eitaa logo
به یاد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
1.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
49 فایل
یادت سردار عزیز همیشه در قلبمان میماند وخونت هرلحظه میجوشد و همه را انقلابی میکند🌾🌾 در کنار اولیاءاللّه ماراشفاعت کن❤❤ شهادتت مبارک #پدرجان کپی از مطالب کانال به هر شکل آزاد است
مشاهده در ایتا
دانلود
🌄 اگر ٩سال پیش اروپا به خاطر فروش تجهیزات به ایران را ممنوع نمی‌کرد، فناور ایرانی شاید هیچوقت سراغ ساخت دستگاه الکتروریسی نمی‌رفت این دستگاهِ تولیدکننده الیاف امروز به چین صادر شد وحالا شرکت ایرانی رقیب جدی شرکت "ال مارکو" اروپاست! اگر قوی شویم تحریم شکست می‌خورد! 🇮🇷✌️ ✍ محمد اکبرزاده http://eitaa.com/bachehshei
🗓۲۶ مرداد، سی‌اُمین سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به میهن اسلامی گرامی باد. http://eitaa.com/bachehshei
⭕️امسال بدون حج گذشت!!! ♻️امسال به خاطر شرایط کرونایی از ایران یک حاجی هم به عربستان نرفت 🔰 یادتونه سال‌های گذشته مدام در ایام حج مطلب منتشر می‌کردند که با پولی که از طرف ایرانی ها صرف هزینه حج میشه چه کارهای عجیب و غریبی میشه کرد و چندصدتا بیمارستان فوق تخصصی در شهرهای ایران میشه ساخت و چند میلیون فقیر رو میشه از فلاکت درآورد و چقدر لامبورگینی با پول ما وارد عربستان خواهد شد و.... 💯امسال هیچ ایرانی به حج نرفت، پولی هم از کشور بابت حج از کشور خارج نشد، بسم الله! دستاوردهای اقتصادیشو برای ما بشمارید.. 💠تا حالا چند تا بیمارستان ساخته شد و به چند تا فقیرکمک شد؟؟؟ ⚠️مغز ، آینده ، زندگی و... خود را به یک مشت متوهم غرب زده ندهید که غرق خواهید شد...!!! زندگی خودشان لجن هست ، میخواهند زندگی بقیه را با افکار پوچ و کم ارزششون خراب کنند. http://eitaa.com/bachehshei
... .....: ! ساعتی تا غروب مانده بود که یکی از بچه های جهاد اصفهان با یک روحانی به مقر ما آمدند. معلوم بود حسابی خسته اند. حبیب سریع برایشان چای آورد و با آنها گرم گرفت به حدی که خستگی را کلاً فراموش کردند. حبیب از روحانی پرسید: «کجا درس می خوانی؟» تا حبیب اسم مشهد را شنید رنگ و رویش عوض شد. گفت: «به من قول بدید، هر وقت به مشهد رفتید، به نیابت من امام رضا(ع) را زیارت کنید!» روحانی گفت: «ان شاء الله!» حبیب با لحن جدی گفت: «این جور نه، قول قطعی بده!» چند لحظه ای چشم در چشم هم دوختند. حبیب شاید می دانست که دیگر مشهد را نمی بیند. روحانی دفترچه ای از جیبش در آورد و گفت: «اسم شما چیست؟» - «حبیب!» - «فقط حبیب!» حبیب هم با لبخند گفت: «بله، فقط حبیب.» چند لحظه بعد آن دو نفر رفتند. قبل از رفتن، روحانی پیشانی حبیب را بوسید و گفت: «من سلام شما را به آقا می رسانم، شما هم سلام مرا به رسول الله(ص) و معصومین برسانید!» گویی آن دو آمده بودند، اسم حبیب را در دفتر خود ثبت کنند و بروند، غیر از این کاری در پاسگاه ما نداشتند. http://eitaa.com/bachehshei
چون پرسم از پناهی،پشتی و تکیه‌گاهی آغوش مهربانت از هر جواب خوشتر ...💔 http://eitaa.com/bachehshei
🌼مرتضی حاجی باقری از فرماندهان لشکر 41 ثارلله 19 ساله بود که به جبهه رفت. او مسوولیت فرماندهی تخریب لشکر 41 ثارالله، فرمانده تیپ در این لشکر و معاونت عملیات لشکر را برعهده داشت. در عملیات والفجر 4 مجروح شد و یک دست خود را از دست داد و در عملیات کربلای 5 علاوه بر مجروحیت به اسارت دشمن درآمد. ✍او در خاطره‌ای از دوران اسارت و وساطت شهید حاج قاسم سلیمانی برای بخشیدن یکی از آزادگان تعریف کرد: «زمانی که به اسارت درآمدم، معاون لشکر بودم، عراقی‌ها در به در می‌گشتند تا از بین اسرا فرماندهان را پیدا کنند، یکبار تصویری آوردند و از اسرا خواستند تا افراد داخل عکس را شناسایی کنند، اتفاقا من هم در آن عکس بودم، بچه‌ها حرفی نزدند و این ماجرا گذشت تا اینکه بعد از مدتی یکی از اسرا نتوانست مقاومت کند و من را لو داد، با چند افسر عراقی آمدند بالای سرم، نزدیک به هزار نفر دیگر از اسرا شاهد ماجرا بودند، به من که رسیدند این اسیر به من اشاره کرد و