eitaa logo
سواد رسانه و جنگ شناختی
1.3هزار دنبال‌کننده
336 عکس
153 ویدیو
13 فایل
🧠 هوش مصنوعی (اصلی) #جنگ_شناختی (اصلی) # کانال آموزشی سواد رسانه و ارائه محتوا در راستای #جهادتبیین 🎬اشنایی با سواد رسانه ☠️دشمن شناسی رسانه ای 🎯ارائه مصاديق جنگ شناختی 💻تحلیل های شناختی در حوزه رسانه ارتباط با ادمین @markazfazayemajazi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰موضوع: نفوذ 🔹الف- انواع نفوذ: 1⃣ نفود سنتی(ستون پنجم)؛ نفوذ در جایگاه های کلیدی، ساختار و سیستم یک نظام سیاسی از طریق عامل انسانی و غیر انسانی(جاسوسی) 2⃣ نفوذ مدرن(ستون ششم)؛ در این نوع نفوذ مبتنی بر بند اول، هم خودی، هم دشمن و عامل دشمن نقش دارند که به تعبیر دیگر، نفود شناختی هم به آن گفته می شود ۱/۱- نوع اول نفود مدرن؛ هم صدایی و همراهی با دشمن و بازی در صحنه طراحی شده دشمن به صورت آگاهانه به عنوان عامل دشمن ۲/۱- نوع دوم نفوذ مدرن؛ هم صدایی و همراهی با دشمن و بازی در صحنه طراحی شده دشمن به صورت آگاهانه بدون اینکه نقشی در عاملیت دشمن داشته باشد ۳/۱- نوع سوم نفوذ مدرن: هم صدایی و همراهی با دشمن و بازی در صحنه طراحی شده دشمن به صورت ناآگاهانه بدون اینکه نقشی در عاملیت دشمن داشته باشد 🔹ب- ابزار نفوذ؛ 1⃣ سیستم های ارتباطی اعم از تلفن ثابت، تلفن همراه 2⃣ شبکه های اجتماعی، مانند فیس بوک، اینستاگرام، تویتر و... 3⃣ فناوری های نوین؛ استارلینگ، هوش مصنوعی، ماهواره و... نکته؛ شناسایی محل حضور فرماندهان و دانشمندان هسته ای در نبرد اخیر بین رژیم صهیونیستی و ایران، موارد سه گانه اخیر (فوق) به اضافه عامل انسانی نقش بسیار بارزی داشته و دارد 4⃣شیاطین و اجنه: دشمن با استفاده از اجنه در صدد نفوذ به اطلاعات و ساختارهای با طبقه بندی سری و فوق سری هست. 🔹ج- لایه های نفوذ؛ 1⃣ سطح تاکتیکی شامل، توده مردم و افراد عادی 2⃣ سطح راهبردی شامل؛ گروه های مرجع، سلبریتی ها، نخبگان و... 3⃣ سطح ساختاری، نفوذ در ساختار و ارکان یک نظام سیاسی
🔰امروزه، جنگ شناختی با تلفیق توانمندی‌های سایبری، اطلاعاتی، روان‌شناختی و مهندسی اجتماعی، اهداف خود را دنبال می‌کند. 🔹 این نوع جنگ از اینترنت و رسانه‌های اجتماعی بهره می‌گیرد تا افراد تأثیرگذار، گروه‌های خاص و شمار گسترده‌ای از شهروندان را به‌صورت انتخابی و پی‌درپی در یک جامعه هدف قرار دهد.
