eitaa logo
🌷سردارقلبم🌷
823 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
2.9هزار ویدیو
58 فایل
🕊﷽ 🕊 🦋چشمـان خلیج فاࢪس بارانے شد 🕊حال خـزر از غمے پریشانے شد 🦋از ساعت ابتدایی پࢪ زدنش 🕊نقاش دل همه سـلیمانے شد تبادل @yadeshbekheyrkarbala 🗯کپی به شرط دعای شهادت🥀🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
توصیه ای مهم برای ایام پایانی ماه رمضان (رحمةالله علیه)
مداحی آنلاین - نجف زیر ایوان - ستوده.mp3
3.82M
احساسی 🍃نجف زیر ایوون چه رویایی دارم 🍃منم مثل سلمان چه مولایی دارم 🎙 👌 بسیار دلنشین
! ✍🏻محسن انبیائی
enc_16944142691877834956724.mp3
6.52M
الوعده وفا... دیدی گفتم میرسم به کربلا؟ :) دیدی گفتم میبینم ضریحتو✨ یادته چی خواستم از امام رضا؟🥺 الوعده وفا...🖤
📜 دعای ماه مبارک رمضان بعداز نماز 🤲 یاعلی یاعظیم 🌺🌼🌺🌼
2776778_16kb.mp3
2.3M
دعای سحر ماه رمضان
4_5819099989321714102.mp3
19.98M
صوت زیبا دعای افتتاح با صدای دلنشین آقای علی فانی ✨ دعای_شریف_افتتاح ✨ سفارش شده توسط امام زمان (عج ) 📖(دعای افتتاح را در هر شب "ماه رمضان" بخوانید، زیرا ملائکه به آن گوش فرا می‌دهند و برای خواننده آن، طلب مغفرت می کنند ) ✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
جزء+بیست+و+نهم++قرآن+کریم+با+صدای+استاد+پرهیزکار+صوت+.mp3
41.02M
فایل صوتی جزءهای بیست ونه و سی قران کریم با صدای استادپرهیزکار
*🔷یاالله یا زهرا سلام الله علیها🔷👆 🔆بخـــــوان 🍀 ۵۵ 🍀 به نیت رفع موانع ظهور مولا صاحب عصر 🌹وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است!»*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 امام زمان نسبت به نام ۲ نفر حساس است 🔴 حکایت عجیب گلایه از امام زمان ارواحنا فداه در حرم امام رضا علیه‌السلام 🔵 آسید حسین! من و جدم علی مرد جنگیم اما چرا مادرمون رو زدن😭 💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺گرفتن سخت ترین حاجت با دعای هفتم صحیفه سجادیه 👌اگر به مفاهیم دعا توجه کنید، حاجت خواهید گرفت! غافلیم....غافل😞 🎙آیت الله فاطمی نیا 📝
مداحی آنلاین - چشم های به در خداحافظ - محمدرضا طاهری.mp3
5.85M
🌙 وداع_با_ماه_مبارک_رمضان ————————- 😭چشم های به در خداحافظ 😭لحظات سحر خداحافظ 🎙حاج محمدرضا_طاهری
🌿 مراقبات شب آخر ماه مبارک رمضان ▫️شب بسيار مباركى است و براى اين شب چند عمل وارد شده است: 🔅 اوّل: غسل. 🔅 دوم: زيارت امام حسين عليه السّلام. 🔅 سوم: خواندن سوره هاى «انعام» و «كهف» و «يس» و گفتن صد مرتبه: ▪️ أسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ 🔅 چهارم: اين دعا را كه شيخ كلينى از امام صادق عليه السّلام روايت كرده بخواند: ▪️ اللَّهُمَّ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرْآنَ وَ قَدْ تَصَرَّمَ وَ أَعُوذُ بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ يَا رَبِّ أَنْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَيْلَتِی هَذِهِ أَوْ يَتَصَرَّمَ شَهْرُ رَمَضَانَ وَ لَكَ قِبَلِی تَبِعَةٌ أَوْ ذَنْبٌ تُرِيدُ أَنْ تُعَذِّبَنِی بِهِ يَوْمَ أَلْقَاكَ ▫️ خدايا اين است ماه رمضان، كه قرآن را در آن نازل كردى، اينک در حال گذشتن است، و من به ذات كريمانه‌ات پناه می‌آورم از اينكه سپيدۀ اين شب طلوع كند، يا ماه رمضان بگذرد، و نزد تو برايم نتيجۀ كار ناشايست يا گناهى باشد كه بخواهى مرا به سبب آن، روزى كه ملاقاتت كنم عذاب نمايى. 