سواد رسانه و جنگ شناختی
💢منافق پروری یکی از لایه های بسیار عمیق و قابل تأمل جنگ شناختی است. استفاده از «بتسازی» از چهرههای
🔹 تکنیک فروپاشی الگوهای معنوی :
ساخت عمدی چهرههای «نمایشی دیندار» توسط جریانهای جنگ نرم (مثلاً با تبلیغات هدفمند در رسانهها یا شبکههای اجتماعی) و القای این گزاره که «دینداری واقعی وجود ندارد و همهچیز نمایشی است» با ایجاد شوک روانی در جامعه زمانی که این واقعیت این چهرهها یا اعمال خلاف و مجرمانه ایشان افشا میشوند .
🔹 جایگزینی دینستیزی به جای نفاقستیزی
جنگ شناختی میکوشد به جای اینکه مردم را به «تقوا و صداقت» دعوت کند، پیام را به سمت «پرهیز از دین» هدایت کند.
این در حالی است که آموزههای دینی خود شدیدترین برخوردها را با منافقان دارند (مثل آیات قرآن درباره منافقان)، اما این سناریو طوری طراحی میشود که گویا مشکل خود «دین» است نه «سوءاستفاده برخی افراد» از آن برای منافع شخصی یا مزدوری بیگانه .
🔹تکنیک تعمیم شتابزده
تبدیل رفتارهای فردی به دال بر بیفایده بودن کل نظام اعتقادی (مثال: اگر یک روحانی خطاکار است، پس تمام تعالیم دینی بیارزش است!)
در حالی که در هیچ مکتبی (حتی سکولار) خطای افراد به معنای باطل بودن تمام اصول آن مکتب نیست یا خطای یک سیاستمدار در جامعه غرب به کل ساختار سیاسی تعمیم داده نمیشود اما در کشور هدف جنگ شناختی دقیقا برعکس القاء میشود .
🔹 راهکارهای مقابله
۱. تقویت تمایزگذاری شناختی در جامعه، آموزش اینکه « متن دینداری با رفتار دیندارنماها یکی نیست »
۲. افشای سناریوسازی دشمن با نشان دادن مستندات اینکه چگونه برخی جریانها عمداً چهرههای ساختگی میسازند تا بعداً آنها را تخریب کنند. یا افراد خاص را به دام می اندازند تا با تصویربرداری مخفیانه از اعمال خلاف دینداری و گاها مجرمانه آنها ، با انتشار آن به چنین هدفی برسند.
۳. تبیین مفهوم «نفاق» در متون دینی با بازخوانی آیات و روایاتی که خود دین هشدار داده افرادی از ظاهر دینی سوءاستفاده میکنند.
۴. ساخت الگوهای دینداری اصیل با معرفی چهرههای راستین (چه تاریخی و چه معاصر) که سبک زندگی آنها گواه صدق تعالیم دینی است.
🔹 تصویر فوق ساخت محتوای مهندسی شده از یکی از مفسدان اقتصادی است که براحتی تاثیر فراوانی بر اذهان عمومی داشت .
محتواهای فراوانی از رفتار های هنجار شکنانه افراد بظاهر متدین و گاها مسئول با پوششهای نامتعارف ، استعمال مواد مخدر و مشروبات الکلی ، روابط نامشروع و غیر اخلاقی در فضای مجازی وجود دارد که با بررسی ساده مشخص میشود تماما از منابعی خاص منتشر میگردد.
این محتواها به دو گونه مخفیانه یا عادی تصویر برداری شدهاند .
در صورت تصویربرداری مخفیانه سناریو اخاذی یا جاسوس سازی فرد با اهرم فشار انتشار این محتوا ها مطرح است که قطعا زمانی که دیگر وی به مهره سوخته و ناکارآمد اطلاعاتی یا امنیتی بدل میگردد این محتوا ها با اهداف جنگ شناختی منتشر می گردند.
اما اگر تصویر برداری بصورت عادی باشد یک سوال جدی مطرح است !!،
چرا فرد از چنین اعمالی که میتواند قطعا به جایگاهش که با سالها تظاهر بدان رسیده ضربه وارد کند باید مدرک غیرقابل انکار با تصویر برداری بسازد؟؟
این سوال بیپاسخ است و براحتی نشان میدهد که جریانات جنگ شناختی با ساختن چنین افرادی بطور سازمان یافته و تولید این محتواها بدنبال اشاعه همانی هستند که در متن شرح داده شد و گرنه هیچ عقل و منطقی چنین کاری را توجیه نمیکند که فرد از اعمال خلاف و مجرمانه اش خودخواسته تصویر برداری کند.
