eitaa logo
[سِد علی]
1.1هزار دنبال‌کننده
332 عکس
43 ویدیو
0 فایل
دل‌مشغولی‌های شاعری پریشان . 🚩«وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا» . صفحه‌ی اینستاگرام وکانال تلگرام: @sedalihasani
مشاهده در ایتا
دانلود
برنامه‌ی معلی نه حسینیه است نه قطار در حال حرکت‌. حسینیه نیست چون «بوم»ش هیات نیست و قطار در حال حرکت نیست چون «ریل» ندارد. اما چیزی که معلی را خطرناک میکند، نه حسینیه نبودنش است و نه ریل نداشتنش، هر دوی این‌ها نشآت گرفته از ذهن رسانه‌زده‌ی کسی است که در پشت پرده‌ی این برنامه است. سید بشیر حسینی! منتها الیه محصول رسانه‌ای-دینی از نگاه سیدبشیر حسینی را می‌توان در نماهنگ مبتذل و سخیف «دهه‌هشتادی‌ها» جست. هرکسی در نقد معلی می‌نویسد و به این مهم اشاره نمی‌کند، فهمی از آن‌چه در حال رخ دادن است ندارد. سیدبشیر تک‌تک اجزای هیات را «مصرف» کرد تا معلی را «وایرال» کند و به هدفش هم رسید. اما کاش به این سوال فکر کنیم که به چه قیمت؟
[کأنّ المصطفی قَد عادَ یولَد مرة اُخری]
عیدتون مبارک جوونا.
بذارید بهتون بگم چرا «جوون» مهمه‌. جوون اونیه که اگه جلوپاش هزارتا سنگ باشه هم باز کاری که فکر کنه درسته رو انجام میده. مثل همین بچه‌های هیات اصحاب الحسین که امشب برای اولین‌بار مولودی گرفتن. و دمشون گرم که انقد خوب گرفتن.
چند نکته‌ی «خلاصه و کوتاه» در مورد برنامه‌ی معلی: ۱. در شرایطی که میلیون‌ها انسانِ مسلمان در وحشیانه‌ترین محاصره‌ی تاریخ قرار دارند و سلاخی می‌شوند، حرف زدن از یک برنامه‌ی تلویزیونی و دعواهای زرگری پیرامونش قطعا اولویت نیست. به ماجرای غزه، انتخابات و مساله‌ی حیاتی مشارکت را هم اضافه کنید. ۲. برنامه سازی هنر و حرفه‌ای است که اصول و فنون خاص خودش را دارد. در این حرفه کسی موفق‌تر است که برنامه‌اش تعداد بیش‌تری از مخاطب را به خود اختصاص دهد. ۳. تولید محتوا در هرحوزه‌ای که مرتبط با ساحت دین باشد، ظرافت و دقت و وسواس بیشتری را می‌طلبد. پس همین ابتدا دقت داشته باشید در حوزه‌ی برنامه سازی دینی، لزوما هر برنامه‌ای که مخاطب بیش‌تری دارد، موفق‌تر نیست. ۴. همه کاره و ایده‌پرداز معلی کیست؟ سید بشیر حسینی! من او را از سال دوم دبیرستان و کلاس منطقی که در آن به ما «مغالطات» درس می‌داد می‌شناسم. بعدش به همراه جمعی کتاب «تفکر و سواد رسانه‌ای» را نوشت و نهایتا هم بعد از چند سال، با ورود مستقیم رئیس شبکه‌ی سه، داور برنامه‌ی عصر جدیدِ احسان علیخانی شد. با تولید نماهنگ سخیف دهه‌هشتادی‌ها به حوزه‌ی کودک-نوجوان و هیات ورود کرد و بعدش هم معلی را با همان الگوریتم معنایی عصرجدید ایده‌پردازی کرد. «شوی هیاتی» مقصود ایده‌پرداز برنامه‌ی معلی از برنامه سازی دینی است. ۵. نمی‌دانم چرا باید این را بگویم، چون به نظرم بدیهی است اما گویا امروز باید سر بدیهیات بیش‌ از هرچیز دیگری صحبت کرد. عصر جدید برنامه‌ای در حوزه‌ی «سرگرمی» بود. اگرچه به همان برنامه‌ هم انتقادات بسیاری وارد است اما هرچه بود با حوزه‌ی دین سر و کار نداشت و دستش برای ایجاد تغییر در هرعنصری از برنامه باز بود. معلی اما برنامه‌ای است در حوزه‌ی دینی. پس نمی‌شود منطقی که احسان علیخانی برای دیده شدن برنامه‌اش پیاده کرد را در برنامه‌ای دینی پیاده کرد. ۶. منطق عصر جدید چه بود؟ احسان علیخانی نخبه‌ی برنامه سازی است، او خیلی خوب فهمید در شرایطی که اقبال عمومی به صدا و سیما کم است و به فضای مجازی زیاد، برنامه‌ای موفق است که بخش عمده‌ای از فضای مجازی را درگیر خود کند. این درگیر شدن گاهی به واسطه‌ی وایرال شدن یک محتوا بود و گاهی به واسطه‌ی «دارک‌مارکتینگ» ۷. حسینی هم همین منطق را در معلی پیاده می‌کند. او برنامه نمی‌سازد، تکه‌های وایرالی می‌سازد که یا در رسانه پخش شود یا مورد هجمه قرار بگیرد. از این‌جا به بعد سعی می‌کنم کمی دقیق‌تر و مصداقی‌تر بنویسم. نقدهای مبنایی که برنامه‌ی معلی وجود دارد، قبل‌تر، قبل از پخش فصل اول این برنامه نوشته شده و می‌توانید بخوانید. ۸. هیات تنها سنگر باقی مانده برای اسلام است. اسلامی که قرائت پیش‌رویی از دین دارد و تلاش می‌کند با تشکیلات، نیرو تربیت کند. مداح نفر اول این سنگر است. مداح تا قبل از معلی هرچه بود، بازی‌گر نبود. مداح به خودی خود به کار بشیر حسینی نمی‌آید، باید شخصیت جدیدی از خودش را به نمایش بگذارد تا برای مخاطب جذاب باشد، پس مجبور است ناخواسته در نقشی که برایش تعریف شده بازی کند، خاطره بگوید، استندآپ اجرا کند، تقلید صدا کند و خلاصه به هر دری بزند تا برنامه دیده شود. ۹. در مورد کلیپ منتشر شده از آقای میثم مطیعی، اطلاع دارم که بلافاصله بعد از گفتن آن خاطره هم خودش و هم یکی دیگر از داوران حین ضبط گفتند آن تکه حذف شود و در برنامه پخش نشود، چه کسی آن تکه را پخش کرد؟ میثم مطیعی؟ خیر! سید بشیر حسینی. حسینی خوب می‌دانست که آن خاطره‌ خوراک رسانه‌ای خوبی برای نقد می‌شود و به این واسطه برنامه بیش از پیش دیده می‌شود. همین هم شد. اما به چه قیمت؟ به قیمت تخریب شخصیت نه فقط میثم مطیعی که یک جریان مداحی. ۱۰. معلی حسینیه نیست. حسینیه مختصاتی دارد که بسیار فراتر از با کفش روی فرش نرفتن است.  حسینیه یک میراث و یک مکتب است که بوم مخصوص به خودش را دارد. معلی در حال تغییر این بوم است. ۱۱. می‌گویند: معلی قطار در حال حرکت است. این یک دروغ و یک مغالطه‌ی بزرگ برای تخطئه‌ی نقدهاست. قطار روی یک ریل حرکت می‌کند، اگر قطاری در مسیر درست حرکت کرد و سنگ خورد، این استدلال درست است، اما می‌شود یک نفر برای یک بار هم که شده به ما توضیح بدهد که ریل برنامه‌ی معلی جز دیده شدن برنامه دقیقا چیست؟ ۱۲. «ما می‌خواهیم بدنه‌ی مردمی بفهمند که بچه‌های هیاتی شادند» این هم مغالطه‌ی دیگری است که مطرح می‌شود. اصالت در فعالیت دینی با خداست و در فعالیت رسانه‌ای با مخاطب. چه کسی گفته مردم از هیات دورند؟ طبق آمار مرکز پژوهش ایسپا در سال ۱۴۰۲ حدود ۷۰ درصد مردم در مراسم‌های عزاداری شرکت کردند. چه چیزی را می‌خواهید به مردم اثبات کنید؟ مردم بهتر از هرکسی هیات را می‌شناسند. دروغ نگویید. و اما نهایتا: ورود ذهن رسانه‌زده به هیات، خطرات جبران‌ناپذیری دارد، کاش به این مسأله فکر شود.
یه سری از رفقا فردا کنکور دارن. ما کاری جز دعا ازمون برنمیاد، ایشالا بترکونید.
بی‌تو از سگ‌ کم‌تریم و با تو از عالم سریم با خود از دنیا نشان نوکری را می‌بریم
اگه وقاحت واحد پول بود، حتما پهلوی‌چیا الان میلیاردر بودن.
سرکرده‌ی گروهک تروریستی جیش‌العدل توسط نیروهای امنیتی برون مرزی جمهوری اسلامی به هلاکت رسید. این عملیات ساعاتی پیش در خاک پاکستان انجام شد. خداقوت به تک‌تک شما سربازای گم‌نام امان زمان که شب و روز و تعطیلی و جمعه و شنبه براتون فرق نداره. موقع شلیک گلوله به شقیقه‌ی دشمنان این خاک، ما رو هم توی ثواب این جهاد شریک کنید.
«خواهر» چیزی فراتر از یه دختریه که از بچگی باهاش بزرگ میشی. خواهر دل‌گرمیه، دل‌خوشیه و یه تنه امید به زندگی آدمو هزار برابر می‌کنه. پس خدا رو شکر که خلق شدی، تولدت مبارک.
[خون مظلوم تو را می‌خواند]
شب نیمه‌ی شعبان، ساعت یک نصف شب داشتم توی اتوبان امام علی جنوب با سرعت کاملا مجاز رانندگی می‌کردم و با بغل دستیم حرف میزدم که یهو یه دویست شیش با سرعت خیلی بالایی از بغل ماشین لایی کشید و یه صدای مهیبی اومد. همون موقع متوجه شدم آینه‌ی ماشین شکسته ولی نگران بودم اتفاق دیگه‌ای هم افتاده باشه. یه لحظه گاز رو پر کردم که برم دنبالش اما با خودم فکر کردم که ارزششو نداره‌. بپیچی جلوش، بزنی بغل، پیاده شی، دعوا کنی و در بهترین حالت فقط اوقات خودتو تلخ کنی و اعصابتو خرد کنی وقتتو هدر بدی. چون آینه شکسته بود با سرعت خیلی پایین‌تری رفتیم طرف مرکز شهر، بی هیچ برنامه‌ای پیچیدم توی خیابون قدس و دیدم کلی ماشین پارکه و صدای آقای سعید حدادیان میاد. رفتیم نشستیم روی یکی از صندلیای پشت مسجد، داشت روضه می‌خوند، خیلی چسبید، خیلی حال داد، خیلی هم سرد بود. امروز توی مترو داشتم مرور می‌کردم این حادثه رو و به یه نتیجه رسیدم: زندگی خیلی بی‌ارزش‌تر از این حرفاست که سر هیچی اعصابتو خرد کنی. به نظرم نتیجه‌ی مهمیه.
[رای حق است و حق گرفتنی است]
صادقانه می‌گویم، من رای دادن را نه بازی در زمین جناح‌های سیاسی که بیعت با جمهوری اسلامی می‌دانم. جمهوری اسلامی تنها سنگر مبارزه با تمدن غرب است. خیمه‌ای است که اگر تضعیف شود نه ایران باقی می‌ماند نه تشیع. امروز برای اثبات این حرف استدلال زیادی لازم نیست، کافی است یک نگاه به تحولات جهان بیندازید‌. من برای ابراز دشمنی با دشمنان این خاک رای می‌دهم. این حرف شعاری است؟ بله! من از شعار دادن ترسی ندارم، ما با همین شعارها در برابر تمام جهان از شرق تا غرب ایستادیم که امروز جای پوتین‌های سرباز‌هایمان روی سینه‌ی اسراییل حرام‌زاده به چشم جهان آمده است. در این جنگ رسانه‌ای، چشم‌هایتان را روی اخبار ببندید و تاریخ بخوانید. تاریخ نشان می‌دهد چرا تمدن غرب کثافت است و نشان می‌دهد چرا جمهوری اسلامی تنها سنگر باقی مانده است. آیا شرکت در انتخابات اعلام رضایت از ناکارآمدی‌هاست؟ خیر! این دروغ بزرگی است که تمام رسانه‌های بیگانه دارند وایرالش می‌کنند. رای دادن تنها گام ما برای اصلاح این کشور نیست اما مهم‌ترین ابزاری است که در اختیار داریم. آیا مجلس هیچ کاری برای مردم نکرده است؟ این هم دروغ بزرگ دیگری است که می‌گویند. برای فهمیدن دروغ بودن این گزاره هم نیاز به استدلال پیچیده‌ای نیست، باز کافی است یک جستجوی ساده کنید و ببیند چه مسائلی اهم دغدغه‌های این مجلس بوده، آن وقت شاید فهمیدیم که چرا رهبری فارغ از افراد، این مجلس را انقلابی معرفی می‌کند. من چه طور می توانم رای ندهم وقتی از کومله تا پنتاگون همه می‌گویند رای ندهید؟ چه طور می‌توانم رای ندهم وقتی دارم می‌بینم جمهوری اسلامی هنوز هم مردمی است؟ چرا نباید رای بدهم وقتی مجلس می‌تواند دغدغه‌هایم را پیگیری کند؟ چرا باید ناامید باشم وقتی می‌توانم نماینده‌ای را انتخاب کنم که بتوانم در طول چهار سال آینده از او پیگیری کنم؟ چرا نباید رای بدهم وقتی از رای ندادنم موجود رذلی به اسم پهلوی شاد می‌شود؟ من بین جیش‌العدل‌، داعش‌، منافقین، سی‌آی‌ای، ام‌آی‌سیکس، موساد و جمهوری اسلامی قطعا تمام قد از جمهوری اسلامی حمایت می‌کنم. صندوق رای ضمانت اسلامیت و جمهوریت ایران است و من حاضر به تضعیف وطنم نیستم. پس .
اصلا به بحث حجاب هیچ کاری ندارم. با شلوار پاره و مینی‌ناف تو این هوا سینه‌پهلو نمی‌کنی؟
من از جمهوری اسلامی هیچ گلایه‌ای ندارم. اما با مسئول خائنی که از بستر نظام مقدس سواستفاده می‌کنه می‌جنگم. مهم‌ترین ابزار این جنگیدن هم رای دادنه، پس رای میدم.
اگر ولایت فقیه همان ولایت رسول‌الله است و جمهوری اسلامی حرم سیدالشهدا، که همین است، من خدا را شاکرم که در برهه‌ای از تاریخ به دنیا آمدم که می‌توانم در آن تنفس کنم و برای مردم زیر این خیمه‌ تلاش کنم.
شما منو قانع کنید اگه من رای بدم دولت فکر میکنه همه کاراش درسته..؟؟ حالا این چیزی که میخوام بگم ربطی نداره ولی اونقدری. یادمه یه شهرداری داشتیم که برای اولین بار تو عمری که داشتم برامون زیر گذر درست کردن و واقعا به شهرمون زیبایی داده بودن تو دوری که شهردار بودن ولی ببینید اطرافیانشون چی کردن اون رو زدن زمین به جرم دزدی و. یا جای دوری نرم همین... اونقدی برا... زحمت کشید بهش میگفتم تو چرا اینقدر زحمت میکشی میگفت... مثل پسر خودم میدونم و تمام سعی ام رو میکنم که وسیله ی چند صد میلیونی رو خودش و افراد کار بلد سعی کردن تعمیر کنن ولی چی شد ایشون رو هم چون مرد حلال بود و کار بلد نذاشتن نهایش این شد استعفا بده یا شنیدم یکی از نماینده های قبلی شهرمون بهشون گفتن اگه میخوای تو لیست بمونی باید اینقدر رشوه بدی این رو ها که میشنوم سست میشم برای رفتن پای صندوق
جمعه دو تا انتخابات برگزار میشه. ۱. خبرگان رهبری ۲. مجلس شورای اسلامی هیچ کدوم این‌ها هم به دولت ربطی ندارن، لذا نه، رای ما باعث نمیشه دولت فکر کنه همه چیز خوبه. البته همیشه آدمایی در بدنه‌ی حکمرانی پیدا میشن که رای مردم رو مساوی با رضایت از وضع موجود بدونن و مصادره به مطلوبش کنن اما رهبری به وضوح این جمله رو گفتن که: مسئولین رای مردم رو به معنای رضایت از وضع موجود ندونن. از طرفی مجلس شورای اسلامی، موظفه تریبون و پیگیر حق مردم. در مورد بحث دوم: دقیقا رای دادن به همین درد میخوره که آدم رشوه‌بگیر نره توی مجلس.
سلام رای اولی هستم هنوز به نتیجه نرسیدم رای بدم یا نه(مشهد)
برای رای اولی‌ها: نظام معنایی و فکری جهان امروز می‌خواد یه نگاه رو به ما حقنه کنه و اون نگاه چیه؟ اینکه هرکاری دلت می‌خواد بکن ولی کاری به کار ما (نظام سیاسی) نداشته باش. «رای ندادن» گام اول پیاده‌سازی این نگاه در جامعه‌ی ایرانیه. جامعه‌ای که برخلاف همه‌ی دنیا هنوز با نظام معنایی مدرن در حال جنگیدنه. زندگی اگه فقط خوردن و خوابیدن باشه که زندگی نیست، عیاشیه. بیا عیاش نباشیم:) بی‌خیالی یعنی برای ما فرق نکنه چه قانونی برای مردم کشورمون نوشته میشه و چه کسایی اون قانون رو می‌نویسن. از همین امروز که اولین انتخاباتت رو شرکت می‌کنی این نگاه رو داشته باش که باید «آرمان» داشته باشی و برای آرمانت بجنگی. رای دادن هم یکی از تاکتیک‌های تاثیرگذار جنگیدنه. پس ازش استفاده کن.
احساس می‌کنم بی‌بخارم اگر رای ندم. انتخاب کردن و رای دادن، حس مفید بودن و مسئولیت‌پذیری زیادی بهم میده. کما این‌که اعتقاد دارم اگر جوونای دیروز از همه‌ی زندگی‌شون می‌گذشتن و می‌رفتن خط مقدم، کم‌ترین وظیفه‌ی جوون امروز که من باشم، رای دادنه.
وقتی نمی‌دونم به کی رای بدم ،چه فرقی داره که رای بدم یا ندم ؟
قبل اینکه ببینیم به کی باید رای بدیم باید تصمیم بگیریم که رای می‌دیم یا نمی‌دیم. اگر به این نتیجه رسیدیم که رای بدیم، وظیفه‌ی شرعی و اخلاقی‌مون اینه که بگردیم ببینیم کی حرفاش حرف مردمه و سابقه‌ش نشون میده واقعا برای پیگیری حق مردم میخواد بره توی مجلس نه برای حق خودش. پس باید تلاش کنیم، وقت بذاریم، جستجو کنیم و برسیم به چندتا اسم‌. اگر هیچ کسی رو واقعا پیدا نکردیم ولی تصمیم داشتیم رای بدیم باید چیکار کنیم؟ ساده است، توی انتخابات شرکت می‌کنی، اون مهر خوشگل میشینه روی شناسنامه‌ات تا طعم لذیذ وطن‌پرست بودن بره زیر زبونت.
سلام حقیقتا من هنوز خودم رو در حالتی نمیبینم که به بلوغ فکری رسیده باشم و بتونم فرد اصلح رو تشخیص بدم.🫠