eitaa logo
به یاد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
1.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
49 فایل
یادت سردار عزیز همیشه در قلبمان میماند وخونت هرلحظه میجوشد و همه را انقلابی میکند🌾🌾 در کنار اولیاءاللّه ماراشفاعت کن❤❤ شهادتت مبارک #پدرجان کپی از مطالب کانال به هر شکل آزاد است
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫🕊 ای شهـید من ... در تـو نمےبینم و تمــام هویتـــ تو ... خلاصہ شده در ؛ همیــن بے ادعــــایے ... مـــرا دریابـــ .. اے مَــرد 💔 🔷جمعه های دلتنگی ۱:۲۰ ❤️ ◾️چهلمین هفته شهادت حاج قاسم... https://eitaa.com/sardaredeLhaman
◾️◾️ 🔷خبر‌شهادتت را بعد از نماز صبح روزجمعه شنیدیم و آسمان برسرمان آوار شد... 🔷چهلمین هفته شهادتتان هم با چهلمین روز شهادت امام حسین یکی شد و چه یکی شدن های زیبایی... 🔷از نبودنت فقط به ما سختی رسید... 🔷شما که بودی سردار؟! انگار زمین با بودنت آرام بود که بانبودنت ناآرام شده...😭 شما که بودی که با رفتنت نظم دنیا به هم ریخت؟! 🔷 حال و روزمان هیچ خوب نیست سردارشهید 🔷در جوار سیدالشهدا و دوستان شهیدت ماراهم دعا کن...😭💚 💔 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌼دلنوشته به تو از دور سلام... در اوجی که صورت‌های پوشیده از ماسک‌های سیاه با تیغ شمشیرهای برنده‌ی آغشته به خون هزاران هزار مظلوم بی گناه تا ۱۰۰ کیلومتری کربلا رسیده بودند، سر از پا نشناختی! پای دفاع از حریم پسر فاطمه در میان بود.. حتی هتک حرمت به ساحت مقدس ایشان در ذهنتان نمیگنجید چه برسد به ویرانی حرمش.. و ریختن خون محبانش... سراپا تیغ و شمشیر شدی ، هیاهویی شدی از نبرد عملیات آزادسازی کربلا بود پای حسین (ع) و عباسش در میان بود.. یا حسین گفتی و با اذن از عباس‌بن‌علی ، علمش را بدست گرفتی.. شدی علمدار بین‌الحرمین... حتی یک کیلومتر نزدیک‌تر نتوانستند شوند. سال‌ها گذشت... زائرین ارباب با پای برهنه به مقصد عشق پای می‌نهادند و حتی خاری به پایشان نمیرفت.. امسال در کنار ارباب نشسته‌ای و به زائرین اربعین غریبانه‌ی اباعبدالله با ماسک های سپید نگاه میکنی! به حال بی حالیه این روزهایمان دعا کن بابا دیگر علمدار نداریم💔 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
✍سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: من از بی‌جاقراری و رسوای ماندگی، سر به بیابان‌ها گذارده‌ام؛ من به‌امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می‌روم. کریم، حبیب، به کَرَمت دل بسته‌ام، تو خود می‌دانی دوستت دارم. خوب می‌دانی جز تو را نمی‌خواهم. مرا به خودت متصل کن. 📚بخشی از وصیت نامه سپهبد قاسم سلیمانی https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🔴‏جریان مذهبی سربلند است. دستور رهبرش را بر سر می‌‌گذارد. حرم‌ نمی‌رود. پیاده‌روی اربعین نمی‌رود. نمازجمعه تعطیل است. از آن طرف کافه ها باز. راه شمال و دریا و سفر باز. تجمع برای شجریان بدون محدودیت. خدا رحمت کند استاد داستافیوسکی را! فرموده بود دین نباشد همه چیز مباح می‌شود... جلیل محبی https://eitaa.com/sardaredeLhaman
