم حمید رضا اسداللهی به فرزندش: محمد، زندگی کن برای مهدی عج درس بخوان برای مهدی عج ورزش کن برای مهدی عج محمد من تو را از خدا برای خودم نخواستم تو را از خدا خواستم برای مهدی عج شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
شهادت جان کندن نیست دل کندن است ⭐️ نخستین عامل شهادت او بود، وقتی که مجبور بود کار اداری انجام دهد در حد ضرورت با نامحرم صحبت می‌کردند. در فضای مجازی خیلی ورود نمی‌کرد و فقط کارهای مرتبط با را در آن فضا انجام می‌داد . ☀️ ادب و اخلاقشان خیلی بالا بود. اوج عصبانیتش سکوت بود، مظلوم بود. مادرم همیشه می‌گفتند که من آدم‌های زیادی را دیده‌ام، همه آنها چند صفت خوب دارند و در بقیه موارد مشکل دارند. محمد جامع صفات خوب است.👌 🌕 ببینید یک جوان ۲۸ ساله چقدر روی خودش کار کرده بود که هم حیایش و هم اخلاقش هم تواضع و ادبش به این مرحله رسیده بود. او حتی یک شب هم نماز شبش ترک نمی‌شد، دوساعت در سجده‌گریه می‌کرد و خسته نمی‌شد... و جمله معروفی دارند که شهادت جان کندن نیست دل کندن است. طلبه شهید مدافع حرم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼 نماهنگ « مدافع وطن و حرم» سرود زیبا درباره ی سردار دلها حاج قاسم سلیمانی (ره) خواننده و آهنگساز جوان و انقلابی «علیرضا بیرانوند» 🔴@sarbazanzeynab🔴
📖 🔹 روایت زندگی شهلا منزوی، مادرجانباز شهید حسین دخانچی 🖨️ انتشارات حماسه یاران ✍🏻 به قلم: زهرا حسینی مهرآبادی 🍀درباره کتاب 📗 کتاب تب ناتمام روایت ناگفته‌هاست، 🔻 ناگفته‌هایی از زندگی یک جانباز قطع نخاعی. روایتی که هم شیرینی دارد و هم تلخی، هم ماجرای صبر دارد و هم داستان بی‌قراری، هم فراز دارد و هم نشیب. داستانی مملو از حادثه و اتفاق که خواننده را از ابتدا درگیر ماجراهای جذاب خود می‌کند و در میان کش و قوس حوادثی نفس‌گیر و کم‌نظیر، تا انتها می‌برد. ✅ سفارش کتاب تب ناتمام 👇👇👇 https://b2n.ir/a22358 🔴@sarbazanzeynab🔴
⭕️ «زیارت متفاوت» ؛ به روایت یکی از همرزمان شهید مدافع حرم پویا ایزدی شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید مدافع حرم🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
🍴برنامه غذایی شهید مدافع حرم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
🌟 🌟۱۴ شهید محمد حسن خلیلی 🌟 مامان از جا بلند شد، رفت از داخل کمد یک آلبوم آورد.گفت:عکسهای اون روز اینجاست ،فقط حیف که اجازه ندادند با حضرت امام رحمة الله علیه عکس بگیریم. سفارش حضرت امام همیشه توی زندگی مابوده و هست.با تمام کم و زیاد بازی دنیا ماباهم ساختیم.همیشه خدا را شکر میکنم که با نفس ایشون زندگی ما شروع شد. صفحات اول عکس های دوران کودکی مامان، خاله ها،دایی ها،بابابزرگ،مامان بزرگ و طاهره خانم بود.به یکی از عکس هاکه مامان لب یک حوض نشسته بود،اشاره کردم.اینجا کجاست؟ مامان سرکی در آلبوم کشید ،گفت:بهترین جای دنیا،خونه پدرم. با دختر همسایه که اسمش شهربانو بود،بازی می‌کردم. مامان با خنده گفت:خیلی شیطون بودم،به راحتی خودم رو از روی داربست درخت مو بالا میکشیدم موقع تعریف کردن ،چشم های مامان برق میزدند.هیچ وقت تصور نمیکردم برای من از شیطنت هایش تعریف کند،چون در زندگی خیلی صبور و ساکت بود.
🌟 🌟۱۵ شهید مدافع حرم خانم حضرت زینب س شهید محمد حسن خلیلی 🌟 یکی دو صفحه از آلبوم را ورق زدم تا به عکس مامان بزرگم رسیدم.مامان با یک آه از ته دل گفت:روزهای بچگی ما خیلی زود تموم شد.مادرم به خاطر بیماری سرطان فوت کرد.من و خواهرهام بعد از مراسم مادرم چشم بازکردیم، دیدیم مسئول زندگی شدیم. شش سال از فوت مادرم گذشت تا بالاخره پدرم راضی شد ازدواج کنند. طاهره خانم اصالتا شیرازی بود ،دختری هم سن وسال خاله ناهید.خیلی سریع باهم صمیمی شدیم.به ما میگفت:منو مامان صدا نزنید،ماهم طاهره خانم صداش میکردیم. از انقلاب تعریف کن.از مبارزات... سال پنجاه و هفت کم کم تب و تاب انقلاب شروع شد. مسجد ولیعصر نزدیک خانه بود،از آنجا میرفتیم راهپیمایی. شور و حال.وحدت.یک رنگی و اخلاص بارزترین خصوصیات مردم آن زمان بود. پیروزی انقلاب و بلافاصله شروع جنگ برگ های قشنگ دفتر خاطرات همه ی جوان های آن زمان بود. زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹 🔴@sarbazanzeynab🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا