🕋 سدرةالمنتهی 🕋
╰✰🌼﷽🌼✰╮ #داستان_ظهور🌱 📝قسمت چهارم ✅ بايد امشب با من به آسمان چهارم بيايى. حتماً مى دانى كه قرآن از
╰✰🌼﷽🌼✰╮
#داستان_ظهور 🌱
📝قسمت پنجم
🔻سيصد و سيزده نفر از راه مى رسند
اگر دقّت كنى مى بينى كه تمام مردم مكّه در مورد مطلب مهمّى با هم سخن مى گويند.
آيا مى خواهى تو هم از سخن آنها باخبر شوى؟
ديشب، #سيصدوسيزده جوانمرد وارد شهر مكّه شده اند و تا صبح مشغول عبادت بوده اند.
آنها در #مسجد_الحرام گرد هم آمده اند، وهمه نگاهها را متوجّه خود كرده اند.
مردم مكّه تعجّب كرده اند. آنها نمى دانند اين جوانان از كجا آمده اند و چطور توانسته اند خود را به مكّه برسانند؛ زيرا شهر مكّه در محاصره #سپاه_سفيانى است.
عجيب است كه لباس همه اين جوانان يك شكل است.
همه، هم قد و هم اندازه، مثل يك دسته نظامى، بسيار مرتّب هستند؛ هر كس آنها را ببيند، مبهوت آنان مى شود.
آمدن اين جوانان به شهر #مکه ، يك راز است كه كسى از آن خبر ندارد.
هر كدام از جوانان در گوشه اى از دنيا بودند. چگونه شد كه آنها در يك لحظه خود را در مكّه يافتند؟
آنها به امر خدا با «#طی_الارض» به مكّه آمده اند.
شايد بپرسى كه «طَىّ الارض» يعنى چه؟
اگر بتوانى در يك لحظه، بدون استفاده از هيچ وسيله نقليّه اى، كيلومترها راه را پشت سر بگذارى و خود را به مكّه يا هر جاى ديگر برسانى، تو «طَىّ الارض» نموده اى.
آرى، ياران امام #معجزه_وار و بسيار شگفت انگيز كنار كعبه جمع شده اند.
آرى ظهور امام زمان وابسته به حضور اين سيصد و سيزده نفر است، اراده خدا بر اين بوده است كه آنها را در يك لحظه در مكّه جمع كند.
هر كس اسم بزرگ يا همان #اسم_اعظم خدا را بداند، دعايش مستجاب مى شود.وقتى امام زمان خدا را به آن اسم قسم مى دهد، سيصد و سيزده يار او، در يك چشم به هم زدن، در مكّه حاضر مى شوند.
اكنون تو از اين راز آگاه شده اى؛ امّا مردم مكّه، همچنان در تعجّب هستند.
آنان در مسجد الحرام دور هم جمع شده اند و درباره اين مطلب با هم سخن مى گويند: به راستى اين جوانان چگونه وارد مكّه شده اند؟
#ادامه_دارد...
🌱أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌱
#امام_زمان
#ربیع_الاول
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸👉 🕋 @Sedrah🕋👈🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
╰✰🌼﷽🌼✰╮
#داستان_ظهور
📝قسمت ششم
🔸آن طرف را نگاه كن! آن مرد را مى بينى كه به سمت بزرگان مكّه مى رود.
او كيست و چرا چنين سراسيمه و مضطرب، جمعيّت را مى شكافد؟
او مستقيم نزد فرماندار مكّه مى رود. سلام مى كند و مى گويد:
«ديشب خواب عجيبى ديدم و براى همين خيلى ترسيده ام»
فرماندار مكّه نگاهى به او كرده و مى گويد: «خوابت را برايم تعريف كن »
و آن مرد چنين مى گويد: «خواب ديدم كه ابرى در آسمان ظاهر شد و آرام آرام به سمت زمين آمد تا اينكه به كعبه رسيد. در آن ابر، ملخ هايى ديدم كه بال هاى سبزى داشتند و مدّت زيادى دور كعبه طواف كردند و سپس به شرق و غرب عالم پرواز كردند»
هر كس كه اين سخن را مى شنود به فكر فرو مى رود.