✍️شهید حاج قاسم سلیمانی اغلب ما از یک حس مشترکی برخورداریم و آن،حس مغمومیت است. وقتی انسان چیزی را از دست می دهد، یا برای چیز ارزشمندی تلاش می کند اما قدرت وصول به آن را ندارد، احساس مغمومیت می کند. این مغمومیت نشاط آور است، پیروزی آور است، معنویت آور است... به من خیلی مراجعه می کنند. هرکسی دستش به من می رسد این را میگوید: دعا کن شهید بشوم... من به آنها می گویم دعا کنید خداوند این حال را در شما حفظ کند. وای به روزی که انسان این حالت غم را، این حالت باختن را، این حس جاماندگی را در اثر دنیا از دست بدهد! او خاسر است... 📚کتاب ذوالفقار ص۱۴۶ https://eitaa.com/sardaredeLhaman
😭کاروان اربعین امسال از ره مانده است! ❤️حاج قاسم، نائبم شو در زیارت های خود... https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌱 مدافعان حرم فصل بیست و هشتم قسمت هفتم هنوز چند قدمي نرفته بوديم كه جواد محمدي با موتور جلو آمد و مرا صدا كرد. خيلي جدي گفت : سوارشو، بايد از يك طرف ديگر، خط شكن محور باشي. بايد حرفش را قبول ميكردم. من هم خوشحال، سوار موتور جواد شدم. ده دقيقه اي رفتيم تا به يك تپه رسيديم. به من گفت: پياده شو. زود باش. بعد جواد داد زد: سيديحيي بيا. سيد يحيي سريع خودش را رساند و سوار موتور شد. من به جواد گفتم: اينجا كجاست، خط كجاست؟ نيروها كجايند؟ جواد هم گفت: اين آرپيجي را بگير، برو بالاي تپه. بچه ها تو را توجيه ميكنند. رفتم بالاي تپه و جواد با موتور برگشت! اين منطقه خيلي آرام بود. تعجب كردم! از چند نفري كه در سنگر حضور داشتم پرسيدم: چه كار كنيم. خط دشمن كجاست؟ يكي از آنها گفت: بگير بشين. اينجا خط پدافندي است. بايد فقط مراقب حركات دشمن باشيم. ... 🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌱 مدافعان حرم فصل بیست و هشتم قسمت هشتم - آخر تازه فهميدم كه جواد محمدي چه كرده! روز بعد كه عمليات تمام شد، وقتي جواد محمدي را ديدم، باعصبانيت گفتم: خدا بگم چيكارت بكنه، برا چي من رو بردي پشت خط؟! او هم لبخندي زد و گفت: تو فعلا نبايد شهيد شوي. بايد براي مردم بگويي كه آن طرف چه خبر است. مردم معاد رو فراموش کرده اند. براي همين جايي تو را بردم كه از خط دور باشي. اما رفقاي ما آن شب به خط دشمن زدند. سجاد مرادي و سيديحيي براتي كه سر ستون قرار گرفتند، اولين شهدا بودند، مدتي بعد مرتضي زارع، بعد شاهسنايي و عبدالمهدي کاظمي و... در طي مدت کوتاهي تمام رفقاي ما كه با هم بوديم، همگي پركشيدند و رفتند. درست همان طور كه قبلا ديده بودم. جواد محمدي هم بعدها به آنها ملحق شد. بچه هاي اصفهان را به ايران منتقل كردند. من هم با دست خالي از ميان مدافعان حرم به ايران برگشتم. با حسرتي كه هنوز اعماق وجودم را آزار ميداد. ... 🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي https://eitaa.com/sardaredeLhaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
" 🔴اولین اربعین بدون شما هم گذشت. حاج قاسم... به قول سید حسن نصرلله ما شکست نمیخوریم. اگر پیروز شدیم، پیروزیم. اگر شهید هم شویم، پیروزیم. حاجی ما در یاری امام عصر ارواحنا فدا چیزی کم نخواهیم گذاشت. ان شاءالله که در رجعت با شما باشیم. https://eitaa.com/sardaredeLhaman