🔰نگذارید جملات رهبری "فراموش" شود 🔹دهها سال، رهبری بیشترین کلمه ای که به کار میبرد، "دشمن" بود. یادتان هست؟ عده ای میگفتند شما توهم توطئه دارید؟ الان دیگر کسی گفتن این کلمه دشمن را استهزاء نمیکند. 🔹رهبری میگفت مهمترین درس تمدن ساز حج به ما دو نکته است، یکی وحدت امت اسلام یکی نبرد با آمریکا و اسراییل، یادتان هست؟ هر سال میگفت، میگفت اختلافات مذهبی را دامن نزنید، خیلی ها باور نمیکردند حالا باور میکنند شاید 🔹رهبری حدود ده سال قبل گفت نفوذ، اینقدر گفت که خیلی ها تعجب کردند چرا اینقدر تکرار میکند. یادتان هست؟ حالا وال استریت ژورنال فاش کرد، نفوذ اسراییل از ده سال پیش شکل بسیار جدی ترین به خود گرفت و این عملیاتهای اسراییل با نفوذ ده ساله اسراییل محقق شده. 🔹رهبری بارها گفت دعواهای حیدری نعمتی را تمام کنید، دست از ایجاد بی اعتمادی به مسوولین بردارید، صحنه را درست ببینید، ما گام به گام در حال پیروزی هستیم و عقب نرفتیم، میگفت مسائل نظامی امنیتی همه اش را نمیشود گفت گاهی سوال هم نپرسید، گفت به درگیری تمدنی ما با غرب بپردازید وقت این است نه بحثهای جزیی سرکاری، خیلی ها بی اعتنایی کردند، حالا میبینند ثمرات آن بی اعتنایی ها را. 🔹رهبری گفت ما در جنگ نظامی خطر زیادی احساس نمیکنیم، اما در جنگ شناختی خطر زیادی احساس میکنیم. این را نه یک بار بلکه بارها گفت و گفت و گفت. حتی روزی که از نفوذ سخن میگفت چنین نفوذی را هم طرح کرد. هنوز هم خیلی ها باور نمیکنند. قبل از هر کنشی باید از خود بپرسیم در این وضعیت دشمن از من انتظار دارد چه رفتاری را انجام دهم، رهبری انتظار دارد چه کنم.حملات دشمن در رسانه را با حمله باید جواب داد نه انفعال، انفعال همان است که او انتظار دارد و پروژه او را پیش میبرد. باید محتوا خلق کرد، برویم سراغ دارایی های واقعی و ایمانی خودمان مثل محرم، مثل هیات، مثل امام حسین ع، باید قدرت در فضای جنگ شناختی ایجاد کرد. هنوز ذهنهای جوانان ما بی پدافند است. 🔹حرفهای رهبری را جدی بگیریم، نشود باز با صدای موشک و خبر ترور و شهادت بی گناهان بخواهیم به خودمان بیاییم و جدی بودن سخنانش را باور کنیم. دست به کار شوید و شویم ، دیر نشود. امید ایجاد کنیم، وحدت ایجاد کنیم، ترس را از بین ببریم. 🔹این روزها جهاد_تبیین همان همراهی مسلم در زمان امام حسین(ع) است.مسلم زمانه ات را بشناس و همراهی کن.
🔰دفاع مؤثر در برابر جنگ شناختی، پیش از هر چیز مستلزم آگاهی از وقوع یک کارزار شناختی است. 🔹 برای این منظور باید بتوان قبل از تصمیم‌گیری و اقدام، وضعیت را به‌درستی مشاهده و تحلیل کرد. 🔹 راه‌حل‌های فناورانه می‌توانند در پاسخ به چند پرسش کلیدی مفید باشند: 1⃣ آیا کارزاری در حال اجراست؟ 2⃣ منشأ آن کجاست؟ 3⃣ چه کسی آن را هدایت می‌کند؟ 4⃣ اهداف احتمالی آن چیست؟
