❤️خواهر برادر انقلابی 🔸بیانات خانم عذرا فیض، خواهر گرامی سردار اخلاص شهید سید حسین فیض ✍خلاصه ای از خاطرات حسین آقا فرزند آخر بود و من هم قبل از او بودم از این جهت به عنوان دو فرزند نزدیک هم، صمیمی تر بودیم. از کودکی سختی کشید. از سن ۷ سالگی دچار نارسایی کلیوی شد و به مدت ۷ سال پدرم دوندگی کرد تا توسط دکتر قریب و دکتر بُداغی در تهران معالجه شد و از سن ۱۴ سالگی بهبودی یافت. در این دوران دانش آموز بود و علاقه اش بیشتر به دوچرخه سواری بود. از دوران جوانیش من با حاج آقا برهان ازدواج کردم و در قم ساکن شدیم. در دوران انقلاب برای فعالیت های انقلابی به قم می آمد و چون همسرم با آیت الله یزدی در ارتباط بود اعلامیه های امام را می گرفت و حسین آقا به یزد می آورد و دو مرتبه من هم او را همراهی کردم. سعی می کردیم شب با اتوبوس حرکت کنیم که قبل از اذان صبح اردکان باشیم و تعدادی از اعلامیه ها را برای مسئولین پُست می کرد و تعدادی هم حضوری به دست آیت الله صدوقی و آیت الله مدرسی می رساند. دفعه دوم حسین آقا در حال انداختن اطلاعیه در صندوق پست بودند که توسط یک آژان(پاسبان یا مامور شهربانی) دستگیر شد و پس از چند روز با وساطت آیت الله صدوقی و آیت الله خاتمی آزاد گردید اما بدنش سیاه و زخمی بود و چند مرحله مرحوم قاضی کار پانسمان را انجام داد و بعد به من آموزش داد و پانسمان را انجام می دادم. در زندگی همیشه درد داشت در دوران جنگ هم مجروح شد در مجروحیت اول مچ پایش عفونت کرده بود و مدت ها طول کشید تا مداوا شد. حسین آقا دلبستگی مادی و دنیایی نداشتند در ازدواج اول به شرط رها کردن سپاه و دفاع مقدس می توانست از پدرخانمش که ثروت مند بود بهره ببرد اما تسلیم نشد برای ازدواج اولش از آیت الله بهاء الدینی استخاره گرفتم و گفت ازدواج خوبی است همانند ازدواج پیامبر و خدیجه اگر شیاطین بگذارند و سه دفعه این جمله را تکرار کرد. حسین آقا به همه محبت داشت و در خانواده ما مایه برکت بود بچه های من که کودک بودند بیشترین محبت از دایی حسین می دیدند هرچه می خواستند برایشان خرید می کرد در زمان بیماری مادر بیشترین توجه از طرف حسین آقا بود هر هفته از تهران به اردکان می آمد و مادر را حمام می برد لباسهایش را شستشو می کرد همه اتاق را تمیز می کرد و ضد عفونی انجام می داد که حتی حشره ای هم نتواند به مادر آزار برساند. زمانی که مادر حرف می زد خواسته هایش را برآورده می کرد خودش هم اگر وسیله نداشت تماس می گرفت و انجام می داد. روحش شاد فقط برادر نبود همه چیز ما بود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ستاد ثبت و انتشار خاطرات و اسناد سردار اخلاص، شهید سید حسین فیض. https://eitaa.com/sardar_ekhlas_feiz

زیباترین غزل،               به خدا می سپارمت   دست تمام قافیه ها                         می سپارمت ...    دنیای خاطرات قشنگ منی و من، با این غزل به خاطره ها می سپارمت ... 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🔸تصویری از پدر(آقا سید نورالله)مادر(فاطمه خانم) و یکی از خواهران مرحومه(همسر مرحوم آیت الله بهجتی) و دو نفر از برادران سردار اخلاص(مرحوم آقاسید روح الله و مرحوم آقا سید حسن فیض) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ستاد ثبت و انتشار خاطرات و اسناد سردار اخلاص، شهید سید حسین فیض. https://eitaa.com/sardar_ekhlas_feiz