آيا بينِ اين خواب و آن گروه سيصد وسيزده نفرى، ارتباطى وجود دارد؟
در شهر مكّه شخصى هست كه خواب را خيلى خوب تعبير مى كند. از او مى خواهند تا اين خواب را تعبير كند.
او قدرى فكر مى كند و سپس مى گوید: «لشكرى از لشكريان خدا وارد اين شهر شده است و شما هرگز نمى توانيد در مقابل آن مقاومت كنيد»
همه مردم مكّه به فكر فرو مى روند. آرى، آن لشكر، همان جوان هايى هستند كه ديشب وارد مكّه شدند.
طبيعى است كه مردم مكّه از دست اين جوانان عصبانى باشند؛ زيرا اينان مى خواهند #اهل_بيت (ع) و #شيعيانشان را در همه دنيا عزيز كنند.
شما فكر مى كنيد اوّلين تصميم مردم مكّه چه مى باشد؟
درست حدس زده ايد، آنها مى خواهند اين سيصد و سيزده نفر را دستگير كنند؛ امّا خدا ترسى بزرگ بر دل آن مردم مى اندازد.
من به حال اين مردم ساده لوح مى خندم، مردمى كه هنوز هم در فكر دشمنى با شيعه هستند. آنها نمى دانند كه ديگر روزگار غربت شيعه تمام شده است.
يكى از بزرگان مكّه كه مى بيند همه در ترس و اضطراب هستند مى گويد: اين جوانانى كه من ديده ام، چهره هايى نورانى دارند و اهل عبادت هستند، آنها كه تا به حال كار خلافى انجام نداده اند، چرا از آنها مى ترسيد؟
مردم مكّه تا غروب آفتاب در مورد اين جوانان سخن مى گويند و آن چنان ترس و وحشتى در دل دارند كه نمى توانند هيچ كارى بكنند.
شب فرا مى رسد و مردم به خانه هاى خود باز مى گردند و به خواب سنگينى فرو مى روند.
#ادامه_دارد...
#امام_زمان
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️↙️
╭┅─────🕋────┅╮
🕋👉 @Sedrah 👈🕋
╰┅─────🕋────┅╯
╰✰🌼﷽🌼✰╮
#داستان_ظهور🌱
📝قسمت هفتم
🚩پرچمى كه سخن مى گويد
🌌شب #عاشوراست و فردا #روزظهور است
امشب، پايان روزگار غيبت رقم مى خورد. شهر مكّه در تاريكى فرو رفته است امّا كنار كعبه نورانى است. امشب كسى به مسجد الحرام نيامده است.
آن جوان را مى بينى كه كنار كعبه مشغول دعاست؟ نمى دانم او با خدا چه نجوايى دارد.
آيا مى خواهى نزديك برويم و او را از نزديك ببينيم؟
او امام زمان است كه در اين خلوت شب با خداى خود راز و نياز مى كند.
آيا مى دانى مُضطرّ واقعى اوست كه خدا دعاى او را مستجاب و امر ظهورش را پرچم آورده است.
خداى من! آن پرچم خود به خود باز مى شود.
آيا مى توانى نوشته روى پرچم را بخوانى؟
روى پرچم چنين نوشته شده است: #البیعتلله
يعنى هر كس با صاحب اين پرچم بيعت كند در واقع با خدا بيعت كرده است.
صدايى به گوش مى رسد. اين صدا از كيست؟
امام كه مشغول دعا است،شخص دیگری هم در اينجا نيست، پس چه كسى است كه سخن مى گويد؟
گوش كن! آيا مى شنوى چه مى گويد؟ «اى ولىّ خدا، قيام كن! »
من اين طرف و آن طرف را نگاه مى كنم تا شايد گوينده اين سخن را بيابم.