🔅 پنجم: بخواند: ▪️یا مُدَبّرَ الاُموُرِ، یا باعِثَ مَن فی القُبُور، یا مُجری البُحُور، یا مُلَیَّن الحَدیدِ لِداوُد، صَل عَلی مُحَّمد وَافعَل بی کَذا وَ کَذا (به جاى «كذا و كذا» حاجات خود را بخواهد) 🔅 ششم: ماه رمضان را با دعاهاى وداع، وداع گويد: دعاهايى كه شيخ كلينى و شيخ صدوق و شيخ مفيد و شيخ طوسى، و سيّد ابن طاووس نقل كرده‌اند و شايد بهترين آنها دعاى چهل و پنجم صحيفۀ كامله باشد. ▫️سيّد بن طاووس از امام صادق عليه السّلام روايت كرده كه هر كس در شب آخر ماه رمضان، آن ماه شريف را وداع گفته و بگويد: ▪️ اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِيَامِی لِشَهْرِ رَمَضَانَ وَ أَعُوذُ بِكَ أَنْ يَطْلُعَ فَجْرُ هَذِهِ اللَّيْلَةِ إِلا وَ قَدْ غَفَرْتَ لِی ▫️ خدايا اين ماه را آخرين بار روزه‌ام در ماه رمضان قرار مده، و به تو پناه می‌آورم از اينكه سپيدۀ اين شب سر زند، مگر اينكه مرا آمرزيده باشى. پيش از آنكه سپيده بر آيد، حق تعالى او را بيامرزد، و توبه و بازگشت نصيب وى كند. ▫️ سيّد بن طاووس و شيخ صدوق از جابر بن عبدالله انصارى روايت كرده‌اند كه در جمعۀ آخر ماه رمضان خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم رسيدم، چون نظر آن حضرت بر من افتاد، فرمودند: اى جابر اين آخرين جمعه از ماه رمضان است، پس آن را وداع كن و بگو: ▪️اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِيَامِنَا إِيَّاهُ فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِی مَرْحُوما وَ لا تَجْعَلْنِی مَحْرُوما ▫️خدايا اين ماه را آخرين بار روزه‌داری ما قرار مده، و اگر قرار دادى پس مرا رحمت شده قرار بده و محروم از رحمت قرار مده. ▫️زيرا كه هر كه اين دعا را در اين روز بخواند به يكى از دو خصلت نيكو ظفر مى‌يابد؛ يا به رسيدن ماه رمضان آينده يا به آمرزش خدا و رحمت بى‌انتها. 🔅هفتم: سيّد بن طاووس و كفعمى از حضرت رسول صلّى الله عليه و آله و سلّم روايت كرده‌اند كه فرمودند: هر كه در شب آخر ماه رمضان، ده ركعت نماز و هر دو رکعت به یک سلام بخواند و در هر ركعت: ▪️سوره «حمد» ۱ بار ▪️سوره «توحید» ۱۰ بار و در هر يك از ركوع و سجود ده مرتبه بگويد: ▪️سبْحَانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ ▪️و هنگامی كه از ده ركعت فراغت يافت هزار مرتبه استغفار كند. و پس از استغفار سر به سجده گذارد و در حال سجده بگويد: ▪️ يا حَيُّ يَا قَيُّومُ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ يَا رَحْمَانَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحِيمَهُمَا يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ يَا إِلَهَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ تَقَبَّلْ مِنَّا صَلاتَنَا وَ صِيَامَنَا وَ قِيَامَنَا ▫️سوگند به كسی كه مرا به راستى به پيامبرى مبعوث كرد، كه جبرئيل مرا از اسرافيل خبر داد و اسرافيل از پروردگار خود، كه سر از سجده برنداشته، خدا او را بيامرزد، و ماه رمضان را از او قبول كند، و از او درگذرد. ▫️و اين نماز در شب عيد فطر هم روايت شده است، ولى در اين روايت آمده است كه تسبيحات اربعه را در ركوع و سجود به جاى ذكر ركوع و سجود بخواند، و به جای «اغفر لنا ذنوبنا» تا آخر بگويد: ▪️اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ تَقَبَّلْ صَوْمِی وَ صَلاتِی وَ قِيَامِی ▫️گناهم را بیامرز، و روزه و نماز و شب زنده داری‌ام را بپذیر
