#سردار_شهید_حاج_محمد_جمالی #محرم هر سال، اول محرم که می شد ، رخت عزا بر تن میکرد و در خلوت سحرگاهان به مسجد قائم کرمان میرفت..... در گوشه ای مظلومانه می نشست و به فکر فرومیرفت و مشغول نماز شب میشد..... سپس بعد از اقامه نماز جماعت صبح، به همراه هیئت به عزاداری می‌پرداخت ..... وقتی در سال ۹۲ پیکر پاکش را به کرمان آوردند نیز مصادف بود با شب اول ماه محرم، باران شدیدی می‌بارید و قرار بود پیکر مطهرش را به حسینیه ثارالله انتقال دهند اما در آن ازدحام جمعیت که به استقبالش آمده بودند، ناگهان دستور رسید که باید به مسجد قائم انتقال داده شود ، در آن سحرگاه با همراهی سیل جمعیت پیکر مطهرش به مسجد قائم منتقل شد و درست در همان نقطه ای که شب های محرم برای #امام_حسین عزاداری میکرد ، قرار داده شد ... گویی آمده بود بار دیگر برای اربابش عزاداری کند اما این بار بسیار تفاوت داشت ... این بار سرش را در دامان اربابش گذاشته بود ....

🖤🥀 خاطره یک شاعر:  اردیبهشت سال ۹۵ در مراسم یادواره شهدا، سردار سلیمانے را دیدم ..... گفتم: سردار! اون متن «یاران همه رفتند، افسوس ڪه جا مانده منم» ڪه توے فلان مصاحبه‌ تان خوانده بودید رو از ڪجا آورده بودید؟ (ےڪ مصاحبه قدیمے از ایشان دیده بودم ڪه در آن ڪلمات شعرگونه‌اے را خوانده بودند با این مضمون): یاران همه رفتند، افسوس ڪه جا مانده منم حسرتا این گل خارا، همه جا رانده منم پیر ره آمد و طریق رفتن آموخت آنڪه نا رفته و جا مانده منم خندید و گفت: چطور؟ فاتحانه گفتم: چون نه وزن داره، نه ردیف و نه قافیه! حالا نوبت او بود ڪه پاتک بزند .... دست گذاشت روے شانه‌ام و گفت: شعر اصلے ما در میدان جنگ است! وزن ما روے سینه دشمن! ردیف ما صف بچه‌هاے رزمنده! قافیه ما فریاد الله‌اڪبر است! بعد رو ڪرد و با بقیه گپ زد و من مبهوت از این حاضر جوابے او بودم ڪه پاتک توے پاتک زد و ناگهان رو ڪرد به من و گفت: خدا ڪنه شهید بشم و تو برام شعر با وزن و قافیه بگی! #سردار_دلها

🚩 عاشورا، مباهله‌ای دیگر حضرت امام خامنه‌ای:🔰 سابقه نداشته است که در راه تبلیغ دین، پیغمبر دست عزیزان خود را بگیرد و بیاورد وسط میدان؛ استثنائی بودن روز مباهله به این شکل است. " نشان دهنده‌ی این است که بیان حقیقت چقدر مهم است." 🔻 همین قضیه در محرم اتفاق افتاده است به شکل عملی؛ یعنی امام حسین (ع) هم برای بیان حقیقت، عزیزترین عزیزان خود را می‌آورد وسط میدان؛ با آنکه میدانست حادثه چه جور تمام خواهد شد. ۱۳۸۸/۰۹/۲۲ #محرم #عاشورا

امان نامه دریدن را از #عباس آموختیم دیپلماسی او #شهادت است و شکستن مقاومت دشمن . #تاسوعا #شهدای_مدافع_حرم

🕯🕯🕯🕯🕯 علقمه موج شد، عكسِ قمرش ریخت به هم  دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم عزاداری تاسوعای حسینی در #گلزار_مطهر_شهدای_کرمان 🕯🕯🕯🕯🕯

#سردار_دلها🖤 من همه عزیزانم را از دست داده ام و عزادار ابدی آنها هستم... هر وقت خواستم زندگی کنم و آرامش داشته باشم ، یک صف طولانی از دوستان شهیدم که همراهم بودند، مثل #پروانه دورم میچرخد ... خدا میداند با هریک از آن ها که از دست داده ام ، چه بر من گذشت... #بادپا #جمالی #علیدادی را از دست دادم و نگران بودم که تو را هم از دست بدهم ... حسین ، برادرم خوشحالم که تو از من جداشدی حداقل دیگر داغدار تو نمیشوم .......... .......... .......... #دستخط_ناب 🔳در شب تاسوعای حسینی، نامه ی حاج قاسم سلیمانی خطاب به سردار حاج حسین پورجعفری قرائت شد،که همه زائرین را تحت تاثیر قرار داد.

📿 تسلیم؛ تمامِ حقیقت سجده است! سَری بر نیزه، و سر دیگر بر سجده‌ ... سجده‌ای در اوج قلّه‌ی تسلیم؛ که مایه فخر "أهل السّمٰوات" است! ▪️ #یا_سید_الساجدین شهادت امام زین العابدین (ع) تسلیت باد

' 🔸۶سال پیش، آمرلی با سی هزار نفر جمعیت محاصره شده بود. فرمانده شهر به آمریکا رو زده و جواب منفی گرفته بود. شهر در شرف یک قتل عام بزرگ بود ... اما نیمه شب یک هلی کوپتر با پرواز از بالای سر داعش در شهر نشست ... حاج قاسم و ابومهدی به شهر آمدند و محاصره شکست ... #سالروزآزادسازی‌شهرشیعه‌نشین‌آمرلی

در هیاهوی این شهر آلوده که نه دستمان به مشهد می‌رسد نه به کربلا نه به نجف و نه حتی به قم، دنج ترین جا برای پرکردن خلاء قلب همین جاست! جایی کنار شهدا...🌷 اینجا، بی اختیار خم می‌شوند پاها، اشک می‌ریزند چشم ‌ها و حاجت می‌خوانند لب‌ها ..... #گلزار_مطهر_شهدای_کرمان

#سیره_شهدا یکی از خصوصیات بارز حاج محمد ، تواضع و فروتنی او بود ... تا جاییکه در جای خود ، حتی ملاحظه سربازانش را هم میکرد و با سربازانش نیز مانند دوست و صمیمیانه برخورد می‌کرد ... یک روز صبح سربازی که راننده ایشان بود و حاج محمد را از خانه به محل کار میرساند ، در مقابل ایشان به نشان احترام نظامی پا چسباند ، در همین حین صدای حاج محمد را از پشت در خانه میشنیدم که با لحنی صمیمی و دوستانه به آن سرباز میگفت نیازی به این کارها نیست ، از این به بعد صبح ها که دنبال من می آیی ، اصلا از ماشین پیاده نشو و راحت باش #سردار_شهید_حاج_محمد_جمالی #پنجشنبه_و_یاد_شهدا_با_صلوات

#سخن_بزرگان