💢 سایت معاونت سیاسی سپاه: دسترسی به هسته زیرزمینی فردو ادامه دارد؛بخشهای حیاتی قابل ترمیم یا جابجایی است/ فردو با بمبهای قدرتمند هم کامل نابود نمیشود.
طبعا خسارات زیادی به تاسیسات هستهای ما وارد شده است اما براساس اظهارات ترامپ که مدعی است سایت هستهای فردو در جریان حملات رژیم و آمریکا «کاملاً نابود» شده است، این طور نیست. برخی از اسنادی که در داخل خود آمریکا این ادعای ترامپ را زیرسئوال برده و در صحت گفته وی تردید کردهاند، عبارتند از:
گزارش سازمان اطلاعات پنتاگون آمریکا(DIA ) تاکید میکند که تأثیر مخرب حملات محدود بوده و برنامه هستهای ایران نهایتاً تنها چند ماه متوقف شده است.
طبق گزارش روزنامه «ایندیپندنت»، حملات نه تنها ذخایر اورانیوم غنیشده را نابود نکرده، بلکه احتمال تقویت انگیزه ایران برای پیشبرد فناوری هستهای را افزایش داده است.
گزارش «نیوعرب» و تحلیل دیویدالبرایت(محقق سابق آژانس) بر این نکته تاکید دارد: انفجار بمبهای سنگین ممکن است سطحی موجب تخریب شده، اما عملیات زیرزمینی و هشدارهایی مبنی بر احتمال آسیبشناسی محدود منتشر شدهاند.
از سوی دیگر رهبری سازمان بینالمللی انرژی اتمی(IAEA) اعلام کرد که در این سایت، سانتریفیوژها غیرعملیاتی شدهاند، اما برنامه علامت «نابودی کامل» مورد ادعای ترامپ را ندارد.
در یک جمعبندی کلی میتوان گفت که ادعای ترامپ در سطح «نابودی کامل و از بین رفتن فردو» توسط واقعیتهای میدانی و دادههای بینالمللی به شدت مورد تردید و رد قرار گرفته است. بسته شدن سایت مدت زمانی محدود است، اما فناوری و بخشهای حیاتی آن هنوز قابل ترمیم یا جابهجایی هستند.
همچنین نکات قابل تاملی در پارهای از اظهارنظرهای متناقض با اظهارات ترامپ وجود دارد که گفتنی است:
تعویض مکان ذخایر اورانیوم پیش از حمله: بنا به ادعای رسانهها، پیش از حمله، ایران ذخایر اورانیوم خود را به مکانی دیگر منتقل کرده بود. گروسی این موضوع را تایید کرده و درگفتگو با رسانهها اعلام کرد که انتقال انجام شده اما هنوز نمیدانند به کجا رفته است؟
تصاویر ماهوارهای و گزارشهای ساختاری تخریب نشان میدهد که دسترسی به هسته زیرزمینی ادامه دارد.
ساختار مخفی و ضدتحریم فردو: سایت فردو در عمق یک کوه و صدها متر زیرزمین ساخته شده است. چنین ساختارهایی را حتی بمبهای قدرتمند نیز نمیتواند بطورکامل نابود کنند. موارد مشابه دیوار کوهستانیسازی هستهای موجب مقاومت این تأسیسات در برابر حملات اخیر شد.
دانش فنی مداوم و مستقل: شبکه علمی و تحقیقاتی هستهای ایران گسترده است؛ از دانشگاهها تا مراکز پژوهشی، این تجربه طی دهها سال گذشته انباشته شده است. حتی در صورت آسیبهای جزئی، تجدید ظرفیتسازی و راهاندازی دوباره سانتریفیوژها امکانپذیر و ساختار آن تضمینشده است.
سواد رسانه و جنگ شناختی
● آزمایش های مرموز ICBM در بیابانهای سمنان ماجرای تستهای زیرمداری هوافضای سپاه با پرتابگری که توا
⭕️ شهریار ۱۶ مرداد لرزید اما جایی ثبت نشد/زلزلههای گمشده ایران و جهان/ حقیقت پشت زمینلرزههای ثبتنشده چیست؟
🔹زلزلهای که در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴ در شهریار رخ داد، به دلیل بزرگای کمتر از ۲.۵ در گزارشهای رسمی مرکز لرزهنگاری کشوری ایران ثبت نشد.
