eitaa logo
سردار علیجان میرشکار
165 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
621 ویدیو
8 فایل
﷽ ☫ وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ ✍️ پایگاه اطلاع‌رسانی و نشر مطالب،فیلم،تصاویر و سخنرانی سردار میرشکار 👤 ️این کانال توسط ادمین اداره می شود @sotedelan25 پیامهای مخاطبان گرامی خدمت سردار ابلاغ و پیگیری می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید عزت الله بابایی نام پدر : بهرام تاریخ تولد :۱۳۴۲/۱۰/۰۳ تاریخ شهادت : ۱۳۶۲/۰۹/۱۵ محل شهادت : سقز شهید عزت الله بابایی (۱۳۴۲ نکا _ ۱۳۶۲ کردستان) متولد روستای زیبای لاکتراشان شهرستان شهید پرور نکا استان مازندران است. عزت الله بابایی در خانواده‌ای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه ‌السلام متولد شد، مادرش صدیقه فیروزی و پدرش بهرام نام داشت. عزت الله بابایی در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، تحصیلات را در مقطع سوم راهنمایی با موفقیت پایان رسانید.شهید بزرگوار در سال/۱۳۶۱ ازدواج نمود و فرزند دوم خانواده بود. عزت الله بابایی سرباز ژاندارمری ایران بود که در ۱۳۶۲/۰۹/۱۵ هجری شمسی بر اثر کمین ضد انقلاب کوموله در منطقه سقز / کردستان شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک شهید بابایی پس از تشییع در حسینیه لاکتراشان دفن شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. خدایا از تو می خواهم که مرگم را شهادت در راه خودت قرار دهی سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
سردار رشید اسلام علی ییلاقی در سال 1337 در شهرستان بهشهر استان مازندران دیده به جهان گشود و در خانواده مذهبی با 5 برادر و 3 خواهر دوران طفولیت خود را سپری کرد. وی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان کمال الملک بهشهر گذراند و دوران راهنمایی و دبیرستان خود را نیز بترتیب در مدارس ملی هدایت و هنرستان لاجوردی (شهید چمران فعلی) گذراند . در سالهای پایانی هنرستان و همزمان با قبولی در دانشگاه, فعالیت های انقلابی خود را از سخنرانی های صحن عتیق آستان علی بن موسی الرضا جدی تر کرد و به مبارزات حق طلبانه جوانان رهرو امام خمینی (ره) علیه رژیم استبدادی شاه پیوست. علی ییلاقی اشرفی پس از قبولی در دانشگاه شاهرود در سال 1357, فرصتی یافت تا مبارزات انقلابی خود را بغیر از زادگاه خود در شهرستان شاهرود و حومه بسط دهد و از شهرهای گنبد و فعالیت ضد شاهنشاهی را مجاهدانه دنبال کند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز فعالیت های منافقان در کردستان، نتوانست بی تفاوتی پیشه کند و به ندای امام خود لبیک گفت و درس و دانشگاه را رها کرد و در سن 21 سالگی به سوی جبهه های حق علیه باطل شتافت..... ادامه👇👇👇 سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
هوش و زکاوت و خوشفکری ذاتی وی موجب شد پس از انتقال به منطقه کردستان, خیلی زود بعنوان فرمانده گردان جبهه غرب منصوب شود. سردار شهید ییلاقی از سال 58 تا اردیبهشت 61 در جبهه های شمال غرب و غرب حضور موثری داشت. دوستان و یارانش او را شخصی مهربان و دلسوز اما بسیار جدی در برنامه ریزی ها و امورات جنگ معرفی می کنند. وی پس از عملیات فتح المبین(اردیبهشت 61) با رزمندگان مازندرانی به تیپ کربلا پیوست و به منطقه عملیاتی جنوب رفت.شهید ییلاقی در عملیات آزاد سازی خرمشهر ( الی بیت المقدس ) که یکی از مهم ترین عملیات های جنگ 8 ساله بود در ردای فرماندهی موفق حضور داشت. این شهید سرافراز منطقه شرق مازندران و شهرستان شهید پرور شهرستان بهشهر، در عملیات های مهم آن سال ها نظیر رمضان، محرم، والفجر مقدماتی ، والفجر 1 و در مناطق مریوان، تکاب،بانه و سردشت، دهلران، موسیان، دشت رقابیه و… حضور و شرکت داشت و در سن 24 سالگی نیز بعنوان فرمانده لشکرهمیشه پیروز 25 کربلا انتخاب شد. خبر ناگوار رحلت مادر گرانقدرش زمانیکه این سردار سرافراز در بیست و چهارمین بهار زندگی خود بسر می برد، برایش جانکاه و جانسوز بود. اما هدف بزرگی چون سربلندی و پیروزی اسلام و ایران مانع از لرزان شدن گام های این مجاهدان می شد. این دلاور رشید اسلام در سال 1360 در بانه از ناحیه سمت چپ سینه(نزدیک به قلب) با گلوله تک تیرانداز متجاوز به شدت مجروح شد اما با تبحر و تلاش فرماندهان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پیکر مجروحش به مراکز درمانی انتقال یافت تا با مصلحت الهی همچنان در صف فیض شهادت منتظر روز موعود بماند. در فاصله حدود 2 سال بعد و در سال 1362 دومین جراحت بسیار جدی وی نیز در حین عملیات والفجر-یک روی می دهد و این بار از ناحیه سر مجروح می شود. شهید ییلاقی پس از این جراحت، 127 روز در حالت کُما و بیهوشی به سر برد و تا دو سال نیز شرایط تکلم و تحرک خود را از دست داد، اما رفته رفته وضعیت جسمانی اش با دعای مومنین و امت شهید پرور بهبود نسبی یافت. وی در سال 1365 ازدواج می کند و دو پسر حاصل ازدواج با همسر فداکاری بود که علی رغم شرایط جانبازی بسیار نامساعد جسمانی این جانباز 70 درصد دفاع مقدس، حاضر به خدمت به ایشان شده بود. شهید همواره فعالیت های فرهنگی و اجتماعی خود را برای خدمت به جوانان و مردم شهرستان بهشهر و استان مازندران پر رنگ داشت و هرگز مشکلات و نارسایی ها بر اراده آهنین این مردان جنگ تاثیرگذار نبود، اعتقاد داشت که تا زنده است باید خدمت کند و در این راه هیچ سدی نمی توانست انگیزه خدمت رسانی اش را تحت تاثیر قرار دهد. درسال 1373 نیز خبر ناگوار دیگری،قلب مهربان وسرشار از محبت این سردار شهید را هدف گرفت. آری؛وی زمانیکه 36 ساله بود پدر خود را نیز از دست دادتا غم سنگین دیگری بمانند دوری از دوستان شهید ومادر فداکارش بر وجودش سایه افکند.اما گویی که مژده وصل،آرامشی عمیق را به وی هدیه می داد. وی 34 سال صبورانه و ثابت قدم منتظر وعده الهی شهادت ماند تا اینکه بالاخره در آذرماه 1396 به خیل همرزمانش پیوست و دعوت حق را در اوج صبوری و مظلومیت، لبیک گفت و آسمانی شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
🕋 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🕋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ مهم در دانشجویی و در استادی و در شاگردی و در تربیت و در علم این است که یک تربیت صحیح همراه علم باشد https://eitaa.com/sardarmirshekar
🔰 روز شمار شهدای (دفاع مقدس،مدافع وطن،مدافع حرم) استان مازندران ( ۱۶ آذر ) 🌹شهادت شهید علی ولی‌پور (استان مازندران، شهرستان قائمشهر) (۱۳۵۹ ه.ش) 🌹شهادت شهید سیدابوالفضل میر کریمی (استان مازندران، شهرستان تنکابن) (۱۳۶۱ ه.ش) 🌹شهادت شهید عبدالله نوری (استان مازندران، شهرستان ساری) (۱۳۶۲ ه.ش) 🌹شهادت شهید یحیی سرپرست (استان مازندران، شهرستان بهشهر) (۱۳۶۵ ه.ش) 🌹 شهادت شهید مدافع حرم عبدالرحیم فیروزآبادی (استان مازندران، شهرستان نکا) (۱۳۹۴ ه.ش) 🌹 شهادت شهید مدافع حرم روح‌الله صحرایی (استان مازندران، شهرستان آمل) (۱۳۹۴ ه.ش) 🌹 شهادت شهید مدافع حرم محرمعلی مرادخانی (استان مازندران، شهرستان تنکابن) (۱۳۹۴ ه.ش) 🌹 شهادت شهید مدافع حرم مصطفی شیخ‌الاسلامی (استان مازندران، شهرستان چالوس) (۱۳۹۴ ه.ش) 🌹 شهادت شهید سیدمحسن طاهری ششکی (استان مازندران، شهرستان ساری) (۱۳۹۸ ه.ش) 🌹 شهادت شهید علیرضا عزیزی (استان مازندران، شهرستان نوشهر) (۱۳۸۶ ه.ش) سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرشان. https://eitaa.com/sardarmirshekar
جانباز شهید علی ولی پور نام پدر : ربیع تاریخ تولد :۱۳۲۹/۰۱/۲۵ تاریخ شهادت : ۱۳۵۹/۰۹/۱۶ محل شهادت : آبادان نحوه شهادت : اصابت ترکش مازندران قائمشهر نحوه شهادت : اصابت ترکش محل دفن: قائمشهر - افراکتی سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
سردار علیجان میرشکار
