✠﷽✠
♥️📌
#رمـــــان📖❥
* #ناحلــــه🌺
#قسمت_هفتادو_چهار4⃣7⃣
نمیدونم چرا...
واقعا نمیدونم چرا اینجوری شیفتش شده بودم....
چند روز گذشته بود.
دیگه نشد تو مراسم های بابای ریحانه شرکت کنم.
از وقتی هم که کنکورم رو دادم خانواده ی آقا رضا هر روز زنگ میزدن و کلی سوال پیچم میکردن.
مصطفی هم ۱۲ بار از صبح تا الان زنگ زده بود .
از شدت بیکاری و دلتنگی فقط میتونستم به خواب پناه ببرم .
کلافه ب گوشی روی میز خیره بودم و آرزو میکردم دیگه اسم مصطفی رو روی صفحه نبینم
وقتی چند دقیقه گذشت و خبری نشد خوشحال کف اتاق لم دادم
و سعی کردم چهره خندون محمد رو تو ذهنم ترسیم کنم .
چشام رو بسته بودم و تمامحواسم به حالت چشماش بود ک در اتاق با شدت باز شد و مامان تلفن به دست با اخم بهمنزدیک شد
تلفن و چسبوند به پاش و با همون اخم که حالا غلظتش بیشتر شده بود گفت :
+مصطفی است چرا جوابش و نمیدی؟؟؟
با نگاهی که پر از درد شده بودتلفن رو ازش گرفتم
چند ثانیه بعد اروم گفتم
_سلام
+سلام فاطمه خانم .چطوری؟
خوشحال شدم از اینکه لحن صمیمی قدیم رو نداشت
فکر کنمدلخور شده بود
_خوبم شما خوبید؟
+صدای شمارو بشنوم و خوب نشم؟
پووفف خیال کرده بودم حرف زدنش درست شده!
سکوتم باعث شد خودش ادامه بده:
+میخوام حرف بزنم باهات .از بابات اجازه گرفتم شام بریم بیرون .
با کف دستم زدم رو پیشونیم.
سعی کردم بهانه بتراشم با یه خورده من و من گفتم :
_باشه واسه یه وقت دیگه حالم خوب نیست زیاد.
+حس نمیکنی زیادی انتظار کشیدم ؟!
راست میگفت باید جوابش و میدادم و همچی رو تموم میکردم
ولی مشکل این بود که چجوری میگفتم اصلا چی میگفتم ؟ بگم یکی دیگه رو میخوام ؟ته نامردی نیست ؟ هست! ولی اگه بهش نگم و سر خونه زندگی ک رفتیم تمام حواسم جای دیگه میبود بیشتر در حقش نامردی کرده بودم.
قبول کردم باهاش برم بیرون
تمام فکرم پیش محمد بود
الان خوبه ؟کجاست؟چیکارمیکرد؟تونسته با نبود پدرش کنار بیاد ؟
تنهاست یا ریحانه پیششه؟
به مامانم گفتم و مامان با ذوق گفت:
+فاطمه مراقب باش رفتار زشتی از خودت نشون ندی اگه چیزیم بهت داد، ندید بدید بازی در نیار .سنگین و متین باش ،بی ادبی هم نکن .
پوکر نگاش کردم و ترجیح دادم نگم که چه جوابی میخوام بهش بدم .
رفتم تو اتاقم و رو تختم نشستم
پاهامو تو بغلم جمع کردم و به ساعت خیره موندم.
داشتم تمرین میکردم با چه جمله ای بهش بگم چجوری بعدش میتونم به چشماش نگاه کنم ؟
فرصت داشتم هنوز .
رفتم مفاتیح و باز کردم و روبه قبله نشستم
نذر کرده بودم هر روز زیارت عاشورا بخونم
این اواخر ناخودآگاه وقت خوندش گریم میگرفت
نماز مغربم رو که خوندم
شونه گرفتم و موهامو شونه زدم وبا گیره پشت سرم جمعشون کردم
مانتو سرمه ایم رو که بلندیش تا بالای زانوم بود و پوشیدم
شال بلند مشکیم رو هم سرم کردم
شلوار لیم رو هم پوشیدم
نگاهم به چادرم قفل بود
مردد بودم
بعد چند ثانیه با فکر به محمد تردیدم از بین رفت و چادرم و سرم کردم
جیب مانتوم بزرگ بود
گوشیم و تو جیبم گذاشتم
کمتر از همیشه عطر زدم
برق اتاقم و خاموش کردم و رفتم بیرون.
