✅روایت شال سبز شهید محمد تقی سالخورده
تو هر ماموریتی که می رفت یا به سرش می بست
یا دور گردنش مینداخت ...
تو ماموریت آخرش هم همون شال دور گردنش بود که بعد شهادت برام آوردن ...👇
همسر سادات شهید محمد تقی سالخورده :
چند ماہ بعد از عقد من و آقامحمد رفتیم بازار برای خرید. دو تا شال خریدم...
یکیش شال سبز بود که چند بار هم
پوشیدم
اما یه روز محمد به من گفت :
خانومی اون شال سبزت رو میدیش به من؟
حس خوبی به من میده
شما سیدی و وقتی این شال سبز شما
همراهمه قوت قلب می گیرم...
گفتم : آره که می شه...
گرفت و خودش هم دوردوزش کرد
و شد شال گردنش
تو هر ماموریتی که می رفت یا به سرش می بست
یا دور گردنش مینداخت ...
تو ماموریت آخرش هم همون شال دور گردنش بود که بعد شهادت برام آوردن ...
محمدم رو که نگاه می کردم بهش افتخار می کردم
گاهی اوقات توی جمع یا مهمونی که بودیم فقط بهش نگاه می کردم
انگار سال ها ندیده بودمش، بعد همون لحظه بهش پیام می دادم و می گفتم بهت افتخار می کنم
به خودم می بالم که تو همسرم هستی.
🌻🌱🌻🌱🕊🌱🌻🌱🌻
@sardarbakery
شهيد حسين يوسف اللهی
پیش از تصرف پنجوین، برای شناسایی همراه با حسین یوسف اللهی زیر یک ارتفاعی رفته بودیم.
(نزدیک گمرک عراق). عراقی ها مقاومت می کردند. نزدیک ارتفاع که شدیم، یک عراقی با کالیبر ۵۰ از بالای تپه ما را زیر آتش گرفت.
شهید حسین یوسف اللهی بالای درختی رفت که میوه های کوچک قرمز و ترش مزه داشت، شروع به خوردن کرد. عراقی ها درخت را زیر آتش گرفتند، برگ های درخت روی حسین می ریخت.
من که پایین درخت بودم هر چه التماس کردم که حسین پایین بیا، نیامد و همچنان از میوه ها میخورد و مقداری هم به من می داد. او گفت: عراقی ها نمی دانند که وقت شهادت من نیست!»
با خیال راحت شناسایی کرد و پایین آمد، من وقتی فهمیدم که از زمان مرگش خبر دارد، هیچ نگفتم و خیالم راحت شد.
رندان جرعه نوش ص113 و 114
@sardarbakery
🔸شهید اسحاقی از جمله کسانی بود که کمتر حرف میزد و بیشتر مطالعه و فکر میکرد و هرگز حاضر نبود از سِمَت و عنوان خود سخنی به میان بیاورد
🔹حتی در طول عملیاتها که سه بار مجروح شد حاضر به بازگشت به شهر خود نشد بلکه اعضای خانواده از مجروحیتش مطلع شوند.
🔸در طی هفت باراعزام سه سال و هشت ماه و هفت روز در جبهه حضوری فعال داشت و گزارش مفصلی از عملیاتهای رمضان ، والفجر۱ و ۲ و ۳ و ۴ و کربلای ۳ و ۴ را با قلم خویش به نگارش درآورد.
دانشجوی رشته تاریخ، دانشگاه شهید بهشتی تهران
مسئول بسیج سپاه رشت
پاسدار نمونه منطقه۳
عضو دفتر سیاسی سپاه تهران
خبرنگار راوی و استراتژیست نابغه دفاع مقدس
مشاور نظامی فرماندهی لشگر ۱۴ امام حسین علیه السلام
راوی نظامی قرارگاه نصر، قرارگاه نوح نبی (ع) لشگر۳۳ المهدی (عج) و لشگر۱۴ امام حسین علیه السلام
شهید سید محمد اسحاقی
شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۹ ،عملیات کربلای ۵
@sardarbakery
یاصاحب الزمان (عج)
بیا اے آنڪه بـر عـالم امیرے
بشر را وارهان از این اسیرے
بیا تا عدلِ حیدر زنده گردد
تو فرزندِ برومندِ غـدیرے
سه شنبه های مهدوی
@sardarbakery
سه شنبه های امام زمانی.......
قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت
حتی به قدر ِ نیم نگاهی ببینمت
تکلیفِ بیقراری این دل چه میشود
اصلاً شما اگر که نخواهی ببینمت
ای کاش یک سه شنبه شبی قسمتم شود
در راهِ جمکران سر راهی ببینمت
یا که مُحَرَمی شود و بین کوچهای
در حالِ کار ِ نصبِ سیاهی ببینمت
آقا خدا نیاوَرَد آن روز را که من
سرگرم میشوم به گناهی ببینمت
دارم یقین که روز ِ وصالِ تو میرسد
ذکر ِ لبم شده که الهی ببینمت
شاعر:محمد رسولی
🌱🕊🌱🕊🌸🕊🌱🕊🌱
@sardarbakery
مسیر افلاڪ
از خاڪ میگذرد
خاڪی شوید
تا آسـمانی شوید ...
#رزمنده_لشکر۳۱عاشورا
#عملیات_بیت_المقدس۲
#روزیتون_شهدایی🌷🕊🕊
@sardarbakery
حاج قاسم...
از آن راهی
که رفتی "برگرد"
اینجا دلی
به اندازهی نبودنت
تنگ است ...
#دلتنگی
#یاد_شهدا_باصلوات🌷🕊🕊
@sardarbakery
شهدا ...
خــــاکــــی
بودند ، شدند ، رفتند ...
#شهید_مرتضی_یاغچیان
#معاون_لشکر۳۱عاشورا
#صبحتون_شهدایی 🌷🕊🕊
@sardarbakery
همیشہ در زندگی خودت
دو نفر باش🍃🍂
یکی برای خودت و یکی
برای دیگری ...🍃🍂
برای خودت زندگی کن
و برای دیگران زندگی باش🍃🍂💚
@sardarbakery
حق الناس همیشه پول نیست
گاهی دل است
دلی که باید بدست می آوردیم
و نیاوردیم
دلےرا که شکستیم
و رهاکردیم
دلهای غمگینی که
بی تفاوت از کنارشان گذشتیم
خدااز هرچه بگذرد ازحق الناس نمی گذرد.💚
@sardarbakery
تا وقتی کسی در کنارت هست،
خوب نگاهش کن!
گاهی آدم ها آنقدر سریع میروند
که حسرت یک نگاه سرسری را هم
به دلت میگذارند!!💚
@sardarbakery