#روز_شمار_شهدای_دفاع_مقدس_۱۶_آذر_ماه جانباز شهید علی ولی پور نام پدر : ربیع تاریخ تولد :۱۳۲۹/۰۱/۲
شهید علی ولیپور چون قصد نبرد با کفار بعثی را دارم باید چند کلمه ای به حکم وظیفه به عنوان وصیت نامه بنویسم : « همسرم ، تو خوب می دانی که من مسیر واقعی زندگی خودم را مدت ها قبل از انقلاب مشخص کرده بودم و برای این چند روز عمر خود هیچ گونه ارزشی قائل نبودم و نیستم و با خدای خود و امام امت عهد بستم که بقیه ی عمر ناقابل خود را فدای این امت مسلمان که چندین قرن تحت ظلم و ستم طاغوتیان بوده اند نمایم . آری وظیفه این است که نباید امام را در این شرایط حساس تاریخ تنها گذاشت . اگر به یاد امام حسین (ع ) در صحرای کربلا بیفتید ، توجه می نمایید که امام شهید ما چه قدر از دست امت ناآگاه خود رنج می کشید . افسوس که نبودیم در آن زمان تا جان ناقابلمان را فدایش کنیم . آری اکنون زمان آن فرا رسیده که جان خود را نثار نمایم .» «همسرم ، اگر هدف گلوله ی دشمن قرار گرفتم ، بدان به آرزوی دیرینه ی خود که همانا کلمه ی پر محتوای شهادت که مدت ها آرزوی آن را در سر می پروراندم رسیده ام . در ضمن خواهش می کنم که بر مزار من اشک مریزی و دشمنان اسلام را خوشحال نکنی ، باید هم چون زینب (س) استوار باشی و به سرپرستی بچه ها در سنگر مدرسه ات کوشش کنی ، فرزندانی بسازی وفادار به امام و انقلاب و نباید برای تو ، من علی مطرح باشد. در خاتمه  دو میوه ی قلبم امید و آرزو را در درجه ی اول به خدای بزرگ و بعد به دست تو می سپارم ، خوب از آنها نگهداری کن . به امید دیدار ... والسلام – علی ولی پور سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
شهید سیدابوالفضل میرکریمی فرزند سيدعباس متولد ۱۳۴۱/۰۹/۰۱ تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۹/۱۳ محل شهادت : كردستان مذهب : شیعه دین : اسلام درجه : سرباز استان سکونت : مازندران شهر سکونت : تنکابن استان حادثه : كردستان سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
شهید عبدالله نوری طاهر دهی نام پدر: حسن تاریخ تولد: ۱۳۳۲/۰۹/۰۲ تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۰۹/۱۶ محل شهادت: خوزستان - دزفول نام عملیات: استان: مازندران شهرستان: سارئ بخش/شهر: مركزي دهستان: مياندورودكوچك آبادی: طاهرده نام گلزار: طاهرده سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
سردار علیجان میرشکار
#روز_شمار_شهدای_دفاع_مقدس_۱۶_آذر_ماه شهید عبدالله نوری طاهر دهی نام پدر: حسن تاریخ تولد: ۱۳۳۲/۰۹/۰
عبدالله نورى دوم آذر ۱۳۳۲ در روستاى طاهرده از توابع شهرستان سارى ديده به جهان گشود. پدرش حسن كشاورز بود و مادرش محرم نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند. عبدالله كودكى اش را در كوچه پس كوچه های روستا سپری كرد، از این رو دوره ابتدایی را در همین روستا گذراند. سپس با طی مقطع راهنمایی، تحصیلاتش را در پایه سوّم دبیرستان شبانه «سعدی» ساری ادامه داد. خصوصيات اخلاقى وى در ایام فراغت اغلب به ماهیگیری و كشاورزی مشغول بود. عبدالله فرد با ایمان و مقیدی بود. بچه های محل را جمع می كرد و به نماز جماعت و جمعه می برد. علاوه بر آن همیشه دعا می كرد كه راه كربلا باز شود تا بتواند قبر امام حسین (ع) را زیارت كن. روایتى از دوست شهید «حسین حبیبی» می گوید: «دو سال قبل از انقلاب، در سازمانی واقع در تهران مشغول به كار شد. وقتی متوجه شد كه كارشان كنترل نیروی انقلابی و ارسال گزارش فعالیت های آنان است، از شغل خود انصراف داد و به خانه برگشت». فعاليت هاى انقلابى حضور در تظاهرات ضدّ طاغوت و توزیع اعلامیه ‌های امام خمینی در محل و دیگر روستاهای اطراف از جمله اقدامات این جوان پرشور انقلابی محسوب می شود. غائله درگيرى مردم در گنبد كه شكل گرفت، وی خود را به دیگر همرزمانش در این منطقه رساند و به مدت ۲۱ روز در آنجا به سر بُرد. عبدالله در سال ۱۳۴۶ ازدواج كرد و صاحب يك پسر و دو دختر شد. وى در ۱۰ بهمن 1358 به عضویت