eitaa logo
صدای مردم
1.1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
67 فایل
در این کانال مطالبات مردمی،گزیده اخبار کلیپ ها و مطالب تولیدی و ویدئوهای مربوط به پویش های مردمی قرار می گیرد. در حال حاضر تبادل و تبلیغ نداریم ارتباط با ادمین @abpoom
مشاهده در ایتا
دانلود
18.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتگوی وحید جلیلی با امیرحسین ثابتی... فاجعه انحصارطلبی و منفعت طلبی مدیران صداوسیما و فرهنگی چرا این اتفاق میافته که آدم های ناشایست در صداوسیما به کار گرفته میشن؟ وحید جلیلی : مدیرانی هستن که شاید آدم های خوبی هم باشند اما یک رذیله اخلاقی داشته باشند همین زمینشون میزنه... اینها میگن هیچ کس که رسانه ای باشه و از ما حزب اللهی تر باشه نباید بیاد بالا... خوب ما اینو فهمیدیم میخوان کسی از خودشون بهتره دیده نشه، منفعت خودشون رو در نظر میگیرن چرا کار رو میدن دست کارگردان ضد انقلاب؟! چون با کارگردان ضد انقلاب راحت تر میتونن کار کنن ازش آتو دارن... بچه حزب اللهی ها وقتی بیان میشن زبون دراز هایی مثل جهان آرا و ثریا اینا تحملشو ندارن...(بچه حزب اللهی ریشش پیش اینا گرو نیست باج بده) پی نوشت: متوجه شدین چرا حزب اللهی ها رو راه نمیدن تو صداو سیما اونها رو در اقلیت و محدودیت نگه میدارن به اونهایی که ثابت شده نه تنها دلشون با نظام نیست ضدش هستن میدون میدن؟ تا هم اونی حزب اللهی تر از خودشونه بهتر از خودشونه دیده نشه و شناخته نشه جای اینها تنگ نشه، هم اونی کارش دست اینا گیره(ضدانقلابه، ضد مذهبه، سکولاره و...) بهتر به حرف و خواستشون گوش میکنه... طرف میاد یه سریال میسازه فلان فیلم توقیفیش از توقیف درمیاد!!! شما در هر حوزه ای برید این دیدگاه هست و عده ای همینطوری آدم های شایسته رو کنار میذارن. در اقتصاد،فرهنگ،سیاست! بی تقوایی باعث میشه به جای یه کار گرفتن افراد شایسته، افراد ناشایست به کار گرفته بشن چون طرف میخواد همیشه خودش شایسته ترین فرد باشه
جلسه اول نشست تمدن نوین اسلامی / تحلیل لایه های تمدن غرب و بررسی سه رویکرد مهم در مواجهه با جریان تجدد بخش 3
تکامل نگاه­ها به تمدن غرب و شکل­گیری نگاه تمدنی و پیوسته در سیر پیشرفت این تعامل، تفکر سومی از درون این مواجهه بیرون می آمد زیرا هر چقدر نفوذ غرب بیشتر می شد لایه های عمیق تری از دنیای اسلام در معرض مواجهه و تهدید تمدن غرب قرار می گرفت. به عبارت دیگر یک زمان نگاه به تمدن غرب، نگاه ساده ای بود و اینگونه تلقی می شد که غرب عبارت از همین محصولات مصرفی و برق و ماشین و نظم خیابانی و امثال اینهاست. به نظر می رسید اینها تعارضی با دین ندارد و اگر جایی تعارض هم داشته باشد، اصلاح می کنیم لکن کم کم متوجه شدند که غرب، صرفا محصولات صنعتی نیست؛ بلکه عبارت است از یک انقلاب صنعتی. غرب، صرفا یک تکنولوژی نیست بلکه یک نظام سیاسی و نظام فرهنگی خاص است. آنچه که از آن به عنوان «توسعه» یاد می کنند و در گذشته به عنوان «ترقی» یاد می کردند و حالا