eitaa logo
سردار علیجان میرشکار
163 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
640 ویدیو
8 فایل
﷽ ☫ وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ ✍️ پایگاه اطلاع‌رسانی و نشر مطالب،فیلم،تصاویر و سخنرانی سردار میرشکار 👤 ️این کانال توسط ادمین اداره می شود @sotedelan25 پیامهای مخاطبان گرامی خدمت سردار ابلاغ و پیگیری می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
محرمعلی مرادخانی» فرزند «باقر» در چهارم اردیبهشت سال ۱۳۴۵ به‌واسطه‌ی اشتغال پدر در شرکت شیر «پگاه»، در تهران متولد شد. تقارن تولد مرادخانی با ماه خون و شمشیر، یعنی محرم موجب شد تا پدر، نام محرم علی را برای نورسیده‌اش برگزیند. در سال ۵۸ و در ۱۳ سالگی به همراه خانواده، به روستای زادگاه پدری خود، «چلاسر» تنکابن عزیمت کرد و با خانواده در آنجا سُکنی گزید. پدر محرمعلی، هیئت تنکابنی‌های مقیم مرکز را اداره می‌کرد و محرمعلی از نوجوانی در این هیئت، نوکری امام حسین (ع) را می‌کرد. در سال ۵۷، در مدرسه‌ی راهنمایی «نظام مافی» واقع در چهارراه «تفرشی مهرآباد جنوبی» تهران، تحصیل کرد. با این‌که ۱۲ سال بیشتر نداشت، مدیریت انقلابی بچه‌های مدرسه را بر عهده داشت تا جایی که کادر مدرسه، مادرش را به مدرسه فراخواندند و تهدید کردند که محرم‌علی را اخراج خواهند کرد. در سال ۱۳۵۷ در سن ۱۲ سالگی در جریان اعتراضات مردمی علیه رژیم، توسط مأموران دستگیر و مورد ضرب و شتم قرار گرفت و برای مدت کوتاهی بازداشت شد، اما در ادامه با قید وثیقه آزاد شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
در سال‌های دفاع مقدس به‌واسطه‌ی سن کم، با دست‌کاری شناسنامه، توانست مجوز حضور در جبهه را از مسئولین مرتبط اخذ کند و در نخستین حضور خود در آزادسازی بستان شرکت کرد. با اخذ تجارب گران‌بها در جنگ تحمیلی، محرمعلی سرانجام در سال ۶۱ به عضویت سپاه تنکابن درآمد و در سال ۶۲ در محور «دزلی» مریوان، مسئولیت ادوات و آتش را عهده‌دار شد. در سال ۶۳، دست سرنوشت، عقد او را با دختری از خانواده‌ی یونسی‌ها رقم زد و در سال ۶۴، زندگی مستقل او آغاز شد که ثمره‌ی این پیوند آسمانیِ ۳۳ ساله، سه فرزند به نام‌های فاطمه، روح‌الله و محمدعلی بود؛ البته پیش از این، با وجود شرایط خاص شغل پاسداری و احتمال جانبازی و شهادت، پدر همسر ایشان، بنای مخالفت گذارد، اما در برابر استدلال‌های مادر و برادر همسر، سرانجام موافقت خود را اعلام کرد و این‌چنین زمینه برای مراسم عقد او مهیا شد. چهار روز بعد از عقد به جبهه شتافت و در همان ایام ازدواج، در لشکر ۵ نصر حضور یافت و در عملیات بدر شرکت کرد. در ادامه، الویت مساله‌ی جنگ، مانع از آن شد تا با فراغ بال در جشن عروسی‌اش شرکت کند. در همین راستا، برادر بزرگش احمد، او را به‌زور از جبهه به شهرستان آورد تا در مراسم عروسی شرکت کند. در سال ۶۵ در گردان مکانیزه لشکر ۲۵ کربلا، فعالیت خود را در رسته‌ی گردان مکانیزه تداوم بخشید. در طی روز‌ها و ایام حضور در میادین پرمخاطره‌ی جنگ تحمیلـی، از ناحیـه فک، صورت، گوش، بینی و پا دچار مجروحیت شد و در همین راستا، هفت بار تحت عمل جراحی قرار گرفت. بعد از پایان جنگ و در ادامه‌ی خدمت، همراه با خانواده به بابلسر منتقل شد و جانشینی یگان دریایی را بر عهده گرفت. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