سپاه در آمد و در واحد تداركات تیپ یك كربلا مشغول خدمت شد. این پاسدار ارزشمند مازندرانی، در طرح ویژه جنگل و درگیری ۶ بهمن آمل نیز خدمات ارزنده ایی از خود به یادگار گذاشت. ناگفته نماند كه وی به مدت ۳ ماه در كردستان به سَر بُرد. سپس جهت انجام مأموریت، از طرف بسیج راهی دودانگه ساری شد. سرانجام عبدالله در ۱۶ آذر ۱۳۶۲ در جاده سوسنگرد بر اثر سانحه رانندگى به شهادت رسيد. پیكر پاكش نیز با بدرقه همسرش و  فرزندانش در گلزار شهدای روستا زادگاهش به خاك سپرده شد سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
سردار علیجان میرشکار
#روز_شمار_شهدای_دفاع_مقدس_۱۶_آذر_ماه شهید یحیی سرپرست نام پدر: رجب علي تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۱۳/۰۱ تاریخ
شهید یحیی سرپرست فرزند رجب علی در سال ۱۳۴۵ در یک خانواده مذهبی (از طایفه توبه بالاده) به دنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدایی را در مدرسه روستای حسین آباد شهرستان بهشهر (محل سکونت خانواده اش) با موفقیت به پایان رساند و در دوره راهنمایی مشغول تحصیل بود که بعلت مشکلات مالی نتوانست ادامه تحصیل بدهد و ناچار شد برای تامین هزینه های زندگی دوشادوش پدر در امور کشاورزی فعالیت کند. با رسیدن به سن ۱۸ سالگی و در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۳۶۴ عازم خدمت مقدس سربازی شد و پس از طی دوران آموزشی در تهران، به جبهه های جنگ علیه دشمن متجاوز بعثی اعزام شد. هنگام رفتن به جبهه از همه حلالیت طلبید و دل و قلبش را نوری آسمانی فرا گرفته بود. پس از ده ماه جنگیدن در جبهه گیلانغرب، رهسپار جبهه سومار شد و در غروب روز ۳۰ آبان ۱۳۶۵ با ترکش خمپاره دشمن مجروح گردید و پس از چند روز بستری در بیمارستان صحرائی، بعلت جراحات زیاد و در حالی که در کُما به سر می برد، به بیمارستان شهید مصطفی خمینی تهران منتقل شد ولی معالجات پزشکان فایده ای نداشت و سرانجام پس از ۱۵ روز بستری بودن در تاریخ ۱۳۶۵/۹/۱۶ به شهادت رسید. پیکر پاکش در بهشهر تشییع و در گلزار شهدای حسین آباد در کنار شهدای دیگر به خاک سپرده شد. شهید سرپرست هجدهمین شهید روستای بالاده و بیستمین و ششمین شهید منطقه دوسرشمار (روستاهای بالاده، پایین ده، تیله بن، قلعه، میرافضل و واوسرنو) بخش چهاردانگه ساری می باشد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
#روز_شمار_شهدای_دفاع_مقدس_۱۶_آذر_ماه شهید روح اله صحرایی در ۲۴ دى ۱۳۶۲ در روستای پلک سفلی شهرستان آمل متولد شد. بعد از گرفتن دیپلم، با اینکه بخاطر جانبازی پدر از رفتن به سربازی معاف بود ولی با علاقه به سربازی رفت و در ارتش خدمت کرد و در سال ۸۶ وارد سپاه شد. وى براى دفاع از حرم حضرت زينب(س) به سوريه رفت و در تاریخ ۱۶ آذر ۹۴ آسمانی شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. #شهید_روح_الله_صحرائی #نهضت_وصیتنامه_خوانی_شهدا #زندگینامه_شهدا #وصیتنامه_شهدا #شهدا_انقلاب #شهدا_دفاع_مقدس #شهید_دانش_اموز #شهدا_مدافع_حرم #شهید_امنیت #شهدا_امنیت #شهدا_مدافع_وطن #شانزدهم_آذر #آذر_ماه #مازندران #آمل #سردار_میرشکار https://eitaa.com/sardarmirshekar
سردار علیجان میرشکار
شهید روح اله صحرایی در تاریخ ۲۴ دى ماه ۱۳۶۲ در روستای پلک سفلی از توابع شهرستان آمل متولد شد. دو تا برادر بودند که روح اله فرزند دوم خانواده بود. در دوران کودکی پر جنب و جوش بود و در نبود پدر که در جبهه های جنگ تحمیلی بود، در خانه پدربزرگ زندگی می کردند. دوران ابتدایی را در مدرسه دوازده فروردین و دوران راهنمایی را در مدرسه شهید بزرگی، سپری کرد و از اول راهنمایی شروع به نماز و روزه کرد و دوره متوسطه را در دبیرستان لسانی گذراند و از همان زمان فعالیت خود را در مهدیه آمل شروع کرد و با علاقه در مراسمات مذهبی شرکت می کرد. بعد از گرفتن دیپلم تجربی، با اینکه بخاطر جانبازی پدر از رفتن به سربازی معاف بود ولی با علاقه