تصور غلط از جاسوس و نفوذی! هنوز تصور ما از نفوذ و جاسوسی به سبک فیلم سینمایی و سریال هایی است که می سازیم! اینکه فردی از ترکیه یا آذربایجان می آید، یک خانم با گلاه گیس در سریال‌ها! اقداماتی انجام میدهد و ما آنها را زیر نظر داریم! خیر اینگونه نیست. حتما این جنس از جاسوسی هنوز جریان دارد اما تمام ماجرا نیست. رهبری در یک سخنرانی گفتند: یک نوع نفوذ این است که دشمن نظام محاسبات مسولان را بهم بزند بدون اینکه آدم و جاسوس بفرستد. این نوع نفوذ بسیار خطرناک تر است. یک مثال میزنم. امروز بر دوست و دشمن ثابت شد که حضور ما در سوریه و قدرت حزب الله در زمان حیات سید مانع رژیم اسراییل بود. خود نتانیاهو هم اذعان کرد که ترور سید راه را برای حمله به ایران باز کرد. جنگنده های اسرائیل از روی آسمان باز سوریه بعد از سقوط اسد به سمت ما حمله ور شدند‌. تا زمانی که دیوار دفاعی ما کنار مرز اسرائیل بود رژیم جرات حمله نداشت. هر عاقلی امروز این را فهمیده است. حالا یادآوری میکنم توییت رئیس اسبق کمسیون امنیت ملی مجلس فردای روز سقوط بشار اسد را، آن فرد رد صلاحیت شده گفته بود: ایرانیان خوشحال باشند! دیگر کسی حق ندارد دلارهای ایران را برای حفظ تارهای عنکبوت هزینه کند! این توییت رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی مجلس است! آیا او جاسوس و نفوذی بود؟ خیر. دشمن سوار بر ذهن و نظام محاسبات این شخص و امثال این شخص بوده و هست. این جنس نفوذ از هزار جاسوس خطرناک تر است. تحلیل غلط به گفته رهبری مسیر تاریخ را تغییر میدهد.
📌حساب‌های کاربری یهودی از یهودیان می‌خواهند که شهر نیویورک را ترک کنند. برنامه چیست مشخص نیست
🔰سناریوی نبرد در روزهای آینده بین ایران و رژیم صهیونیستی با اعلام آتش بس بین ایران و رژیم صهیونیستی، نبرد هنوز به پایان نرسیده است و همچنان دو سناریو در مورد ادامه نبرد محتمل است : 1️⃣سناریوی اول : شروع مجدد نبرد در لایه سیاه و جنگ نظامی 🔹این سناریو با توجه به شکنندگی جامعه داخلی رژيم 🔹ضربات سهمگین به زیر ساخت های حیاتی 🔹از بین رفتن توان اطلاعاتی موساد و آمان 🔹شلیک های هوشمند به پادگان ها و پايگاه های رژیم 🔹ترس بیش از حد از توان موشکی ایران احتمال کمتری دارد هر چند اصلا نمی توان بعید دانست. 2️⃣اما سناریوی دوم ورود نبرد به لایه خاکستری و جنگ سایه ها است این شکل نبرد سه لایه دارد : 🔹جنگ در فضای مجازی، جنگ شناختی و سایبری 🔹استفاده از ظرفیت گروه های معاند و تجزیه طلب مانند ۱)جیش الظلم در جنوب شرق ۲)کوادکوپتر های بمب افکن(این نوع کواد کوپتر ها مثل کوادکوپتر های انتحاری یک بار مصرف نیستند و با خود نارنجک حمل می‌کنند و می‌توانند چندین عملیات اجرایی کنند) ۳) استفاده از منافقین برای جنگ شهری ۴)بمباران پالایشگاه ها، خطوط ریلی، حمله به فیبر نوری پخش شده در طول کشور. ۵) ترور فرماندهان میانی سپاه های استانی و سپاه های ناحیه جهت بهم ریختن کمربند امنیتی شهر ها. 3️⃣استفاده از ظرفیت های بين المللی مانند افزایش فشار تحریم و فعال کردن مکانیسم ماشه. که احتمال ورود دشمن به این نبرد و اجرای این سناریو بسیار محتمل تر است. مجتبی_منصورزاده 🔹 رهبری؛ ‌حرف از «تسلیم ایران» برای دهان رئیس جمهور آمریکا خیلی بزرگ است 🔹سه تبریک رهبر انقلاب اسلامی به ملت بزرگ ایران. ۱- پیروزی‌ بر رژیم‌صهیون ۲- سیلی سخت به آمریکا ۳- اتحاد و یکصدایی فوق العاده ملت ۵ تیر ۱۴۰۴ 🚨انتشار محتوا در راستای جهاد تبیین