مهدی زارع، استاد پژوهشگاه زلزلهشناسی:
🔹گزارش زلزلههای با بزرگای کمتر از ۲.۵ میتواند انفجارهایی مانند آزمایشهای زیرزمینی یا انفجار مهمات در مقیاس بزرگ را آشکار کند. با این حال، شناسایی این رویدادها تنها به دادههای لرزهنگاری وابسته نیست.
🔹انفجارهای ساخته دست بشر، مانند آزمایشهای سطحی یا زیرزمینی، امواج لرزهای مشابه زلزلههای طبیعی تولید میکنند، اما با ویژگیهای متفاوتی مانند ژرفای کمتر و الگوهای موج خاص.
🔹زلزلههای با بزرگای بیش از ۴ در ایران و کشورهای همسایه مانند عراق، افغانستان، ترکیه، پاکستان، کشورهای آسیای مرکزی، قفقاز و حاشیه خلیجفارس بهصورت خودکار و بلافاصله گزارش میشوند.
🔹همچنین، زلزلههای با بزرگای ۳ تا ۴ در بیشتر مناطق ایران و زلزلههای با بزرگای ۲ تا ۳ در نواحی مرزی مانند آذربایجان شرقی، غربی، اردبیل، گیلان و خلیجفارس به دلیل ثبت در ایستگاههای لرزهنگاری کشورهای همجوار بهصورت خودکار گزارش میشوند.
🔹در ایران، مرکز لرزهنگاری کشوری از سال ۱۳۸۴ با دریافت دادههای ایستگاههای لرزهنگاری سراسر کشور، اطلاعرسانی زلزلهها را با دقت و سرعت بیشتری انجام میدهد. اما این مرکز زلزلههای با بزرگای کمتر از ۲.۵ را منتشر نمیکند.
🔹دلایل این محدودیت شامل جلوگیری از اضطراب عمومی و خستگی از هشدارهای مکرر است، زیرا روزانه حدود ۵۰ زلزله با بزرگای ۲ تا ۳ و ۵۰۰ زلزله با بزرگای ۱ تا ۲ در ایران رخ میدهد. همچنین، برخی از این رویدادها ممکن است زلزلههای مصنوعی ناشی از انفجارها باشند که با زلزلههای زمینساختی اشتباه گرفته شوند.
🔹در ایران، دادههای لرزهنگاری با تأخیر ۱۵ تا ۲۵ دقیقهای گزارش میشوند و شکل موجهای خام در دسترس عموم نیست. پژوهشگران برای دسترسی به این دادهها باید درخواست رسمی ارائه دهند.
🔹پایش خودکار و هوشمند زلزلههای طبیعی و تفکیک آنها از زلزلههای مصنوعی در مراکز لرزهنگاری بینالمللی انجام میشود. دادههای لرزهنگاری عمومی تاکنون فعالیتهای نظامی مخفی، بهویژه آزمایشهایی با قدرت معادل یک کیلوتن ماده منفجره (معادل زلزلهای با بزرگای ۴) را افشا کردهاند. با این حال، عدم گزارش زلزلههای کوچکتر از ۲.۵ همچنان چالشی برای شفافیت و پژوهشهای لرزهنگاری در ایران و جهان باقی مانده است.
سواد رسانه و جنگ شناختی
💢 چرا اسرائیل او را ترور کرد
أنس الشریف فقط یک خبرنگار نبود؛ او یکی از بیباکترین صداهای غزه بود. او که برای الجزیره کار میکرد، گزارشهایش بیواسطه، صریح و غیرقابل انکار بود. او:
• حملات هوایی اسرائیل را در لحظه و تنها چند دقیقه پس از وقوع ثبت میکرد.
• کشتار غیرنظامیان و حمله مستقیم به بیمارستانها، مدارس و پناهگاههای آوارگان را افشا میکرد.
• شواهد تصویری تولید میکرد که میتوانست در دادگاههای بینالمللی به عنوان مدرک جنایت جنگی استفاده شود.
ترور او تلاشی بود برای خاموش کردن شاهدی کلیدی که روایت رسمی اسرائیل را زیر سؤال برده و موجی از خشم جهانی را برانگیخته بود. اما این ترور بخشی از یک کارزار سیستماتیک برای نابودی چشمها و گوشهای غزه بود.