به سربازی رفت و در ارتش خدمت کرد، چون اعتقاد داشت که با تحمل سختی ها باید مرد شد. بعد از پایان سربازی به دنبال کار در چند جا مشغول شد، اما هیچ کدام از این موقعیت ها نتوانست رضایتمندی ایشان را برآورده کند و دلش جای دیگری بود، هفته ای دو بار به سپاه آمل میرفت و می پرسید: "سپاه نیرو نمی گیرد"، تا بالاخره پیگیری هایش جواب داد و نام نویسی کرد و با سماجت و علاقه زیاد، چند ماهی طول کشید و سرانجام در سال ۸۶ وارد سپاه شد. از خصوصیات بارز اخلاقی شهید صحرایی مى توان خوش اخلاق و شوخ طبع بودن، دائم الوضو و دائم الذکر بودن را نام برد. شهيد شبها قبل از خواب سوره واقعه را می ‌خواند و صبح ها دعای عهد ایشان ترک نمیشد، به نماز اول وقت و جماعت و به نماز جمعه اهمیت زیادی می‌ داد،عاشق و مطیع امر رهبری بود. ایشان همزمان با شروع خدمت در سپاه به تحصیل خود ادامه دادند و فوق دیپلم تربیت بدنی را از دانشگاه شمال و لیسانس حقوق را از دانشگاه فرهنگ و هنر آمل دریافت کردند. بعد از یکسال و نیم با معرفی یکی از همکاران در تاریخ  ۳۱ تير۸۹ مصادف با سالروز ولادت حضرت علی اکبر(ع) با دختر مورد علاقه خود ازدواج كرد و تقریبا نه ماه بعد عروسی گرفت و حاصل این پیوند آسمانی، دو پسر به نام محمد رسول كه در تاریخ ۱۴ تير  ۹۱ مصادف با نیمه شعبان بدنیا آمد و محمد جواد در تاریخ 7 خرداد ۹۵ در حالی که شش ماه از شهادت پدر می گذشت به دنیا آمد، در حالی که بابا در تاریخ ۱۶ آذر ۹۴ آسمانی شد و با ذکر یا رسول الله دعوت حق را لبیک گفت و اسمش را با لقب مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها تا ابد جاودانه کرد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
#روز_شمار_شهدای_دفاع_مقدس_۱۶_آذر_ماه محرمعلی مرادخانی» فرزند «باقر» در چهارم اردیبهشت سال ۱۳۴۵ به‌واسطه‌ی اشتغال پدر در شرکت شیر «پگاه»، در تهران متولد شد. تقارن تولد مرادخانی با ماه خون و شمشیر، یعنی محرم موجب شد تا پدر، نام محرم علی را برای نورسیده‌اش برگزیند. در سال ۵۸ و در ۱۳ سالگی به همراه خانواده، به روستای زادگاه پدری خود، «چلاسر» تنکابن عزیمت کرد و با خانواده در آنجا سُکنی گزید. پدر محرمعلی، هیئت تنکابنی‌های مقیم مرکز را اداره می‌کرد و محرمعلی از نوجوانی در این هیئت، نوکری امام حسین (ع) را می‌کرد. در سال ۵۷، در مدرسه‌ی راهنمایی «نظام مافی» واقع در چهارراه «تفرشی مهرآباد جنوبی» تهران، تحصیل کرد. با این‌که ۱۲ سال بیشتر نداشت، مدیریت انقلابی بچه‌های مدرسه را بر عهده داشت تا جایی که کادر مدرسه، مادرش را به مدرسه فراخواندند و تهدید کردند که محرم‌علی را اخراج خواهند کرد. در سال ۱۳۵۷ در سن ۱۲ سالگی در جریان اعتراضات مردمی علیه رژیم، توسط مأموران دستگیر و مورد ضرب و شتم قرار گرفت و برای مدت کوتاهی بازداشت شد، اما در ادامه با قید وثیقه آزاد شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. #شهید_محرمعلی_مرادخانی #نهضت_وصیتنامه_خوانی_شهدا #زندگینامه_شهدا #وصیتنامه_شهدا #شهدا_انقلاب #شهدا_دفاع_مقدس #شهید_دانش_اموز #شهدا_مدافع_حرم #شهید_امنیت #شهدا_امنیت #شهدا_مدافع_وطن #شانزدهم_آذر #آذر_ماه #مازندران #تنکابن #سردار_میرشکار https://eitaa.com/sardarmirshekar
در سال‌های دفاع مقدس به‌واسطه‌ی سن کم، با دست‌کاری شناسنامه، توانست مجوز حضور در جبهه را از مسئولین مرتبط اخذ کند و در نخستین حضور خود در آزادسازی بستان شرکت کرد. با اخذ تجارب گران‌بها در جنگ تحمیلی، محرمعلی سرانجام در سال ۶۱ به عضویت سپاه تنکابن درآمد و در سال ۶۲ در محور «دزلی» مریوان، مسئولیت ادوات و آتش را عهده‌دار شد. در سال ۶۳، دست سرنوشت، عقد او را با دختری از خانواده‌ی یونسی‌ها رقم زد و در سال ۶۴، زندگی مستقل او آغاز شد که ثمره‌ی این پیوند آسمانیِ ۳۳ ساله، سه فرزند به نام‌های فاطمه، روح‌الله و محمدعلی بود؛ البته پیش از این، با وجود شرایط خاص شغل پاسداری و احتمال