امروز جامع تر و پیشرفته تر آن را با عنوان «توسعه همه جانبه» یاد می کنند، صرفاً یک انتقال تکنولوژی نیست؛ این طور نیست که یک جامعه توسعه نیافته یا عقب افتاده – در نگاه خودشان – از طریق انتقال تکنولوژی به توسعه برسد. با انتقال تکنولوژی پیشرفته مثلا کره جنوبی یا ژاپن به کشوری عقل افتاده، آن کشور به توسعه نمی رسد بلکه همه لایه های جامعه، متناسب با آن باید تغییر کنند. توسعه، یک تحول همه جانبه است که منتهی به آرمان توسعه یعنی منتهی به رشد دائم التزاید ثروت و سرمایه می شود. از جمله این تحولات هم تغییر در بافت انسانی جامعه است. این بافت به لحاظ روحی، دانش، مهارت و فرهنگ باید تغییر کند تا انسان متناسب با توسعه به وجود آید. اگر آحاد این جامعه توسعه یافته نباشد، شما نمی توانید از طریق توسعه تکنولوژی، یک جامعه توسعه یافته درست بکنید، زیرا بافت انسانی این جامعه، متناسب با این تکنولوژی نیست. اقتضائات این تکنولوژی را هم نمی تواند مراعات بکند. پس باید یک تحول انسانی اتفاق بیفتد. تغییر دیگر در نظام و ساختار سیاسی این جامعه است که باید تحول پیدا کند تا توسعه واقع شود. بطور مثال نظام پادشاهی با اقتضائات خودش، به هیچ وجه نمی تواند حامل اقتضائات توسعه غربی باشد. بلکه اگر بنا است توسعه غربی، از مدخل توسعه اقتصادی، وارد یک جامعه ای بشود، حتماً باید متناسب با آن توسعه سیاسی و فرهنگی هم اتفاق بیفتد. ارتکازات و باورهای اجتماعی هم باید متناسب با آن تغییر کند. با تمام پیچیدگی هایی که باورها و فرهنگ جامعه دارند، باید دستخوش تحول بشود. مثلا جامعه ای که معتقد به معاد و خداپرستی و معتقد به زهد در دنیاست، به سادگی زیر بار جریان توسعه غربی نمی رود و باید این فرهنگ تغییر کند. بنابراین توسعه یعنی یک برنامه ریزی جامع و همه جانبه برای تحول همه عرصه ها و لایه های اجتماعی. اگر چنین اتفاقی بیفتد که شما بتوانید یک جامعه با همه ابعاد و زوایا و عرصه ها و مقامات و اعماق را متناسب با آرمان های خودتان دستخوش یک تحول بکنید، می توانید بگویید جامعه را به سمت آن توسعه مطلوب هدایت کردید. غرب در تعامل با دنیای اسلام سعی در این مهم داشت لذا ابتدا از دریچه محصولات مصرفی در دنیای اسلام نفوذ کرده و این نفوذ را آرام آرام تعمیق کرده است. زمانی دعوا بر سر این بوده که آیا از برق استفاده کنیم یا نه؟ چه فوائد یا مضراتی دارد؟ و یا در مورد ماشین و بلندگو و آب آشامیدنی در شبکه آب رسانی مدرن. ابتدا اینها مطرح بوده و گاهی هم مقاومت هایی بسیط در مقابله با آن بوده است. این استقامت ها دوام نیاورده و در مقابلش هم یک جریان کلی بوده که می گفتند مگر اسلام با آسایش و رفاه و ترقی انسان مخالف است؟! و در یک مواجهه حداقلی فقهی هم حکم به حلیت آنها شده است. ولی کم کم مواجهه و نفوذ از این حد گذشت و به دنبال آن بحث دانشگاه و دارالفنون و تغییر نظام علمی کشور و در گام بعد تغییر نظامات و ساختارهای سیاسی – از ساختارهای استبدادی به سمت دموکراتیک - پدید آمده است.
