eitaa logo
سردار علیجان میرشکار
165 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
673 ویدیو
8 فایل
﷽ ☫ وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ ✍️ پایگاه اطلاع‌رسانی و نشر مطالب،فیلم،تصاویر و سخنرانی سردار میرشکار 👤 ️این کانال توسط ادمین اداره می شود @sotedelan25 پیامهای مخاطبان گرامی خدمت سردار ابلاغ و پیگیری می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
سردار علیجان میرشکار
#روز_شمار_شهدای_دفاع_مقدس_۱۶_آذر_ماه شهید یحیی سرپرست نام پدر: رجب علي تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۱۳/۰۱ تاریخ
شهید یحیی سرپرست فرزند رجب علی در سال ۱۳۴۵ در یک خانواده مذهبی (از طایفه توبه بالاده) به دنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدایی را در مدرسه روستای حسین آباد شهرستان بهشهر (محل سکونت خانواده اش) با موفقیت به پایان رساند و در دوره راهنمایی مشغول تحصیل بود که بعلت مشکلات مالی نتوانست ادامه تحصیل بدهد و ناچار شد برای تامین هزینه های زندگی دوشادوش پدر در امور کشاورزی فعالیت کند. با رسیدن به سن ۱۸ سالگی و در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۳۶۴ عازم خدمت مقدس سربازی شد و پس از طی دوران آموزشی در تهران، به جبهه های جنگ علیه دشمن متجاوز بعثی اعزام شد. هنگام رفتن به جبهه از همه حلالیت طلبید و دل و قلبش را نوری آسمانی فرا گرفته بود. پس از ده ماه جنگیدن در جبهه گیلانغرب، رهسپار جبهه سومار شد و در غروب روز ۳۰ آبان ۱۳۶۵ با ترکش خمپاره دشمن مجروح گردید و پس از چند روز بستری در بیمارستان صحرائی، بعلت جراحات زیاد و در حالی که در کُما به سر می برد، به بیمارستان شهید مصطفی خمینی تهران منتقل شد ولی معالجات پزشکان فایده ای نداشت و سرانجام پس از ۱۵ روز بستری بودن در تاریخ ۱۳۶۵/۹/۱۶ به شهادت رسید. پیکر پاکش در بهشهر تشییع و در گلزار شهدای حسین آباد در کنار شهدای دیگر به خاک سپرده شد. شهید سرپرست هجدهمین شهید روستای بالاده و بیستمین و ششمین شهید منطقه دوسرشمار (روستاهای بالاده، پایین ده، تیله بن، قلعه، میرافضل و واوسرنو) بخش چهاردانگه ساری می باشد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
شهید روح اله صحرایی در ۲۴ دى ۱۳۶۲ در روستای پلک سفلی شهرستان آمل متولد شد. بعد از گرفتن دیپلم، با اینکه بخاطر جانبازی پدر از رفتن به سربازی معاف بود ولی با علاقه به سربازی رفت و در ارتش خدمت کرد و در سال ۸۶ وارد سپاه شد. وى براى دفاع از حرم حضرت زينب(س) به سوريه رفت و در تاریخ ۱۶ آذر ۹۴ آسمانی شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
سردار علیجان میرشکار
شهید روح اله صحرایی در تاریخ ۲۴ دى ماه ۱۳۶۲ در روستای پلک سفلی از توابع شهرستان آمل متولد شد. دو تا برادر بودند که روح اله فرزند دوم خانواده بود. در دوران کودکی پر جنب و جوش بود و در نبود پدر که در جبهه های جنگ تحمیلی بود، در خانه پدربزرگ زندگی می کردند. دوران ابتدایی را در مدرسه دوازده فروردین و دوران راهنمایی را در مدرسه شهید بزرگی، سپری کرد و از اول راهنمایی شروع به نماز و روزه کرد و دوره متوسطه را در دبیرستان لسانی گذراند و از همان زمان فعالیت خود را در مهدیه آمل شروع کرد و با علاقه در مراسمات مذهبی شرکت می کرد. بعد از گرفتن دیپلم تجربی، با اینکه بخاطر جانبازی پدر از رفتن به سربازی معاف