🔰 کاربرد در جاسوسی
🔰شواهد محیطی اینگونه نشان می‌دهد که ایران در آستانه یک رویارویی تمام‌عیار چندلایه قرار دارد. تهدیدات، صرفاً نظامی یا امنیتی نیست؛ بلکه تلفیقی از جنگ رسانه‌ای، شناختی، تروریستی، سیاسی و اطلاعاتی است؛ 🔹 راهبرد ملت و نظام میتواند بر سه محور استوار باشد: 1️⃣ - آمادگی کامل اطلاعاتی، نظامی و امنیتی در جغرافیای تهدید. 2️⃣ - بصیرت رسانه‌ای و حفظ وحدت ملی برای خنثی‌سازی فتنه داخلی. 3️⃣ - اطاعت محض از رهبری معظم انقلاب حضرت امام خامنه‌ای مدظله العالی به‌ عنوان فرمانده حکیم این صحنه پیچیده. 🔹امروز، غفلت ما یعنی جسارت بیشتر دشمن؛ اما اگر بیدار باشیم، همان‌گونه که در دفاع مقدس و فتنه‌های گذشته ثابت کردیم، تهدید امروز، مقدمه‌ی پیروزی بزرگ فردا خواهد شد. والعاقبةُ للمتقین
چرا تبریز؟ چرا آذربایجان؟ (همکاری باکو با صهیونیست ها در تجاوز به ایران) قسمت اول پس از جنگ دوازده روزی تحمیلی علیه ملت و تمامیت ارضی ایران و تجاوز به حریم میهن، حمله به زیرساخت‌های نظامی، زیربنایی و مناطق مسکونی در کشور و کشتار ناجوانمردانه مردمان بیگناه و اغلب غیرنظامی در حین جنگ، اکنون و در دوره آتش‌بسی که به نظر ناپایدار می‌نماید، می‌توان با طمأنینه بیشتری در رابطه با برخی مطالب صحبت کرد و از گمانه‌زنی‌ها به حدس‌های نسبتا محکم و جدی‌تری رسید. علی‌رغم اینکه استان‌های آذری‌نشین و به‌ویژه شهر تبریز از اهمیت بالای ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیکی برای کشور برخوردار است اما مناطق دیگری در ایران وجود داشت که می‌توانست اهمیت بیشتری برای ضربه‌زدن در این تجاوز به کشور داشته باشد. اما تمرکز حملات اسرائیل در این دوره پس از شهر تهران بر روی آذربایجان و به‌ویژه شهر تبریز به‌عنوان بزرگترین شهر آذری‌نشین قرار داشت. درباره چرایی این موضوع باید به چند نکته مهم توجه داشت. دولت جمهوری آذربایجان تنها دولت رسمی در همسایگی ایران است که با اسرائیل روابط بسیار نزدیک و حسنه دارد. این روابط که اکنون می‌توان آن را رابطه‌ای استراتژیک نامید، بر بنیان‌های بسیار مهم در حوزه‌های امنیتی، نظامی و انرژی طرفین استوار است. استفاده باکو از تسلیحات و حمایت‌های نظامی، امنیتی و اطلاعاتی اسرائيل که به‌نظر باعث موفقیت‌های این دولت در جنگ قره‌باغ گردید و همچنین بلندپروازی‌های رژیم علی‌اف بدون حمایت اسرائیل ممکن نیست. از سوی دیگر شریان انرژی اسرائیل نیز از طریق خط لوله باکو_ تفلیس_جیهان تامین می‌گردد. همچنین دکترین اسرائیل به باکو برای مقابله‌به‌مثل با محور مقاومت