eitaa logo
[سِد علی]
1.1هزار دنبال‌کننده
332 عکس
43 ویدیو
0 فایل
دل‌مشغولی‌های شاعری پریشان . 🚩«وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا» . صفحه‌ی اینستاگرام وکانال تلگرام: @sedalihasani
مشاهده در ایتا
دانلود
هر که را راه درازی هست پیش پا تن به خواب ناز در دادن به منزل مشکل است
هوا هم شبیه دل من گرفته
خدایا ما تشنه‌ی بارونیم، به ابرات بگو ایران رو سیرآب کنن.
موقعی که توی ماشین نشستی، شیشه رو دادی بالا و داری موزیک گوش میدی و با سرعت بالا توی خیابابونای بارونی ویراژ میدی، یادت باشه که یه بدبختی مثل من، از حموم اومده بیرون، لباسشو عوض کرده، کلاهشو کشیده سرش و داره پیاده قدم میزنه که بره برسه به مترو و توی گاوِ از بغلش رد میشی و تمام آب لجن گرفته‌ی چاله‌ها رو می‌پاشی روش و گند میزنی به روز و اعصابش.
محمد قبادلو مگه نگفته بود با برنامه‌ی قبلی مامورهای انتظامی رو زیر گرفته بود و اگه برگرده باز هم همین کار رو می‌کنه؟ خب حالا امروز صبح، به خاطر این برنامه‌ی قبلی و تصمیم قطعیش اعدام شد، تو از چی ناراحتی؟
هیچ‌وقت این‌قدر دل‌تنگ خودم و تنهایی‌ام نبودم...
گه گهم خوانی و گویی که: چه حالست ترا؟ حال من حال سگان، این چه سؤالست ترا؟
آقا تبریک. حالا میتونم پادکست سفرنامه رو عیدی بدم بهتون.
خدایا شکرت بابت این هوای صاف و کوهای برفی.
[صلی الله علیک یا اباعبدالله]
بی شک گره زده است زمین را به آسمان؛ دستی که مرتضی به خداوند داده است...
حاکم حسکانی به اسناد خود از ابن عمر روایت میکند که گفت رسول خدا (ص) فرمودند: جبرئیل به من عرضه داشت خدای تعالی فرمود: «ولایت علی بن ابی طالب قلعه محکم من است. هر کس داخل آن شود، از عذاب من در امان است.» شواهد التنزیل ج ۱ ص ۱۷۰
همتای علی نخواهد آمد وَلله صدبار اگر کعبه ترک بردارد..
اشک بودیم که دامان نجف را دیدیم تشنه بودیم که باران نجف را دیدیم در نجف منقبت شاه خراسان گفتیم مشهدت آمده سلطان نجف را دیدیم بی‌سبب نیست در ایوان طلا می‌چرخیم ما در ایوان تو ایوان نجف را دیدیم
شبی در محفلی ذکر علی بود شنیدم عاقلی فرزانه فرمود: اگر دوزخ به زیر پوست داری نسوزی گر علی را دوست داری اگر مهر علی در سینه ات نیست بسوزی گر هزاران پوست داری
در مخزن لایموت دردانه علیست در کون و مکان‌ امیر فرزانه علیست در کعبه ظهور کرد تا بر همه کس معلوم شود که صاحبِ خانه علیست
با قل هو الله است برابر علی مدد/یا مرتضی است شانه به شانه به یا صمد
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدارا که به ماسوا فکندی همه سایه ی هما را
در فضل علی بس بود این نکته که باید اثبات کند شیعه، که این مرد خدا نیست
اگر بیرون کند از بیشه‌ی تمکین خود سر را به لرزش آورد ارکان أرض و چرخ أخضر را به ظاهر، تا بلی گفتیم، نفس از پرده بیرون شد پسندیدم علی را تا پسندیدم پیمبر را مراعات نظیر ذوالفقار از موج کوثر کن میاور با فرات و نیل یکجا تیغ حیدر را اگر نازک کند روز قیامت پشت پلک خویش نمی‌بیند بهشت آن روز حتی روی قنبر را ز فیضش لال، خط نامه را بر کور می خواند ز لطفش کور دارد رهنمایی مردم کر را کتابی هست اگر، شرحی است بر آن متن گیسویت خدا بهر تماشای تو میزان کرد محشر را غبار رحمتی شد باده بر آسمان پیچید به شعله‌ی یادش گرفتم دامن تر را بدان بازو کدامین طعمه را پاس ادب دارم که جاه باز بستی از کرم بال کبوتر را شرافت داشت دست بولهب بر پلّه‌ی شأنش مشرّف گر نمی‌فرمود با پادوش منبر را فقیهان را به زین اسب کرسی شجاعت داشت اگر می‌بست هنگام قتال آن شیر نر، سر را ز قدرت می‌کِشد از نیستی ها کرّه‌ی هستی مقدر می‌کند بر نیستی امر مقدر را حدیث روی آتشناک تو با خاک زایل نیست به دوشم می‌کشم بعد از وفاتم نیز ساغر را ز چین تا روم اگر دیبای خوبان موج خیز افتد نخواهم داد از کف دامن اولاد حیدر را عیالات خدا را تهمت همسنگی از کفر است مبندی بر زنانش غیر زهرا شأن همسر را +معنی زنجانی
به نخ نمایی پیراهنش نگاه مکن ستون اصلی عالم نخ عبا‌ی علی‌ست(:
سپاه پلکهایش چند لشکر را تکان می داد علی با خطبه خوانی قلب منبر را تکان می داد به وقت زُهد سلمان را کرم می کرد و حاتم را؛ عیار راستگویی اش اباذر را تکان می داد خودش نه پلک بر هم می زد و اینگونه بی پیکار دل هر مالکی مانند اشتر را تکان می داد به یک ضربه سرش را می بُرید از تن به آسانی به سختی آن که وقت جنگ پیکر را تکان می داد و جبرائیل درسش را به حیدر چون که پس می داد علی بن ابیطالب فقط سر را تکان می داد همیشه بعد دیدار علی از بس تحیُر داشت یکی باید می آمد دوش قنبر را تکان می داد میان گرد و خاک جنگ تا او را ببیند هم علی بود آن که از جایش پیمبر را تکان می داد نه در دنیا دل ما را که نام مرتضی قطعاً به وقت مرگ هم اعضای نوکر را تکان می‌داد
کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید... حمیدرضا برقعی
‌بگیر از من تمامم را ، بمیران ننگ و نامم را ! که جز نام علی در اعتقاداتم نمی بینم..
به دنیا پا گذاشت همان دلیلی که باعث شد انسان بفهمد که اشرف مخلوقات نیست! بلکه با وجود اوست که میتواند اشرف مخلوقات باشد. می‌خواهید مُهر "شریف‌ترین" در مخلوقات بر پیشانی شما بخورد؟! علی بن‌ابی‌طالب را الگویتان قرار دهید الگوی دینی نه، کم است؛ الگو در هر حیطه ای که درگیرش شده‌اید. انسانیت، اقتصاد، ازدواج، رفاقت، محبت، مدیریت، جدیت،شوخی، مبارزه، اخلاق و.... چون او در هر حیطه ای ۱۰۰ از ۱۰۰ است. بقیه‌ی الگوها شما را فقط از یک وجه، مقلد تربیت میکنند‌، آن هم با بگیر و نگیر. اما او از ولادت تا شهادتش یک انسان کامل است. • راستی اگر او نبود؛ انسان به کدامین نسخه از خود می‌توانست افتخار کند؟! ،علی‌علیه‌السلام