در جواب لبخند گرم مادرم یه لبخند ساختگی تحویلش دادم
حدس میزدم بعد این ملاقات با مصطفی شاید برای مدتی طولانی این لبخند گرم و رو صورتشون نبینم.
یه لیوان آب ریختم ویه نفس خوردم
استرس زیاد مانع آرامشم بود
دلم برای خودم ومصطفی کباب بود
اون دلش با من بود
من دلم با محمد
شایدم محمد دلش با یکی دیگه
کاش زمونه باماها انقدر بد تا نمیکرد
ولی این قانون طبیعت بود!
یه لبخند با چاشنی پوزخند رو لبام نشست
کاش میتونستم کاری کنم واسه مصطفی
کاش میتونستم مثل محمد دوستش داشته باشم
کاش منی وجود نداشت که اینهمه بدبختی درست میکرد
با صدای بوق ماشین مصطفی با مامان خداحافظی کردم
کفش مشکی تختم رو پوشیدم و رفتم بیرون
مصطفی از ماشین پیاده شد
پیراهن چهار خونه با زمینه ی زرد که چهارخونه هاش به رنگ سبز چریکی بود پوشیده بود
یه تیشرت مشکی هم زیر پیراهنش داشت
وچون پیراهنش باز بود
مشخص بود
شلوار کتان مشکی هم پاش بود
ترکیب رنگ لباساش قشنگ بود
در ماشین روباز کردتابشینم
نزدیکش که شدم بدون نگاه کردن بهش سلام کردم
مثل خودم بهم جواب داد
نشستم توماشین
ماشین دور زد و نشست
بدون اینکه چیزی بگه پاش رو گذاشت روگازوشیشه هارو آورد پایین
برگشتم سمتش زل زدم به چهرش تا ببینم تو چه حالتیه
یه نیمچه لبخندی رولباش نشسته بود
بادستگاه ور میرفت و تراک رویکی یکی عوض میکرد
یه آهنگ شادگذاشت وسرعتش رو زیادکرد
سرم رو ازپنجره بردم بیرون
از برخوردبادباصورتم حس خوبی بهم دست میداد
یه لبخند زدم وسعی کردم فعلافراموش کنم پیش کی نشستم و قراره چی بهش بگم
با توقف ماشین چشم هام رو باز کردم وبرگشتم سمتش
با لبخندی که قبلنا تو اوج ناراحتی باعث خندم میشد نگام میکرد
الانا این لبخندش باعث میشد اشک تو چشام پر شه و بدبختیام یادم بیافته
مصطفی عالی بود
واقعا
✠﷽✠
♥️📌
#رمـــــان📖❥
* #ناحلـــــه🌺
#قسمت_هفتاد_و_پنج5⃣7⃣
یه محوطه سرسبز بود ک کلی آلاچیق با چراغای رنگی داشت
خیلی رمانتیک بود
دنبالش رفتیم و تو یکی از آلاچیقا که از همه دور تر و واطرافشم خلوت بود نشستیم
تا نشستیم بدون اتلاف وقت شروع کرد به گفتن خاطرات بچگیمون
از بلاهایی ک سرش آوردم میگفت
+فاطمه یادته بچه که بودیم قرصا رو خالی میکردم و قایمشون میکردم و الکی میگفتم خوردمشون،بعد خودم و به مردن میزدم
توهم باور میکردی و زار زار گریه میکردی؟
الهی بمیرم چقدر اذیتت کردم.