در واقع یک مجموعه تحولاتی طراحی شده و در عالم اسلام نفوذ کرد که هرچه نخبگان دنیای اسلام و تشیع، با این مجموعه مواجه شدند، نگاه شان نسبت به این امر تغییر کرد. بطور مثال ابتدا عده ای طرفدار مشروطه بودند، بعد آرام آرام وقتی پرده کنار رفت، متوجه شدند که جریان صرف آزادی مردم در مقابل استبداد نیست بلکه یک امر دیگری است. بحث حرکت جامعه به سمت لیبرالیزم به معنای آزادی انسان از همه تقیدات است و نهضت مشروطه، مقدمه تحولات عمیق تری است. هرچه زوایای این امر برایشان بیشتر آشکار شده و پیوستگی و عمق این مجموعه تحولات، مشخص شده، موضع گیری ها متفاوت شده است. لذا ملاحظه می کنید عده ای در مقابل مشروطه ایستادند و گفتند «مشروطه باید مشروعه باشد» یعنی اگر تحولاتی در ساختار قدرت پیدا می شود، باید حتماً مقید به چارچوب های شرعی باشد. و نیز عده ای هم بودند که بالاصاله با مشروطه گری، مخالفت کردند و گفتند اصلاً حقیقت مشروطه، یک تحولی است که به هیچ وجه دینی شدنی نیست. مثل مرحوم میرزا صادق تبریزی که مجتهدی در طالقان بود که آن مناطق هم مقلّد ایشان بودند. ایشان از کسانی است که به شدت، مقابل مشروطه ایستاده و تشبیه های خیلی تندی هم دارد که می گویند به هیچ وجه اصلاً مشروطه، مشروعه شدنی نیست. لذا هرچه به عمق مدرن شدن جامعه نزدیک تر شدیم و مدرنیزاسیون، ابعاد و اعماق خودش را بیشتر ظاهر کرد، یک رویکرد سومی در مقابلش شکل گرفت، و آن رویکرد این است که این تمدن، یک مجموعه به هم پیوسته ای است با مبانی و بنیان ها و اهداف و آرمان های خودش که قابل کپی برداری برای دنیای اسلام نیست و نمی شود به هیچ وجه، این تمدن را اسلامی کرد. لذا اگر بخواهیم سه رویکرد اصلی، در مقابل جریان تجدد را ارزیابی بکنیم، اول رویکردی است که معتقد به تمدن غرب است و آن را تنها راه پیشرفت و تعالی و حتی سعادت بشر می داند و می گویند سعادتمندی بشر در این است که این مسیرِ طی شده ای را که در این قرون، در غرب طی شده، دیگران هم طی بکنند و آن فرآیند پیچیده تجربه شده را به شکلی در کشور و جوامع خودشان مهندسی بکنند که جوامع شان مدرن شود؛ حتی اگر اقتضاء آن، تغییر در عرصه فرهنگ، فرهنگ بومی، فرهنگ مذهبی جامعه و سنت های جامعه بود. یعنی جامعه در تغییر فرهنگ و سنت خودش به سمت تجدد هیچ اباء نکند. حتی در دوره های اخیر، بعضی از روشنفکر های دینی تلاش کردند که منطق تحول معرفت دینی به نفع جریان توسعه و تجدد را هم تبیین بکنند که معرفت های دینی چگونه می شود در فرآیند تجدد و توسعه، تغییر کنند که هماهنگ با مدرن سازی باشند. در واقع این چالش و تعارضی که بین فرهنگ مذهبی جامعه و مدرن سازی است و تبدیل به بحران اجتماعی هم می شود، سعی در حل آن به نفع مدرنیته کردند تا چالشی بین معرفت های دینی و اقتضائات جریان تجدد و مدرن سازی پیدا نشود. گفتند بیایید معرفت های دینی را متناسب با توسعه تغییر بدهید و حتی تلاش کردند منطق تحول معرفت دینی را هم تولید بکنند. نظریه قبض و بسط، یک نمونه از آن اندیشه هایی است که تحول معرفت دینی به نفع