eitaa logo
خبرگزاری روستای صرم(صرم نیوز)
3.8هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
7.3هزار ویدیو
74 فایل
🔆 برای ارسال خبر، عکس، فیلم یا حتی نظر و انتقاد میتونی به اکانت ادمین یعنی آیدی زیر بفرستی. 💬 @sarm_news_admin ❗ کانال ما رو به بقیه هم معرفی کنید😁 ❗ یادتون نره برامون اخبار و عکس و فیلم بفرستید😉 💥تبلیغات شما را پذیراییم🤩
مشاهده در ایتا
دانلود
حضور مدیر کل صدا و سیمای مرکز استان قم آقای دکتر پهلوانیان و مدیر محترم صدای مرکز استان قم جناب آقای مبینی در جوار امامزادگان واجب التعظیم روستای صرم و عرض سلام خدمت این امامزاده ی واجب التعظیم و حضور در برنامه ی زنده ی رادیویی قم گشت که در جوار امامزادگان روستای صرم در حال انجام بود. 💟(صرم نیوز) @sarm_news 🔴🔷🔴🔷
خبرگزاری روستای صرم(صرم نیوز)
متاسفانه امسال با این فوتی‌ها و مراسم ختمی که شب بود برنامه قم‌گشت شور پارسال نداشت 😔😔
تشکر از عوامل محترم برنامه ی قم گشت که قبول زحمت کردنند و میهمان روستای شهید پرورصرم و این امامزاده ی واجب التعظیم بودند. تشکر از مردم خوب و میهمان نواز روستای شهید پرورصرم که زحمت کشیدند و همکاریهای لازم را به عمل رساندند. تشکر از اعضای محترم شورا و دهیار محترم جهت هماهنگی‌های انجام شده. تشکر از عوامل محترم ایستگاه صلواتی امامزادگان روستای صرم و گروه جهادی شهیدمدافع حرم ابراهیم رشید جهت همکاریهای انجام شده۱۴۰۳/۰۸/۰۴🇮🇷 💟(صرم نیوز) @sarm_news 🔴🔷🔴🔷
خبرگزاری روستای صرم(صرم نیوز)
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب🍄 قسمت ۳ بعد از رسیدن بہ سن تڪلیف فڪرڪنم فقط سہ یا چهاربارتو مسجد در صف نم
🍄رمان جذاب 🍄 قسمت ۴ آقام ڪه رفت سیده خانومم رفت…. غیر از پیش نماز اون سالها، فقط آقام بود ڪه سیده خانوم صدام میڪرد. بقیه صدام میڪردن رقی(مخفف اسم رقیه) اینقدر منو با این اسم صدا زدند ڪه دیگہ از اسمم بدم میومد. هرچقدر هم آقام میگفت این اسم مبارڪه نباید شڪستش ڪسے براے حرفش تره خورد نمیڪرد. البتہ در حضور خودش رقیہ خطابم میڪردند ولے در زمان غیبتش من رقے بودم و دلیل میاوردن ڪه ما عادت ڪردیم به رقی. رقیہ تو دهنمون نمیچرخہ!! 🍃🌹🍃 اول دبیرستان بودم ڪه بہ پیشنهاد دوست’ صمیمیم اسمم رو عوض ڪردم و تو مدرسه همہ صدام میزدند عسل!!! دوستم عاطفه،عاشق این اسم بود و چون بہ گفتہ ی خودش عاشق منم بود دلش میخواست همه منو به این اسم صدابزنند. عاطفہ بهترین دوست وهمدم من بعد ازمرگ آقام بود. 🍃🌹🍃 من فقط سیزده سال داشتم که آقام تصادف کرد و مرد. مامانمم که تو چهارسالگے بخاطر هپاتیت ترڪم ڪرد و از خودش براے من فقط یڪ مشت خاطره ے دست به دست چرخیده و یڪ آلبوم عڪس بجا گذاشت ڪه نصف بیشتر عڪسهاش دست بدست بین خالہ هام و داییهام پخش شد واسہ یادگاری! !! از وقتی ڪه یادم میاد واقعا جاے خالی مادرم محسوس بود. هرچند ڪه آقام هوامو داشت و نمیذاشت تو دلم آب تڪون بخوره. 