✍سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی خطاب به مردم عزیز ایران: فشار دشمنان، شما را دچار تفرقه نکند 📚بخشی از وصیت‌نامه شهید سلیمانی https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌹ماجرای جالب خادمی حاج قاسم برای حرم امام رضا(ع) از زبان آیت الله رئیسی ✍"گاهی حاج قاسم، آقای نصرالله و افراد دیگر به مشهد می‌آمدند، منتهی آمدنشان چندان آشکار نبود، من و چند نفر دیگر می‌دانستیم که ایشان آمده‌اند. گاهی آشکار می‌آمد که به خاطر ارادت مردم نمی‌توانست در حرم زیارت کند. در برخی مواقع هم از قسمت مخصوص مشرف می‎شد که بتواند راحت‌تر زیارت کند. البته دوست داشت علنی و بین مردم به زیارت برود. به ما هم می‌گفت من می‌روم پایین زیارت کنم. وقتی می‌رفت مردم دورش جمع می‌شدند و می‌گفت نتوانستم درست زیارت کنم. باید دوباره به اینجا بیایم و زیارت کنم. یک بار که ایشان به بارگاه حضرت رضا مشرف شد همزمان با غبارروبی بود. چون همیشه در منطقه بود جوری برنامه را تنظیم کردیم که ایشان بتواند در غبارروبی شرکت کند. غبارروبی مراسم بسیار با معنویتی است. همه دلشان می‌خواهد در آن شرکت کنند. قبل از تولیت بنده و در طول سال‎های بعد از انقلاب اسلامی همیشه این‌طور بوده که فقط علما می‌توانستند داخل ضریح مطهر حضور پیدا کنند. روزی که ایشان آمده بود بعد از اینکه مراسم غبارروبی تمام شد، حال ارتباط با حضرت رضا پیدا کرد و اشک می‌ریخت. غبارروبی که تمام شد به ذهنم آمد ما و آقایانی که از علما هستند و افراد دیگر همگی خادمان امام رضا هستیم. ما به زائرین حضرت و دستگاه و بارگاه علی بن موسی‌الرضا خدمت می‌کنیم، اما آقایی که اینجا ایستاده است و برای امام رضا اشک می‌ریزد به حرم اهل‌بیت خدمت کرده است، نه فقط در مشهد بلکه در منطقه. ایشان به حرم حضرت زینب و اعتاب مقدسه خدمت کرده است. ایشان خادم واقعی حضرت رضااست. در آن زمان به ذهنم رسید برای اولین بار این رسم را که همیشه علما داخل ضریح می‌آیند با حجت و فلسفه نقض کنم. به دوستان گفتم به حاج ق‌اسم بگویید داخل ضریح مطهر بیاید، حال معنوی عجیبی داشت. از جاهایی که ایشان از حضرت رضا طلب و آرزوی شهادت کرد همان جا بود، چون خیلی از یاران و نیروهای تحت امرش رفته بودند. ما فضاهایی را که او با آنها مواجه بود ندیده بودیم. شاید بهترین حاجتی که می‌خواست از حضرت رضا بگیرد همین بود. به ما و سایر دوستان هم همین را می‌گفت. https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌸🍃 کاش می شد حال خوب را ، لبخند زیبا را،❤️ بعضی داشتن ها را ، خشک کرد..