وایی یادته وقتی که میخواستیم از خیابون رد شیم میگفتم اگه زیگزاگی رد شی ماشینا نمیزنن بهت ؟توهم جدی میگرفتی؟
اینارو میگفت و میخندید
ادامه داد:
یادته داشتم از کنار جوب رد میشدم گریه میکردی و میگفتی میافتی تو جوب میمیری
آخه کی افتاد تو جوب مرد من دومیش باشم ؟
انقدر گفت و گفت که دیگه نتونستم خنثی نگاش کنم و باهم زدیم زیر خنده
+فاطمه،میشه الانم همونقدر دوستم داشته باشی؟
جوابی ندادم
با سفارش مصطفی برامون دوتا قهوه آوردن
+تا قبل کنکورت هر زمان که چیزی گفتیم گفتی فعلا نمیشه و باید کنکور بدم
وقتی کنکور دادی حالت بد شد گفتیم شاید واسه همین جواب زنگامو نمیدی
الان که میبینم خداروشکر سالم و سرحالی
میخوام بدونم چیشده که انقدر میپیچونیم
تا الان اعتراضی نکردم یا اگه کردم به شوخی بود
ولی الان میخوام برام دلیل بیاری و بهم جواب بدی،چون دیگه خسته شدم
چرا جوابم و نمیدی ؟
چی شده که به من نمیگی؟
خودمو واسه این لحظه آماده کرده بودم ولی نمیدونم چرا انقدر هل شده بودم
گلوم خشک شده بود
نمیدونستم جمله هامو چجوری بسازم
واسه اینکه از استرسم کم شه
دستام و توهم گره کردم
و به چشماش نگاه کردم
صدام میلرزید:
ببین مصطفی نمیدونم چجوری بگم
توخیلی خوبی .من خیلی دلم میخواست همچی یه جور دیگه ای بود تا مجبور نمیشدم امشب اینارو بهت بگم،من دوستت دارم مثه همیشه ،ولی برداشت تو اشتباهه علاقه من به تو مثه علاقه یه خواهر به برادر بزرگ ترشه!
+به کسی علاقه داری؟
چیزی نگفتم وفقط بهش نگاه کردم
نگاهش اونقدر نافذ بود که نتونستم تاب بیارم و سرم و پایین انداختم
نمیتونستم بگم میخواستم بگما ولی زبونم قفل میشد
خواستم بحث و عوض کنم
_ببین مصطفی ربطی ندا...
حرفم و قطع کرد و دوباره پرسید:کسی و دوست داری؟
ابروهام گره خورد و سرم وپایین انداختم
همین زمان خدمتکار غذاهایی که مصطفی سفارش داده بود و آورد
تا آب و گذاشت لیوان وبرداشتم و پرش کردم ویه قلپ و به هزار زحمت قورت دادم
یه پوزخند زد و گفت :دلم نمیخواست به تو بدبین باشم،ولی از اونجایی که تو این اواخر باپسری جز برادر دوستت ارتباط نداشتی ....
از تعجب چشام چهارتا شد
نگاهم افتاد به گردنش !
رگ گردنش متورم شده بود و صورتش سرخ بود
از ترس زبونم بند اومد
ترسیدم یه کلمه نا بجا بگم و محمد و واسه همیشه از دست بدم
ترسم و که دید پوزخندش پر رنگ تر شد
+چرا چیزی نمیگی؟؟چرا نمیگی دارم اشتباه میکنم؟
برام عجیب بود، بدون اینکه چیزی بگم مصطفی همچی و فهمیده بود!
جوری دستش و مشت کرده بود که گفتم الان ناخناش دستش و پاره میکنه .
تو همون حالت بود وفقط چمشاش سرخ تر میشد
با دیدن این حالش به خودم لعنت فرستادم
نگام به اولین قطره اشکی بود که از چشمش چکید
خیلی همچی خراب شده بود
نمیدونستم باید چیکار کنم
با صدای لرزون گفتم :مصطفی جان خوشبختی تو آرزوی منه، تو با من خوشبخت نمیشی.
+خفه شوووو من نخوام تو برام دلسوزی کنی کیو باید ببینم ؟
واقعا خفه شدم
+هیچ وقت فکر نمیکردم یه روزی بتونی تا این حد پست شی
فاطمهه من دوستت داشتمم
اینهمه سال دوستت داشتم
خودت که بهتر میدونسی؟
مگه چ بدی کردم در حقت؟؟
چرا زود تر نگفتی بهم ؟؟
چرا گذاشی الان که کلی برنامه چیدم ؟؟
فاطمه اون شبم بخاطر این پسره رفتی هیاتت ؟
کاش پاهام میشکست و همراهت نمیومدم !
چرا من الاغ نفهمیدم ؟
فاطمهه کی وقت کردی اینطوری شیی؟؟
تو موهاش دست کشید
دیگه نتونستم بغضم و حفظ کنم
صدای هق هقم سکوت نفس گیر بینمونو شکست
هی تو دلم میگفتم کاش همچی جور دیگه ای بود
صداش آروم شد و گفت:اون گفت چادر سرت کنی ؟
آخی چقدر خاطرش عزیزه برات ....
کاش حداقل به در و دیوار زدن منو هم میدیدی!