ایران است. به عبارت دیگر، اسرائیل از همسایگی باکو با ایران، برای مقاصد امنیتی و اطلاعاتی و حالا نظامی بهره می‌گیرد. همچنین اسرائیل سعی دارد تا از طریق تقویت قوم‌گرایی با محوریت دولت باکو و اقلیم کردستان، موقعیت داخلی در ایران را دچار ضعف نموده و به بحران‌های هویتی در ایران دامن بزند. اما اگر به جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران بازگردیم، باید اذعان کرد که حجم و شدت حمله به تبریز با چند هدف اساسی دنبال می‌شد که در ادامه به اهم دلایل آن خواهیم پرداخت: ۱. ارتش متخاصم اسرائیل سعی داشت تا با از کار انداختن توان راداری در منطقه شمالغرب کشور و منعاقبا عدم توان ایران در شناسایی هوایی، از فضای جمهوری آذربایجان برای سوخت‌گیری جنگنده‌هایش بهره ببرد. به همین سبب در همان روزهای نخست، شاهد حملات بسیار سنگین به پایگاه شکاری تبریز و فرودگاه‌ها و سیستم‌های راداری در شمال‌غرب کشور بودیم که باتوجه به استفاده رژیم اسرائیل از آسمان عراق برای عبور جنگنده‌ها و عدم عبور آن‌ها از فضای آسمان استان آذربایجان‌شرقی، دلیلی به جز موضوعی که مطرح شد به ذهن نگارنده نمی‌رسد. به عبارت دیگر جنگنده‌های اسرائیل از آسمان سوریه، عراق و سپس احتمالا استان‌های غربی، و پس از آن همدان و قزوین وارد کشور می‌شدند و تبریز، هرگز معبری برای عبور آن‌ها برای رسیدن به مناطق حساس در نواحی مرکزی کشور نبود. بنابراین یکی از دلایل اصلی برای این حمله گسترده به تبریز و به‌ويژه پایگاه شکاری و سیستم‌های ردیابی و راداری و توان شناسایی، در همان نکته اولی بود که به آن اشاره شد. همچنین با آسیب به این زیرساخت‌ها امکان پرواز هرچه راحت‌تر پهپادها و ریزپرنده‌ها از خاک جمهوری باکو تا عمق کشور را به شکل بسیار سهل و ممتنعی فراهم می‌کرد. چنانکه این اتفاق نیز افتاد. در یک کلمه باید گفت که اگر قرار نبود از خاک باکو علیه ایران استفاده گردد، هیچ نیازی به این حجم از تخریب گسترده زیرساخت‌های استان‌های آذری و به‌ویژه شهر تبریز نبود. همانطور که مثلا این حجم از تخریب در مورد هیچ پایگاه شکاری دیگری تا این شدت نبود. ۲‌. نکته دوم ماجرا در اینجاست که باتوجه به حضور تعداد زیادی از عوامل با تفکر پان‌ترکیستی در آذربایجان که اکثرا تحت‌تاثیر و حتی تحت حمایت دولت‌های باکو و آنکارا هستند، و همچنین وجود پایگاه‌های مهم آفندی کشور در تبریز و ناحیه شمالغرب، استفاده از این عناصر در شرایط غافل‌گیری و آشفتگی اوضاع برای شناسایی پایگاه‌های مهم آفندی و همچنین خرابکاری و آسیب به کشور می‌توانست برای ارتش اسرائیل بسیار سودبخش باشد. اطلاعات بیشتری در این مورد در دسترس نیست اما حضور پرتعداد ریزپرنده‌ها در تبریز، علی‌رغم برد پروازی بسیار کوتاه آنها و اینکه در این استان برخلاف استان‌های آسیب‌دیده‌ی دیگر، اتباع مهاجر غیرقانونی نیز حضور ندارند، می‌تواند دلیلی محکم برای اثبات ادعای مطرح شده باشد. ادامه دارد ...
