فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم نگاهتون ... 😍🍃
عیدتون خیلی مبارک ...
مخصوصا سیّد های کانال ...
خیلی خیلی التماس دعا ...🤲💚
....................
💟@sedighearj
#دلنوشته ...
🍂 من اینجوری ام که خیلی قدرت تخیلم بالاست و با همه کس و همه چیز همزاد پنداری میکنم ...
مثلا خودمو میزارم جای آدمایی که تو خونه های کاهگلی انتهای این کویر زندگی میکنن ...
تو قطار سعی میکنم تمام توجه م به پشت این پنجره و تصاویر و اتفاقات پشتش باشه ...
خیال پردازی هایی که روحمو سبک میکنه و بهم حس خوب میده ...
یاد این جمله ی سراسر نورِ حاج اسماعیل دولابی افتادم که میگه ؛
خداوند بر ریزه کاری های خلقتش مسلط است ...
خدا حتی بندگان معصیت کارش رو هم در نظر داره ...
و من رو غرق دنیای بی انتهای خودش میکنه ...🌱
....................
💟@sedighearj
🍂 🍂
🌷 پنجاهمین روز
و پنجاهمین شهید کربلا ...👇👇
🌷عمرو بن جناده انصاری ؛
از شهدای نوجوان کربلا که پدرش نیز در رکاب سید الشهدا شهید شد ...
این نوجوان چون خواست به میدان رود امام فرمود ؛
پدر این نوجوان کشته شد ، شاید مادرش راضی نباشد که به میدان رود ...
گفت مادرم دستور داده که به میدان روم و لباس رزم بر من پوشانده است ...
او که ۹ ساله یا ۱۱ ساله بود به میدان رفت و رجز خواند و جنگید تا کشته شد ...🌱
🍃 امروز به نیت این شهید
زیارت عاشورا میخوانیم ...📖
حاجتتون روا انشاءا...🤲🌷
....................
💟@sedighearj
🏡 کُنجِ دِنج مامان صدیقه ..
🍂 رفقا ،، امروز خیلی هاتون بهم پیام دادین و گفتین که از امشب تو کانال چله بزاریم ... موضوع این بود
👆
هر کسی دوست داره میتونه با ما تو این چله همراه بشه ...✋🌱
شب سی و دوم _ چله ی زیارت عاشورا 📖
🍃
10.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# شبانه نویسی ...
🍂 و آخرین نماز صبحِ این سفرِ سراسر عشق در صحن گوهرشاد ...🕌📿
به جرات میتونم بگم که جزو متفاوت ترین سفر زیارتیم بود ...
چرا متفاوت ؟؟
برای اولین بار بود که وقتی چشمم به ضریح می افتاد زبونم لال میشد ...
انگار خودش بهم میگفت هیس ،،
من خودم میدونم تو دلت چخبره ،،
خودم میدونم چجوری بچینم برات ، خودم میدونم چی برات خوبه چی برات بد ...
تابع محضش بودم ،،
گفتم اگه نشد اون چیزی که میخوام چی ؟؟
دوباره انگار میگفت شاید باید ساخته بشی ، شاید باید پخته بشی ، شاید باید تو مسیر قشنگ تری بیوفتی ...
گفتم اگه درد داشت چی ؟
اگه سخت بود ؟
انگار میگفت نگران نباش من هستم هواتو دارم ، دستاتو محکم تر میگیرم ...
و من با دلی قرص تر ، با چشمانی اشک بار و با لبخندی گوشه ی لب ، فقط و فقط به ضریحش خیره میشدم ...
و شد جزو قشنگ ترین سفرهای مشهدم ، الحمدلله ...🌱
....................
💟@sedighearj