بود ولی با علاقه به سربازی رفت و در ارتش خدمت کرد، چون اعتقاد داشت که با تحمل سختی ها باید مرد شد. بعد از پایان سربازی به دنبال کار در چند جا مشغول شد، اما هیچ کدام از این موقعیت ها نتوانست رضایتمندی ایشان را برآورده کند و دلش جای دیگری بود، هفته ای دو بار به سپاه آمل میرفت و می پرسید: "سپاه نیرو نمی گیرد"، تا بالاخره پیگیری هایش جواب داد و نام نویسی کرد و با سماجت و علاقه زیاد، چند ماهی طول کشید و سرانجام در سال ۸۶ وارد سپاه شد. از خصوصیات بارز اخلاقی شهید صحرایی مى توان خوش اخلاق و شوخ طبع بودن، دائم الوضو و دائم الذکر بودن را نام برد. شهيد شبها قبل از خواب سوره واقعه را می ‌خواند و صبح ها دعای عهد ایشان ترک نمیشد، به نماز اول وقت و جماعت و به نماز جمعه اهمیت زیادی می‌ داد،عاشق و مطیع امر رهبری بود. ایشان همزمان با شروع خدمت در سپاه به تحصیل خود ادامه دادند و فوق دیپلم تربیت بدنی را از دانشگاه شمال و لیسانس حقوق را از دانشگاه فرهنگ و هنر آمل دریافت کردند. بعد از یکسال و نیم با معرفی یکی از همکاران در تاریخ  ۳۱ تير۸۹ مصادف با سالروز ولادت حضرت علی اکبر(ع) با دختر مورد علاقه خود ازدواج كرد و تقریبا نه ماه بعد عروسی گرفت و حاصل این پیوند آسمانی، دو پسر به نام محمد رسول كه در تاریخ ۱۴ تير  ۹۱ مصادف با نیمه شعبان بدنیا آمد و محمد جواد در تاریخ 7 خرداد ۹۵ در حالی که شش ماه از شهادت پدر می گذشت به دنیا آمد، در حالی که بابا در تاریخ ۱۶ آذر ۹۴ آسمانی شد و با ذکر یا رسول الله دعوت حق را لبیک گفت و اسمش را با لقب مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها تا ابد جاودانه کرد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
محرمعلی مرادخانی» فرزند «باقر» در چهارم اردیبهشت سال ۱۳۴۵ به‌واسطه‌ی اشتغال پدر در شرکت شیر «پگاه»، در تهران متولد شد. تقارن تولد مرادخانی با ماه خون و شمشیر، یعنی محرم موجب شد تا پدر، نام محرم علی را برای نورسیده‌اش برگزیند. در سال ۵۸ و در ۱۳ سالگی به همراه خانواده، به روستای زادگاه پدری خود، «چلاسر» تنکابن عزیمت کرد و با خانواده در آنجا سُکنی گزید. پدر محرمعلی، هیئت تنکابنی‌های مقیم مرکز را اداره می‌کرد و محرمعلی از نوجوانی در این هیئت، نوکری امام حسین (ع) را می‌کرد. در سال ۵۷، در مدرسه‌ی راهنمایی «نظام مافی» واقع در چهارراه «تفرشی مهرآباد جنوبی» تهران، تحصیل کرد. با این‌که ۱۲ سال بیشتر نداشت، مدیریت انقلابی بچه‌های مدرسه را بر عهده داشت تا جایی که کادر مدرسه، مادرش را به مدرسه فراخواندند و تهدید کردند که محرم‌علی را اخراج خواهند کرد. در سال ۱۳۵۷ در سن ۱۲ سالگی در جریان اعتراضات مردمی علیه رژیم، توسط مأموران دستگیر و مورد ضرب و شتم قرار گرفت و برای مدت کوتاهی بازداشت شد، اما در ادامه با قید وثیقه آزاد شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