کاش میدیدی چقدر حالم بد بود وقتایی که نبودی!
کاش حداقل یه بارحالم و میپرسیدی و برات میگفتم از چیزایی که هیچ وقت نگفتم و توهم نخواستی بشنوی...
من چی از اون پسره کم داشتم ؟
فاطمه بد کردی
حس میکردم یه چیزی گذاشتن تو گلوم تا نتونم خوب حرف بزنم
نتونم داد بزنم
نتونم بگم چقدر حالم بده
نتونم بگم چطور شکستیم!
+گریه میکنی ؟گریه چرا ؟
دلت سوخته برام؟
چرا الان ؟چرا این همه مدت دل از جنس سنگت به حال من نسوخت؟
خوشت میومد شاید،
خوشت میومد وقتی میدیدی دارم برات میمیرم!
خوشت میومد هی خوردم کنی و هی نازت و بکشم
نه ؟؟
چرا خفه شدی عشقم ؟بگو د
✍شهید حاج قاسم سلیمانی
تمام این کسانی که امروز در صحنه سوریه حضور پیدا می کنند، اینها داوطلبانه، نه داوطلبانه، ملتمسانه در این صحنه حضور پیدا کردند.
امروز با یک صحنه ای مواجه شدم....
پدر خانم شهید مدافع حرم به من التماس می کرد به عنوان مدافع حرم پذیرفته شود. و عجیب تر از آن این که دیدم دختر جوانی که یک بچه شش ماهه ی شهید را با خودش حمل می کند، او هم به من التماس می کرد پدر من را به عنوان مدافع حرم بپذیرید..
📚 ذوالفقار؛ ص ۱۳۹
🆔@sardarr_soleimani
🔮📿مناجات شبانگاهی
✨خدايا
تو گفتي و گفتارت بر حق،و وعده ات درست است (فرمودي:) از فضل خدا بخواهيد كه خدا به شما مهربان است،
✨اي آقاي من
در شأن تو اين نيست كه دستور به درخواست دهي و از بخشش خودداري كني، تو با عطاهايت بر اهل مملكتت بسيار كريمي، و بر آنان با محبّت و رأفت بسيار احسان كننده اي.
✨خدايا مرا در كودكي در ميان نعمتها و احسانت پروريدي،و در بزرگسالي نامم را بلند آوازه ساختي...
🆔@sardarr_soleimani
🌷﷽🌷
🌕 #اعمال_شب_نیمه_شعبان
1⃣ غسل، كه باعث تخفیف گناهان مىشود.
2⃣ احیاء این شب به نماز و دعا و استغفار. و در روایت است كه هر كس این شب را احیا دارد؛ نمیرد دل او در روزى كه دلها بمیرند.
3⃣ زیارت امام حسین علیه السلام است كه افضل اعمال این شب و باعث آمرزش گناهان است و هر كس بخواهد با او مصافحه كند روح صد و بیست و چهار هزار پیغمبر زیارت كند آن حضرت را در این شب و اَقَلِّ زیارت آن حضرت آن است كه به بامى برآید و به جانب راست و چپ نظر كند پس سر به جانب آسمان بلند كند و زیارت كند آن حضرت را به این كلمات:
"اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَ رَحْمَةُاللّهِ وَ بَرَكاتُهُ."
و هر كس در هر كجا باشد در هر وقت كه آن حضرت را به این كیفیت زیارت كند امید است كه ثواب حجّ و عُمره براى او نوشته شود .
4⃣ خواندن دعایی كه شیخ و سیّد نقل كردهاند و به منزله زیارت امام زمان صلوات الله و سلامُه عَلَیْهِ است:
اَللّهُمَّ بِحَقِّ لَیْلَتِنا (هذِهِ) وَ مَوْلُودِها.....(مفاتیح)
5⃣ دعای تعلیم داده شده از حضرت صادق علیه السلام در شب نیمه شعبان:
اَللّهُمَّ اَنْتَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ الْعَلِىُّ الْعَظیمُ الْخالِقُ........ (مفاتیح )
6⃣ خوانده شود؛ دعایی که حضرت رسول صلى الله علیه و آله در این شب مى خواندند:
اَللّهُمَّ اقْسِمْ لَنا مِنْ خَشْیَتِكَ ما یَحُولُ بَیْنَنا......(مفاتیح )
7⃣ صلوات هر روز را كه در وقت زوال وارد شده خوانده شود.
