•°🌱
#سلام_منجی_دلهای_ما ...مهدی جان!
دردهایی هست
کھ دارویش آمدن شماست ؛
جوابمان کردند نمیآیی ؟!
[یاصاحبالعصرِوالزَّمان]
+برگردانتظارِاهالیِآسمان :)
اَلسَلامُـــ عَلیڪَ یا صاحبــَ الزَمان یا ابا صالح الْمَهدے✋
#اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
#یـاد.شـہـدا.بـا.صـلـواتـ
این انقلاب، آن قدر تلاطم و سختی
دارد که یک روزی شهدا آرزو می کنند
زنده شوند و برای دفاع از این انقلاب
دوباره شهید شوند...
گویی این روزها را می دید... 🥲
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی 🕊🌱
#اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَرج
#یـاد.شـہـدا.بـا.صـلـواتـ
#شهدایحسینی ♥
●دوسال پیش شب پنجم محرم بود حسین گفت میای بریم هیات ؟ دعوتم کردن باید برم بخونم...گفتم بریم
با خودم فک کردم شاید یه هیات بزرگ و معروفیه که یه شب محرم رو وقت میذاره و میره اونجا ..وقتی رسیدیم جلوی هیات به ما گفتن هنوز شروع نشده..حسین گفت مشکلی نداره ما منتظر میمونیم تا شروع شه ...نیم ساعتی تو ماشین نشستیم و حسین شعرهاشو ورق میزد و تمرین میکرد ...
●وقتی داخل هیات شدیم جا خوردم ، دیدم کلا سه چهار نفر نشستن و یک نفر مشغول قران خوندنه ...بعد از قرائت قران حسین رفت و شروع کرد به خوندن زیارت عاشورا و روضه ...چشم هاشو بسته بود و میخوند به جمعیت و ... هم هیچ کاری نداشت..برگشتنی گفتم حاج حسین شما میدونستی اینجا انقد خلوته ؟گفت بله من هرسال قول دادم یه شب بیام اینجا روضه بخونم ..گاهی تو این مجالس خلوت که معروفم نیستن یه عنایاتی به آدم میشه که هیچ جا همچین چیزی پیدا نمیشه ..
#ذاکر_با_اخلاص🌷
#شهید_حسین_معز_غلامی
#اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
#یـاد.شـہـدا.بـا.صـلـواتـ
༄✨༄
برادرش میگفت بعد از شهادتش به محل کارش رفتم و روی کمدی که وسایل شخصی محمودرضا بود این جمله از حضرت آقا رو با فونت درشت تایپ کرده و چسبانده بود «در جمهوری اسلامی هرجا که قرار گرفتهاید، همان جا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است»🌱
#شهیدعزیز🌷
#محمودرضا_بیضائی🕊
خاطراتِ شهدا✨
#اَلْلّٰھُمَّعَجِّلْلِوَلِیَّڪَاݪفَࢪَج
#یـاد.شـہـدا.بـا.صـلـوات
شهید مدافع حرم شهید علی آقا عبداللهی
❤شهیدی که همیشه متوسل به حضرت زهرا(س) بود❤
برای اعزام به سوریه و دفاع از حرم نذر خانم فاطمه زهرا(س) کرد...
در ایام فاطمیه به شهادت رسید...
و بعد از ۸ سال در ایام فاطمیه تفحص و به میهن باز گشت
شهیدی که هر کس نذر تسبیح کرد دست خالی بر نگشت هر حاجت داری با چشمانش ارتباط بر قرار کن🌷💚
🌷هدیه به ارواح طیبه شهدا بخصوص این شهید عزیز ۱۴ذکر نورانی صلوات🕊
┄┅☫🇮🇷مدافع حرم 🇮🇷☫┅┄
#جهاد تبیین
#شهیدشناسی
#اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
#یـاد.شـہـدا.بـا.صـلـواتـ
🌱🌷🌱
#خاطرات_شهدا
#ماشه_دوربین
سردار جهادگر
#شهید_مرتضی_آوینی🌷
مسئول گروه تلویزیونی روایت فتح🌱
همیشه با وضو بود، میز کارش هم رو به قبله بود، موقع مونتاژ میرفت وضو میگرفت و میآمد.
یکبار به شوخی گفتم آقا مرتضی! وسواسی شدی؟
✨گفت: نه! کارکردن برای #شهدا یک حریمی دارد. راجع به جنگ بایستی درست وارد شد. ✨
#ماشه_دوربین را میخواهی بچکانی، قبلش یک سری مقدمات دارد.
#سنگر_سازان_بی_سنگر
#شهدای_جهادگر
#اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
#یـاد.شـہـدا.بـا.صـلـواتـ
#نماینده_من
صبح زود یکی از اقوام خیلی دورمان که رفت و آمدی با هم نداشتیم آمده بود برای تشییع مصطفی.برایم عجیب بود که چطور ما را پیدا کرده و سر از اینجا درآورده.برایمان تعریف کرد:که از حضرت عباس (ع)حاجتی داشتم قبل از شهادت پسرتان خواب حضرت عباس(ع)را دیدم.
در خواب حضرت به من گفتند:نماینده من در روز تاسوعا داره میاد پیشم.برید پیش اون.
وقتی بیدار شدم متوجه منظور حضرت عباس(ع)نشدم.
دوباره خواب دیدم،اینبار مادر مرحومم رو دیدم.گفت:چرا نرفتی پیش نماینده حضرت عباس(ع) و بعدش عکس مصطفی رو نشونم داد.
بعد از بیدار شدن با پرس و جو فهمیدم که از فامیلای خودمون هست این شهید.