سالروز شهادت امیر سپهبد شهید صیاد شیرازی مناچات شهید صیادشیرازی🌹 🌹🕌خداوندا! این تو هستی كه قلبم را مالامال از عشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولایت قرار دادی؛ خدایا! تو خود می دانی كه همواره آماده بوده ام آن چه را كه تو خود به من دادی در راه عشقی كه به راهت دارم نثار كنم. اگر جز این نبودم آن هم خواست تو بود. 🌺🕌پروردگارا رفتن در دست توست، من نمی دانم چه موقع خواهم رفت ولی می دانم كه از تو باید بخواهم مرا در ركاب امام زمانم قرار دهی و آن قدر با دشمنان قسم خورده دینت بجنگم تا به فیض شهادت برسم. خداوندا ولی امرت حضرت آیت الله خامنه ای را تا ظهور حضرت مهدی(عج)، زنده، پاینده و موفق بدار. آمین یا رب العالمین – من الله التوفیق علی صیاد شیرازی، 19 دی ماه 1371 – 15 رجب 1413 ❤️روحش شاد راهش پر رهروباد❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۱ فروردین، ساعت ۶:۴۵ صبح هنگام خروج از منزل یکی از منافقان در لباس رفتگر به بهانه تحویل دادن نامه به ایشان، با شلیک گلوله وی را به شهادت رساند .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 جمله امام خامنه ای درباره شهادت شهید صیاد شیرازی 🕊شادی روح بلندش صلوات
❤️آقا فرمودند: «من دلم برای صیادم تنگ شده 🌹پیکر شهید صیاد که دفن شد- اگر امروز دفن شد، صبح روز بعد- خانواده‌اش نماز صبح را خواندند و رفتند بهشت زهرا(س). فردای تدفینش. وقتی رسیدند جلوی مزار شهید، یک‌سری محافظ که نمی‌شناختند، آمدند جلوی جمع را گرفتند. از حضور محافظ‌ها معلوم شد که آقا آن‌جا هستند. گفتند ما خانواده‌ی شهید صیاد هستیم؛ تا گفتند خانواده شهید هستیم، گفتند بفرمایید. بعد، معلوم شد که آقا نماز صبح را آن‌جا بوده‌اند. ♦️خانواده‌ی صیاد گفتند: شما خیلی زود آمدید! آقا فرمودند: «من دلم برای صیادم تنگ شده!» مگر چقدر گذشته بود؟ آقا دو روز قبل از شهادت، صیاد را دیده بودند. یک روز هم از دفنش گذشته بود. آقا زودتر از زن و بچه‌ی‌ صیاد رفته بودند بالای سر مزار او. این هم مثل بوسیدن تابوت صیاد از آن چیزهای نادری بود که من نشنیدم جای دیگری رخ داده باشد. شاید هم شده، من خبر ندارم. من نشنیده بودم آقا صبح فردای تدفین یک شهید، سر مزارش باشند. ✍🏼 روایت امیرناصر آراسته از همرزمان شهید صیاد شیرازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹اقدام شهید صیاد شیرازی در قبال دریافت زمین در شمال تهران 🕊سالروز شهادت /صلوات