توسعه مدرن را مقنّن می کند و بیان می کند چطور معرفت های دینی به نفع علم و توسعه آن تغییر کند و همراه با تحول علم و تکنولوژی و سبک زندگی معرفت دینی نیز متحول شود. بررسی سه نگاه به غرب و تفاوت­های آن رویکرد اول در مواجهه غرب توجه دارد که جریان تجدد یک جریان به هم پیوسته، دارای عمق و سطح، ابعاد و درجاتی است و معتقد است که قابل تجزیه هم به راحتی نیست؛ تقریباً تمامیت این جریان را هم به رسمیت می شناسد و دنبال خوب و بد کردن و اصلاح کردن و تغییرات نیست. اگر هم در دوران های جدید، گاهی بومی سازی جریان تجدد را مطرح می کنند، در واقع جریان توسعه را با ملاحظه تکثر فرهنگی برنامه ریزی می کنند. لذا این بومی سازی هم ابدا به این معنا نیست که عرصه ای را باید برای فرهنگ های دیگر خالی بگذاریم؛ بلکه می گویند باید آن فرهنگی که فرهنگ اساسی است، فرهنگ توسعه و تجدد باشد و فرهنگ های دیگر به عنوان اقتضائات موجود در نظر گرفته و ملاحظه بشوند، نباید برای رسیدن به توسعه یک نسخه واحد برای همه جوامع نوشته شود. لذا فرآیند مدرن سازی فرآیند یک تحول همه جانبه است که متناسب با اقتضائات جوامع در فرهنگ، سیاست، اقتصاد و مذهب می باشد. ولی این برنامه ریزی، معطوف به یک فرهنگ مسلط و واحدی است که باید همه جوامع به آن سمت حرکت کنند؛ منتهی این طور نیست که شما مختصات جوامع بویژه مختصات فرهنگی شان را را در نظر نگیرید، بلکه این تکثر فرهنگی موجود را باید ملاحظه کنید و برنامه ریزی توسعه، متناسب با این تکثر فرهنگی موجود باشد. شما برای جامعه ایران، یک برنامه ریزی توسعه باید داشته باشید و این برنامه غیر از برنامه لازم برای کره جنوبی و کشورهای آسیای شرقی است. این آخرین رویکرد در توسعه و مدرن سازی است.
رویکرد دوم، رویکردی است که این نگاه را به توسعه ندارد. احساس می کند که جریان مدرن سازی، یک جریانی است که عرصه های متفاوتی دارد. بعضی از عرصه ها در فرآیند نو شدن و مدرن شدن، عرصه های مطلوبی اند و بعضی هم نامطلوب. باید خوب و بد آن را جدا کرد. لذا باید ترکیبی از ارزش های فرهنگی و سنتی خودمان با جریان توسعه و تجدد فراهم کنیم که در آن هم توسعه معیشت اتفاق می افتد و هم سعادت اخروی تأمین می شود. این رویکرد دوم طرفداران کثیری داشته و هنوز هم طرفداران فراوانی دارد. رویکرد سومی که به تدریج پیدا شده و یک طیف است و عمق هم پیدا کرده است، معتقد است جریان تجدد و توسعه غربی، یک جریان به هم پیوسته دارای اعماقی است که اگر بخواهید در آن مسیر حرکت کنید، باید همه عرصه های اجتماعی را به نفع آنها دستخوش تحول بکنید و تمامیت توسعه و چارچوب های اصلی آن در تعارض با فرهنگ ادیان از جمله فرهنگ اسلام و مکتب اهل بیت است و نمی شود توسعه را اسلامی کرد. توسعه غربی، قابل اسلامی شدن نیست. آن برنامه ریزی جامعی که اتفاق می افتد، برنامه ریزی است که به هیچ وجه، اسلامی شدنی نیست. شما باید به سمت ایجاد یک جامعه دینی و به سمت ایجاد یک تمدن دینی باشید. باید توجه هم کرد که بعد انقلاب اسلامی، این رویکرد ها شفاف تر شده است.
