ریپلی جلسه قبل👆🌺

🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 ⏳مدیریت زمان⌛️ #جلسه_هفتم

ماه رمضان، ماه رحمت و برکت و مغفرت است.🍃🍃 دهه‌ی محرم ده شب روضه می‌خونیم اما، ماه مبارک رمضان توفیق سی شب درِ خونه‌ی اهل بیت رو داریم. 🙏✨ این زمان‌ها رو براتون حساب می‌کنن. تا پات رو بگذاری اون دنیا، میگن این، این مقدار وقت گذاشته برای حسین، کاری هم ازش بر نمیومده. ✨⏰ 🔹بِأبی أنتَ و اُمّی وَ نَفسی و اَهلی و اعمالی و اُسرَتی🔹 همه چیزم فدای تو... ☑️☑️☑️

این خودش یه جور فدا کردنه، فدا کردن عمره، زمان رو گذاشتی دیگه... ✅ بارها باید عرض کنیم که زمان برای هر کسی بگذاری، فدای او شدی. 👌👌 در واقع عمرت رو گذاشتی، چند دقیقه از عمرت رو گذاشتی. همون چند دقیقه‌ای که جمعش کنن، یه دفعه میشه یک روز. 🌄 عزرائیل یک روز زودتر بیاد میگی خواهش می‌کنم یک روز دیگه به من وقت بده. 🙏😰 میگه تو از این یک روزها اینقدر طلب کردی، جانت رو بده بریم. همینه دیگه... 😢😪

جان ما فدای ابا عبدالله الحسین که با همه‌ی عزتی که حسین داشت، اساساً عاشورا به خاطر عزت حسین برقرار شد، فرمود: #هَیهات_مِنَّ_الذِّلَة. اما به خاطر زمان گذاشتن برای عبادت فرمود: «عباسم به دشمن بگو امشب رو به ما وقت بده به عبادت بپردازیم.» 🙏✨ جانِ عالَمی برای حسین علیه‌السلام فدا باشد که دوست داشت یک شب رو برای عبادت وقت بگذاره. 😔

بلافاصله با اصحابش خداحافظی کرد، رفت اطراف خیمه خارهای مغیلان رو از دل صحرا می‌کَند در اطراف خیمه‌گاه. ⛺️⛺️⛺️ یکی از اصحابش همراهش بود صدا زد من رو تنها بگذار. می‌خوام برم امشب خیمه‌ی خواهرم زینب سلام‌الله علیها. گفت‌وگوی با زینب هم عبادته... 🏕 زینب کبری کم‌شخصیتی نیستن. اصلاً گفت‌وگو کردن با او نور زینب کبری رو کسی جز امام حسین درک نمی‌کنه. 😭👌

شروع کرد با خواهرش سخن گفتن. تا خواهرش صدا زد: حسین، به یارانت اطمینان داری؟ فردا بهت خیانت نکنن... 💯 این صحابی جلیل‌القدر شنید، دیوانه‌وار، پریشان‌احوال اومد حبیب رو صدا زد گفت: حبیب چه نشستی زینب نگرانه ما خیانت به حسین نکنیم. 😓😓 بله خب زینب خیانت به امیرالمؤمنین رو دیده، زینب خیانت به امام حسن مجتبی رو دیده. 😭😔

آقا همه جمع شدن، آمدن، حبیب‌بن مظاهر همه رو جمع کرد، بنی‌هاشم هم آمدند، گفت بنی‌هاشم نه، ما با بنی‌هاشم کاری نداریم. ❌ 🔹شما به کارتون برسید، من غلام‌ها و نوکرها رو گفتم بیان. شما که ما اومدیم فدای شما بشیم، فدایی‌ها بیان. ✅ حالا شب عبادت اباعبدالله الحسینه‌ها... بعد اومدن پشت خیمه صدا زدن السلامُ علیکم یا اهل بیت النبوة. ✨✨✨ آقا اومدن بیرون فرمودن چی میگی حبیب من؟ اصحاب رو چرا جمع کردی، چی شده؟ ❓❓❓

گفت آقا اجازه بده از همین پشت پرده‌ی خیمه با زینب دو سه کلمه حرف بزنیم. 👥👤👥 شب عاشورا آخرین شبی بود که از پشت پرده‌ی خیمه کسی با زینب سخن می‌گفت. 😭 شروع کردن اظهار وفاداری کردن، اعلام جان‌فشانی کردن، زینب کبری قلبش آروم بگیره. 💗💖 زینب کبری هم دعاشون می‌کرد. یه دفعه‌ای اباعبدالله الحسین فرمودن: اصحاب من، یک لحظه صبر کنید. یک لحظه... 🕰 حالا اونها دارن اعلام وفاداری می‌کنن، خانم زینب کبری دعاشون می‌کنن، امام حسین فرمود یک لحظه صبر کنید... ⏰✅

لا اله الا الله، بگم ناله بزنید... گریه کنید برای غربت حسین. 🔶هرچقدر #وقت بگذارید #برای #حسین #غنیمته. #بهترین_نحوه‌ی_صرف_کردن_وقته. ✅✨⏰✨✅ یه دفعه‌ای صدا زد: زینبم به دخترها بگو همه بیان بشنون وفاداری... به خانم‌ها بگو بیان. همه رو صدا زد. بعد فرمود: اصحاب من، حالا جلوی اهل بیتم همه با هم بگید، یه شب رو آرام باشن... 👌✨✨ الا لعنت الله علی القوم الظالمین 🙏

ان شاءالله که تمام لحظه هامون پر بشه از عشق به مولامون حسین علیه السلام. ✨✨ تا در آخرت همنشین خود مولا باشیم. 🙏☺️✨ یا علی و التماس دعا✋🌷