چرا تبریز؟ چرا آذربایجان؟ (همکاری باکو با صهیونیست ها در تجاوز به ایران) قسمت دوم ۳. نکته سوم در حملات به تبریز و شمال‌غرب نیز در این است که اسرائیل و حتی باکو تصور می‌کردند که با تضعیف توان نظامی کشور، زمینه برای حرکات تجزیه‌طلبانه و حضور فعالانه عناصر پان‌ترک در این منطقه فراهم می‌گردد و این موضوع می‌تواند بستری برای درگیری ایران در چند جبهه گردد که البته خوشبختانه این اتفاق روی نداد و مانند سایر نقاط کشور، اتفاقی در تبریز و شمال‌غرب کشور نیفتاد. البته این موضوع را نباید از خاطر برد که روی‌ندادن این اتفاق در حال حاضر تضمین کننده آینده نیست و باید با تمام توان در مقابله با اقدامات عناصر پانترک ایستاد و برای آن برنامه‌ریزی دقیق و مدون داشت. ۴. نکته دیگر ماجرا اما مسئله‌ و برداشتی است که دولت باکو از وضعیت یک ایران تضعیف شده دارد. ایرانی که از یک سو درگیر یک جنگ تمام‌عیار است و از سوی دیگر قدرت آفندی و پدافندی‌اش بسیار تضعیف گردیده است. چنین وضعیتی این امکان را برای باکو و ترکیه فراهم می‌کند که با قدرت و آزادی عمل بیشتری در مورد گریدور ادعایی زنگزور وارد عمل شده و ارمنستان تنها را بیش از پیش تحت فشار قرار دهند تا جنوب استان سیونیک را واگذار نموده و مرز تاریخی ایران و ارمنستان قطع گردد و از سوی دیگر ایران برای ارتباط زمینی با اروپا دچار خفگی ژئوپلیتیک گردد. به همین سبب باکو از هر شرایط و اتفاقی که باعث تضعیف و سپس حواس‌پرتی ایران نسبت‌به قفقاز گردد با آغوشی گرم استقبال می‌کند. ۵. نکته پنجم ماجرا البته بسیار بدبینانه می‌نماید اما با کنار هم قرار گرفتن برخی فاکتورها، آنقدرها دور از انتظار هم نیست. همانطور که اشاره شد، دکترین اسرائیل نسبت به جمهوری باکو، همانند نگاه ایران به محور مقاومت در برابر اسرائیل است تا جایی که برخی باکو برای اسرائیل را همانند سوریه یا لبنان برای ایران می‌دانند. طبعا قدرت گرفتن و حتی پیشروی‌های ارضی باکو به‌عنوان تنها دولت نزدیک و هم‌پیمان با اسرائیل در همسایگی زمینی ایران، باعث خشنودی و استقبال اسرائیل نیز هست. از سوی دیگر جمهوری آذربایجان دست‌کم از دوره ریاست‌جمهوری ابوالفضل ایلچی‌بیگ با طرح ادعاهایی همچون باصطلاح آذربایجان ج ن و ب ی، و در قالب‌های گوناگون علیه تمامیت ارضی ایران فعالیت نموده و در کنار ترکیه به‌ویژه پس از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، به‌عنوان مهم‌ترین حامی پانترکیسم در ایران شناخته‌ می‌شود. صحبت‌های کارشناسان در تلویزیون‌های باکو پس از جنگ ۱۲ روزه و ادعای مالیخولیایی امکان اشغال تبریز توسط ارتش باکو ظرف یک روز، نیز نشان‌دهنده علاقه و بلندپروازی‌هایی است که احتمالا در ذهن حکمرانان باکو وجود دارد. این موضوع دور از ذهن نیست که این حملات شدید علیه تبریز، با هدف زمینه‌سازی برای شورش‌های عوامل پانترک و سپس حتی اشغال زمینی آن توسط اسرائیل و باکو و متعاقبا ایجاد یک دولت دست‌نشانده قومی باشد. همان سیاستی که اسرائیل، اکنون در سوریه و با اقلیت دروزی‌ها دنبال می‌کند که در آذربایجان، از حمایت دولت باکو نیز برخوردار است. با همه مواردی که گفته شد، سیاست ایران در قبال اسرائیل، بدون در نظر گرفتن نقش دولت علی‌اف، امکان‌پذیر نیست و همه تلاش‌ها در جهت فهم اقدامات باکو باید در قالب یک ریشه‌شناسی دقیق صورت پذیرد که متأسفانه باتوجه به شناختی که نگارنده از مراکز مهم تصمیم‌ساز دارد، تاکنون مورد غفلت جدی مسئولان امر قرار گرفته و کشور را دچار بحرانی حیاتی نموده است.