❤️دایی حسین خاطراتی از خانم برهان خواهر زاده سردار اخلاص شهید سید حسین فیض ✍خلاصه بیانات سردار اخلاص زیبنده او بود از کودکی با مهربانی هایش خو گرفتم هنوز در قم ساکن بودیم که دایی حسین با دوچرخه یا موتور سیکلت ما را بیرون می برد برای بچه ها تفریح بود هر چه دوست داشتیم برایمان خرید می کرد زمان جنگ کودک بودیم و دایی حسین با همرزمانش به منزل ما می آمدند و اصلا خستگی نداشت در کار و تلاش بود شب، نصف شب، صبح زود و هر زمانی از روز به منزلمان می آمد. اگر شب دیر وقت می آمد بچه ها را بیدار می کرد. اگر ۱۲ شب گذشته بود اول نماز شب می خواند ما از بچگی از طرف دایی حمایت عاطفی شدیم. بزرگتر شدم دیدم دایی هدف دار زندگی می کند، زندگی زاهدانه و قناعت گرانه داشتند و آن را حفظ می کرد... رفتارش به بچه های فامیل هم سرایت کرد و الان از اسراف دور هستیم. کم می خوابید و زیاد کار می کرد. برای اینکه ما را با مباحث دین و انقلاب آشنا کند با پدرم( جاج آقای برهان امام جمعه فقید مهریز) تا نصف شب بحث می کردند و می خواستند گره ها باز شود و هدف این بود که چیزی دستگیرشان بشود. دایی خودش ساده زیست بود اما برای دیگران دست و دل باز بود. برای ایجاد الفت بین اقوام هرسال ماه مبارک رمضان افطاری دعوت می کرد و موجب محبت اقوام می شد. اساس اسلام که بنا بر محبت است و ما در فکر به آن قائل هستیم، ایشان در عمل بنا بر محبت داشت. همه اقوام او را دوست داشتند ما به محبت قائل هستیم و دایی حسین آن را عملا پیاده می کرد همه را خودی می دانست حتی اهل تسنن دایی را دوست داشتند اگر مشکلی در فامیل بود می گفت باید بین خودمان حل شود. زمانی هم که از درد مجروحیت رنج می برد با ما خوش اخلاق بود نه اینکه زمان خوشی خوش اخلاق باشد. در مسائل سیاسی واقع بین بود به جناح خاصی وابسته نبود. بعد از جنگ از جبهه مبارزه به جبهه خدمت به خلق تبدیل شد و تلاش می کرد از درد مردم بکاهد و با مشکلات آنها همراه می شد و رفاقت می کرد. ما امروز باید بفهمیم که چه فکری می کردند که اینجور زندگی می کردند اگر بفهمیم که محمد و آل محمد چگونه زندگی می کردند راه می شناسیم روحش شاد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ستاد ثبت و انتشار خاطرات و اسناد سردار اخلاص، شهید سید حسین فیض. https://eitaa.com/sardar_ekhlas_feiz

دستنوشته ای از سردار اخلاص در بیمارستان بن آلمان هنگام معالجه مجروحیت جنگی. مرداد ۱۳۶۹ ❤️سالها درد را تحمل کرد تا از پول بیت المال خرج معالجه اش نشود‌. مجروحیت از ناحیه شکم اردیبهشت۶۷ شهادت خرداد ۹۷ ۳۰ سال تحمل!! #سردار_اخلاص •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ستاد ثبت و انتشار خاطرات و اسناد سردار اخلاص، شهید سید حسین فیض. https://eitaa.com/sardar_ekhlas_feiz

به بهانه اول مهر سالروز تولد سردار اخلاص در شصت و هشتمین زاد روز میلادش بر اخلاص، شرف و مردانگی اش سر تعظیم فرود آورده تا نام و نشانش همچنان بر تارک سرزمینمان ایران نمایان بماند. امروزه زمان بر وفق مراد سردمداران قافله عشق است تا همچنان در گرد و غبار روزگار نمایان نشوند. تولد بهانه است، بهانه برای یاد کردن از مردانگی و اخلاص که با دلی لبریز از عشق در حیات دنیوی گذراند و در مسیر جانبازی راه سعادت را پیمود و جاودانه شد. این روزها با خاطراتی سرشار از ایمان و اخلاصِ، بزرگ مرد دیارمان همراه بودیم که اقشار مختلف مردم به او دلبسته بودند و قصه هایی از پایمردی و گمنامی را به ارمغان آوردند. او از روزمرگی های دنیوی گذر کرد و عمری را، حتی با شرارت شمع، پروانه وار عاشقانه زیست تا دیگران زندگی شادی را گذر نمایند. امروز هیچ واژه، سخن و قصیده ای نمی تواند در مدح او ستایش کند و روح بلندش بر قلب های ما جای گرفته است و یک دشت شقایق های سرخ، دست به سینه است تا در جشن تولدش ستایشگر مردانگی و اخلاص بزرگ مردان دیارمان باشیم. هــرچند رفته ای و دل از ما ، گسسته ای ... پیوسته پیشِ چشـمِ خیالم نشسته ای ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ستاد ثبت و انتشار خاطرات و اسناد سردار اخلاص، شهید سید حسین فیض. https://eitaa.com/sardar_ekhlas_feiz