‌. لای کتاب گذاشت و نگهشان داشت... https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌱 مدافعان وطن فصل بیست و نهم قسمت اول مدتي از ماجراي بيمارستان گذشت. پس از شهادت دوستان مدافع حرم، حال و روز من خيلي خراب بود. من تا نزديكي شهادت رفتم، اما خودم ميدانستم كه چرا شهادت را از دست دادم! به من گفته بودند كه هر نگاه حرام، حداقل شش ماه شهادت آنان كه عاشق شهادت هستند را عقب مياندازد. روزي كه عازم سوريه بوديم، پرواز ما با پرواز آنتاليا همزمان بود! چند دختر جوان با لباسهايي بسيار زننده در مقابل من قرار گرفتند و ناخواسته نگاه من به آنها افتاد. بلند شدم و جاي خودم را تغيير دادم. هرچه ميخواستم حواس خودم را پرت كنم انگار نميشد. اما ديگر دوستان من، در جايي قرار گرفتند كه هيچ نامحرمي در كنارشان نباشد. اين دختران دوباره در مقابلم قرار گرفتند. نميدانم، شايد فكر كرده بودند من هم مسافر آنتاليا هستم. هرچه بود، گويي ايمان من آزمايش شد. گويي شيطان و يارانش آمده بودند تا به من ثابت كنند هنوز آماده نيستي. با اينكه در مقابل عشوه هاي آنان هيچ حرف و هيچ عكس العملي انجام ندادم، اما متأسفانه نمره قبولي از اين آزمون نگرفتم. در ميان دوستاني كه با هم در سوريه بوديم، چند نفر را ميشناختم كه آنها را جزو شهدا ديدم. ميدانستم آنها نيز شهيد خواهند شد... ... 🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌱 مدافعان وطن فصل بیست و نهم قسمت دوم - آخر يكي از آنها علي خادم بود. علي پسر ساده و دوست داشتني سپاه بود. آرام بود و بااخلاص. در فرودگاه جايي نشست كه هيچ كسي در مقابلش نباشد. تا يك وقت آلوده به نگاه حرام نشود. در جريان شهادت رفقاي ما، علي هم مجروح شد، اما همراه با ما به ايران برگشت. من با خودم فكر ميكردم كه علي به زودي شهيد خواهد شد، اما چگونه و كجا؟! يكي ديگر از رفقاي ما كه او را در جمع شهدا ديده بودم، اسماعيل كرمي بود. او در ايران بود و حتي در جمع مدافعان حرم حضور نداشت. اما من او را در جمع شهدايي كه بدون حساب و كتاب راهي بهشت ميشدند مشاهده كردم! من و اسماعيل، خيلي با هم دوست بوديم. يكي از روزهاي سال 1397 به ديدنم آمد. ساعتي با هم صحبت كرديم. او خداحافظي كرد و گفت: قرار است براي مأموريت به مناطق مرزي اعزام شود. رفقاي ما عازم سيستان و بلوچستان شدند. مسائل امنيتي در آن منطقه به گونه اي است كه دوستان پاسدار، براي مأموريت به آنجا اعزام ميشدند. فرداي آن روز سراغ علي خادم را گرفتم. گفتند سيستان است. يكباره با خودم گفتم: نكند باب شهادت از آنجا براي او باز شود!؟ سريع با فرماندهي مكاتبه كردم و با اصرار، تقاضاي حضور در مرزهاي شرقي را داشتم. اما مجوز حضورم صادر نشد. مدتي گذشت. با رفقا در ارتباط بودم، اما نتوانستم آنها را همراهي کنم. در يکي از روزهاي بهمن 97 خبري پخش شد. خبر خيلي كوتاه بود. اما شوك بزرگي به من و تمام رفقا وارد كرد. يك انتحاري وهابي، خودش را به اتوبوس سپاه ميزند و دهها رزمنده را كه مأموريتشان به پايان رسيده بود به شهادت ميرساند... سراغ رفقا را گرفتم. روز بعد ليست شهدا ارسال شد. علي خادم و اسماعيل كرمي هر دو در ميان شهدا بودند.... ... 🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي https://eitaa.com/sardaredeLhaman