🌹🍃🌹 ولے شاید بزرگترین اشتباه آقام این بود ڪه واسه ترو خشڪ ڪردن من، دست به دامن دخترعموی ترشیده ش شد وگول مهربونیهای الکیشو خورد و عقدش کرد. تا وقتی که مهری بچہ نداشت برام یکمی مادرے میکرد ولے همچین ڪه بچہ ش بدنیا اومد بدقلقے هاش شروع شد و من تبدیل شدم به هووش. مخصوصا وقتے میدید آقام از درڪه تو میاد برام تحفہ میاره آتش حسادت توچشمش زبونہ میڪشید  ولے جرات نداشت به آقام چیزے بگہ چون شرط آقام واسہ ازدواج احترام ومحبت به من بود. 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌼🍃🌼.═══════╗ 👇 💟(صرم نیوز) @sarm_news 🔴🔷🔴🔷 ╚═══════🌼.🍃🌼═╝
خبرگزاری روستای صرم(صرم نیوز)
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب 🍄 قسمت ۴ آقام ڪه رفت سیده خانومم رفت…. غیر از پیش نماز اون سالها، فقط آقا
🍄رمان جذاب  🍄 قسمت ۵ مرگ آقام برخلاف یتیمے وبے پناه شدن من براے مهرے خالے از لطف نبود. میتونست  با حقوق بازنشستگی و سود ڪرایه بدست اومده از حجره ے پدرے آقاے خدابیامرزم هرچقدر دلش خواست خرج خودش ودوتا پسراش کنہ و با من عین یڪ کلفتے ڪه همیشہ منت نگهداریمو تو سر فامیل میڪوبوند رفتار کنہ! 🌹🍃🌹 بہ اندازه ی تمام این سی سال عمرم از مهری متتفرم. اون منو تبدیل به یڪ دختر تو اون روزگار و یڪ موجود تو امروزڪرد. اون ڪارے ڪرد تو خونہ ی خودم احساس خفگے ڪنم و مجبورم ڪرد در زمان دانشجوییم از اون خونہ برم و در خوابگاه زندگے ڪنم. 🍃🌹🍃 اما من ڪم ڪم یاد گرفتم چطورے حقمو ازش بگیرم. بہ محض بیست  ودو سالہ شدنم ادعاے میراثم رو ڪردم و سهم خودم رو از اموال و املاڪ پدرم گرفتم وبا سهمم یڪ خونه نقلے خریدم تا دیگہ مجبور نباشم جایے زندگے ڪنم ڪه بهترین خاطراتم رو به بدترین شرایط بدل ڪرد. اما در دوران نوجوانے خوشبختیهاے من زمانے تڪمیل شد ڪہ عاطفہ هم بہ اجبار شغل پدرش بہ اروپا مهاجرت ڪرد و من رو با یڪ دنیا درد و رنج وتنهایے تنها گذاشت. 🍃🌹🍃 بے اختیار با بیاد آوردن روزهاے با او بودنم اشڪم سرازیر شد و آرزو ڪردم ڪاش بازهم عاطفہ را ببینم. 🌹🍃🌹 غرق در افڪارم بودم ڪه متوجہ شدم جلوے محوطہ ےمسجد دیگر ڪسے نیست. نمیدونم پیش نماز جوون وجدید مسجد و جوونهاے دوروبرش ڪے رفتہ بودند. دلم به یکباره گرفت.باز احساس ڪردم. 🌹🍃🌹 از رو نیمڪت بلند شدم و مانتوے ڪوتاهمو ڪه غبار نیمڪت بروش نشسته بود رو پاک ڪردم. هنوز رطوبت اشڪ رو گونہ هام بود. با گوشہ ے دستم صورتم رو پاڪ ڪردم و بے اعتنا بہ یڪ مردڪ بے سروپا و بدترڪیب راهمو ڪج ڪردم و بسمت خیابون راه افتادم. 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌼🍃🌼.═══════╗ 👇 💟(صرم نیوز) @sarm_news 🔴🔷🔴🔷 ╚═══════🌼.🍃🌼═╝