eitaa logo
از فکه تا دمشق
184 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2هزار ویدیو
60 فایل
اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا رِیحانَةُ الحُسین(علیه‌السلام) ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/17344486346515
مشاهده در ایتا
دانلود
شوره‌زاری‌همه‌باماست‌وباران‌باتو ونوشتيم‌كه‌ياهيچ‌پناهی‌ياتو..♥️ 🌱 🌿 ◾️کانال از دمشق تا فکه https://eitaa.com/sardar_313_martyr
همسایه ی طبقه پایین همیشه از من می پرسید: شما ها چی می گید و می خندید، به ما هم یاد بدید. مهدی کم حرف می زد اما شوخ بود. بعضی از فامیل ها گاهی از من می پرسیدند: این آقا مهدی شما حرف هم می زنه؟ ما که ندیدیم. اما خودمان دو تا که بودیم یا پیش خواهر هاش، به خنده و خوش و بش می گذشت. به دوستان جبهه ایش هم که می افتاد، شیطنتش گل می کرد. ◾️کانال از دمشق تا فکه https://eitaa.com/sardar_313_martyr
بی نشان 8⃣ سرلشکر خلبان 🌷شهید 🌷 دریکی از ماموریت ها یک بار مجبور به ترک هواپیما و فرود با چتر نجات شده بودم در نتیجه این فرود اضطراری تعدادی از مهره های کمر و گردنم شکسته بود و پزشک معالج از انجام پرواز برای مدتی معافم کرده بود، اما هربار داوطلبانه اقدام به انجام ماموریتی کرده بودم و هیچ نیرویی نمی توانست مرا از انجام این کار بازدارد. در ناامیدی کامل بودم که... همین طور که در افکار خود غوطه ور بودم، در دل خدای بزرگ را به یاری طلبیدم. سویچ را به حالت روشن قرار دادم و هواپیما را در مسیر ساحل دریا به حرکت درآوردم، چرا که می دانستم پایگاه مورد نظر (پایگاه هوایی بوشهر) در آن حوالی است. هواپیما دچار واماندگی شدیدی شد و فرامین از اختیارم خارج شد. آمپر بنزین از کمبود سوخت خبر می داد، در این لحظه صدای الهام بخشی از طریق رادیوی هواپیما دریافت کردم. صدای یک همکار و یک دوست از رادار بود که می گفت : - حسین تویی؟ گفتم : "آره منم" ❣❣ چگونگی وضعیت هواپیما و پریدن خلبان کابین عقب (سرلشکر شهید محمدرضا کرم) را به اطلاع رساندم، با شنیدن حرف هایم از من خواست هواپیما را ترک کنم. گفتم به علت تاریکی هوا نمی دانم در چه منطقه ای پرواز می کنم. رادار به صدای آرام بخش گفت : - من کمکت می کنم. بر اساس راهنمایی همکارم، سمت پروازی را تصحیح کردم و ارتفاع را به حالت مناسبی تنظیم کردم. پس از چند لحظه دوباره با من تماس گرفت و گفت: - اگر در زوایه درجه نگاه کنی چراغ های باند پروازی را خواهی دید. چراغ های اضطراری باند فرود را دیدم با سمتی که همکارم داده بود پرواز کردم و همان طور که گفته بود چراغ های باند را که برای فرود اضطراری روشن شده بود، دیدم. شرایط سختی جهت فرود در پیش رو داشتم و خود را برای یک فرود سخت آماده کردم. ▪️ڪــــانــــال از دمشــــق تا فڪـــه https://eitaa.com/sardar_313_martyr
مرزها سهم زمین‌ اند و تو اهل آسمان آسمان شام یا ایران چه فرقی می کند...؟ حٰاج‌قٰاسِم‌سُلِیمٰانی| ▪️ڪــــانــــال از دمشــــق تا فڪـــه https://eitaa.com/sardar_313_martyr
با سلام 🌷 متاسفانه نمیتوانم کتاب (کتاب مخفی) را بگذارم 🌺
دکـتر‌ به‌ او‌ گفت:‌ به‌ اندازه‌ یک‌ دم‌وبازدم‌ با‌ مُردن‌ فاصله‌ داشتی! مصطفی‌ جواب‌ داده‌ بود: شما به‌ اندازه یـک دم‌وبازدم‌ می‌بینید اونی‌ که‌ باید شهادت‌ را می‌داد، یک كــوه‌ گناه‌ دیده!💔🥀 ◾️کانال از دمشق تا فکه https://eitaa.com/sardar_313_martyr
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"عج" دائما در فکر ماست❗ 🎙 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و فرجنا بهم🌷 ◾️کانال از دمشق تا فکه https://eitaa.com/sardar_313_martyr
آینه در آینه تکثیر شد آینه خندید وجهانگیر شد خواستند نور ی ما را خاموش کنند اما نور حقیقت عالمگیر شد... 🌷 🌸 ◾️کانال از دمشق تا فکه https://eitaa.com/sardar_313_martyr
مثلا می رفت دست در گردن کسی که کنار جوی آب نشسته بود می انداخت و می گفت: "داداش بیا دو دقیقه رو با ما بد بگذرون." حتی افرادی که همه به چشم اراذل و اوباش به آن ها نگاه می کردند، جذب هیئت می کرد. آن ها هم بچه های خوبی می شدند و خیلی به نفع اهالی محل می شد.. ◾️کانال از دمشق تا فکه https://eitaa.com/sardar_313_martyr