در سال‌های دفاع مقدس به‌واسطه‌ی سن کم، با دست‌کاری شناسنامه، توانست مجوز حضور در جبهه را از مسئولین مرتبط اخذ کند و در نخستین حضور خود در آزادسازی بستان شرکت کرد. با اخذ تجارب گران‌بها در جنگ تحمیلی، محرمعلی سرانجام در سال ۶۱ به عضویت سپاه تنکابن درآمد و در سال ۶۲ در محور «دزلی» مریوان، مسئولیت ادوات و آتش را عهده‌دار شد. در سال ۶۳، دست سرنوشت، عقد او را با دختری از خانواده‌ی یونسی‌ها رقم زد و در سال ۶۴، زندگی مستقل او آغاز شد که ثمره‌ی این پیوند آسمانیِ ۳۳ ساله، سه فرزند به نام‌های فاطمه، روح‌الله و محمدعلی بود؛ البته پیش از این، با وجود شرایط خاص شغل پاسداری و احتمال جانبازی و شهادت، پدر همسر ایشان، بنای مخالفت گذارد، اما در برابر استدلال‌های مادر و برادر همسر، سرانجام موافقت خود را اعلام کرد و این‌چنین زمینه برای مراسم عقد او مهیا شد. چهار روز بعد از عقد به جبهه شتافت و در همان ایام ازدواج، در لشکر ۵ نصر حضور یافت و در عملیات بدر شرکت کرد. در ادامه، الویت مساله‌ی جنگ، مانع از آن شد تا با فراغ بال در جشن عروسی‌اش شرکت کند. در همین راستا، برادر بزرگش احمد، او را به‌زور از جبهه به شهرستان آورد تا در مراسم عروسی شرکت کند. در سال ۶۵ در گردان مکانیزه لشکر ۲۵ کربلا، فعالیت خود را در رسته‌ی گردان مکانیزه تداوم بخشید. در طی روز‌ها و ایام حضور در میادین پرمخاطره‌ی جنگ تحمیلـی، از ناحیـه فک، صورت، گوش، بینی و پا دچار مجروحیت شد و در همین راستا، هفت بار تحت عمل جراحی قرار گرفت. بعد از پایان جنگ و در ادامه‌ی خدمت، همراه با خانواده به بابلسر منتقل شد و جانشینی یگان دریایی را بر عهده گرفت. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
فرماندهی گردان مکانیزه لشکر ۲۵، جانشین یگان دریایی لشکر ۲۵، جانشین تیپ دریایی ۳۰ القارعه سپاه کربلا، فرمانده گردان ادوات تیپ امامت، فرمانده گردان امام رضا تیپ ۳ امامت، فرمانده عملیات تیپ ۳ امامت، جانشین فرمانده تیپ عملیاتی ۳ امامت، جانشین قرارگاه تاکتیکی سرپل‌ذهاب، از جمله سوابق او در طول سال‌های دفاع مقدس تا مرحله بازنشستگی بود. در ادامه در رشته‌ی علوم نظامی دانشگاه امام حسین (ع) پذیرفته شد و سپس توانمندی دانشی خود را در رشته حقوق، در مقطع کارشناسی، محک زد. به‌واسطه‌ی همت و هوش نظامی، در سیر مراحل سازمانی خود تا مقطع بازنشستگی تا جایگاه جانشینی تیپ ۳ ویژه لشکر ۲۵ کربلا و نیز کارشناسی ارشد امور نظامی گردان‌های امام حسین (ع) سراسر کشور، پیش رفت. شهید مرادخانی همچون زمان جنگ که در راه دفاع از میهن اسلامی پا به عرصه جهاد گذاشته بود، بعد از جنگ نیز با شرکت در طرح محرومیت‌زدایی و با هدف رفع محرومیت و دستگیری از مستضعفان، به منطقه سرپل‌ذهاب و شهرستان «ثلاث باباجانی» عزیمت کرد و صحنه‌های زیبایی از نوع‌دوستی را به نمایش گذارد. در سال ۹۱ به شرف بازنشستگی نائل شد، اما بنا به نیاز مبرم سازمان به تجربه‌ی محرمعلی، خدمتش، ۳ سال تمدید شد؛ از این رو می‌توان گفت که ایشان بعد از سی‌وسه سال خدمت، بازنشسته شد. در همین راستا پیش از بازنشستگی، مدتی به کرمانشاه عزیمت کرد و مدتی هم از او دعوت شد تا در ستاد مشترک نیروی قرارگاه امام حسین (ع) مشغول به خدمت شود؛ از این رو به تهران منتقل شد. در کارنامه‌ی سوابق نظامی و فرهنگی شهید محرمعلی می‌توان موارد پیش رو را اشاره کرد: عضو شورای تأمین شهر‌های نوشهر، چالوس، تنکابن و رامسر، ثلاث باباجانی، جوانرود در کرمانشاه، مشاور فرهنگی امام‌جمعه چالوس، راوی دفاع مقدس در جنوب و غرب کشور، جانشین هیات رزمندگان چالوس، موسس و رئیس مجمع رزمندگان شهرستان تنکابن و عباس‌آباد، مدیر و مجری نمایشگاه‌های دفاع مقدس و یادواره شهدای غرب مازندران، مدرس نظامی با گرایش دریایی در دانشکده علوم دریایی جوادالائمه چالوس، کارشناس نظامی و دبیر هیات نظارت آمادگی رزم جهادی گردان‌های امام حسین (ع) قرارگاه مرکزی