زمین به خود می‌بالد، از آمدن بعضی انسان‌ها و #حاج_حسین از همانهاست... 🗓سال‌روز تولد🌷 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ستاد ثبت و انتشار خاطرات و اسناد سردار اخلاص، شهید سید حسین فیض. https://eitaa.com/sardar_ekhlas_feiz

ستاد ثبت و انتشار خاطرات و اسناد سردار اخلاص، سید حسین فیض آماده دریافت خاطرات و اسناد شهید جهت انتشار می باشد. هر گونه بهره برداری از خاطرات داخل کانال، جهت چاپ مجاز نمی باشد ارتباط با مدیر @nikravesh101 لینک کانال: https://eitaa.com/sardar_ekhlas_feiz

سلام از دوستان گرامی سردار اخلاص که با صورت صوتی و نوشتاری خاطرات سردار شهید فیض را ارسال نمودند بسیار متشکریم پور حدادیان محمد زارع زاده غلامرضا زارع شباهنگ حبیب فتاحی صابری کلانتری امامی کارگر انشالله خلاصه کوتاهی از خاطرات در کانال قرار خواهیم داد منتظر ارسال خاطرات عزیزان هستیم تا به آی دی زیر ارسال نمایند دوستانی که خاطرات طولانی دارند شماره تماس ارسال تا هماهنگ و حضورا خاطرات ضبط گردد @nikravesh101 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ستاد ثبت و انتشار خاطرات و اسناد سردار اخلاص، شهید سید حسین فیض. https://eitaa.com/sardar_ekhlas_feiz

برای خاطرات سردار فیض عجله ای،نیست تا با ضبط خاطراتی مفید بتوانیم آن را نشر دهیم ضمنا دفترچه خاطراتی به قلم سردار فیض در هفتاد صفحه همراه با مدارک شناسایی از،دوره دبیرستان و دانشگاه و فعالیت های جهاد و سپاه پاسداران و احکام آن در اختیار است که مناسب است با توجه به خاطرات دوستان در یک کتاب چاپ گردد انشالله پس از اتمام کار جمع آوری خاطرات و اسناد از یک نویسنده توانای کشوری برای چاپ کتاب استفاده خواهیم کرد. امیدواریم با توجه به رعایت اصل امانت داری در شرع اسلام و اینکه این خاطرات فقط خلاصه ای کوتاه از بیانات دوستان هست از آن بدون اجازه چاپ نگردد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ستاد ثبت و انتشار خاطرات و اسناد سردار اخلاص، شهید سید حسین فیض. https://eitaa.com/sardar_ekhlas_feiz