8⃣ دعاى كمیل را كه در این شب وارد شده است، خوانده شود.
9⃣ هر یك از اذکار "سُبْحانَ اللّهِ" ، "الْحَمْدُلِلّهِ" ، "اللّهُ اَكْبَرُ" وَ "لا اِلهَ اِلا اللّهُ" صد مرتبه گفته شود، تا خداوند تعالى گناهان گذشته او را بیامرزد و برآورد حاجتهاى دنیا و آخرت او را.
0⃣1⃣شیخ طوسى و كفعمى فرمودهاند كه در این شب این دعا خوانده شود:
اِلهى تَعَرَّضَ لَكَ فى هذَا اللَّیْلِ الْمُتَعَرِّضُون.....(مفاتیح )
1⃣1⃣ نماز جناب جعفر را به جا آورده شود.
2⃣1⃣ بجا آورده شود سجدهها و دعاهایى را كه از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت شده كه در سجده میگفتند:
سَجَدَ لَكَ سَوادى وَ خَیالى وَ آمَنَ بِكَ فؤادى هذِهِ یَداىَ وَ ماجَنَیْتُهُ عَلى نَفْسى یا عَظیمُ [عَظیماً] تُرْجى لِكُلِّ عَظیمٍ اِغْفِرْ لِىَ الْعَظیمَ فَاِنَّهُ لایَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظیمَ اِلا الرَّبُّ الْعَظیمُ
پس، از سجده سر برمیداشتند و دوباره به سجده میرفتند و میگفتند:
اَعُوذُ بُنُورِ وَجْهِكَ الَّذى اَضائَتْ لَهُ السَّمواتُ وَالاْرَضُونَ وَانْكَشَفَتْ لَهُ الظُّلُماتُ وَ صَلَحَ عَلْیْهِ اَمرُ الاْوَّلینَ وَالاْخِرینَ مِنْ فُجاءَةِ نَقِمَتِكَ وَ مِنْ تَحْویلِ عافِیَتِكَ وَ مِنْ زَوالِ نِعْمَتِكَ اَللّهُمَّ ارْزُقْنى قَلْباً تَقِیّاً نَقِیّاً وَ مِنَ الشِّرْكِ بَریئاً لا كافِراً ولا شَقِیّاً
سپس بر خاك مینهاد دو طرف صورت خود را و میگفت:
عَفَّرْتُ وَجْهى فِى التُّرابِ وَ حُقَّ لى اَنْ اَسْجُدَ لَكَ.
3⃣1⃣ نماز شب نیمه شعبان:
چهار ركعت نماز، بخوانید در هر ركعت حمد و قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ صد مرتبه
پس چون فارغ شدی از نماز بگو :
اَللّهُمَّ اِنّى اِلَیْكَ فَقیرٌ وَمِنْ عَذاِبكَ خائِفٌ مُسْتَجیرٌ اَللّهُمَّ لا تُبَدِّلْ اِسْمى وَلا تُغَیِّرْ جِسْمى وَلاتَجْهَدْ بَلاَّئى وَلا تُشْمِتْ بى اَعْداَّئى اَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عِقابِكَ وَ اَعُوذُ بِرَحْمَتِكَ مِنْ عَذابِكَ وَ اَعُوذُ بِرِضاكَ مِنْ سَخَطِكَ وَ اَعُوذُبِكَ مِنْكَ جَلَّ ثَناَّؤُكَ اَنْتَ كَما اَثْنَیْتَ عَلى نَفْسِكَ وَ فَوْقَ ما یَقُولُ الْقآئِلُونَ
📚 مفاتیح الجنان/اعمال شب نیمه شعبان
🤲 اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
#مناجات_شعبانیه
#انتخابات
#نیمه_شعبان
#همدلی_برای_ظهور
🆔@sardarr_soleimani
🌱عڪسترا؛
هر روز مرورمیڪنم
تانڪندیادمبرود
برای لبخند چه ڪسی میجنگم
به عڪست خیره میشوم 🥀و نگاهم در نگاهت
گره میخورد؛
انگارتمامِدلخوشۍام؛
توهستۍحضرت ماه🌙
💓 #دلتنگ_سرداردلها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺خاطره گویی حاج #مهدی_سلحشور از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
وعده #ظهور از زبان حاج قاسم سلیمانی !