🔸️ چرا این طرح شکست خواهد خورد
با وجود این حجم از قتل خبرنگاران، اسرائیل جنگ رسانهای را باخته است. در عصر ارتباطات لحظهای، این رژیم به منفورترین حکومت جهان بدل شده است؛ تصویری که نه با تبلیغات دشمن، بلکه با اعمال خودش نابود شده است. قتل خبرنگاران نه حقیقت را خاموش میکند و نه مانع از انتشار آن میشود، بلکه انگیزه بیشتری برای هزاران نفر ایجاد میکند تا آن را فریاد بزنند.
🔸️ تصویر بزرگتر
این رویداد در شرایطی رخ میدهد که اسرائیل و ایالات متحده در حال پیشبرد جنگی هستند که از نظر راهبردی پیشاپیش آن را باختهاند. هر تشدید نظامی منابعشان را تخلیه میکند بیآنکه مسیر کلی را تغییر دهد: سقوط تدریجی نفوذشان در منطقه. شبکه رو به گسترش کریدورهای زمینی ایران، موقعیت بیرقیب آن به عنوان دروازه اتصال آسیای مرکزی به خلیج فارس، و ادغام شتابان اوراسیا از طریق بریکس و سازمان شانگهای، همه نشانگر جهانی چندقطبی است که طرحهای غرب در آن بیش از حد پرهزینه، آسیبپذیر و دیرهنگام هستند.
🔸️ میدان نبرد روایتها
آخرین پیام أنس الشریف هشدار داد که صدای غزه نباید خاموش شود. با ترور او، اسرائیل تضمین کرد که صدای او — و صدای بیشمار دیگر — بلندتر از همیشه طنینانداز خواهد شد. رژیم آپارتاید ممکن است حقیقت را زیر آوار دفن کند، اما حقیقت پیشتر از هر مرزی عبور کرده است.
به همین دلیل است که نابودی اسرائیل به عنوان یک رژیم آپارتاید، تنها یک روند نظامی یا سیاسی نیست — بلکه یک روند روایی نیز هست. هر جنایت جنگی افشا شده، هر دروغ رسوا شده، و هر صدایی که از خاموشی سرباز میزند، پایههای موجودیت این رژیم را فرسایش میدهد. در نهایت، اسرائیل نه فقط به خاطر شکست در میدان جنگ، بلکه به این دلیل سقوط خواهد کرد که داستانی را که سالها درباره خود برای جهان روایت میکرد، برای همیشه باخته است.
#جنگ_روایت_ها
🔰نظریهی نسلهای جنگ (GMW):
🔹 مفهومی که توسط ویلیام اس. لیند و همکارانش در سال ۱۹۸۹ ارائه شد و تاریخ جنگهای مدرن را به چهار نسل تقسیم کرد:
1⃣ نسل اول: جنگهای خطی و ارتشهای منظم (مانند جنگهای ناپلئونی)
2⃣ نسل دوم: جنگهای صنعتی با استفاده از آتش سنگین (جنگ جهانی اول)
3⃣ نسل سوم: مانور و تحرک سریع (جنگ جهانی دوم)
4⃣ نسل چهارم: جنگهای نامتقارن، شورشی و با مشارکت بازیگران غیردولتی
5⃣ و بعدها مفهوم نسل پنجم جنگ (5GW) نیز مطرح شد که تمرکز آن بر جنگ اطلاعاتی، جنگ ادراکی و شناختی است.
✅ از ایران جدا شد.
1⃣ حدود ٢١۱ سال پیش در زمان فتحعلیشاه قاجار بهموجب قرارداد ننگین گلستان در سال ۱۱۹۲ شمسی (۱۸۱۳ میلادی) کشورهای فعلی: «قفقاز، ارمنستان، گرجستان، داغستان، چچن و اینگوش و سواحل ارزشمند دریای کاسپین» به مساحت حدود ۲۳۰ هزار کیلومترمربع از ایران جدا شده و به روسیه تزاری تقدیم گردید.
2️⃣ حدود ١٩۶ سال پیش و باز هم در زمان فتحعلیشاه قاجار بهموجب قرارداد ننگین ترکمنچای در سال ۱۲۰۷ شمسی (۱۸۲۸ میلادی)، منطقهٔ «ایروان، نخجوان و بخشهایی از تالش و آذربایجان» و در مجموع حدود ۳۰ هزار کیلومترمربع دیگر از ایران جدا شد و باز هم به امپراتوری روسیه تقدیم شد!