عجب! اين همان #پرچم است كه با قدرت خدا به سخن در آمده است. همسفرم! تعجّب نكن! مگر مقام امام زمان بالاتر از #موسى (ع) نيست؟
مگر درخت به اذن خدا به سخن درنيامد و با موسى (ع) سخن نگفت؟
در اينجا هم به امر خدا، پرچم با امام زمان سخن مى گويد.
#ادامه_دارد...
#امام_زمان
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🍃💐🍃
🕋 سدرةالمنتهی 🕋
╰✰🌼﷽🌼✰╮ #داستان_ظهور🌱 📝قسمت هفتم 🚩پرچمى كه سخن مى گويد 🌌شب #عاشوراست و فردا #روزظهور است امشب، پا
╰✰🌼﷽🌼✰╮
#داستان_ظهور 🌱
📝قسمت هشتم
شمشير_امام را نگاه كن كه خود به خود از غلاف بيرون مى آيد و با آن حضرت سخن مى گويد: «اى ولىّ خدا قيام كن! »
نگاه كن، مسجد الحرام چقدر نورانى شده است!
چه شورى بر پا شده است! فرشتگان دسته دسته به مسجد الحرام مى آيند.
در ميان آنها فرشتگانى كه در جنگ بدر به يارى پيامبر آمدند نيز حضور دارند.
مسجد پر از صف هاى طولانى فرشتگان مى شود. در اين ميان دو فرشته بزرگ الهى را مى بينى، آنها #جبرئيل و #ميكائيل هستند.
جبرئيل با كمال ادب خدمت امام مى رسد و سلام مى كند و مى گويد: «اى سرور و آقاى من! اكنون دعاى شما مستجاب شده است»
اينجاست كه امام دستى بر صورت خود مى كشد و مى فرمايد: «خدا را حمد و ستايش مى كنم كه به وعده خود وفا كرد و ما را وارثِ زمين قرار داد»
نگاه كن! چگونه امام با شنيدن سخن جبرئيل حمد و شكر خدا را مى كند.
پس من و تو هم بايد شكرگزار خدا باشيم كه روزگار سياه غيبت به سر آمد و سپيده #ظهور دميد.
به نظر تو #اولينکار امام در هنگام ظهور چيست؟
جواب يك كلمه بيشتر نيست: #نماز
آرى، امام در كنار كعبه مى ايستد و نماز مى خواند.
شايد امام به شكرانه اينكه خدا به او اجازه ظهور داده است، نماز مى خواند.
و شايد او مى خواهد با نماز از خدا طلب يارى كند؛ زيرا او راهى بسيار طولانى پيش روى خود دارد و نيازمند يارى خداست. وقتى نماز تمام مى شود او از جاى خود برمى خيزد و ياران خود را صدا زده و مى گويد: اى ياران من! اى كسانى كه خدا شما را براى ظهور من ذخيره كرده است به سويم بياييد.
نگاه كن، ببين!
ياران امام يكى بعد از ديگرى، خود را به مسجد الحرام مى رسانند.
همه آنها كنار درِ كعبه دور امام جمع مى شوند...
اكنون امام به #كعبه، خانه يكتاپرستى تكيه مى زند و اوّلين سخنان خود را براى يارانش مى گويد.
او اين آيه قرآن را مى خواند....
#ادامه_دارد...
🌱أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌱
#امام_زمان
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🍃💐🍃
🕋 سدرةالمنتهی 🕋
╰✰🌼﷽🌼✰╮ #داستان_ظهور 🌱 📝قسمت هشتم شمشير_امام را نگاه كن كه خود به خود از غلاف بيرون مى آيد و با آن
╰✰🌼﷽🌼✰╮
#داستان_ظهور🌱
📝قسمت نهم
...«بَقيَّةُ اللّه خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤمِنينَ»
و سپس مى فرمايد: «من بَقيّةُ اللّه و حجت خدا هستم»
مى دانم كه مى خواهى بدانى معناى «بَقيّة اللّه» چيست؟
حتماً ديده اى بعضى افراد، وسايل قيمتى تهيّه كرده، آن را در جايى مطمئن قرار مى دهند. آن وسايل، ذخيره هاى آنها هستند.