✍روایت سردار حاج قاسم سلیمانی از همرزمان شهیدش : آتش دشمن به قدری شدید بود که کسی جرئت بیرون آمدن از کانال را نداشت . دیدم یک نفر با سر باندپیچی شده روی دژ راه می رود و نیروهایش را هدایت می کند. تعدادی نیروی دیگر هم دادم دستش که برود سمت کانال ماهی . گفت " چشم " و راه افتاد ، با آن حجم آتش گمان نمی کردم حتی به کانال ماهی برسد اما چند ساعت بعد پشت بی سیم گفت از کانال عبور کرده . با این کار شجاعانه، فرمانده سپاه خودش آمد روی خط بی سیم و حاج مهدی را تشویق کرد . 📚روایت شهیدسلیمانی شهید حاج مهدی طیاری https://eitaa.com/sardaredeLhaman
‍ 🌼★🌼★ آنقدر دارم بنویسم که نگو..تو کجایی پدرم ..⁉️ آنقدر حسرت دیدار تو دارم که نگو .. بس که تنگ💔 تو ام، از سر شب🌙 تا حالا آنقدر بوسه به تــ✨ـــو دادم 🍁که نگو 🌙 🍃🌹🍃🌹 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
📸حاج قاسم و پدر عزیزشان 🔹هردو قطعا ساکن بهشت ✍شهید سلیمانی: من شهادت میدهم پدرم در طول عمر یک گندم حرام وارد زندگی اش نکرد. حاج قاسم سلیمانی با لقمه حلال مرحوم پدرش سردار دلها شد. از این پدر، پسر چنین باید. https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🔰 رزمندگان سپاه قدس، رزمندگان بدون مرزند 👈🏻 اینها برای کشور ما امنیت آوردند ✍رهبر انقلاب : ما در صورتی اندازه و قیمت این حوادث را میفهمیم که به حاج قاسم سلیمانی و به ابومهدی شهید عزیز، به چشم یک فرد نگاه نکنیم. به آنها به چشم یک مکتب نگاه کنیم. سردار شهید عزیز ما را به چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه درس آموز، با این چشم نگاه کنیم، آن وقت اهمیت این قضیه روشن خواهد شد. قدر و قیمت این قضیه روشن خواهد شد سپاه قدس را به عنوان یک مجموعه و سازمان اداری صرفاً نبینیم، بلکه به عنوان یک نهاد انسانی و دارای انگیزه های بزرگ و روشن انسانی مشاهده کنیم. اگر این جور شد آن وقت این اجتماع مردم، این تجلیل و تعظیم مردم و تکریم مردم معنای دیگری پیدا میکند. سپاه قدس یک نیرویی است که با سعه صدر به همه جا و همه کس نگاه میکند. رزمندگان بدون مرزند؛ رزمندگان بدون مرز، رزمندگانی که هر جا نیاز باشد آنها در آنجا حضور پیدا میکنند، کرامت مستضعفان را حفظ میکنند. خود را بلاگردان مقدسات و حریم های مقدس می کنند. سپاه قدس را با این چشم نگاه بکنیم، آن وقت همین ها، همین کسانی که با جان خودشان، با همه توان خودشان به کمک ملتهای دیگر و ضعفای اطراف منطقه که در دسترس آنهاست میروند، همینها سایه جنگ و ترور و تخریب را از کشور خودمان هم دور می کنند و دفع میکنند. میهن عزیز ما یک بخش مهمی از امنیتش محصول کار همین جوانان مومنی است که در زیر فرماندهی سردار شهید عزیزمان سالها کار کردند تلاش کردند اینها امنیت آورند. برای کشور هم اینها امنیت می آوردند. ۹۸/۱۰/۲۷ https://eitaa.com/sardaredeLhaman
💚 عذابَست این جهان بی تـــو ...💔 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌼پیگیری حاج قاسم برای تفحص شهدای خان طومان ✍مسئول ایثارگران سپاه: حاج قاسم سلیمانی یک ساعت قبل شهادتش پیگیر تفحص شهدای خان طومان بود. حاج قاسم می‎گفت روی رفتن به مازندران ندارم. شهید سلیمانی: اگر حماسه آفرینی رزمندگان لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا در خان طومان نبود ما محتمل خسارت های بسیار زیادی می‌شدیم https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌱 توفیق