🔵 رزمایش
🔺 کانون بسیج فرهنگیان زواره
☑️ انعکاس رزمایش طرح شهید عباسپور (صرفه جوئی در مصرف برق) در فضای مجازی توسط کانون بسیج فرهنگیان زواره
افسران سپاه پیشرفت کشور
------------------------
دریافت نظرات و ارتباط با ادمین:
🆔️@Aps110
____
لینک کانال جهت عضویت:
https://eitaa.com/afsaran_sepah_pishraft_keshvar
برگزاری مراسم زیارت عاشورا در فراخوان دسته رزمی پایگاه شهدای سرآسیاب
۱۴۰۰/۴/۲۳
#پایگاه_بسیج_شهدای_سرآسیاب
#حوزه_مقاومت_بسیج_شهید_صدوقی
#ناحیه_مقاومت_بسیج_اردستان
مراسم شبی با شهدا (خاطره از شهدا) توسط جانباز گرانقدر حاج رضا هادی طحان در پایگاه شهدای سرآسیاب
۱۴۰۰/۴/۲۳
#پایگاه_بسیج_شهدای_سرآسیاب
#حوزه_مقاومت_بسیج_شهید_صدوقی
#ناحیه_مقاومت_بسیج_اردستان
حلقه صالحین با موضوع سیاست منطقه و جهان ، هفته عفاف و حجاب و علت نام گذاری این هفته ، با سخنرانی جناب سرگرد شواخی فرماندهی حوزه بسیج شهید صدوقی زواره
۱۴۰۰/۳/۲۳
#پایگاه_بسیج_شهدای_سرآسیاب
#حوزه_مقاومت_بسیج_شهید_صدوقی
#ناحیه_مقاومت_بسیج_اردستان
🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴
#حکایت سر شکستن استاد
روزی بهلول در حالی که داشت از کوچه ای می گذشت شنید که استادی به شاگردانش می گوید :
من امام صادق (ع) را قبول دارم اما در سه مورد با او کاملا مخالفم !
یک اینکه می گوید :
خداوند دیده نمی شود
پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد
دوم می گوید :
خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند
در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد
سوم هم می گوید :
انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد
در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد.
بهلول تا این سخنان را از استاد شنید فورا کلوخ بزرگی به دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد
اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد و آنرا شکافت !
استاد و شاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند
خلیفه گفت : ماجرا چیست؟
استاد گفت : داشتم به دانش آموزان درس می دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد و آنرا شکست !
بهلول پرسید : آیا تو درد را می بینی؟
گفت : نه
بهلول گفت : پس دردی وجود ندارد
ثانیا مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیری ندارد
ثالثا : مگر نمی گویی انسانها از خود اختیار ندارند ؟
پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم
استاد دلایل بهلول دیوانه را شنید و خجل شد و از جای برخاست و رفت .
🌷روزی مرحوم کاشی مشغول وضوگرفتن بودند..
که شخصی باعجله آمد، وضو گرفت و به داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد...
💫با توجه با این که مرحوم کاشی خیلی بادقت وضو می گرفت و همه آداب و ادعیه ی وضو را بجا می آورد؛ قبل از اينكه وضوی آخوند تمام شود، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود...!
به هنگام خروج، با مرحوم کاشی رو به رو شد.
ایشان پرسیدند:
چه کار می کردی؟ ....
گفت: هیچ.
🍃فرمود: تو هیچ کار نمی کردی!؟
گفت: نه! (می دانست که اگر بگوید نماز می خواندم، کار بیخ پیدا می کند)!
آقا فرمود: مگر تو نماز نمی خواندی!؟
گفت: نه!
آقا فرمود: من خودم دیدم داشتی نماز می خواندی...!
🌀گفت: نه آقا اشتباه دیدید!
سؤال کردند: پس چه کار می کردی؟
گفت: فقط آمده بودم به خدا بگویم من یاغی نیستم، همین!
💯این جمله در مرحوم کاشی (رحمة الله عليه) خیلی تأثیر گذاشت...
تا مدت ها هر وقت از احوال مرحوم کاشی می پرسیدند، ایشان با حال خاص می فرمود:
من یاغی نیستم
💠خدایا ما خودمون هم می دونیم که عبادتی در شان خدایی تو نکردیم... نماز و روزه مان اصلاً جایی دستش بند نیست!...
فقط اومدیم بگیم که:
خدایا ما یاغی نیستیم....
بنده ایم....
اگه اشتباهی کردیم مال جهلمون بوده.....
لطفا همین جمله را از ما قبول کن.
🔮🔗🎗
دیدم سرسجاده نشسته و داره گریه میکنه 😭
بهش گفتم دیدی نمیتونی از حلما دل بکنی.
گفت:بهخدادلکندم....
دارمبه خدا میگم من از حلما و مامانش دل کندم
نکنه یه دفعه از این قافله جا بمونم!
#همسرشهید
#شهیدمحمداینانلو
#شهیـدانهـ
☆∞🦋∞☆
و شڪر بیپایان خدایے را ڪه
محبتـــــ شهدا و امامِ شهدا را در دلم انداختـــــ
و به بنده توفیق داد تا در بسیج خادم باشم.
خدایا..!
از تو ممنونم بےاندازه ڪه در دݪِ ما
محبتـــــ سیدعلیخامنهاے را انداختے تا بیاموزد
درس ایستادگے را، درس اینڪه یزیدهاے دوران را
بشناسیم و جلوے آنها سر خم نڪنیم..:)
#شهید_مصطفےصدرزاده🌿