روزهایی می آید که شهدا حسرت آن را دارند..
#ماه_شعبان
#نیمه_شعبان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مداحی شنیدنی در وصف حاج قاسم به زبان عربی
🔺 نماهنگی زیبا از مداحی مداح عرب زبان در وصف شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس را مشاهده میکنید.
#حاج_قاسم
#ماه_شعبان
خط خون نقطهۍ💠💚
پایان سلیمانے نیست🌹
بهراسید ڪه این🌷✊🏻
اولِ بسماللّه است...🇮🇷
#مخلصیم_سردار
#خاطره_شهید
#حاج_قاسم
✅📿#وقت_بندگے
⏰نماز اول وقت یعنی:
✨خدایا تو اولویّتِ اوّل زندگیمی...
⏰نماز اول وقت یعنی :
یه #قرار_عاشقانه بین تو و خدا...
🕌اذان رو شنیدی عشقت رو ثابت کن !
عاشقان وقت نماز است🌸
#اذان_می_گویند...
ما رو از دعای خیرتون سر نماز بی نصیب نکنید.
🤲 التماس دعای فرج .....
#مناجات_شعبانیه
#نیمه_شعبان
🆔@sardarr_soleimani
هدایت شده از کشانی 《مادر》
🔹️توجه توجه🔹️
💐با عرض سلام خدمت تمامی دوستان عزیز و محترم💐
👇👇👇این لینکی که می بینید👇👇👇
@Itisgoodtoknowandactoneverything
⭐کانال خوب هست که همه چیز را بدانیم هست⭐
😃و بسیار کانال خوب جذاب😃
در این کانال حدیث های پیامبران،امامان و... گذاشته میشود
🌹توضیح درباره ی بعضی از آیات🌹
🌹توضیح درباره ی شهدا🌹
😉حتما عضو این کانال بشوید و گرنه از دست تون می ره😉
💦 امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می فرمایند :
✅شیعیان ما به #اندازه_آب_خوردنی
ما را نمی خواهند‼️
👌اگر ما را بخواهند،
دعا می کنند و فرج ما می رسد.
🤲 اللهم عجل لولیك الفرج 🤲
#مناجات_شعبانیه
#نیمه_شعبان
🆔@sardarr_soleimani
با تو خوشبختترین💠
آدم این قافلہام....🌷:)
ڪم نشو دور نشو🕊
بے تو جهانم خالےست🌹
#مخلصیم_سردار
#خاطره_شهید
#حاج_قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری🌱
سالروز ولادت سردار شهیدحاج
#حسین_پور_جعفری گرامی باد.
🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹کلیپ بسیار شنیدنی 👌
✅ #انتظار یعنی....
🤲اللهم عج لولیك الفرج 🤲
#مناجات_شعبانیه
#نیمه_شعبان
#ولادت_امام_زمان
🆔@sardarr_soleimani
صبـح مےشود
و خوࢪشید نگاه تو
آسمان را روشن مۍکند
لبخند میزنے، بهـار مۍشود...
نیستۍ، اما نـسیم یادت
هر روز هفتہام را معطࢪ ڪرده است...
☀️صبحتون شهدایی🥀#سردار_سلام
#ولادت_امام_زمان
#مناجات_شعبانیه
#نیمه_شعبان
🆔@sardarr_soleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #نماهنگ زیبای «بهشت دنیا»
🎙با صدای: ابراهیم قانع، مهدی سروری، جعفر ملائکه
🍃💐 میلاد با سعادت صاحب الزمان (عج) و عید بزرگ نیمه شعبان مبارک باد 💐🍃
#تنها_امید
#عید_نو_عهد_نو
🕌حرم مطهر امام رضا علیه السلام
🆔@sardarr_soleimani
✅ #ایرانسلیا این کد رو بزنن
هم مکالمه رایگان میده
هم اینترنت . کد
*5# 👈
بگیرید بعد 1 رو که بزنید ، 1ساعت مکالمه رایگان میده ؛ اما اگر گزینه بعد 00 رو بزنید میره منو بعدی، اونجا 2 رو انتخاب کنید، 2گیگ اینترنت میده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹کلیپ رو ببینید 👌
✅ چه حاجتی از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بخواهیم⁉️
🤲 اللهم عجل لولیك الفرج 🤲
#مناجات_شعبانیه
#نیمه_شعبان
#ولادت_امام_زمان
🆔@sardarr_soleimani