eitaa logo
سرداران ورزمندگان عاشورایی
286 دنبال‌کننده
32.1هزار عکس
24.5هزار ویدیو
118 فایل
(درحسرت روزهای جنگ)
مشاهده در ایتا
دانلود
2.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پُر تب‌وتابه دل بی قرارم اگه تو بری زهرا جان کسی رو ندارم
5.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀خواندن تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها باعث وسعت وقت می شود استاد_عالی
26.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☀️ اگر حضرت زهرا سلام‌ الله‌ علیها سکوت می‌کردند چه می‌شد؟! 👤 حجت الاسلام حامد کاشانی 🔻 ظهور بسیار نزدیک است
💔 طلبه بود! قبل از انقلاب همسایه بودیم. خوب می‌شناختمش.... عاشقِ حضرت زَهرا سلام الله علیها بود. به عنوان بسیجی راهی جبهه شد. تو جبهه هم کنارش بودم. یه مدتی بود دلم شور می‌زد نگران شده بودم. اومد پیشم، دست انداخت گردنم و گفت: " تو دیگه چرا غصّه می‌خوری؟ کسی که مادرش حضرت زهراست که نباید دیگه غصّه بخوره ! هر جا احساس کردی درمونده شدی بگو : "یــا فاطــمــه سلام الله علیها" ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
؛ اونی که انسان رو از تزلزل بیرون میاره ذکر خداست ؛ یاد خداست! . ‌
12.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عواقب کسی نماز را سبک می‌شمرد؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
4.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☀️ مقام عجیب حضرت فاطمه زهرا سلام‌ الله‌ علیها در روز قیامت... 👤 حجت‌الاسلام عالی
💢 یا حضرت مادر🖤 💠 خبر از یک زن بیمار شود می‌میرم ▪️مادری دست به دیوار شود می‌میرم ▪️با زمین خوردن تو بال و پرم می‌ریزد ▪️چادرت را نتکان عرش بهم می‌ریزد ⚫️
8.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☀️ روایتی هنری از حوادث مهم و مهجور مانده در روزهای آخر زندگی پر از نور بانوی دو عالم و شفیعه روز محشر 🔻 ظهور بسیار نزدیک است
«نمی‌دانم چه شد! هر قدر تلاش کردم خودم را از شر خلاص کنم، نتوانستم. وضعیتم لحظه به لحظه بدتر می‌شد. می‌دانستم چه بکنم. موانع در حال تکان خوردن و بسیار خطرناک بود،‌ چون توجه را به سمت من جلب می‌کرد. از همه کس و همه جا ناامید، به ائمه ـ علیهم السلام ـ متوسل شدم. یکی یکی سراغ آنها رفتم. یک لحظه یادم آمد که ایام است. دست دعا و نیازم را به طرف حضرت فاطمه(س) دراز کردم و با تمام وجودم از ایشان خواستم که نجاتم بدهند. گریه کردم...دعا کردم. در همین حال احساس کردم یکی پشت لباسم را گرفت، مرا بلند کرد و در آب پرتم کرد. آن حالت را در هشیاری کامل احساس کردم.» این ماجرا را برای دوستش تعریف کرد، او را قسم داده بود که تا زنده است، آن را برای کسی بازگو نکند 📚برگرفته از کتاب مهر مادر 🌹در ثواب نشر سهیم باشیم🌹