ستاد کل سپاه. با وقوع اتفاق نامبارک فتنه ۸۸ که منجر به فرصت‌طلبی عده‌ای در قالب اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری شد، محرمعلی وارد صحنه شد تا جلوی هتاکی فتنه‌گران را بگیرد که در این مُنازعه، مورد ضرب و شتم فتنه‌گران سودجو و فرصت‌طلب قرار گرفت و از ناحیه فک و صورت دچار جراحت شد. ۲۸ اسفند سال ۹۳ به جبهه مقاومت پیوست. با حضور در سوریه، علی‌رغم برخورداری از سمتِ فرماندهی، همچون یک نیروی عادی در نوک پیکان حمله حضور داشت که در طول مسیر به سمت اهداف از پیش تعیین‌شده، در سوم فروردین، پای چپش آسیب جدی دید، اما برای حفظ روحیه‌ی نیروها، درحالی‌که مجبور بود پای خود را بکشد، به راه خود ادامه داد. خبر مجروحیتش را از خانواده پنهان نگاه داشت و در منطقه باقی ماند و پزشک جراح، عمل جراحی را روی پای او انجام داد. در پایان مأموریت اعزام اول، یعنی چهارم اردیبهشت ۹۴ که برای عروسی برادرش به ایران بازگشت، اعضای خانواده، متوجه مجروحیتش شدند. بعد از کمی استراحت، پیگیری‌های خود را برای پیوستن دوباره به جبهه‌ی مقاومت آغاز کرد. با آغاز حرکت عظیم اربعین حسینی، همراه با دو پسرش برای پیاده‌روی اربعین ثبت‌نام کرد، اما شرایط به‌گونه‌ای شد که فرزندان، زودتر از پدر به پیاده‌روی اربعین عزیمت شدند، اما پس از چند روز، در کاظمین به یکدیگر مُلحق شدند. یک روز پیش از اربعین، تماسی با او حاصل شد و از او برای پیوستن به جبهه مقاومت دعوت شد. با اینکه در چند کیلومتری کربلا بود، بازگشت و در آذرماه ۹۴، به سوریه شتافت. شهید «محرمعلی مرادخانی» در جریان مقابله با جبهه‌ی تکفیری، از ناحیه‌ی گوش، هدف تیر قناسه‌ی دشمن قرار گرفت و در حالی‌که روی خاک زانو زده بود و سر به سجـده داشت، در ۲۵ صفر - مقارن با ۱۶ آذرماه ۱۳۹۴ - به خیل شهیدان پیوست. لازم به یادآوریست، بعد از شهادت، افتخار شرفیابی و دیدار خانواده‌ی برخی از شهدای مدافع حرم با رهبر معظم انقلاب، نصیب همسر و فرزندان شهید مرادخانی شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
شهید مصطفی شیخ الاسلامی تاریخ تولد: ۲۲ دی ماه ۱۳۶۴ محل تولد: چالوس تاریخ شهادت: ۱۶ آذرماه ۱۳۹۴ محل شهادت: حلب وضعیت تأهل: متاهل تحصیلات: کارشناسی ارشد سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
سردار علیجان میرشکار
اینجانب مصطفی شیخ الاسلامی فرزند و سرباز کوچک حضرت زینب وظیفه خود دیدم که به کسانی که به حضرت زینب بی احترامی کردند، جواب دندان شکنی دهم و به جهادی که رهبر انقلاب اسلامی اعلام کرده اند لبیک گویم و برای دفاع از حرم به عنوان مدافع حرم به سوریه بروم. از شما مردم عزیز می خواهم که همیشه کنار رهبر انقلاب بوده و هیچ وقت نگذارید تنها باشد و اجازه ندهید کسی به این انقلاب با چشمان بد نگاه اندازد. همیشه کنار دین و قرآن باشید و هرگز آن را ترک نکنید که تمام شیعیان امیدشان به خدا و ائمه اطهار می باشد. امیدوارم روزی برسد که تمام مستکبران نابود و اسلام پیروز شود. از اعضای خانواده می‌خواهم بعد از شهادت من، برایم طلب مغفرت کنند. توصیه من به جوانان و همه مسلمانان جهان، نماز ‏خواندن به موقع و رعایت اخلاق اسلامی است. هرگز رهبر انقلاب را تنها نگذارید و برای ظهور حضرت مهدی(عج) دعا کنید و ‏از همه کسانی که باعث آزار و اذیت آن‌ها شده‌ام، طلب حلالیت می‌کنم. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar