eitaa logo
سایبری 313
22 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
447 ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از seyed yahya Yuosefi
📸گزارش تصویری: دیدار و تکریم از خانواده شهید والامقام اسلام خلیلی در روستای حسن کندی رود در حاشیه مراسم گرامیداشت چهارمین سالگرد شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و هفته مقاومت با حضور حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا امیرنژاد مسئول محترم دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه ناحیه هشترود ۱۴۰۲/۱۰/۱۷
هدایت شده از seyed yahya Yuosefi
📸گزارش تصویری: اکران مستند ژنرال (روایتی از رشادت های سردارشهید سلیمانی در مبارزه با داعش) به مناسبت گرامیداشت چهارمین سالگرد شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و هفته مقاومت در مسجد روستای حسن کندی رود (پایگاه شهید محلاتی) ۱۴۰۲/۱۰/۱۷
هدایت شده از seyed yahya Yuosefi
📸گزارش تصویری: مراسم گرامیداشت چهارمین سالگرد شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و هفته مقاومت ونشست روشنگری و جهاد تبیین با حضور وسخنرانی حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا امیرنژاد مسئول محترم دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه ناحیه هشترود درروستای حسن کندی رود ۱۴۰۲/۱۰/۱۷
هدایت شده از seyed yahya Yuosefi
📸گزارش تصویری: مراسم گرامیداشت چهارمین سالگرد شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و هفته مقاومت ونشست روشنگری و جهاد تبیین با حضور وسخنرانی حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا امیرنژاد مسئول محترم دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه ناحیه هشترود درروستای حسن کندی رود ۱۴۰۲/۱۰/۱۷
هدایت شده از کانال فرهنگی عمار
باسلام ، ارتباط تصویری حجت الاسلام والمسلمین رضایی، مسئول محترم نمایندگی ولی فقیه در سازمان بسیج باموضوع: انتخابات امروز ساعت ۱۸:۳۰ در ایتا:eitaa.com/basijmasajed_ir روبیکا:rubika.ir/basijmasajed_ir
هدایت شده از عنترنشنال | antarnational
🔴 جنایات رضا خان در حق لرستان 🔹ویلیام او داگلاس قاضی مشهور آمریکای از زبان شاهدان عینی قتل عام مردم لرستان توسط ارتش رضا خان نقل میکند: 🔹او (سرهنگ )دستور داد که یک طاوه آهنی بزرگ آماده کنند و طاوه را روی آتش بگذارند تا خوب تفته و قرمز رنگ بشود ،انگا دستور داد یکی از جوانان لر را بیاورند . 🔹دو نفر سرباز دستهای جوان را محکم گرفتند و سومی هم با یک شمشیر تیز در عقب او ایستاد...با اشاره سرهنگ سرباز جلاد با شمشیر سر جوان را قطع کرد...و همزمان یک فرد طاوه سرخ شده را روی گردن بریده جسباند.جسد بی سر از جا بلند شد و یکی دو قدم دوید و بعد افتاد. 📚سرزمین شگفت انگیز. 👤ویلیام او ،داگلاس. 📝ص۱۷۵. 🇮🇷 کانال رسمی 👇🏻 @antarnational
📣 اطلاعیه پخش زنده: نشست مجازی با موضوع: جهاد تبیین، گفتمان انقلابی گری سخنران: حجت الاسلام والمسلمین حاج حسن امیرنژاد(مسئول محترم دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه ناحیه هشترود ) زمان:چهارشنبه ۲۷ دی ماه ساعت ۱۷ مکان: بستر روبیکا کانال روشنای آذربایجان https://rubika.ir/roshangaran_az
هدایت شده از مجمع محبان ولایت
جوان کافری عاشق دختر عمویش شد،عمویش یکی از رؤسای قبایل عرب بود. جوان کافر رفت پیش عمو و گفت: عموجان من عاشق دخترت شده‌ام آمدم برای خواستگاری.... عموگفت:حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است...! جوان کافر گفت:عموجان هرچه باشد من می‌پذیرم. عموگفت:در شهر بدی‌ها (مدینه) دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری آنوقت دختر از آن تو...!! جوان کافر گفت:عمو جان این دشمن تو اسمش چیست...؟! عمو گفت :اسم زیاد دارد؛ ولی بیشتر او را به نام علی‌بن ابیطالب می شناسند... جوان کافر فوراً اسب را زین کرد با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدی‌ها (مدینه) شد... به بالای تپّه‌ی شهر که رسید دید در نخلستان جوان عربی در حال باغبانی و بیل زدن است. به نزدیک جوان عرب رفت. گفت:ای مرد عرب تو علی را می‌شناسی ...؟! جوان عرب گفت: تو را با علی چه‌کار است...؟! جوان کافر گفت :آمده‌ام سرش را برای عمویم که رئیس و بزرگ قبیله‌مان است ببرم چون مهر دخترش کرده است...! جوان عرب گفت: تو حریف علی نمی‌شوی ...!! جوان کافر گفت :مگر علی را می‌شناسی ...؟! جوان عرب گفت :بله من هر روز با او هستم و هر روز او را می‌بینم..! جوان کافر گفت : مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او رااز تن جدا کنم...؟! جوان عرب گفت:قدی دارد به اندازه‌ی قد من هیکلی هم‌هیکل من...! جوان کافر گفت:خب اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست...!! مرد عرب گفت:اول باید بتوانی من را شکست بدهی تا علی را به تو نشان بدهم...!! خب حالا چی برای شکست علی داری...؟! جوان کافر گفت:شمشیر و تیر و کمان و سنان...!! جوان عرب گفت:پس آماده باش.. جوان کافر خنده‌ای بلند کرد و گفت: تو با این بیل می‌خواهی مرا شکست دهی ...؟! پس آماده باش..شمشیر را از نیام کشید. جوان کافر گفت: اسمت چیست...؟! مرد جوان عرب جواب داد عبدالله...!! (بنده‌ی خدا) و پرسید نام تو چیست...؟! گفت:فتاح ،و با شمشیر به عبدالله حمله کرد... عبدالله در یک چشم به‌هم زدن کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد و به زمین زد وبا خنجر خود جوان کافر خواست تا او را بکشد که دید اشک از چشم‌های جوان کافر جاری شد... جوان عرب گفت: چرا گریه می‌کنی...؟! جوان کافر گفت: من عاشق دختر عمویم بودم آمده بودم تا سر علی را ببرم برای عمویم تا دخترش را به من بدهد حالا دارم به‌ دست تو کشته می‌شوم... مرد عرب جوان کافر را بلند کرد و گفت: بیا با این شمشیر سر مرا ببُر و برای عمویت ببَر...!! جوان کافر گفت :مگر تو کی هستی ...؟! جوان عرب گفت منم (( اسدالله الغالب علی‌بن ابیطالب )) که اگر بتوانم دل بنده‌ای از بندگان خدا را شاد کنم؛ حاضرم سر من مِهر دخترعمویت شود..!!! جوان کافر بلند بلند زد زیر گریه و به پای مولای دو عالم افتاد و گفت :من می‌خواهم از امروز غلام تو شوم یاعلی پس👈فتاح شد 👈قنبر غلام علی‌بن ابیطالب... ▫️یاعلی! تو که برای رسیدن جوانی کافر به آرزویش سر هدیه کردی ... ▫️یا علی! ما دوستداران تو مدتی‌است گرفتار انواع بلاها و بیماری‌ها و ...شده‌ایم ترا به حق همان غلامت قنبر دست‌های ما را هم بگیر... ◾️هر چقدر از روایت لذت بردی، ارسال کن. ✴️ بر جمال پر نور مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام )صلوات...🍃🤝 🍃 یاعلی مدد🌹🌹🌹🌹❤️ التماس دعا... ‏ خبرداشتید که نشر فضائل مولا امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام کولاک میکنه! محشره!! حالا این فضیلت مولا علی علیه السلام را بخوانید و هم ارسال کنید تا در ثواب نشرش شریک باشید. افتخار کنید که شیعه علی علیه السلام هستید.
📸گزارش تصویری: برگزاری نشست روشنگری و جهاد تبیین با موضوع انتخابات ویژه فرماندهان پایگاههای مقاومت قدس،فتح، ثامن الائمه و فاطمه الزهرا ناحیه هشترود با سخنرانی جناب سرهنگ محمدی فرمانده محترم ناحیه و حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا امیر نژاد مسئول محترم دفتر نمایندگی ولی فقیه درناحیه هشترود ۱۴۰۲/۱۱/۰۱
📸گزارش تصویری: برگزاری نشست روشنگری و جهاد تبیین با موضوع انتخابات ویژه فرماندهان پایگاههای مقاومت قدس،فتح، ثامن الائمه و فاطمه الزهرا ناحیه هشترود با سخنرانی جناب سرهنگ محمدی فرمانده محترم ناحیه و حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا امیر نژاد مسئول محترم دفتر نمایندگی ولی فقیه درناحیه هشترود ۱۴۰۲/۱۱/۰۱
جلسه هفتگی قرآنی پایگاه شهدای گمنام روستای خراسانک