من آماده ام هزاربار برای سید علی خامنه ای بمیرم و زنده شوم و باز هم در رکاب ولی فقیه باشم. دستور مقام معظم رهبری باید عملی شود.
فرازی از وصیت نامه شهید
#شهید
#مدافع_حرم
#جواد_محمدی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#حاج_قاسم_سلیمانی
https://eitaa.com/sardar_313_martyr
همیشه روی لبش لبخند بود. نه از این بابت که مشکلی ندارد. من خبر داشتم که او با کوهی از مشکلات دست و پنجه نرم می کرد. اما هادی مصداق واقعی همان حدیثی بود که می فرماید: مومن شادی هایش در چهره اش و حزن و اندوهش در درونش می باشد. همه ی رفقای ما او را به همین خصلت می شناختند. از طرفی بسیار هم بذله گو و اهل شوخی و خنده بود. رفاقت با او هیچ کس را خسته نمی کرد. در این شوخی ها نیز دقت می کرد که گناهی از او سر نزند. یادم هست هر وقت خسته می شدیم، هادی با کار ها و شیطنت های مخصوص به خود، خستگی را از جمع ما خارج می کرد.
#شهید
#مدافع_حرم
#هادی_ذوالفقاری
#لبیک_یا_خامنه_ای
#حاج_قاسم_سلیمانی
https://eitaa.com/sardar_313_martyr
🌷 کتاب (کتاب مخفی) 🌷
#قسمت_چهاردهم
ماهان می گوید:
_ او را تقدیر خودش کشت ! زهر آن مار او را کشت . اما مرا شما می کشید .
خالد سرش را تکان می دهد و می گوید:
_ آری. ما تقدیر توییم!
در دل برهوت پیش می روند . ماهان خوب می داند که به آخر راه نمی رسد و از شدت تشنگی و خستگی پاهایش ، بر خاک می افتد. شاید باقی راه را اسب بی سوار او را بر خاک بکشد و این کشیدن آن قدر ادامه پیدا کند تا او بمیرد! با صدای بلند می پرسد :
_ در دلتان رحمی نیست ؟! چه دشمنی با شما کرده ام ؟!
پاسخش را نمی دهند . ماهان ادامه می دهد:
_ کمر به کشتن مردی بسته اید که گناهی نکرده و همچون شما مسلمان است. چه خواهید کرد اگر بعد از مرگم بدانید در مدینه خانه ای دارم و فرزندی و همسری ! همسری که آبستن نوزادی تازه است !
مهاجمان بی تفاوت به حرف های ماهان پیش می روند . اسب ماهان را پیش می کشد و با خود می برد. ماهان ادامه می دهد:
_ چگونه بر من شمشیر فرود می آورید ! حال آن که می دانید خصومتی با شما نداشته و ندارم !
سلیمان آوازش را قطع می کند. اسبش را به طرف ماهان می چرخاند و همان طور که نگاهش می کند، می گوید:
_ همسرت آبستن در مدینه است و خودت عازم شرقی ؟! این عجیب نیست ؟!
ماهان نگاهش می کند و جوابی نمی دهد !
سلیمان ادامه می دهد:
_ کدام مردی همسر آبستنش را به حال خود رها می کند و به راهی دراز می رود ؟!
ماهان حرفی برای گفتن ندارد. نمی داند چه باید بگوید . نه تاجر است و مال التجاره دارد و نه جهانگرد است و سیاح! چه بگوید ؟!
نمی تواند از کتاب چیزی بگوید سلیمان می گوید :
_ به ما راست بگو ! چرا به شرق می رفتی ؟! آن هم به شتاب !
سلیمان اسبش را می گیرد و به موازات اسبان خالد و ابو حامد پیش می رود. ابو حامد می پرسد:
_ از چه می گریختی ؟!
خالد می گوید:
_ شاید قاصد خبری بودی ! خبری از محمد . برای جایی که نمی دانیم کجاست! خبرت را فاش کن و جانت را بخر!
#کتاب_مخفی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#حاج_قاسم_سلیمانی
https://eitaa.com/sardar_313_martyr
از فکه تا دمشق
🌷 کتاب (کتاب مخفی) 🌷 #قسمت_چهاردهم ماهان می گوید: _ او را تقدیر خودش کشت ! زهر آن مار او را کشت .
🌷 قسمت چهاردهم از کتاب(کتاب مخفی) 🌷
وسایلش را جمع کرد تا برای گذراندن دوره ی خلبانی به آمریکا سفر کند. به مادر نگاه کرد و گفت: مادر! سجاده، مهر نماز، قرآن و مفاتیح را حتما توی ساک بگذارید، این ها را فراموش نکنید که بردنشان از همه چیز واجب تر است...
#خلبان
#شهید
#سید_حسین_حسینی
https://eitaa.com/sardar_313_martyr
هدایت شده از ܩࡎܢ̣ߊح
میشهیهکوچولو حمایتبشیم؟
۱۰۰بشیمغافلگیریداریمبراتون🙂
#فور_همسایه_غیر_همسایه
آه که تمام حسرتم این است که چقدر دیر فهمیدم زیارت عاشورا چیست و حیف که بیشتر از روزی یک مرتبه روزی ام نشد. بر شما باد خواندن عاشورا عاشورا عاشورا.. حتی یک عاشورا هم قیامت می کند، با روضه ارباب از زبان مادرش و خواهرش.
#شهید
#مدافع_حرم
#نوید_صفری
https://eitaa.com/sardar_313_martyr
ماهی یک بار بچه های مدرسه ی جبل عامل را جمع می کرد می رفتند و زباله های شهر را جمع می کردند. می گفت: با این کار هم شهر تمیز می شود هم غرور بچه ها می ریزد.
#شهید
#دکتر
#مصطفی_چمران
https://eitaa.com/sardar_313_martyr
⁉️ فوری ⁉️ فوری
نمی خوایم مفید باشیم ؟! نمی خوایم خادمی کانال مولا را انجام بدیم تا حداقل کاری که می توانیم انجام داده باشیم را انجام بدیم؟! 🌷
🌺نیازمند به یک فرد برای خادمی مولا صاحب الزمان(عج) و شهدا 🌺
مسئولیت : پست گزاری
تبادل
در کانال زیر
@sardar_313_martyr
آیدی برای ادمین شدن :
@sadrzadeh31
ماندهام در پس این شهر پر از دود و گناه!
من بدون تو چطور ناے نفس را دارم؟!💔
#یاایهاالعزیز🖇
#السلام_علیک_یا_قائمآلمحمد🕊
تعجیل در فرج مولایمان #صلوات🖐🏻
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/sardar_313_martyr