🔸خلاصه ای از روایات دکتر عباسعلی ایمانی از آزادگان دفاع مقدس سردار فردی بود که همه عاشقش بودند، دوستش می داشتند، همه قشری او را به خلوص و پاکی می شناختند. آشنایی با سردار از دوران دفاع مقدس.... هیچ موقع احساس نکردیم فرمانده است و در کنار هم مثل یک یار بود... او در دل بچه های رزمنده جا داشت و عشق و علاقه و انگیزه ایجاد می کرد.... بعد از جنگ یاریگر رزمندگان بود و این حمایت او باعث شده بود که در مشکلات بچه ها پایبند بمانند که در این رابطه خاطراتی هست که عرض می کنم.... (انشاءالله خاطرات بعدا انتشار خواهد یافت). مدتی که مدیر درمانگاه فرهنگیان یزد بودم مراجعه می کرد و اولین سؤالش این بود که چه دغدغه ای برای بیماران و بخصوص افراد بی بضاعت وجود دارد..... وجودش کمک و خدمت بود اگر بررسی مشکل فردی می شد مرتب تلفنی پیگیر نتیجه کار می شد..... خلاصه ای از کمک ها: کمک به تجهیزات درمانگاه فرهنگیان و ..... کمک به پزشکان از جمله.... مساعدت به کادر درمانی و ..... سردار فیض کمک به انسانیت می کرد افراد نیازمند برایش تفاوت نداشتند از هر قشری کمک می کرد.... نگاه او خلوص و معنویت بود ظاهر نمایی و خودنمایی نداشت با وجود مشکلات جسمی و مجروحیت هیچ موقع وانمود نمی کرد و برای مردم و بررسی و حل مشکلاتشان تلاش می کرد. روحش شاد با عرض معذرت به جهت عدم استفاده از خاطرات قبل از انتشار، فقط ده درصد از روایات آقای دکتر ایمانی در کانال درج گردید. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ستاد ثبت و انتشار خاطرات و اسناد سردار اخلاص، شهید سید حسین فیض. https://eitaa.com/sardar_ekhlas_feiz

🔹️حضرتانِ عشق، قلندران شهرِ مستی،همانان که آشنایان در آسمانها و گمنامانِ در زمینند. همانانی که در بازی نردِ عشق ، با مُهرهای شور و سرمستی، به تمامِ زمین و زمینیان ، پوز خندی زدند و رها از هرچه در دنیا گشتند و جامه شرافت را بر تن کردند. یاد و نامشان تا ابد بر تارک این سرزمین درخشان باد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ستاد ثبت و انتشار خاطرات و اسناد سردار اخلاص، شهید سید حسین فیض. https://eitaa.com/sardar_ekhlas_feiz

خاطرت بسیار زیبایی همرزمان سردار فیض در شخصی ارسال نمودند که خلاصه آن در چند روز آینده در گروه انتشار خواهد یافت

•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ستاد ثبت و انتشار خاطرات و اسناد سردار اخلاص، شهید سید حسین فیض. https://eitaa.com/sardar_ekhlas_feiz

•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ستاد ثبت و انتشار خاطرات و اسناد سردار اخلاص، شهید سید حسین فیض. https://eitaa.com/sardar_ekhlas_feiz

•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ستاد ثبت و انتشار خاطرات و اسناد سردار اخلاص، شهید سید حسین فیض. https://eitaa.com/sardar_ekhlas_feiz

