بعد از تو، دیگر نه فقط غروب های جمعه که تمام ساعات روزها دلگیرند... دلگیر و منتظر... روزهای فراق... #سردار_شهید #یک_نامه_تاریخی #گاندو #نیمه_شعبان #انتخابات #ماه_شعبان 💝 ❤️ 🧡 💛 💚 💙 💜 💖 ‌‌ ═‌‌‌‌♥️ حرف دل ♥️═ ‌ ═══‌‌‌‌♥️سردارقلبم♥️═══ ‌╲\╭┓ ╭❤️ @sardareghalbam ┗╯\╲ ═══❀❀❀❀❀❀═══

•°~🌤🌻 #السلام_ایها_الغریب #سلام_امام_زمانم #مهدی_جانم چہ‌شودفرصٺ‌ديداربہ‌ماهم‌بدهند فيض‌هم‌صحبٺےياربہ‌ماهم‌بدهند آنقَدربردرايـن‌خانہ‌گدامیمانيم لقب‌نوڪرِدربـاربہ‌ماهم‌بدهند..! #السلام‌علیڪ‌یا‌بقیة‌الله✨ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌ ‌

#السلام_ایها_غریب 💞#سلام_امام_زمانم💞 هزار بار هم که بهار🌸 بیاید کافی نیست! تویی...ربیع الأنام همان بهار🍃 که قرار است تیشه ای⛏ باشد برای شکستنِ انجماد دل هایی❤️، که سالهاست یخ❄️ زده اند! به گمانم حلول 👈تو، نزدیک است! #اللهم_عجل_لولیک_الفرج ❀͜͡⛅️🌻● ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌ 🌹 @sardareghalbam

🔴 پرچم گنبد مطهر امام حسین ۲ شب پیش مهمان مزار حاج قاسم شد. 🌹 @sardareghalbam

ـ ـ ـ ـ ـ ای ماه بی تکرار من...♥️🌙 ـ ـ ـ ـ ـ #سردار_قلبم 🌹 @sardareghalbam

#خاطرات_شهدا⟮.▹🌼◃.⟯ ‌ یهومیومدمیگفت: «چراشماهابیکارید⁉️» . میگفتیم: «حاجی! نمیبینےاسلحہ‌دستمونہ؟!یاماموریت‌هستیم‌ومشغولیم؟!»🤦🏻‍♂° . میگفت: «نہ‌..بیکارنباش! زبونت‌بہ‌ذکرخدابچرخہ‌پسر...🍃° همینطورکہ‌نشستےهرکارےکہ‌میکنے ذکرهم‌بگو..:)»📿° . وقتےهم‌کنارفرودگاه‌بغدادزدنش‌تۅ ماشینش‌کتاب‌دعاۅقرآنش‌بود ..💔 . #شهید_حاج‌_قاسم‌_سلیمانی🌱 🌹 @sardareghalbam

طرح | حب المهدی حب الله عشق به مهدی(عج)، عشق به خداست. 🔸پوستری با تصویر تازه منتشرشده از حاج قاسم سلیمانی به مناسبت نیمه شعبان. #ماه_شعبان #نیمه_شعبان 🌹 @sardareghalbam

🌹جمله و تصویر منتشر نشده از #حاج_قاسم_سلیمانی ❤️به‌مناسبت ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🌹 @sardareghalbam

ڪارم‌اینسٺ‌ڪه‌هر روزهمان‌اول‌صبـح یڪ سلامےطرفِ‌ڪرببلایٺ‌بڪنم دسٺ‌برسینہ‌وبا‌دیدهٔ‌پُـراشڪ‌خود طلبِ‌دیدن‌آن‌صحـن‌وسرایٺ‌بڪنم #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله #صبحم_بنام_شما 🥀 @sardareghalbam

🔴لحظه ی شهادت وقتی جنازه ی فرشاد مرعشی زاده پس از 38 روز از منطقه ی عملیاتی بستان توسط رزمندگان به پشت جبهه آورده شد، مادرش بر بالینش حاضر گردید و با دیدن صحنه ی اصابت 2 گلوله به گلوی فرزندش غصه ای جانکاه وجودش را فرا گرفت. روزها گذشت و او با قاب عکس فرشاد درد دل می کرد که چه طور تحمل آوردی 2 گلوله به گلوی تو زخم وارد کرد و شهید شدی. یکی از شب های ماه مبارک رمضان قبل از اذان صبح خواب دیدم فرشاد به خانه ی قدیمی مان در شوشتر آمد و با او روبوسی کردم و ذوق زده گفتم: مادرجان همه ی فامیل این جا هستند، صبر کن یا الله بگویم آن ها هم تو را ببینند. وقتی برگشتم او نبود. با نگرانی و حسرت چندبار دور خودم چرخیدم، ولی او نبود. لحظه ای بعد یک دفعه جلویم ظاهر شد. پرسیدم: کجا رفتی؟ گفت: مادر دیدی چه طور در یک لحظه غیب شدم که مرا ندیدی؟ هنگام شهادت هم همین طور بود در یک لحظه ی کوتاه تیر به من خورد و اصلاً رنجی احساس نکردم و شهید شدم. پس از آن خواب، دیگر مرهمی بر زخم دل مادر نهاده بودند و او با آرامشی خاص چشم در چشمان قاب گرفته ی فرشاد می دوخت. راوی: مادر شهید 🥀 @sardareghalbam

👁‍🗨 موشن کمیک |دیده بان نظام، از نگاه حاج قاسم هفته سربازان گمنام امام زمان 🌹 @sardareghalbam