خدا هم براى خود ذخيره اى دارد. او پيامبران زيادى براى هدايت بشر فرستاد. پيامبران همه تلاش خود را انجام دادند.
ولى آنها موفق نشدند كه حكومت الهى را تشكيل بدهند؛ زيرا هنوز مردم آمادگى آن را نداشتند.
امام زمان ذخيره خداست تا امروز حكومت عدل الهى را در همه جهان برپا كند.
آرى، امام بَقيّةُ اللّه است، او ذخيره خداست. او يادگار همه پيامبران است.
چه جمع زيبايى، يك شمع و سيصد و سيزده پروانه!
آيا آن ستون نور را مى بينى؟
يك ستون نور از بالاى سر ياران امام زمان به آسمان رفته است. اين ستون خيلى نورانى است. همه مى توانند اين نور را ببينند.
اين معجزه خدا و #نشانه_ظهور است. همه مردم دنيا، اين نور را مى بينند و دلشان شاد مى شود.
ياران امام دور شمع وجود او حلقه زده اند، من در اين ميان نگاهم را از محبوبم برنمى دارم.
نگاه كن! آستينِ چپ پيراهن امام را ببين، آيا آن #لكه_سرخ را روى آن مى بينى؟
به راستى چرا لباسِ امام، خون آلود است؟ آيا به بدن او صدمه اى وارد شده است؟
نه، اين خونِ سرخى كه تو مى بينى يك تاريخ است، يك نماد است. اين خون، بسيار قديمى است و يك دنيا حرف دارد، تو را به جنگ اُحُد و زمان پيامبر مى برد.
اين سرخى خون، ميراث ساليان دراز است، اين خون، خون لب و دندان پيامبر است.
در جنگ اُحُد وقتى كه لب و دندان پيامبر زخمى شد، قطراتى از آن خون بر آستين پيراهن او چكيد.
امروز همان لباس پيامبر را فرزند عزيزش بر تن كرده است.
#ادامه_دارد...
🌱أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌱
#امام_زمان
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🍃💐🍃
🕋 سدرةالمنتهی 🕋
╰✰🌼﷽🌼✰╮ #داستان_ظهور🌱 📝قسمت نهم ...«بَقيَّةُ اللّه خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤمِنينَ» و سپس مى
╰✰🌼﷽🌼✰╮
#داستان_ظهور🌱
📝قسمت دهم
💫نزديك اذان صبح است و همه ياران امام زمان، براى خواندن نماز آماده مى شوند.
نماز برپا مى شود. نسيم مى وزد. وقت مناجات با خداى مهربان است.
بعد از نماز، ياران مى خواهند با ايشان #بيعت كنند و پيمان ببندند.
امام كنار درِ كعبه مى ايستد و دست راست خود را باز مى كند.
آيا آن #نور_سفيد را مى بينى كه در دست راست امام مى درخشد؟
اين نور بسيار زيبا و خيره كننده است، ولى با اين حال هيچ چشمى را آزار نمى دهد.
دقّت كن! در دست ديگر امام چه مى بينى؟ گويا يك نامه در دست امام است.
آرى، اين عهد و پيمانى است كه پيامبر براى امام زمان نوشته است.
پيامبر اين پيمان را به حضرت على (ع) داده است. سپس اين پيمان نامه را امام حسن (ع) به ارث برده است و همين طور از امامى به امام ديگر و اكنون به امام زمان رسيده است.
امام در حالى كه دست راست خود را باز كرده است مى فرمايد: #اين_دست_خداست.
آيا مى دانى كه منظور امام از اين سخن چيست؟
امام اين آيه را مى خواند: «إنَّ الذينَ يُبايِعُونَكَ إنَّما يُبايِعُونَ اللّه َ: هر آن كس كه با تو دست بيعت بدهد با خدا بيعت كرده است»
آرى، دست امام، دست خداست.