جانبازی و شهادت، پدر همسر ایشان، بنای مخالفت گذارد، اما در برابر استدلال‌های مادر و برادر همسر، سرانجام موافقت خود را اعلام کرد و این‌چنین زمینه برای مراسم عقد او مهیا شد. چهار روز بعد از عقد به جبهه شتافت و در همان ایام ازدواج، در لشکر ۵ نصر حضور یافت و در عملیات بدر شرکت کرد. در ادامه، الویت مساله‌ی جنگ، مانع از آن شد تا با فراغ بال در جشن عروسی‌اش شرکت کند. در همین راستا، برادر بزرگش احمد، او را به‌زور از جبهه به شهرستان آورد تا در مراسم عروسی شرکت کند. در سال ۶۵ در گردان مکانیزه لشکر ۲۵ کربلا، فعالیت خود را در رسته‌ی گردان مکانیزه تداوم بخشید. در طی روز‌ها و ایام حضور در میادین پرمخاطره‌ی جنگ تحمیلـی، از ناحیـه فک، صورت، گوش، بینی و پا دچار مجروحیت شد و در همین راستا، هفت بار تحت عمل جراحی قرار گرفت. بعد از پایان جنگ و در ادامه‌ی خدمت، همراه با خانواده به بابلسر منتقل شد و جانشینی یگان دریایی را بر عهده گرفت. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
فرماندهی گردان مکانیزه لشکر ۲۵، جانشین یگان دریایی لشکر ۲۵، جانشین تیپ دریایی ۳۰ القارعه سپاه کربلا، فرمانده گردان ادوات تیپ امامت، فرمانده گردان امام رضا تیپ ۳ امامت، فرمانده عملیات تیپ ۳ امامت، جانشین فرمانده تیپ عملیاتی ۳ امامت، جانشین قرارگاه تاکتیکی سرپل‌ذهاب، از جمله سوابق او در طول سال‌های دفاع مقدس تا مرحله بازنشستگی بود. در ادامه در رشته‌ی علوم نظامی دانشگاه امام حسین (ع) پذیرفته شد و سپس توانمندی دانشی خود را در رشته حقوق، در مقطع کارشناسی، محک زد. به‌واسطه‌ی همت و هوش نظامی، در سیر مراحل سازمانی خود تا مقطع بازنشستگی تا جایگاه جانشینی تیپ ۳ ویژه لشکر ۲۵ کربلا و نیز کارشناسی ارشد امور نظامی گردان‌های امام حسین (ع) سراسر کشور، پیش رفت. شهید مرادخانی همچون زمان جنگ که در راه دفاع از میهن اسلامی پا به عرصه جهاد گذاشته بود، بعد از جنگ نیز با شرکت در طرح محرومیت‌زدایی و با هدف رفع محرومیت و دستگیری از مستضعفان، به منطقه سرپل‌ذهاب و شهرستان «ثلاث باباجانی» عزیمت کرد و صحنه‌های زیبایی از نوع‌دوستی را به نمایش گذارد. در سال ۹۱ به شرف بازنشستگی نائل شد، اما بنا به نیاز مبرم سازمان به تجربه‌ی محرمعلی، خدمتش، ۳ سال تمدید شد؛ از این رو می‌توان گفت که ایشان بعد از سی‌وسه سال خدمت، بازنشسته شد. در همین راستا پیش از بازنشستگی، مدتی به کرمانشاه عزیمت کرد و مدتی هم از او دعوت شد تا در ستاد مشترک نیروی قرارگاه امام حسین (ع) مشغول به خدمت شود؛ از این رو به تهران منتقل شد. در کارنامه‌ی سوابق نظامی و فرهنگی شهید محرمعلی می‌توان موارد پیش رو را اشاره کرد: عضو شورای تأمین شهر‌های نوشهر، چالوس، تنکابن و رامسر، ثلاث باباجانی، جوانرود در کرمانشاه، مشاور فرهنگی امام‌جمعه چالوس، راوی دفاع مقدس در جنوب و غرب کشور، جانشین هیات رزمندگان چالوس، موسس و رئیس مجمع رزمندگان شهرستان تنکابن و عباس‌آباد، مدیر و مجری نمایشگاه‌های دفاع مقدس و یادواره شهدای غرب مازندران، مدرس نظامی با گرایش دریایی در دانشکده علوم دریایی جوادالائمه چالوس، کارشناس نظامی و دبیر هیات نظارت آمادگی رزم جهادی گردان‌های امام حسین (ع) قرارگاه مرکزی ستاد کل سپاه. با وقوع اتفاق نامبارک فتنه ۸۸ که منجر به فرصت‌طلبی عده‌ای در قالب اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری شد، محرمعلی وارد صحنه شد تا جلوی هتاکی فتنه‌گران را بگیرد که در این مُنازعه، مورد ضرب و شتم فتنه‌گران سودجو و فرصت‌طلب قرار گرفت و از ناحیه فک و صورت دچار جراحت شد. ۲۸ اسفند سال ۹۳ به جبهه مقاومت پیوست. با حضور در سوریه، علی‌رغم برخورداری از سمتِ فرماندهی، همچون یک نیروی عادی در نوک پیکان حمله حضور داشت که در طول مسیر به سمت اهداف از پیش تعیین‌شده، در سوم فروردین، پای چپش آسیب جدی دید، اما برای حفظ روحیه‌ی نیروها، درحالی‌که مجبور بود پای خود را بکشد، به