💕حضرت عباس در کلام حضرت زهرا علیها السلام
✍روایت شده که وقتی روز قیامت بر پا می شود ، پیامبر صلوات الله علیه و آله به مولا علی علیه السلام می فرمایند ؛
به زهرا بگو ، برای شفاعت و نجات امت چه داری ؟
🌹مولا پیام حضرت رسول را به خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها می رسانند و ایشان در پاسخ می فرمایند که :
✨ یا امیر المؤمنین ! کفانا لاجل ِ هذا المقام ِ الیدان ِ المَقطوعتان مـِـن ابنی العباس ✨
ای امیر المؤمنین ! دو دست بریده پسرم عباس برای ما در مورد شفاعت کافی ست .
📚معالی السبطین ، جلد ۱ ، صفحه ۴۵۲
اللهم الرزقنا شفاعته بحق فاطمه 🙏
#صدای_باران
☔️https://eitaa.com/sedaybaran
═══ ೋ🍃🌹🍃ೋ═══
🌷امام سجاد عليه السلام فرمود:
سه حالت و خصلت در هر يك از مؤمنين باشد ؛
👈 در پناه خداوند خواهد بود و ،
👈روز قيامت در سايه رحمت عرش الهي مي باشد و،
👈 از سختي ها صحراي محشر در امان است
1⃣--> آن كه در #كارگشايي و كمك به نيازمندان و درخواست كنندگان دريغ ننمايد.
2⃣--> آن كه قبل از هر نوع حركتي #بينديشد؛
كاري را كه مي خواهد انجام دهد يا سخني را كه
مي خواهد بگويد👇
⁉️"" آيا مورد #رضايت_خداوند است يا خشم الهی رو
در پی دارد؟""
3⃣--> قبل از عيب جويي و بازگويي عيب ديگران، سعي كند عيب هاي خود را برطرف نمايد.
📚 تحف العقول: ص۲۰۴
#صدای_باران
☔️https://eitaa.com/sedaybaran
═══ ೋ🍃🌹🍃ೋ═══
25.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ فوق العاده ۳ دقیقه
شب جمعه
هدیه شما زیارت کربلا✨
#صدای_باران
☔️https://eitaa.com/sedaybaran
7.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو هفته ای دو بار گریه میکنی برام
تو هفته ای دو بار توبه میکنی بجام...
نماهنگ بسیار دلنشین👌
#صدای_باران
☔️https://eitaa.com/sedaybaran
#فرازهایی_از_مناجات_شعبانیه📖
معبود من!
اگر تو محرومم کني، کيست که روزي ام دهد و اگر تو خوارم نمايي، چه کسي ياري ام خواهد کرد؟
معبود من!
از غضب تو و فرود آمدن خشم تو به تو پناه مي برم.
معبود من!
اگر من شايستگي دريافت رحمت تو را ندارم، از تو سزاواراست که با وسعت گشایشت بر من ببخشایی!
معبود من!
اگر از من درگذري، چه کسي از تو شايسته تر به گذشت مي باشد و اگر عمرم به سر رسيده باشد و هنوز عملم موجب نزديکي به تو نشده باشد،
اقرار به گناهانم را نزد تو، وسيله و دستاويز نزديکي به سمت تو قرار مي دهم.
معبود من!
همانا گناهانم را در دنيا پوشانيدي و من به اين پرده پوشي در آخرت محتاج ترم.
همانا در دنيا حتي نزد بندگان شايسته ات نيز گناهانم را فاش نکردي؛ پس در روز قيامت، نزد آنها که شاهد مي باشند، رسوايم مکن.
معبود من!
آن که تو را بشناسد، ناشناخته نخواهد ماند و هر کس به تو پناه آورد، به يقين، خوار و بي مقدار نخواهد گشت و هر که را تو به وي رو نمايي، به آقايي رسد.
پروردگارا!
وارستگي کامل، موهبتم فرما و ديدگان دل ما را به فروغ نظر به خودت، روشن ساز،
تا ديدگان دل ما، حجاب هاي نور را از ميان بردارد و به معدن عظمت متصل شود و جان هاي ما همچون شعاع، به خورشيد عزّ قدست آويخته گردد.
#صدای_باران
☔️https://eitaa.com/sedaybaran
یا ایها العزیز !
اینجا هوا گرفته و ابریست ای بهار...
در بین کوچههای پر از حسرت و غبار
هر جمعه گوش قاصدکی پر ز آهِ من...
آقا چه سخت میگذرد بی تو روزگار
#صدای_باران
☔️https://eitaa.com/sedaybaran
#یک_دقیقه_مطالعه📗
💌 نامهای به خداوند (داستانی کاملا واقعی)
این نامه هم اکنون در موزه گلستان نگهداری میشود.
👈این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام
" نظرعلی طالقانی" است.
که در زمان ناصرالدین شاه ،دانش آموزی در مدرسه ی مروی تهران بود و بسیار آدم فقیری بود.
یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد....✍
مضمون این نامه👇
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت جناب خدا
سلام علیکم ،
اینجانب بنده ی شما هستم.
از آن جا که شما در قران فرموده اید:
"و ما مِن دابَّه فی الارضِ الا علی الله رزقها"
«هیچ موجود زنده ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده ی من است.»
من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما روی زمین.
در جای دیگر از قران فرموده اید:
"انَّ الله لا یُخلِفُ المیعاد"
مسلما خدا خلف وعده نمیکند.
بنابراین اینجانب به چیزهای زیر نیاز دارم :
۱- همسری زیبا و متدین
۲- خانه ای وسیع
۳- یک خادم
۴- یک کالسکه و سورچی
۵- یک باغ
۶- مقداری پول برای تجارت
۷- لطفا بعد از هماهنگی به من اطلاع دهید.
مدرسه مروی-حجره ی شماره ی ۱۶- نظرعلی طالقانی✔️
نظرعلی بعد از نوشتن نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟
می گوید، مسجد خانه ی خداست.
پس بهتره بگذارمش توی مسجد.
می رود به مسجد در بازار تهران(مسجد شاه آن زمان) و نامه را در پشت بام مسجد در جایی قایم میکند
و با خودش میگوید: حتما خدا پیدایش میکنه!
او نامه را پنجشنبه در پشت بام مسجد می گذارد.
صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها می خواست به شکار برود.
کاروان او ازجلوی مسجد می گذشته،
از آن جا که به قول بانو پروین اعتصامی:
"نقش هستی نقشی از ایوان ماست
آب و باد وخاک سرگردان ماست"
ناگهان به اذن خدا یک بادتندی شروع به وزیدن می کند
نامه ی نظرعلی را از پشت بام روی پای ناصرالدین شاه می اندازد.
ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ برگردد.
او یک پیک به مدرسه ی مروی می فرستد، و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند.
وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند، دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند و می گوید:
نامه ای که برای خدا نوشته بودید، ایشان به ما حواله فرمودند، پس ما باید انجامش دهیم.
و دستور می دهد همه ی خواسته های نظرعلی یک به یک اجراء شود.
❣این یعنی توکل.....👌
یادت باشه وقتی میخوای پیش خدا بری فقط باید #صفای_دل داشته باشی.
#صدای_باران
☔️https://eitaa.com/sedaybaran