فرماندهی گردان مکانیزه لشکر ۲۵، جانشین یگان دریایی لشکر ۲۵، جانشین تیپ دریایی ۳۰ القارعه سپاه کربلا، فرمانده گردان ادوات تیپ امامت، فرمانده گردان امام رضا تیپ ۳ امامت، فرمانده عملیات تیپ ۳ امامت، جانشین فرمانده تیپ عملیاتی ۳ امامت، جانشین قرارگاه تاکتیکی سرپل‌ذهاب، از جمله سوابق او در طول سال‌های دفاع مقدس تا مرحله بازنشستگی بود. در ادامه در رشته‌ی علوم نظامی دانشگاه امام حسین (ع) پذیرفته شد و سپس توانمندی دانشی خود را در رشته حقوق، در مقطع کارشناسی، محک زد. به‌واسطه‌ی همت و هوش نظامی، در سیر مراحل سازمانی خود تا مقطع بازنشستگی تا جایگاه جانشینی تیپ ۳ ویژه لشکر ۲۵ کربلا و نیز کارشناسی ارشد امور نظامی گردان‌های امام حسین (ع) سراسر کشور، پیش رفت. شهید مرادخانی همچون زمان جنگ که در راه دفاع از میهن اسلامی پا به عرصه جهاد گذاشته بود، بعد از جنگ نیز با شرکت در طرح محرومیت‌زدایی و با هدف رفع محرومیت و دستگیری از مستضعفان، به منطقه سرپل‌ذهاب و شهرستان «ثلاث باباجانی» عزیمت کرد و صحنه‌های زیبایی از نوع‌دوستی را به نمایش گذارد. در سال ۹۱ به شرف بازنشستگی نائل شد، اما بنا به نیاز مبرم سازمان به تجربه‌ی محرمعلی، خدمتش، ۳ سال تمدید شد؛ از این رو می‌توان گفت که ایشان بعد از سی‌وسه سال خدمت، بازنشسته شد. در همین راستا پیش از بازنشستگی، مدتی به کرمانشاه عزیمت کرد و مدتی هم از او دعوت شد تا در ستاد مشترک نیروی قرارگاه امام حسین (ع) مشغول به خدمت شود؛ از این رو به تهران منتقل شد. در کارنامه‌ی سوابق نظامی و فرهنگی شهید محرمعلی می‌توان موارد پیش رو را اشاره کرد: عضو شورای تأمین شهر‌های نوشهر، چالوس، تنکابن و رامسر، ثلاث باباجانی، جوانرود در کرمانشاه، مشاور فرهنگی امام‌جمعه چالوس، راوی دفاع مقدس در جنوب و غرب کشور، جانشین هیات رزمندگان چالوس، موسس و رئیس مجمع رزمندگان شهرستان تنکابن و عباس‌آباد، مدیر و مجری نمایشگاه‌های دفاع مقدس و یادواره شهدای غرب مازندران، مدرس نظامی با گرایش دریایی در دانشکده علوم دریایی جوادالائمه چالوس، کارشناس نظامی و دبیر هیات نظارت آمادگی رزم جهادی گردان‌های امام حسین (ع) قرارگاه مرکزی ستاد کل سپاه. با وقوع اتفاق نامبارک فتنه ۸۸ که منجر به فرصت‌طلبی عده‌ای در قالب اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری شد، محرمعلی وارد صحنه شد تا جلوی هتاکی فتنه‌گران را بگیرد که در این مُنازعه، مورد ضرب و شتم فتنه‌گران سودجو و فرصت‌طلب قرار گرفت و از ناحیه فک و صورت دچار جراحت شد. ۲۸ اسفند سال ۹۳ به جبهه مقاومت پیوست. با حضور در سوریه، علی‌رغم برخورداری از سمتِ فرماندهی، همچون یک نیروی عادی در نوک پیکان حمله حضور داشت که در طول مسیر به سمت اهداف از پیش تعیین‌شده، در سوم فروردین، پای چپش آسیب جدی دید، اما برای حفظ روحیه‌ی نیروها، درحالی‌که مجبور بود پای خود را بکشد، به راه خود ادامه داد. خبر مجروحیتش را از خانواده پنهان نگاه داشت و در منطقه باقی ماند و پزشک جراح، عمل جراحی را روی پای او انجام داد. در پایان مأموریت اعزام اول، یعنی چهارم اردیبهشت ۹۴ که برای عروسی برادرش به ایران بازگشت، اعضای خانواده، متوجه مجروحیتش شدند. بعد از کمی استراحت، پیگیری‌های خود را برای پیوستن دوباره به جبهه‌ی مقاومت آغاز کرد. با آغاز حرکت عظیم اربعین حسینی، همراه با دو پسرش برای پیاده‌روی اربعین ثبت‌نام کرد، اما شرایط به‌گونه‌ای شد که فرزندان، زودتر از پدر به پیاده‌روی اربعین عزیمت شدند، اما پس از چند روز، در کاظمین به یکدیگر مُلحق شدند. یک روز پیش از اربعین، تماسی با او حاصل شد و از او برای پیوستن به جبهه مقاومت دعوت شد. با اینکه در چند کیلومتری کربلا بود، بازگشت و در آذرماه ۹۴، به سوریه شتافت. شهید «محرمعلی مرادخانی» در جریان مقابله با جبهه‌ی تکفیری، از ناحیه‌ی گوش، هدف تیر قناسه‌ی دشمن قرار گرفت و در حالی‌که روی خاک زانو زده بود و سر به سجـده داشت، در ۲۵ صفر - مقارن با ۱۶ آذرماه ۱۳۹۴ - به خیل شهیدان پیوست. لازم به یادآوریست، بعد از شهادت، افتخار شرفیابی و دیدار خانواده‌ی برخی از شهدای مدافع حرم با رهبر معظم انقلاب، نصیب همسر و فرزندان شهید مرادخانی شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