راه خود ادامه داد. خبر مجروحیتش را از خانواده پنهان نگاه داشت و در منطقه باقی ماند و پزشک جراح، عمل جراحی را روی پای او انجام داد. در پایان مأموریت اعزام اول، یعنی چهارم اردیبهشت ۹۴ که برای عروسی برادرش به ایران بازگشت، اعضای خانواده، متوجه مجروحیتش شدند. بعد از کمی استراحت، پیگیری‌های خود را برای پیوستن دوباره به جبهه‌ی مقاومت آغاز کرد. با آغاز حرکت عظیم اربعین حسینی، همراه با دو پسرش برای پیاده‌روی اربعین ثبت‌نام کرد، اما شرایط به‌گونه‌ای شد که فرزندان، زودتر از پدر به پیاده‌روی اربعین عزیمت شدند، اما پس از چند روز، در کاظمین به یکدیگر مُلحق شدند. یک روز پیش از اربعین، تماسی با او حاصل شد و از او برای پیوستن به جبهه مقاومت دعوت شد. با اینکه در چند کیلومتری کربلا بود، بازگشت و در آذرماه ۹۴، به سوریه شتافت. شهید «محرمعلی مرادخانی» در جریان مقابله با جبهه‌ی تکفیری، از ناحیه‌ی گوش، هدف تیر قناسه‌ی دشمن قرار گرفت و در حالی‌که روی خاک زانو زده بود و سر به سجـده داشت، در ۲۵ صفر - مقارن با ۱۶ آذرماه ۱۳۹۴ - به خیل شهیدان پیوست. لازم به یادآوریست، بعد از شهادت، افتخار شرفیابی و دیدار خانواده‌ی برخی از شهدای مدافع حرم با رهبر معظم انقلاب، نصیب همسر و فرزندان شهید مرادخانی شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
#روز_شمار_شهدای_دفاع_مقدس_۱۶_آذر_ماه شهید مصطفی شیخ الاسلامی تاریخ تولد: ۲۲ دی ماه ۱۳۶۴ محل تولد: چالوس تاریخ شهادت: ۱۶ آذرماه ۱۳۹۴ محل شهادت: حلب وضعیت تأهل: متاهل تحصیلات: کارشناسی ارشد سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. #شهید_مصطفی_شیخ_الاسلامی #نهضت_وصیتنامه_خوانی_شهدا #زندگینامه_شهدا #وصیتنامه_شهدا #شهدا_انقلاب #شهدا_دفاع_مقدس #شهید_دانش_اموز #شهدا_مدافع_حرم #شهید_امنیت #شهدا_امنیت #شهدا_مدافع_وطن #شانزدهم_آذر #آذر_ماه #مازندران #چالوس #سردار_میرشکار https://eitaa.com/sardarmirshekar
سردار علیجان میرشکار
اینجانب مصطفی شیخ الاسلامی فرزند و سرباز کوچک حضرت زینب وظیفه خود دیدم که به کسانی که به حضرت زینب بی احترامی کردند، جواب دندان شکنی دهم و به جهادی که رهبر انقلاب اسلامی اعلام کرده اند لبیک گویم و برای دفاع از حرم به عنوان مدافع حرم به سوریه بروم. از شما مردم عزیز می خواهم که همیشه کنار رهبر انقلاب بوده و هیچ وقت نگذارید تنها باشد و اجازه ندهید کسی به این انقلاب با چشمان بد نگاه اندازد. همیشه کنار دین و قرآن باشید و هرگز آن را ترک نکنید که تمام شیعیان امیدشان به خدا و ائمه اطهار می باشد. امیدوارم روزی برسد که تمام مستکبران نابود و اسلام پیروز شود. از اعضای خانواده می‌خواهم بعد از شهادت من، برایم طلب مغفرت کنند. توصیه من به جوانان و همه مسلمانان جهان، نماز ‏خواندن به موقع و رعایت اخلاق اسلامی است. هرگز رهبر انقلاب را تنها نگذارید و برای ظهور حضرت مهدی(عج) دعا کنید و ‏از همه کسانی که باعث آزار و اذیت آن‌ها شده‌ام، طلب حلالیت می‌کنم. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
#روز_شمار_شهدای_دفاع_مقدس_۱۶_آذر_ماه نام : سید محسن نام خانوادگی : طاهری ششکی تاریخ تولد : ۱۳۷۷/۰۷/۲۴ محل تولد: چهاردانگه ساری نام پدر : سید ناصر نام مادر : صغری علیزاده محل شهادت : بندر لنگه (هرمزگان) مکان شهادت : پاسگاه برکه سفلین تاریخ شهادت : ۱۳۹۸/۰۹/۱۶ {مصادف با وفات حضرت معصومه (س)} سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. #شهید_سید_محسن_طاهری_ششکی #نهضت_وصیتنامه_خوانی_شهدا #زندگینامه_شهدا #وصیتنامه_شهدا #شهدا_انقلاب #شهدا_دفاع_مقدس #شهید_دانش_اموز #شهدا_مدافع_حرم #شهید_امنیت #شهدا_امنیت #شهدا_مدافع_وطن #شانزدهم_آذر #آذر_ماه #مازندران #ساری #چهاردانگه #سردار_میرشکار https://eitaa.com/sardarmirshekar
سردار علیجان میرشکار