🌹 وصیت نامه شهید صیاد شیرازی ♦️خداوندا این تو هستی که قلبم را مالامال از عشق به راهت ، اسلامت ، نظامت و ولایتت قرار دادی ،‌خدایا تو میدانی که همواره آماده بوده‌ام آنچه را که تو خود بمن دادی در راه عشقی که براهت دارم نثار کنم . اگر جز این نبودم آنهم خواست تو بود .j ♦️پروردگارا رفتن در دست توست ، من نمی دانم چه موقع خواهم رفت ولی میدانم که از تو باید بخواهم مرا در رکاب امام زمانم قرار بدهی و آن قدر با دشمنان قسم خورده دینت بجنگم تا به فیض شهادت برسم . ♦️ از پدر و مادرم که حق بزرگی بر گردنم دارند می‌خواهم مرا ببخشند من نیز همواره برایشان دعا کرده‌ام که عاقبتشان بخیر باشد . از همسر گرامی و فداکار و فرزندانم می‌خواهم که مرا ببخشند که کمتر توانسته‌ام به آنها برسم و بیشتر می‌خواهم وقف راهی باشم که خداوند متعال به امت زمان ما عطا فرموده ، آنچه از دنیا برایم باقی می‌ماند حق است که در اختیار همسرم قرار گیرد . ♦️از همه آنهایى که از من بدى دیده‌اند مى‌خواهم که مرا به بزرگى خودشان ببخشند،و بالاخره از مردان مخلص خودم به ویژه حاج آقا امیر رنجبر نیکدل ،استدعا دارم در غیاب من به امور حساب و کتاب من برسند و با برادران دیگر ،چون جناب سرهنگ حاج آقا آذریون و تیمسار حاج آقا آراسته در این باب تشریک مساعى نمایند. ♦️خداوندا! ولى امرت حضرت آیت الله خامنه‌اى را تا ظهور حضرت مهدى (عج) زنده ،پاینده و موفق بدار، آمین یا رب العالمین ،من الله التوفیق . على صیاد شیرازى -19 دى ماه 1371 - 15 رجب 1413
🌹گرامیباد 21 فروردین سالروز شهادت شهید سپهبد علی صیاد شیرازی 🌹رنگ و بوی خدا 🌹فرمانده نیرو که شدم خیلی نامه‌ی تبریک برایم آمد، اما در میان این نامه‌ها، نامه از همه زیباتر بود. معلوم بود برای نوشتن آن وقت گذاشته؛ هنوز هم آن نامه را دارم. 🌹او برایم نوشته بود: «در حدیث برای ما نقل کرده‌اند که اگر میخواهی حال و روح درستی در اقامه‌ی نماز واجبت داشته باشی، به این بیندیش که این ، نماز آخرت است. 🌹وبعد افزوده بود:با الهام از این نکته همیشه به خودم نهیب میزنم اگر میخواهی از تکلیف خدا درست بیرون بیایی باید به این بیندیشی که مسئولیت کنونی‌ات آخرین است که بر دوشت نهاده شده است. 🌹آن وقت است که زمینه پیدا می‌کنم تا نیت، فکر، زبان، قلم و عملم رنگ گیرد و کار را برای خدا انجام دهم. با چنین روحیه و تفکری قلبم مالامال می‌شود به اینکه خدای متعال به من معرفت، بصیرت و دست گیری(از جانب خودش) بخشد. چون کار به خودش تعلق دارد...» و بعد هم تبریکات معمول را گفته بود. 📚برگرفته از کتاب دلم برایت تنگ شده
🔴روایت کم‌تر دیده‌شده از شهید صیاد شیرازی؛ فرمانده عملیات مرصاد از روز عملیات ♦️منافقین می‌خواستند به طرف کرمانشاه بیایند اما مردم از اسلام‌آباد تا کرمانشاه با هر وسیله‌ای که داشتند -از تراکتور و ماشین- آمده بودند در جاده و راه را بند آورده بودند. اولین کسی که جلوی این‌ها را گرفت، خود مردم بودند. ♦️ساعت ۵ صبح رفتیم. همه‌ی خلبان‌ها در پناه‌گاه آماده بودند. توجیه‌شان کردم که اوضاع در چه مرحله‌ای هست. دو تا هلی‌کوپتر کبری و یک هلی‌کوپتر ۲۱۴ آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا کبری را داشتیم؛ خودمان توی هلی‌کوپتر ۲۱۴ جلو نشستیم. گفتم: همین‌جور سرپائین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند. همین‌طور از روی جاده می‌رفتیم، نگاه می‌کردیم، مردم سرگردان را می‌دیدیم. ۲۵ کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنه‌ی «چهار زبر» که الان، اسمش را گذاشته‌اند «گردنه‌ی مرصاد». ♦️یک‌دفعه نگاه کردم، مقابل آن‌ور خاک‌ریز، پشت سر هم تانک، خودرو و نفربر همین‌جور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار می‌آورند تا از این خاک‌ریز رد بشوند. به خلبان‌ها گفتم: دور بزنید وگرنه ما را می‌زنند. به این‌ها گفتم: بروید از توی دشت. یعنی از بغل برویم؛ رفتیم از توی دشت از بغل، معلوم شد که حدود ۳ تا ۴ کیلومتر طول این ستون است. من کلاه گوشی داشتم. می‌توانستم صحبت کنم: به خلبان گفتم: این‌ها را می‌بینید؟ این‌ها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبان‌های دو تا کبری‌ها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دوی‌شان برگشتند. من یک‌دفعه دادوبی‌دادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفت: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم این‌ها هم خودی‌اند. چی‌چی بزنیم این‌ها رو؟! ♦️خوب این‌ها ایرانی بودند، دیگر مشخص بود که ظاهراً مثل خودی‌ها بودند و من هرچه سعی داشتم به آن‌ها بفهمانم که بابا! این‌ها منافقند. گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً ۵۰۰ متری ستون زرهی نشسته‌ایم و ما هم پیاده شدیم و من هم به‌خاطر این‌که درجه‌هایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلی‌کوپتر. عصبانی بودم، ناراحت که چه‌جوری به این‌ها بفهمانم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجه‌ام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی؛ مسئولیت با منه. گفت: به خدا من می‌ترسم؛ من اگر بزنم، این‌ها خودی‌اند، ما را می‌برند دادگاه انقلاب. ♦️حالا کار خدا را ببینید! منافقین مثل این‌که متوجه بودند که ما داریم بحث می‌کنیم راجع به این‌که می‌خواهیم بزنیم آن‌ها را، منافقین سر لوله‌ی توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. این‌ها مثل این‌که وارد هم نبودند، زدند. گلوله، ۵۰ متری ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلی آمد که این‌ها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودی‌ها را؟ این‌ها بچه‌ی کرمانشاه بودند، با لهجه‌ی کرمانشاهی گفتند: به علی قسم الان حسابش را می‌رسیم. سوار هلی‌کوپتر شدند و رفتند. ♦️اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهمات‌شان، خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلوله‌ها که داخل بود، مثل آتش‌فشان می‌رفت بالا. بعد هم این‌ها را هرچه می‌زدند، از این طرف، جای‌شان سبز می‌شدند، باز می‌آمدند. بعد از ۲۴ ساعت با لطف خداوند، اینان چه عذابی دیدند. ♦️بعضی از آن‌ها فراری می‌شدند توی این شیارهای ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار می‌کشیدیم، نمی‌آمدند. می‌رفتیم دنبال آن‌ها، می‌دیدیم مرده‌اند. این‌ها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند. توی این‌ها، دخترها مثلاً فرماندهی می‌کردند. از بی‌سیم‌ها شنیده می‌شد: زری، زری! من به‌گوشم. التماس، درخواست، چه بکنند؟ اوضاع برای آن‌ها خراب بود. ♦️به‌هرحال خداوند متعال در آخر این روز جنگ یا عملیات «مرصاد» به آن آیه‌ی شریفه، عمل کرد که خداوند در آیه‌ی شریفه می‌فرماید: «با این‌ها بجنگید، من این‌ها را به دست شما عذاب می‌کنم و دل‌های مؤمن را شفا می‌دهم و به شما پیروزی می‌دهم.» و نقطه‌ی آخر جنگ با پیروزی تمام شد که کثیف‌ترین و خبیث‌ترین دشمنان ما (منافقین) در این‌جا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود.» 📚رمز عبور، ۱، صفحه‌ی ۱۱۳