شهید مصطفی شیخ الاسلامی تاریخ تولد: ۲۲ دی ماه ۱۳۶۴ محل تولد: چالوس تاریخ شهادت: ۱۶ آذرماه ۱۳۹۴ محل شهادت: حلب وضعیت تأهل: متاهل تحصیلات: کارشناسی ارشد سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
سردار علیجان میرشکار
اینجانب مصطفی شیخ الاسلامی فرزند و سرباز کوچک حضرت زینب وظیفه خود دیدم که به کسانی که به حضرت زینب بی احترامی کردند، جواب دندان شکنی دهم و به جهادی که رهبر انقلاب اسلامی اعلام کرده اند لبیک گویم و برای دفاع از حرم به عنوان مدافع حرم به سوریه بروم. از شما مردم عزیز می خواهم که همیشه کنار رهبر انقلاب بوده و هیچ وقت نگذارید تنها باشد و اجازه ندهید کسی به این انقلاب با چشمان بد نگاه اندازد. همیشه کنار دین و قرآن باشید و هرگز آن را ترک نکنید که تمام شیعیان امیدشان به خدا و ائمه اطهار می باشد. امیدوارم روزی برسد که تمام مستکبران نابود و اسلام پیروز شود. از اعضای خانواده می‌خواهم بعد از شهادت من، برایم طلب مغفرت کنند. توصیه من به جوانان و همه مسلمانان جهان، نماز ‏خواندن به موقع و رعایت اخلاق اسلامی است. هرگز رهبر انقلاب را تنها نگذارید و برای ظهور حضرت مهدی(عج) دعا کنید و ‏از همه کسانی که باعث آزار و اذیت آن‌ها شده‌ام، طلب حلالیت می‌کنم. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
نام : سید محسن نام خانوادگی : طاهری ششکی تاریخ تولد : ۱۳۷۷/۰۷/۲۴ محل تولد: چهاردانگه ساری نام پدر : سید ناصر نام مادر : صغری علیزاده محل شهادت : بندر لنگه (هرمزگان) مکان شهادت : پاسگاه برکه سفلین تاریخ شهادت : ۱۳۹۸/۰۹/۱۶ {مصادف با وفات حضرت معصومه (س)} سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
سردار علیجان میرشکار
شهید سید محسن طاهری ششکی در تاریخ ۱۳۷۷/۰۷/۲۴ در روستای ششک از توابع بخش چهاردانگه شهرستان ساری دیده به جهان گشود. اوکه نخستین فرزند خانواده و اولین نوه پسری خانواده طاهری بود بسیار مورد توجه قرار می گرفت. مادر محترمش نامش را به نیت فرزند سقط شده حضرت فاطمه زهرا (س) محسن نامید که به تایید پدرش نیز رسید وچنانچه در ادامه مطلب شرح داده می شود ایشان لایق این نام مبارک بوده اند. اوکه در خانواده مذهبی و از اولاد پیامبر پای به گیتی گذاشته بود در کنار پدر و مادر بزرگوارش به طور شایسته رشد یافت. پدربزرگوارش کارگر شرکت نکاچوب ومادر محترمش کارمند اداره بهداشت می باشند. ایشان برادران دیگری نیز به نام‌های آقا محمد طاها و آقا علیرضا دارند که کوچکتر از او می باشند. آقا سید محسن دوران دبستان را در روستای محل تولدش در کنار خانواده گذراند و سپس به علت فقدان مدرسه راهنمایی برای ادامه تحصیل به روستای وناجم مدرسه شبانه روزی امام حسین(ع) رفته و ادامه تحصیل داد. هر چه که رشد او بیشتر می شد پخته تر و نجیب تر می شد دربین رفقا به نیکویی یاد می‌شد و به شخصیت دوست داشتنی در بین فامیل تبدیل شده بود .دوران راهنمایی را با موفقیت سپری کرد و برای ادامه تحصیل در دوره متوسطه دوم یا همان دبیرستان به شهرستان ساری عزیمت نمود و در رشته علوم تجربی در دبیرستان ابوذر مشغول به تحصیل علم وادب گردید. دیگر حضور او در هیات های عزاداری و جلسات مذهبی پر رنگ شده بود و غرق در اینگونه مراسمات و توسلات می‌شد از سینه زنی ها و طبل و زنجیرزنی او در هیات های مذهبی وعزاداری دوستان و فامیل ها خاطرات زیادی به یاد دارند و بر کسی پوشیده نیست . دوران دبیرستان رو به پایان بود او دیگر برای خودش مردی شده بود و افتخار پدر و مادر و دوستان. دوران چهار ساله تحصیلات متوسطه با موفقیت به پایان رسید دیگر وقت آن بود که راهش را انتخاب کند به هدفی که به آن فکر می کرد باید دست می یافت ازاین رو چون به نظام و نیروی انتظامی خیلی علاقه مند بود ابتدا برای گذراندن دوره آموزش نظامی به شهر مشهد مقدس آموزشگاه ثامن رفت و پس از گذراندن دوره آموزشی به مرزن آباد چالوس و نیروی دریایی بابلسر انتقال پیدا کرد و سپس برای ادامه خدمت به میعادگاه خود و به جایی که سرنوشت برایش تعیین کرده بود و در واقع به جایی که به آن تعلق داشت ومحل معراج و پرواز او بود یعنی استان هرمزگان ناو گروه بندر لنگه پاسگاه برکه سفلین عازم گشت و مدت ۱۳ ماه در آنجا مشغول خدمت به نظام و انقلاب و وطن بود تا اینکه در سحرگاه روز شنبه مورخه ۱۳۹۸/۰۹/۱۶ ساعت ۴ صبح به دست یکی از اشرار ازخدا بی خبر با ضرب شلیک مستقیم گلوله به پهلو و سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد. بعد ازتشییع در نیروی انتظامی شهر بندر عباس با هواپیما به ساری منتقل شد و غروب یکشنبه با استقبال رسمی و پرشور مردم در فرودگاه به شهرستان ساری منتقل شد و در شب دوشنبه در مکان امام زاده عباس با حضور جمع کثیری از مردم شهر مراسم وداع انجام شد . صب روز سه شنبه مورخه ۱۳۹۸/۰۹/۱۹ با حضور مردم مومن و مسئولین استانی و شهرستانی در مسجد جامع شهرستان ساری توسط نماینده ولی فقیه استان مازندران آیت الله محمد باقرمحمدی لائینی نماز میت اقامه شد و سپس توسط هزاران نفر از شهروندان ساری و حومه تا میدان شهدا تشییع و برای تدفین به زادگاهش روستای ششک منتقل شد. در آنجا با استقبال بی سابقه و پرشور و به یاد ماندنی مردم منطقه که زبانزد خاص و عام بود تشییع شایسته ای صورت گرفت و در جایگاه ابدیش آرام گرفت. مراسم سوم و هفتم و اربعین ایشان نیز با حضور چشمگیر مردم و مسئولین در روستای ششک برگزار گردید که الحق و والانصاف در منطقه نظیر نداشت. آری سرنوشت آقا سید محسن اینگونه رغم خورده بود و خداوند نمی‌خواست او به مرگ عادی بمیرد بلکه برای همیشه زنده بماند ودر یادها جاویدان بماند راهش پر رهرو باد سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. https://eitaa.com/sardarmirshekar
🕋 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🕋
🌷 ویژه ساعت شهادت شهید سلیمانی و یاران 🔰 فرمانده‌ای برای شکستن همه محاصره‌ها ✊ روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره شهید حاج قاسم سلیمانی 🔻 کدام فرمانده دیگر قدرت داشت میتوانست کارهایی را که او انجام داد انجام بدهد؟ به یک منطقه‌ای که در محاصره‌ی ۳۶۰ درجه‌ای دشمن است، شهید سلیمانی با بالگرد وارد این منطقه میشود، در محاصره‌ی کامل دشمن جوانهای خوبی در آن منطقه هستند که دست‌تنها هستند، فرمانده‌‌ای ندارند، چشمشان که به حاج قاسم سلیمانی می‌افتد، جان پیدا میکنند، روحیه پیدا میکنند، انگیزه پیدا میکنند، محاصره را از بین میبرند و دشمن را متواری میکنند و فراری میکنند؛ چه کسی میتواند این کارها را انجام بدهد؟ فرمانده ضدّ تروریسم در کلّ منطقه قوی‌ترین و سرشناس‌ترین فرمانده، را ترور کردند. 🏷 https://eitaa.com/sardarmirshekar
36.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♻️ ویژه برنامه بررسی بویژه ( از گروه رسانه ای اجتماعی سیاسی ) 🎤 سردار میرشکار نقد و بررسی مشکلات کشور و استان (قوه قضائیه،نمایندگان ملجس،رئیس جمهوری) 📥دریافت سایر کیفیت ها👇 https://aparat.com/v/SI2Qe 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 https://eitaa.com/sardarmirshekar