خوب نگاه كن آيا مى توانى اوّلين كسى را كه با امام دست مى دهد بشناسى؟
اين #جبرئيل است كه خم مى شود و دست مبارك امام را مى بوسد و با او بيعت مى كند و بعد از آن همه فرشتگان با امام بيعت مى كنند.
اكنون نوبت بيعت ياران است.
امام رو به آنان مى كند و مى گويد: «شما بايد از گناهان و زشتىها دورى كنيد و همواره امر به معروف و نهى از منكر كنيد و هيچ گاه خون بى گناهى را به زمين نريزيد. از ثروت اندوزى و تجمّل گرايى خوددارى كنيد، غذاى شما، نان جو باشد و خاك بالشت شما»
البته اگر ياران امام، اين شرايط را بپذيرند، امام هم قول مى دهند كه هرگز همنشينى غير از آنان انتخاب نكند.
ياران اين شرايط را قبول كرده و با امام بيعت مى نمايند.
همسفرم! در اين سخنان كمى فكر كن!
درست است كه اين سيصد وسيزده نفر در آينده نزديك، فرمانروايان دنيا خواهند شد و هر كدام از آنان بر كشورى حكومت خواهند كرد؛ امّا #عهد_كرده_اند كه تمام عمر بر روى خاك بخوابند!
بى جهت نيست كه آنان به چنين مقامى رسيده اند و يار امام شده اند.
اين عهدى كه امام با ياران خود مى بندد؛ گوشه اى از آن عدالتى است كه همه منتظرش بوديم.
آرى امام زمان از ياران خود بيعت مى گيرد كه بر اساس مفاهيم قرآن، عمل كنند.
#ادامه_دارد...
#امام_زمان
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🍃💐🍃
🕋 سدرةالمنتهی 🕋
╰✰🌼﷽🌼✰╮ #داستان_ظهور🌱 📝قسمت دهم 💫نزديك اذان صبح است و همه ياران امام زمان، براى خواندن نماز آماده م
╰✰🌼﷽🌼✰╮
#داستان_ظهور🌱
📝قسمت یازدهم
🔺شمشيرى كه كوه را متلاشى مى کند
نگاه كن! از آسمان، شمشيرهايى نازل مى شود.
براى هر كدام از سيصد وسيزده نفر يك شمشير مخصوص مى آيد.
هر كسى شمشير خود را برمى دارد. هيچ كس اشتباه نمى كند و شمشير فرد ديگر را برنمى دارد؛ زيرا نام هر كس، بر روى شمشيرش نوشته شده است.
عجيب است، بر روى هر شمشير هزار كلمه رازگونه نوشته شده است. از هر كلمه، هزار كلمه ديگر فهميده مى شود.
آنها از هر كلمه، هزار كلمه ديگر دريافت مى كنند. خداوند براى ياران امام، اين كلمات را آماده كرده است تا در موقعيت هاى مختلف از آن استفاده كنند.
تعجّب در اين است كه چگونه ياران امام مى خواهند با اين شمشيرها با دشمنى بجنگند كه انواع سلاح هاى پيشرفته را در اختيار دارد؟
نزد يكى از آنها مى روم و اين سؤل را از او مى كنم.
او شمشير خود را به من مى دهد و مى خواهد به آن نگاه كنم.
شمشير را مى گيرم. هر كار مى كنم نمى توانم تشخيص بدهم كه از چه جنسى است.
او مى گويد: آيا مى دانى با اين شمشير مى توان كوه را متلاشى كرد!
آرى اين شمشير چنان قدرتى دارد كه اگر آن را بر كوه بزنى، كوه را متلاشى میکند
و بارها افرادى از من سؤال كرده اند كه امام زمان چگونه مى خواهد با شمشير، دنيا را در اختيار بگيرد؟
امروز من جواب آنها را يافتم، اگر شمشير ياران امام، مى تواند كوه را متلاشى كند، پس شمشير خودِ امام چه كارهايى مى تواند بكند؟
آرى، در دست اين فرمانده و لشكر بى نظيرش، اسلحه پيشرفته اى است كه به شكل شمشير است؛ امّا هرگز يك شمشير ساده و از جنس آهن نيست، اين يك اسلحه بسيار پيشرفته است.