🔴دانشمندان هسته‌ای یک‌هزارم فوتبالیست‌ها درآمد ندارند/ سالی ۷هزار میلیارد خرج فوتبال می‌شود 🔺امیررضا واعظ آشتیانی مدیرعامل اسبق باشگاه استقلال در گفت‌وگو با ایرنا با انتقاد از ارقام نجومی قرارداد فوتبالیست‌ها معتقد است که یک بازیکن در حالی پیشنهاد ۵۰ میلیاردی مطرح می‌کند که دانشمندان هسته‌ای یک هزارم این پول را هم دریافت نمی‌کنند. 🔻با توجه به سقف ۳۰۰ و ۴۰۰ میلیاری برای باشگاها، در مجموع قرار است ۷هزار میلیارد از بیت‌المال در فوتبال هزینه شود؛ پول بی‌حساب و کتابی که قرار است از بیت‌المال توسط عده‌ای مدیرنما در فوتبال هزینه شود. 🔻برخی با توجیه اینکه هزینه۶ تا ۷ هزار میلیاردی در فوتبال سبب هزینه و نشاط مردم می‌شود، در حال دادن آدرس غلط هستند. در دنیا این هوشمندی و درایت در دولت‌ها وجود دارد که چنین هزینه‌هایی در فوتبال از جیب بخش خصوصی هزینه شود. 🔻اطمینان داشته باشید که این قانون نه تنها به هدفش نمی‌رسد، بلکه در فوتبال ایران یک بهم‌ریختگی ایجاد می‌کند، چرا که ابزارهای لازم و نیروی کارآمد برای اجرایی کردن این طرح را ندارند. پی نوشت: هفت هزار میلیارد و بدین خود مردم نشاط پیدا میکنن لازم نیست بدین فوتبالیست ها... والاع! بدین مردم خودشون نشاط پیدا میکنن فوتبالم میرن بازی میکنن تو پارک صفا میکنن!
🔴 قشر مذهبی در اکثر فیلمای ایرانی! این زباله الان اکرانه! اکران آنلاینم داره! مسئولین فرهنگسازی چی شد؟!
احسان علیخانی در استوری جدیدش حدیث امام علی علیه السلام رو منتشر کرده... واقعا فقط آدم باید از این سلبریتی ها آموزه های اخلاقی و دینی رو یاد بگیره! نخندین یادتون نیست علی کریمی چقدر برامون جملات قصار میذاشت... باید در پاسخ بگیم که... آره خیلی زیبا می شد کاری که شما سلبریتی ها نمیتونید انجام بدین! کاش موقع اغتتشاشات آیه و حدیث یادت می اومد! کاش موقع شهادت بسیجی و طلبه و پلیس یادت بود چه زیبا می شد دهنتو می بستی! چه زیبا میشد از مظلوم دفع میکردی نه ظالم... چه زیبا میشد با دشمن هم صدا نمیشدی... چه زیبا می شد دلت برای شهدای امنیت و شهدای چاهچراغ و خانواده هاشون می سوخت... چه زیبا میشد فقط نگران سطل ماست نمیشدی... ولی خوب چه زشت که خنجر زدی از پشت...چه ناجوان مردانه...
🔴هم پول میبرن هم فرهنگ مبتذل ترویج میکنن دوسرباخت هستن این بلاگرها سالهاست با تقلید از فرهنگ غربی هر آنچه تنبلی و بی عاری و مفت خوری بود در کنار بی حیایی و بی ادبی در فضای مجازی رواج دادند... تمدن سازی اسلامی مسیرش از حذف و کنار گذاشته شدن این دست فرهنگ های مخرب می گذرد!