3️⃣ حدود ١۶۸ سال پیش در زمان ناصرالدینشاه قاجار بهموجب معاهده ننگین پاریس در سال ١٢٣۵ شمسی (۱۸۵۶ میلادی) مناطق: «هرات و افغانستان و بلوچستان و مکران» به مساحت ٩٧۵/۲۲۵ کیلومترمربع با فشار انگلیس از ایران جدا شد!
4️⃣ حدود ١۵۳ سال پیش و باز هم در زمان ناصرالدینشاه قاجار بهموجب قرارداد ننگین حکمیت «گلد اسمیت» در سال ١٢۵٠ شمسی (۱٨٧١ میلادی)، و باز هم تحتفشار انگلیس مناطقی از: «پاکستان و سیستان» به مساحت ٣۵٠/۰۰۰ کیلومترمربع از ایران جدا شد!
5️⃣ حدود ١۴۳ سال پیش باز هم در زمان ناصرالدینشاه قاجار بهموجب «پیمان آخال» در سال ۱۲۶٠ شمسی (۱۸۸۱ میلادی) کشورهای فعلی: «ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان» به مساحت ۱/۲۲۶/۵۰۰ کیلومترمربع از ایران جدا شده و باز هم به امپراتوری روسیه تقدیم شد!
6️⃣ حدود ۱۰۵ سال پیش در سال ۱۲۹۸ شمسی (۱۹۱۹ میلادی) در زمان احمدشاه قاجار و دولت وثوقالدوله بر اساس پیمان منطقهای مستشاران انگلیس، جزایر نفتخیز خلیجفارس از جمله کشورهای فعلی: «امارات، قطر، عمان و چند جزیره بسیار ارزشمند دیگر» به مساحت ۴۰۵/۲۸۷ کیلومترمربع رسماً از ایران جدا شد!
7️⃣ حدود ۸۷ سال پیش در سال ۱۳۱۶ شمسی (۱۹۳۷ میلادی) در زمان رضاشاه پهلوی با امضای پیمان ننگین سعدآباد با کشورهای همسایه (عراق، ترکیه و افغانستان) بخشهای عظیمی از ایران با دسیسه انگلیس جدا شد؛ از جمله: «ارتفاعات سوقالجیشی آرارات» به ترکیه؛ بخش عظیمی از «اروندرود» و اداره کامل آن را به عراق؛ و «دشت وسیع نااُمید» به مساحت ۳ هزار کیلومتر به افغانستان بخشیده شد!
8️⃣ حدود ۷۰ سال پیش در سال ۱۳۳۳ شمسی (۱۹۵۴ میلادی) در زمان محمدرضاشاه پهلوی، بندر راهبُردی «فیروزه» در شرق دریای خزر از ایران جدا و به شوروی واگذار گردید!
9️⃣ و باز هم در زمان محمدرضا شاه در سال ۱۳۵٠ شمسی (۱۹۷۱ میلادی) با فشار انگلیس، مجمعالجزایر بحرین به مساحت بیش از ۷۰۰ کیلومترمربع با انبوهی از مخازن نفت و گاز از ایران جدا شد!
و با کمال تأسف باید این حقیقت تلخ را بدانیم که این مقدار تجزیه و جدایی بیش از ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار کیلومترمربع از خاک ایران به واسطه سستی و ضعف پادشاهان در کل تاریخ جهان بیسابقه است و ایران امروز با مساحت ۱/۶۴۸/۱۹۵ کیلومترمربع کمتر از یکسوم مساحت ایران بزرگ دویست سال قبل را دارد!
در دوران اخیر ایران، پس از هشت سال دفاع مقدس، یک سانتیمتر از خاک کشور عزیزمان را هم از دست ندادیم...!
این را برای فرزندان و اطرافیانمان بازگو کنیم!
حال جالبتر این است که طرفداران قاجار و پهلوی در کنار اسرائیل ایستادهاند و آمریکا و این رژیم را تحریک میکنند که به ایران حمله کنند!!!
و همچنین پانترکها و پانعربها و پانکردها و پانبلوچها و... هم در کنارشان ایستادهاند.
بهراستی حال باید چگونه جوانانمان را متقاعد کنیم که مسئله ما با اینها، موجودیت ایران و ایرانی است نه #فیلترینگ و گشت ارشاد؟!