در اين اسلحه چه خاصيّتى نهفته است؟
نمى دانم، فقط اين را مى دانم كه مى توان يك كوه را با آن متلاشى كرد.
اين اسلحه را #خدا ساخته است و به راستى كه #دست_خدا بالاى همه دستها است!
#ادامه_دارد...
#امام_زمان
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🍃💐🍃
🕋 سدرةالمنتهی 🕋
╰✰🌼﷽🌼✰╮ #داستان_ظهور🌱 📝قسمت یازدهم 🔺شمشيرى كه كوه را متلاشى مى کند نگاه كن! از آسمان، شمشيرهايى ن
╰✰🌼﷽🌼✰╮
#داستان_ظهور🌱
📝 قسمت دوازدهم
🔻کنار کعبہ چہ خبر اسٺ؟
حالا ديگر آفتاب بالا آمده است، مردم مكّه متوجّه مى شوند كه در مسجد الحرام خبرهايى است.
آنها از يكديگر سؤال مى كنند: اين كيست كه در كنار كعبه ايستاده است و گروهى گرد او را گرفته اند؟
در اين ميان صدايى در همه جا طنين انداز مى شود.
گوش كن!
اين صداى جبرئيل است: «اى مردم! اين مهدى آل محمّد است، از او پيروى كنيد».
همه مردم دنيا اين صدا را مى شنوند.
عجيب اين است كه هر كسى اين
ندا را به زبان خودش مى شنود، اگر عرب زبان است به زبان عربى مى شنود، اگر فارس زبان است به زبان فارسى.
وقتى مردم اين ندا را شنيدند با يكديگر در مورد ظهور سخن مى گويند و مى فهمند كه وعده خدا فرا رسيده است.
مردم مكّه با شنيدن اين ندا به سوى مسجد الحرام هجوم مى آورند تا ببينند چه خبر شده است.
آنان مى بينند كه امام با يارانش جمع شده اند.
اكنون امام مى خواهد با مردم سخن بگويد به نظر شما اوّلين سخن امام با مردم چيست؟
امام به كنار كعبه مى رود و به خانه خدا تكيه مى زند و چنين مى گويد: «اى مردم! من مهدى، فرزند پيامبر هستم. هر كس مى خواهد آدم و ابراهيم و موسى و عيسى (ع) و محمّد (ص) را ببيند، مرا ببيند! اى مردم من شما را به يارى مى طلبم. چہ ڪسى مرا يارى مى كند؟ ».
و اكنون يك امتحان بزرگ الهى در پيش روى مردم مكّه است؛ زيرا با اينكه امام بيش از هزار سال عمر دارد؛ امّا به شكل #يك_جوان ظهور كرده است.
مردم مكّه در شك و ترديد هستند، گروهى از آنها باور نمى كنند كه اين جوان، همان مهدى (ع) باشد.
آنها دسيسه مى كنند و تصميم مى گيرند تا امام را به قتل برسانند؛ ولى فراموش كرده اند كه امام چه ياران باوفايى دارد، يارانى كه عهد بسته اند تا آخرين نفس از امام دفاع كنند.
وقتى مردم مكّه مى بينند كه ياران امام آماده دفاع هستند پشيمان مى شوند و مسجد الحرام را ترك مى كنند.
#ادامه_دارد...
🌱أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌱
#امام_زمان
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🍃💐🍃
🕋 سدرةالمنتهی 🕋
╰✰🌼﷽🌼✰╮ #داستان_ظهور🌱 📝 قسمت دوازدهم 🔻کنار کعبہ چہ خبر اسٺ؟ حالا ديگر آفتاب بالا آمده است، مردم م
╰✰🌼﷽🌼✰╮
#داستان_ظهور🌱
📝قسمت سیزدهم
🔻صداى شيطان به گوش مى رسد
مدّتى مردم دنيا صداى جبرئيل و نداى او را شنيده اند. دل هاى آنها به سوى امامِ خوبىها متوجّه شده و همه دوست دارند امام را ببينند.