با سلام پنج شنبه ۴۰۲/۸/۴ افتخار داشتیم تا با سردار سرتیپ پاسدار داود غیاثی راد جانشین سردار ایزدی در فرماندهی قرارگاه سایبری و تهدیدات نوین قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا و نماینده ایثارگران ستاد کل نیروهای مسلح مصاحبه ای در باره سردار اخلاص شهید سید حسین فیض داشته باشیم. سردار غیاثی راد از همرزمش، سردار اخلاص در کردستان خاطرات زیبایی بیان نمودند: از روزهای دفاع در آن دیار که در کنار سردار دکتر سنجقی، سردار دکتر ایزدی و سردار حکیم جوادی با هم فعالیت داشتند... مقاومت و صبوری سردار فیض ما را به رفاقت کشاند ویژگی های آن بزرگوار در سه کلمه خلاصه می شد: ایمان، وحدت، نظم بسیار وقت شناس بود یعنی مدیریت زمان و کاری که می خواست پیگیری نماید تا حصول نتیجه تلاش می کرد. شهید فیض هم شهید اخلاص است و هم شهید قرآن در سفر و ماموریت که همراه بودیم قرآن را در کنار خود داشت در زمان جنگ رئیس ستاد کردستان بودند که مسئولیت خطیری بود و خدمات بالایی انجام دادند ...... بعد از جنگ با همان روحیه ایثار خدمت می کرد در سال‌های آخر عمر خود خدمات عالی برای رزمندگان فاطمیون انجام دادند که حاضر نبود جایی مطرح بشود و من امروز برای اولین دفعه بازگو می کنم ( خاطرات مربوط به این خدمات انشالله در کتاب سردار شهید فیض چاپ خواهد رسید).... خاطرات آن طولانی و بسیار درخور توجه است .... به طبقه ایثارگر توجه خاصی داشت مثلا موسی عزیزآبادی از جانبازان نیروهای انتظامی بود که در دفاع مقدس ریاست شهربانی سنندج به عهده داشت و در آن دوره با سردار فیض دوست بودند وقتی مرحوم شد سردار فیض متوجه شد که در قطعه جانباز دفن نشده است و خانواده وی هم دچار مشکلاتی هستند و مرا مامور پیگیری کرد و ابتدا کار کمی کُند پیش می رفت و یک روز با عصبانیت گفت چرا کار موسی عزیز آبادی پیگیری نشده است و با هماهنگی های انجام شده با مسئولین اراک با استفاده از جرثقیل قبر بتونی را به قطعه جانبازان منتقل و یک روز با حضور سردار ایزدی و مسئولین استان مرکزی منزل مرحوم رفتیم و مشکلات خانواده حل نمودند. سردار فیض از عاشقان شهید بروجردی بود و ایشان بودند که برای برگزاری کنگره سردار شهید بروجردی پیگیری نمودند و نشریه ای هم چاپ شد .... اقدامی در شهرک شهید محلاتی انجام دادند که هنوز ادامه دارد و آن دسته بندی نوجوانان به گروه‌های حجاب و هدایت بود و برای تشویق آنها هدایایی منجمله شیرینی یزدی می آورد که بچه نمی گفتند شیرینی یزدی و معروف شده بود به شیرینی فیض... الان هم این بچه ها بزرگ شدند و در دل اين گروه‌ها دسته هایی تشکیل داده اند ..... او شهید ایمان بود برای امور خیر شهید وحدت است به جهت تلاشی که در کردستان و کشور برای وحدت شیعه و سنی انجام می داد و عین فرمایشات حضرت آقا در این خصوص فعال بود. حتی یک سرهنگ سنی مذهب بود که مرید آقای فیض شده بود و فردی ولایی بود و سعی کرد او را به نیروی مقاومت بیاورد. با اقلیت های دینی هم تلاش در وحدت داشت. با اسقف سرکیسیان ارتباط دوستانه ای برقرار و برای شهدای ارمنی یادواره برگزار و پیگیری شهید فیض کتاب شهدای ارمنی به چاپ رسید 🔸به دلیل طولانی بودن خاطرات سردار داود غیاثی راد از انتشار آن در کانال معذوریم خاطرات بصورت فیلمبرداری ضبط شده است انشالله هنگام چاپ کتاب بطور کامل منتشر خواهد شد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ستاد ثبت و انتشار خاطرات و اسناد سردار اخلاص، شهید سید حسین فیض. https://eitaa.com/sardar_ekhlas_feiz

خاطراتی از دکتر حسین کلانتری دبیر هیات امنا و رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان البرز با نام سردار شهید سید حسین فیض از سال‌های دفاع مقدس آشنا بودم و به عنوان مردی مؤمن و خَیّر و فداکار زبانزد عام و خاص بود. سال ۱۳۸۰ که مدیریت شهرداری اردکان به من محول شد جلسات مختلفی با ایشان بودم و همیشه جوابگو و امید آفرین بودند و سردار اخلاص برازنده ایشان است. بزرگترین افتخاری که در دوران شهرداری اردکان شامل من شد آشنایی از نزدیک با سردار اخلاص شهید فیض بود. خودش پیشقدم شد اگر کاری هست باهاش در تماس باشم. تااینکه در روزهای اول مدیریتم در شهرداری ،با مشکل مالی مواجهه شدیم که ۳ ماه حقوق و ۶ ماه اضافه کار پرداخت نشده بود ،و به هر راهی زدیم نتیجه ای حاصل نشد . آمدم تهران دفتر دکتر ناظمی (سازمان ملی جوانان سابق)و ایشان گره کار را در دستان سردار فیض می دید و با سردار فیض تماس گرفت و آقای فیض فردا اردکان بودند و با هم رفتیم منزل آیت الله بهجتی و به واسطه سردار فیض و آیت الله بهجتی پیگیری‌ها انجام گرفت و در آن موقع پنجاه میلیون کمک گرفتیم. در تهران در جلسات امربه معروف با ایشان بودم و پیگیر بود که رییس جهاد دانشگاهی بشوم و امیدآفرینی را به من تشویق می کرد. روحش شاد باد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ستاد ثبت و انتشار خاطرات و اسناد سردار اخلاص، شهید سید حسین فیض. https://eitaa.com/sardar_ekhlas_feiz