اینکه یه آدم حتی وقتی پای جشن غدیر وسطه دنبال ماهی گیری های سیاسی خودشه یعنی چی؟ چرا انقدر دوست داره حرف های حاشیه دار بزنه!؟ 🔴 آقای ضرغامی شما متهم ردیف اول هستید اینکه در سالیان گذشته مراسمات و جشن های بزرگی مثل عید غدیر مورد توجه قرار نمی‌گرفت تا مردم از جشن ها و شادی های مذهبی و حلال لذت ببرند، بخاطر وجود مدیرانی مانند عزت اله ضرغامی بود که میلیاردها تومان پول بیت المال را خرج سلبریتی سازی و برنامه های مزخرف این قشر بی هنر می‌کردند تا با ساختن برنامه های کذایی مردم را شاد کنند ،همین سلبریتی هایی که اکنون دارند علیه مملکت و شادی مردم در جشن های مذهبی لگد پرانی میکنند 🔹 شادی و باهم بودن رو کسی از مردم نگرفته که بخواد دوباره برگردونه 🔹 این دقیقاً همون حرف ضد انقلاب است که جمهوری اسلامی مانع شادی است که با کنایه از زبان این شخص خارج میشه! 🔹 همه می دانند شادی حلال جزو تاکیدات دینی و از توصیه‌های رهبر معظم انقلاب است
7.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا شاهد انحراف خزنده در سبک مجالس مذهبی هستیم یا صرفا یک تغییر بدون ایراد رخ داده؟ آیا این روند از اتاق فکر واحدی برای اهداف خاص مدیریت میشود؟ آیا ضربه ای که از برخی مجریان صدا و سیما خوردیم قرار است در مورد بعضی مداحان جدید هم تکرار شود؟! منتظر نظرات کارشناسان در این زمینه هستیم. چرا مولودی خوانی و مداحی اصیل کنار گذاشته شده و فقط تریبون دست مداحان استدیویی و نماهنگ خون قرار گرفته؟! مگر رهبری نگفته بودند مداحی موسیقی پاپ نیست!؟
😐تحلیل فاجعه بار و مضحک روزنامه جوان در مورد حجاب! روزنامه جوان: در باره حجاب تندروی کردیم به طوری که اگر دختری جوراب سفید داشت از مدرسه اخراج می شد/ نباید مانتوی تیره را ترویج می کردیم - خبرآنلاین پی نوشت: اولا ما دهه هفتادی ها هم هر رنگی دلمون میخواست جوراب می پوشیدیم و کسی ام کاریمون نداشت، کسانی که کشف حجاب می کنند عمدتا دهه هشتادی و بعد دهه هفتادی هستن!!! پس هیچ ربطی به جوراب رنگی و غیر رنگی پوشیدن نسل های قبلی نداره این موضوع! دوما دست کم از دهه هشتاد تنوع مانتوها فراوان شد و محدودیت رنگی هم نداشت... در دهه نود هم هزار جور رنگ و لباس به اسم مانتوهای اسلامی روانه بازار شد و ده سال اخیر موج حجاب استایل و هزار طرح و رنگ اومد به بازار که بازم کمکی به حجاب نکرد هیچ بیشتر بهش ضربه زد... سوما همیشه فقط میگن افراط نمی گن این همه ولنگاری و کم کاری و تفریط در حوزه فرهنگی و حجاب و عفاف صورت گرفته... نقش ترک فعل، ولنگاری، تفریط اونقدر زیاده که هیچ وقت جایی برای افراط نمونه... این نویسندگان کم دانش و کم مایه این دست یادداشت ها طوری می نویسند که انگار تا قبل از این اغتتشاشات همه به اجبار با مانتوی بلند و گشاد و چادر تو خیابون تردد می گردن اونم رنگ های تیره برا همین اغتتشاش! جمع کنید این تحلیل های صد من یه غاز غیرواقعی رو! همینطوری تحلیل میکنن و به مسئولین تحلیل میدن که نتیجه عملکرد فرهنگی میشه این وضعیت دیگه!