شهید سید محسن طاهری ششکی در تاریخ ۱۳۷۷/۰۷/۲۴ در روستای ششک از توابع بخش چهاردانگه شهرستان ساری دیده به جهان گشود. اوکه نخستین فرزند خانواده و اولین نوه پسری خانواده طاهری بود بسیار مورد توجه قرار می گرفت. مادر محترمش نامش را به نیت فرزند سقط شده حضرت فاطمه زهرا (س) محسن نامید که به تایید پدرش نیز رسید وچنانچه در ادامه مطلب شرح داده می شود ایشان لایق این نام مبارک بوده اند. اوکه در خانواده مذهبی و از اولاد پیامبر پای به گیتی گذاشته بود در کنار پدر و مادر بزرگوارش به طور شایسته رشد یافت. پدربزرگوارش کارگر شرکت نکاچوب ومادر محترمش کارمند اداره بهداشت می باشند. ایشان برادران دیگری نیز به نام‌های آقا محمد طاها و آقا علیرضا دارند که کوچکتر از او می باشند. آقا سید محسن دوران دبستان را در روستای محل تولدش در کنار خانواده گذراند و سپس به علت فقدان مدرسه راهنمایی برای ادامه تحصیل به روستای وناجم مدرسه شبانه روزی امام حسین(ع) رفته و ادامه تحصیل داد. هر چه که رشد او بیشتر می شد پخته تر و نجیب تر می شد دربین رفقا به نیکویی یاد می‌شد و به شخصیت دوست داشتنی در بین فامیل تبدیل شده بود .دوران راهنمایی را با موفقیت سپری کرد و برای ادامه تحصیل در دوره متوسطه دوم یا همان دبیرستان به شهرستان ساری عزیمت نمود و در رشته علوم تجربی در دبیرستان ابوذر مشغول به تحصیل علم وادب گردید. دیگر حضور او در هیات های عزاداری و جلسات مذهبی پر رنگ شده بود و غرق در اینگونه مراسمات و توسلات می‌شد از سینه زنی ها و طبل و زنجیرزنی او در هیات های مذهبی وعزاداری دوستان و فامیل ها خاطرات زیادی به یاد دارند و بر کسی پوشیده نیست . دوران دبیرستان رو به پایان بود او دیگر برای خودش مردی شده بود و افتخار پدر و مادر و دوستان. دوران چهار ساله تحصیلات متوسطه با موفقیت به پایان رسید دیگر وقت آن بود که راهش را انتخاب کند به هدفی که به آن فکر می کرد باید دست می یافت ازاین رو چون به نظام و نیروی انتظامی خیلی علاقه مند بود ابتدا برای گذراندن دوره آموزش نظامی به شهر مشهد مقدس آموزشگاه ثامن رفت و پس از گذراندن دوره آموزشی به مرزن آباد چالوس و نیروی دریایی بابلسر انتقال پیدا کرد و سپس برای ادامه خدمت به میعادگاه خود و به جایی که سرنوشت برایش تعیین کرده بود و در واقع به جایی که به آن تعلق داشت ومحل معراج و پرواز او بود یعنی استان هرمزگان ناو گروه بندر لنگه پاسگاه برکه سفلین عازم گشت و مدت ۱۳ ماه در آنجا مشغول خدمت به نظام و انقلاب و وطن بود تا اینکه در سحرگاه روز شنبه مورخه ۱۳۹۸/۰۹/۱۶ ساعت ۴ صبح به دست یکی از اشرار ازخدا بی خبر با ضرب شلیک مستقیم گلوله به پهلو و سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد. بعد ازتشییع در نیروی انتظامی شهر بندر عباس با هواپیما به ساری منتقل شد و غروب یکشنبه با استقبال رسمی و پرشور مردم در فرودگاه به شهرستان ساری منتقل شد و در شب دوشنبه در مکان امام زاده عباس با حضور جمع کثیری از مردم شهر مراسم وداع انجام شد . صب روز سه شنبه مورخه ۱۳۹۸/۰۹/۱۹ با حضور مردم مومن و مسئولین استانی و شهرستانی در مسجد جامع شهرستان ساری توسط نماینده ولی فقیه استان مازندران آیت الله محمد باقرمحمدی لائینی نماز میت اقامه شد و سپس توسط هزاران نفر از شهروندان ساری و حومه تا میدان شهدا تشییع و برای تدفین به زادگاهش روستای ششک منتقل شد. در آنجا با استقبال بی سابقه و پرشور و به یاد ماندنی مردم منطقه که زبانزد خاص و عام بود تشییع شایسته ای صورت گرفت و در جایگاه ابدیش آرام گرفت. مراسم سوم و هفتم و اربعین ایشان نیز با حضور چشمگیر مردم و مسئولین در روستای ششک برگزار گردید که الحق و والانصاف در منطقه نظیر نداشت. آری سرنوشت آقا سید محسن اینگونه رغم خورده بود و خداوند نمی‌خواست او به مرگ عادی بمیرد بلکه برای همیشه زنده بماند ودر یادها جاویدان بماند راهش پر رهرو باد سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
🕋 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🕋