سواد رسانه و جنگ شناختی
💥طرح حمله آمریکا به ایران با ۵۴ بمب اتمی در سال ۱۳۵۲!
وقتی اسناد محرمانه تاریخی پرده از واقعیت های سیاست تلخ بین الملل برمیدارند و نشان میدهد که ضعیف چه دوست باشد چه دشمن همواره پامال خواهد بود. چنانچه ایران در جنگ جهانی اول و دوم چه همسو با غرب بود و چه بیطرف تسخیر و دل پیروزی شد و چه حتی آنزمان که حکام دستنشانده متحد با غرب داشت، پل پیروزی قلمداد میشد.
در سال ۱۹۷۴ میلادی (۱۳۵۲ شمسی)، ایالات متحده آمریکا در جریان یک جنگ خاکستری محرمانه با عنوان SCYLLA III، سناریویی طراحی کرد که طی آن، برای مهار ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی و جلوگیری از پیشروی آن، خاک ایران، بمباران اتمی شود تا ایران را زمین سوخته میان خود یا سد میان حوزه تسلط نفتی آمریکا و شوروی کنند.
🔴 طبق سندی که اخیراً از طبقهبندی «فوقمحرمانه» خارج و در آرشیو امنیت ملی آمریکا منتشر شد، در این سناریو مجموعاً ۵۴ بمباتمی در نقاط مختلف ایران از جمله پایگاهها، مراکز لجستیکی و مسیرهای عملیاتی ارتش شوروی شلیک میشد.
نکته کلیدی و دردناک این است که هدف بمباران، شهرهای روسیه نبود، بلکه خاک ایران بهعنوان «سپر انسانی اتمی» استفاده میشود تا مانع از پیشروی ارتش سرخ شود. اين تصميم، حتي در حالي بود كه ايران در آن زمان يكي از متحدان نزديك آمريكا در منطقه به شماره ميرفت.
از تهران تا تبریز، اصفهان و کرمانشاه، نقاطی در نظر گرفته شده بودند که نه بهعنوان دشمن، بلکه زمین بهعنوان بازی جنگ سرد، قربانی قدرتنمایی هستهای شوند.
📎 مطالعه سند اصلی در وبسایت آرشیو امنیت ملی آمریکا:
unredacted.com/2015/12/15/1974-us-war-game-launched-54-nuclear-weapons-in-iran
در واقع در جنگ جهان دوقطبی آمریکا میخواست از ایران که سلاح هسته ای در اختیار نداشت به عنوان زمین مرده و برای ایجاد خفگی در روسیه استفاده کند، روسیه ای که از جانب ناتو در اروپا محدود میشد و از جنوب و در مرکز دیوار سنتو، با تبدیل کردن ایران به ویرانه ای ، روسیه را دچار خفگی کنند. درواقع ایران ضعفِ غیر اتمی نه فقط پل پیروزی، بلکه زمین سوخته ای برای انسداد میشد.
امروز هم غرب برای مهار چین و روسیه به همین وضعیت مینگرد، و ایران را بدان دلیل که اتمی نیست، ضعیفترین حلقهی زنجیر شرق به شمار میآورد که در صورت تغییر حکومت، یا حمله ای اتمی، موجب انسداد کریدوری برای چین شود، در زمانی که امریکا با بستن تنگه مالاگا و محدود کردن جین در اسیای پاسفیک، در صورت نداشتن نفری از جانب خشکی ناچار به تسلیم شود.
نتیجه چیست؟
🔻 در سیاست بین الملل، مظلوم بودن هیچگاه مصونیت نمیآورد.
🔻 حتی متحدان رسمی نیز در نبود قدرت بازدارنده بومی و مستقل، ممکن است تصمیماتی علیه استفاده از این ماده ایجاد کنند.
🔻 آنچه از این سند کشف امنیت میشود، فوری و انکارناپذیر ایجاد بازدارندگی بومی، مستقل و مقتدر برای حفظ ملت ایران است.
♦️ایران برای حفظ تمامیت ارضی و عزت ملی خود، نیازمند بازدارندگی است — نه برای تهاجم، بلکه برای جلوگیری از تکرار چنین سناریوهایی.
تاریخ را باید آموخت، تا دوباره تکرار نشود
🚨هشتگ #ايران_سند_مش_وصاية (ایران پشتیبان است نه قیم) همزمان با سفر دکتر علی لاریجانی به لبنان در فضای مجازی این کشور ترند شد.