گفت: «این مرتضی حاجی باقری معاون لشکر 41 ثارالله است» یک دفعه افسر عراقی سیلی محکمی به او زد و گفت «اینکه محمدرضا شمس است» ماجرا از این قرار بود که در لحظه اسارت لباس یکی از دوستانم به نام محمدرضا شمس را به تن داشتم که اسم او روی لباس خورده بود. بعدها وقتی آزاد شدیم و به ایران بازگشتیم شرایط برای اسیری که من را لو داده بود سخت شد، همه او را به نام فردی که مرا فروخته می‌شناختند. این اتفاق آنقدر برای او سخت تمام شد که ماجرا را به حاج قاسم سلیمانی گفت. حاجی فرمانده من بود، یک روز صدایم کرد و گفت یک جلسه می‌گیرم و کل آزاده‌های استان را به سپاه دعوت می‌کنیم، هم جلسه دورهمی باشد و هم اواخر مجلس این بنده خدا را داخل می‌فرستم تو بلند شو و او را در آغوش بگیر و ببوس مثل اینکه هیچ اتفاقی نیفتاده است.» بعد هم پنج انگشتش را بالا آورد، گفت: «هیچ کدام از انگشت‌های دست یکی نیستند، از هر انگشتی یک توقع می‌رود، این آدم هم همینکه به فرمان امام به جبهه آمده باید نوکری‌اش را کنیم و ممنونش باشیم، از او بگذر.» http://eitaa.com/bachehshei
لحظه وصـل به يك چشم زدن مـیگذرد. اين فراق💔 اسـت كه هر ثانيه اش يكـسال است http://eitaa.com/bachehshei
... .....: 🔰هر وقت وضو می گرفت، می دیدم دست هایش را به سمت آسمان می کشد و می گوید: «خدایا به حق حضرت زهرا(س) شهادت را نصیبم کن!» 🔰آن شب دیدم در اتاقش نشسته و وسایلش را جمع می کند. هر چه پرسیدم مادر چه می کنی؟ گفت:« نگران نباش، مادر!». صبح دیدم حوله دست گرفته و دمپایی پا کرده است. گفتم کجا؟ گفت: « برای حمام می روم کوار!» حرفش را باور کردم. ساعتی بعد یکی از دوستانش آمد و گفت: «قربان به جبهه رفت!» 🔰با نگرانی پدرش را فرستادم کوار دنبالش. ساعتی بعد شوهرم دست خالی آمد و گفت:« تا پای اتوبوس هم رفتم، دستش را گرفتم و گفتم برگرد که مادر دارد دق میکند!» گفت: «پدر تو را به حضرت زهرا قسم می دهم که مانعم نشو، سلام من را به مادر برسان و بگو من باید بروم تا شهید شوم!» 🔰39 روز بعد جنازه اش را آوردند. خودم را روی جنازه انداختم، دستم به پهلویش خورد. دستم را برداشتم دیدم آغشته به خون است. خون را به صورتم کشیدم و گفتم:«مادر امیدوارم خونت مرا شفاعت کند!» 🌸🍃🌸🍃 🌹🌷🌹🌷 http://eitaa.com/bachehshei
✍می گفت شب قبل از شهادتش تو مقر نشسته بودیم. صحبت از شهادت بود . یهو حاج عبدالله گفت :" من شهید شدم ، منو با همین لباس نظامی ام خاکم کنید. " بچه ها زدن زیر خنده و شروع کردن به تیکه انداختن .حالا تو شهید شو .. !شهیدم بشی تهران بفرستنت باید کفن بشی . سعی میکنیم لباس نظامی ات رو بزاریم تو قبر .. ! تو خط مقدم بودیم که خبر شهادت حاج عبدالله رو شنیدیم . محاصره شده بودن ، امکان برگشتشون هم نبود . شهید شد و پیکرش هم موند دست تکفیری ها . سر از تنش جدا کرده بودن و عکس هاش رو هم گذاشته بودن تو اینترنت . بحث تبادل اجساد رو مطرح کرده بودیم که تکفیری ها گفته بودن خاکش کردیم . چون پیکر سر نداره دیگه قابل شناسایی نیست ... حاج عبدالله به آرزوش رسید ... ❤️شهید حاج عبدالله اسکندری http://eitaa.com/bachehshei
⭕️ این تصویر که میبینید خوشحالی هواداران یک تیم استانی فوتبال از صعود تیمشون به لیگه پ.ن: شادی حق همه مردم عزیز کشورمونه، ولی جالب اینجاست که استاندار همین استان هفته پیش بابت همزمانی کرونا و محرم نگران شده بود .. http://eitaa.com/bachehshei
📸حضور رهبر معظم انقلاب و حاج قاسم سلیمانی سال ۱۳۸۴ در گلزار شهدای کرمان ✍سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی : ما افتخار می کنیم " عبدالمهدی مغفوری" که امروز مزارش امامزاده شهرمان است، مالِ ماست. کسی که در هیچ شبی نافله شب او قطع نمی شد. اگر در اتوبوس بود در وسط راه پیاده می شد نافله شبش را بجا می آورد و با اتوبوس و یا خودروی بعدی خودش را می رساند.ما افتخار می کنیم به مغفوری که در حفظ بیت المال وقتی همسرش می خواست وضع حمل کند برای رساندن خود به بیمارستان از موتور سیکلت سپاه استفاده نکرد. 📚کتابِ برادر قاسم ، ص۱۳۴ http://eitaa.com/bachehshei