شهادت فصل سی ام قسمت اول وقتي با آن شهيد صحبت ميكردم، توصيفات جالبي از آن سوي هستي داشت. او اشاره ميكرد كه بسياري از مشكلات شما با توكل به خدا و درخواست از شهدا برطرف ميگردد. مقام شهادت آنقدر در پيشگاه خداوند با عظمت است كه تا وارد برزخ نشويد متوجه نميشويد. در اين مدت عمر، با اخلاص بندگي كنيد و به بندگان خداوند خدمت كنيد و دعا كنيد مرگ شما هم شهادت باشد. بعد گفت: «اينجا بهشتيان همچون پروانه به گرد شمع وجودي اهلبيت حلقه ميزنند و از وجود نوراني آنها استفاده ميكنند.» من از نعمتهاي بهشت که براي براي شهداست سؤال كردم. از قصرها و حوريه ها و...گفت: «تمام نعمتها زيباست، اما اگر لذت حضور در جمع اهل بيت را درك كني، لحظه اي حاضر به ترك محضر آنها نخواهي بود. من ديده ام كه برخي از شهدا، تاكنون سراغ حوريه هاي بهشتي نرفته اند، از بس كه مجذوب جمال نوراني محمد و آل محمد شده اند.» صحبتهاي من با ايشان تمام شد. اما اين نکته که زيبايي جمال نوراني اهل بيت حتي با حوريه ها قابل مقايسه نيست را در ماجراي عجيبي درک کردم. ... 🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌱 توفیق شهادت فصل سی ام قسمت دوم در دوران نوجواني و زماني که در بسيج مسجد فعال بودم، شبها در قبرستان محل، که پشت مسجد قرار داشت، رفت و آمد داشتيم. ما طبق عادت نوجواني، برخي شبها به داخل قبرهاي خالي ميرفتيم و رفقا را ميترسانديم! اما يکشب ماجراي عجيبي پيش آمد. من داخل يک قبر رفتم، يکباره متوجه شدم ديواره قبر کناري فروريخته و سنگ لحدهاي قبر پيداست! من در تاريکي، از حفره ايجاد شده به درون آن قبر نگاه کردم. اسکلت يک انسان پيدا بود! از نشانه هاي روي قبر فهميدم که آنجا قبر يک خانم است. همان لحظه يکي از دوستانم رسيد و وارد قبر شد. او ميخواست اسکلتهاي مرده را بردارد! هرچه با او صحبت کردم که اين کار را نکن، قبول نکرد. من از آنجا رفتم. لحظاتي بعد صداي جيغ اين دوستم را شنيدم! نفهميدم چه ديده بود که از ترس اينگونه فرياد زد! من او را بيرون آوردم و بلافاصله وارد قبر شدم، به هر طريقي بود، قسمت سوراخ قبر را پوشاندم و با گذاشتن چند خشت و ريختن خاک، قبر آن مرحومه را کامل درست کردم. در آن سوي هستي و درست زماني که اين ماجرا را به من نشان دادند، گفته شد: آن قبري که پوشاندي، مربوط به يک زن مؤمن و باتقوا بود. به خاطر اين عمل و دعاي آن زن، چندين حوريه بهشتي در بهشت منتظر شما هستند. همان لحظه وجود نوراني اهل بيت در مقابل من قرار گرفتند و من مدهوش ديدار اين چهره هاي نوراني شدم. از طرفي چهره ي زيباي آن حوريه ها را نيز به من نشان دادند. اما زيبايي جمال نوراني اهل بيت کجا و چهره ي حوريه هاي بهشتي؟! من در آنجا هيچ چيزي به زيبايي جمال اهل بيت نديدم... ... 🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي https://eitaa.com/sardaredeLhaman