بنقل از مادر شهید مدافع حرم #مصطفی_صدرزاده (سیدابراهیم)
#اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
#یـاد.شـہـدا.بـا.صـلـواتـ
#شهید_مدافع_حرم
#ابوالفضل_راه_چمنی
#اخلاص_شهید
به عنوان مثال یکی از بچه محل ها ی شهید که وضع مالی خوبی نداشت و زیاد معتقد نبود بدون این که بفهمه با هزینه خودش این جوون رو میفرسته کربلا و با رفتار خداپسندانه با این جوون دوست میشه و تاثیرات زیادی روش می گذاره و این بچه الان نماز شب خوان شده و هنوز نمیدونه که کی بردتش کربلا و پدر شهید فرمودند ابوالفضل با قرآن انس گرفته بود همیشه قرآن در دست داشت و مشغول خواندن قرآن بود .
پدر شهید فرمودند اگر میخواین مثل ابوالفضل من بشین باید به پدرو مادر احترام بگذارین. ابوالفضل به ما احترام میکرد . اگر میخواین مثل ابوالفضل بشین نماز شبتون ترک نشه ابوالفضل نماز شب خوان بود و ...
#اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
#یـاد.شـہـدا.بـا.صـلـواتـ
{💚🌱}
#خاطره
#حاج_قاسم
✍توی فرودگاه دور و بر حاجی شلوغ بود . با همه رو بوسی و احوالپرسی میکرد. نگران شدم!قبل اینکه برسیم پای هواپیما،همراه شدیم. توی اتوبوس هر دو از یک میله گرفتیم . دستش را فشار دادم و گفتم :«حاجی! مواظب باش، یه وقت خدایی نکرده یکی چاقویی داره، اتفاقی میافته برات...» گفت:«این مردم خیلی عزیز هستن» بعد با لحن شوخی گفت: «تو که از شهادت نمیترسیدی!»
قیافه حق به جانب گرفتم و گفتم : «حاجی من نگفتم از شهادت میترسم !» صد تا مثل من فدای شما بشه. شما الان امید بچه یتیم ها هستید .شما الان امید بچههای مظلوم عراق و ..هستید.» خندید و گفت: «نه، گاهی اوقات شهادت تاثیرش از موندن بیشتره.
#اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
#یـاد.شـہـدا.بـا.صـلـواتـ🌷
فرازیازوصیتـنامهشهـید👇🌹🍃
✍...آقا! خیلی دوست دارم برای نزدیک شدن فرج و ظهورت کاری کنم و باری از روی دوش شما بردارم نه اینکه ...
آقا! احساس می کنم چند وقتی است که سرگرم دنیا و از شما غافل شده ام و امیدوارم این حضورم در سوریه و خدمت در اینجا مرا به شما نزدیک کند تا جایی که وقتی به یاد من هستی لبخند رضایت بر لب داشته باشی نه اینکه ...
آقا! شما امامِ زمان من هستی، شما صاحب اختیار من هستی، شما صاحب اصلی دل من هستی پس عنایت کن و نگاهی از روی لطف و رحمت به این بیچاره کن، از همان نگاه هایی که دل را منقلب می کند.
#پاسـدارشهیـدرسولپورمـراد
#اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
#یـاد.شـہـدا.بـا.صـلـواتـ
#سلامامامزمانم
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهـِ
یا اباصالحَ المَهدۍ
یا خلیفةَالرَّحمن
و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدے و مَولاے
ْ الاَمان الاَمان
#یاایهاالعزیز⚡️
#السلام_علیک_یا_قائمآلمحمد🧡
#اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
#یـاد.شـہـدا.بـا.صـلـواتـ
🔹شهید محمدعلی بنیاسدی در دفاع مقدس ۱۲ روزه در برابر رژیم صهیونیستی ایستاد و جانش را در راه وطن تقدیم کرد. آنچه میخوانید روایت مادری است که از آخرین تماس فرزند شهیدش میگوید.
🔹 نمیدانستم آخرین بار است که محمدعلی تماس میگیرد.اگر میدانستم، گوشی را زمین نمیگذاشتم...
🔹با صدایی آرام، اما لرزان ادامه میدهد: به او گفتم مادر مواظب خودت باش... گفت: مادر من سرباز انقلابم.
مادر، اگر چیزی از تو بخواهم... اگر شهید شدم... برایم انجام میدهی؟
🔹نمیدانستم چه بگویم. انگار برق از سرم پرید. یکباره گریهام گرفت، نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. پسرم محمدعلی گفت: مادر، صبور باش. هنوز چیزی نشده. اما اگر اتفاقی افتاد، چند خواهش ازت دارم. ماه رمضانِ آخر، دو سه روز را به خاطر مأموریت نتوانستم روزه بگیرم؛ میشود برایم بگیرید؟ وقتی بچه بودم، چند نماز صبحام قضا شد؛ اگر توانستید برایم بخوانید؛ خواهش دیگری هم دارم؛ حقوق آخرم را به سپاه برگردانید که اگر در کاری کم گذاشتم، مدیون بیتالمال نمانم.
🔹بغضم ترکید. طاقت شنیدن نداشتم، حرفش را قطع کردم. حسین، پسر بزرگم را صدا زدم و گفتم: بیا ببین محمدعلی، برادرت، چه میگوید...
🔹بغض دلم را میفشرد و اشک امانم نمیداد، صدای علی هنوز در گوشم زنده است. نه فقط صدا، که ایمانش، شرمش، تقوایش و وصیتش که تا همیشه روی دلم مانده است: نمیخواهم مدیون بیتالمال بمانم.
#شهید_محمدعلی_بنی_اسدی
#یـاد.شـہـدا.بـا.صـلـواتـ