#شهید_محمد_حسین_محرابی 🌹
هر خانمی که
#چادر به سر کند ♥🍃
و #عفت ورزد ♥🍃
و هر جوانی که
#نماز_اول_وقت🤲 را در حد توان شروع کند،
اگر دستم ✋برسد
سفارشش را به
مولایم❣️حسین (ع) خواهم کرد
و او را دعا می کنم🤲♥🍃
باشد تا مورد لطف و رحمت
حق تعالی قرار گیرد.♥🍃
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @sarbazelashkarim
#شهیدانه 🌹🍃
هرڪس خسته شدهاست
جمع ڪند برود...👣
ما پاے این انقلاب
نظام و خون شهدا ایستادهایم...♥️🌱
#شهید_حسنباقرۍ🥀
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @sarbazelashkarim
#وصیـت_نامہ_شهـیـــدفریـدونے:
امنیت بالاترین نعمتی است که خدا به مردم ایران داد. (این را سوریه وعراق رفته ها) بهتر درک می کند چرا که در سوریه آزادی بود ، ساحل مدیترانه بود، حجابشان آزاد بود، اما وقتی امنیت از بین رفت و ده هزار نفر از زنانشان در بین تکفیری و داعشی دست به دست شدند، فهمیدند که چه نعمتی را از دست داده اند.
#مهمان_شـهدا 🌺
نزدیڪمۍشویمبهتپشهاۍاربعین
یڪڪربلابدهنخورَدنوڪرتزمین💔🍃
#صلیاللهعلیڪیااباعبداللھ
#اللهمارزقناڪربلا
#اربعیـن
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @sarbazelashkarim
مُدافِـعـــــانِ حَــــ ـــریـــم
❤️ دوشهیدی که عقدشان در آسمان بسته شد🕊🕊 ❤️ شهیده صدیقه رودباری🌹 ❤️ شهید محمود خادمی🌹 #عقد_آسما
🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️
🌹شهیده صدیقه رودباری❤️
در روزهای حضورش در سپاه بانه، فرمانده اطلاعات سپاه بانه ،شهید محمود خادمی کم کم به او علاقه مند شد.محمود که قبل از آن در جواب به دوستانش که پرسیده بودند که "چرا ازدواج نمی کنی؟" گفته بود:"هنوز همسری را که می خواهم برای خودم انتخاب کنم پیدا نکرده ام .من کسی را می خواهم که پا به پای من در تمام فراز ونشیب ها ،حتی در جنگ با دشمن هم رزم من باشد ومرا در راه خدا یاری دهد..."ولی محمود بعد از آشنایی با صدیقه رودباری تصمیم خود را گرفت وهمسر آینده خود را انتخاب کرد...
28 مرداد سال 59، روزی بود که صدیقه ودوستانش خسته از مداوای مجروحین ودر حالی که پا به پای پاسداران دویده بودند،در اتاقی دور هم نشسته واستراحت می کردند.در همین هنگام دختری وارد جمع 3 نفره شان شد.صدیقه او را می شناخت.گاهی او را در کتابخانه دیده بود.آن دختر به بهانه ای اسلحه صدیقه را برداشت ومستقیم گلوله ای به سینه اش شلیک کرد.پاسداران با شنیدن صدای شلیک گلوله به سرعت به سمت اتاق دویدند.محمود خادمی خود پیکر نیمه جان صدیقه را به بیمارستان رساند.او بیشتر از 3 ساعت زنده نماند و بالاخره به آرزوی خود که شهادت بود رسید.همانطور که در آخرین تماس تلفنی اش با خانواده اظهار داشت که "هیچ گاه به این اندازه به شهادت نزدیک نبوده است..."
پس از چند ساعت که از ان اتفاق دلخراش می گذشت،محمود با چهره ای غمگین وبرافروخته به جمع سپاهیان برگشت وبا حالت خاصی خبر شهادت او را اعلام کرد ودر آن جمع اظهار داشت"بچه ها من هم دیگه عمری نخواهم داشت.شاید خواست خدا بود که عقد ما در دنیای دیگری بسته شود..."
🌹شهید محمود خادمی❤️
حدود 2 ماه بعد،در 14 مهر سال 59 ،محمود خادمی فرمانده اطلاعات سپاه بانه در حالی که داوطلب شده بود که دوست بیمارشان را به بیمارستان برساند،ماشینش توسط ضد انقلاب مورد حمله قرار گرفت .او تا اخرین گلوله خود مقاومت کرد.افراد مهاجم، غافل از این که او راننده ماشین نیست ،بلکه محمود خادمی فرمانده اطلاعات سپاه بانه است،پس از به شهادت رساندن وی برای خاموش کردن آتش خشم وکینه خود،قسمتی از صورت او رانیز با شلیک گلوله های تخم مرغی از بین بردند.وبه این ترتیب بود که محمود خادمی نیز پس از 2 ماه جدایی از صدیقه به او پیوست تا همانطور که خود گفته بود"عقدشان در دنیایی دیگر ودر آسمانها بسته شود..."
🌷مزار شهید صدیقه رودباری،قطعه 24/ردیف32/شماره8 بهشت زهرا(س)
مردم در این دوره از تاریخ، یخ بستهاند🌷/در این رنج و اسارت🌷/ دست و پا را بستهاند🌷/نه بوی خون، نه بوی دود، نه بوی مسلسل🌷/ پس من به کجا میروم؟ من کیستم؟🌷/ تو باید حماسه بیافرینی🌷/ همچنان که حسینیان آفریدهاند🌷/ دستهای کوچکمان🌷/ صدای دشمنان را در گلو خفه میکند🌷/ به یادم داشته باش🌷/ من شهیدم...🌷 (سروده شهیده صدیقه رودباری)
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @sarbazelashkarim