حاج قاسم عزیزم چشم شما روشن سربازان خانطومانی ات از سفر باز گشتند 🎨 تصویرسازی زیبا از شهدای خانطومان در جوار سردار دلها https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🔻وعده صادق حاج قاسم باز هم محقق شد/خوش‌آمدی فرمانده! ✍شهید حاج قاسم سلیمانی در دیدارش با خانواده شهدا وعده داد که پیکر‌های آن‌ها بازخواهد گشت، این جمله سردار وعده صادقی بود که امروز در روز‌هایی که حاج قاسم نیست باز هم به وقوع پیوست، همسر شهید کمالی از شهدای خان‌طومان گفت در دیداری که با حاج قاسم داشتیم به او گفتم: «ببخشید سردار می‌تونم یک سوال بپرسم؟ گفت: بله. پرسیدم: از شهدای خانطومان خبری نیست، پیکر همسرم و چند شهید دیگر هنوز برنگشته، و با حالت مستأصل گفتم: بالاخره برمی گردن؟! حاجی دوباره چند لحظه سکوت کرد و بعد سه مرتبه گفت: میان، میان، میان. https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌼خاطره استاد قرائتی از اولین آشنایی با سردار سلیمانی ✍همه رئیس جمهورها با هم بمیرند یک چنین تشییع جنازه‌ای می‌شود؟ یک چنین تشییع جنازه‌ای نمی‌شود. عزت دست خداست. این تشییع جنازه چه چیزی درونش بود؟ پول بود، زور بود. من خودم سلیمانی را نمی‌شناختم. سالها کار کرد و به احدی نگفت. ایشان بالاترین درجه را داشت، خواص او را نمی‌شناختند. من یک وقت دفتر آقا رفتم، کاری داشتم با آقای حجازی، آقای سردار سلیمانی را هم نمی‌شناختم، آنجا نشسته بود. به آقای حجازی گفتم: یک حرف خصوصی دارم، ایشان کیست که اینجا نشسته است؟ گفت: نمی‌شناسی؟ گفتم: نه، گفت: سردار سلیمانی است. گفتم: عه، اسمش را شنیده‌ام. چند سال پیش چند نفر سردار سلیمانی را می‌شناختند؟ سه سال پیش چند نفر حججی را می‌شناختند؟ خدا خواسته باشد درست کند، یک شبه همه چیز عوض می‌شود. یک شبه بنی صدر سقوط می‌کند و یک شبه بهشتی بالا می‌رود. از دوازده بهمن تا ۲۲ بهمن این ده روز چه حوادثی رخ داد. ‌هیچ مرجع تقلیدی به اندازه امام خمینی عکسش چاپ نشد. شاه گفت: امام خمینی نه، خدا گفت: آره. زلیخا همه درها را بست که هیچکس نفهمد همه فهمیدند. با خدا ور نروید.اگر خودت را پاک کنی خدا می‌نویسد و خودت را بنویسی خدا پاک می‌کند.خیلی مهم است. 💥قرآن می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ‏ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» رمز محبوب شدن ایمان و عمل صالح است. پس هرکس ایمانش بیشتر و عمل صالحش بیشتر محبوبیتش بیشتر است. این تشییع جنازه می‌گویند: هرچه وُّدش پررنگ باشد، معلوم می شود «آمنوا و عملوا الصالحات» ‌اش پررنگ بوده است. https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🔴ماسکی مخصوص آسیب ندیدن محاسن اُتو کشیده توسط روحانی رونمایی شد! اگر میزان توجه و دقت روحانی برای استفاده از ماسکی که محاسن همایونی را دچار آسیب نکند برای رفع مشکلات معیشتی فعلی بود اوضاع اقتصادی مردم در حال حاضر اینگونه نبود، اما چه کنیم که حفظ محاسن مبارک همایونی برای توجه به خواست مردم ارجح است! [تصویر برای جلسه امروز ستاد هماهنگی اقتصادی دولت] *سلمانه* https://eitaa.com/sardaredeLhaman
| هشت پیکر می‌رود سوی بهشت ‌ ◽️هشت پیکر از شهدای مدافع حرم، تفحص‌شده در خان‌طومان، به‌میهن بازگشتند ‌ ▫️ایده و گرافیک: محمد تقی‌پور ▫️شعار: پویا سرابی 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم https://eitaa.com/sardaredeLhaman