درست است كه كوفه و مدينه
الآن در تصرّف سفيانى است؛ امّا اگر به يكى از اين دو شهر بروى، مى بينى كه سپاهيان سفيانى به حق بودن فرمانده خود شك كرده اند و مى خواهند از بند سپاه سفيانى رها شوند و به سوى امام بيايند.
از آنجا كه شيطان، دشمن سعادت انسان هاست، مى خواهد هر طور كه شده باعث گمراهى مردم شود. او اكنون نيز در فكر فريب دادن مردم است و مى خواهد مانع پيوستن آنها به امام بشود.
او مى داند كه با #ظهور امام زمان، بندگان خوب خدا در دنيا حكومت خواهند كرد و براى ناپاكان در زمين جايى نخواهد بود.
به همين دليل، موقع غروب آفتاب، شيطان با صداى بلند، همه مردم دنيا را مورد خطاب قرار مى دهد و مى گويد: «اى مردم، آگاه باشيد كه سفيانى و ياران او حق هستند»
همه مردم اين صدا را مى شنوند؛ امّا نمى دانند كه صداى شيطان است. عدّه اى به گمراهى مى افتند و صداى شيطان آنها را فريب مى دهد و متأسفانه آنها از امام زمان بيزارى مى جويند.
من خيلى دلم به حال اين مردم مى سوزد كه چگونه فريب شيطان را مى خورند.
در سخنان امامان معصوم (ع) آمده بود كه در نزديك روزگار ظهور، دو ندا در آسمان طنين خواهد انداخت.
نداى اوّل كه نزديك طلوع آفتاب به گوش مى رسد، نداى جبرئيل است و صداى دوم كه نزديك غروب خورشيد به گوش مى رسد، صداى شيطان است.
شيعيان كه از قبل، اين مطلب را مى دانستند هرگز فريب نمى خورند. آنها مى دانند كه حكومت عدل الهى بسيار نزديك است.
#ادامه_دارد...
#امام_زمان
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🍃💐🍃
🕋 سدرةالمنتهی 🕋
╰✰🌼﷽🌼✰╮ #داستان_ظهور🌱 📝قسمت سیزدهم 🔻صداى شيطان به گوش مى رسد مدّتى مردم دنيا صداى جبرئيل و نداى
╰✰🌼﷽🌼✰╮
#داستان_ظهور🌱
📝قسمت چهاردهم
✨امشب، شب چهاردهم «مُحرّم» است و آسمان شهر مكه مهتابى است.
چهار شب از ظهور امام زمان مى گذرد و در شهر مكّه آرامش برقرار است، البته همچنان بيرون شهر سپاه سفيانى مستقر شده و شهر را در محاصره دارند.
سپاه سفيانى هراس دارد كه وارد شهر شود و با لشكر امام بجنگد.
آنها منتظرند تا نيروى كمكى از مدينه برسد تا بتوانند به جنگ امام بروند.
امشب، سيصد هزار نفر از سربازان سفيانى از مدينه به سوى مكّه حركت مى كنند.
سفيانى به آنان دستور داده تا شهر مكّه را تصرّف و كعبه را خراب كنند و امام را به قتل برسانند. اين نقشه شوم سفيانى است.
🔰به راستى، امام زمان كه فقط سيصد و سيزده سرباز دارد، چگونه مى خواهد در مقابل لشكرى با بيش از سيصد هزار سرباز مقابله كند؟
من مى دانم كه خدا هرگز ولىّ خود را تنها نمى گذارد.
سپاه سفيانى از مدينه به سمت مكّه حركت مى كند و بعد از اينكه از مدينه خارج شد در سرزمين #بیدا مستقر مى شود.
مى دانيد «بَيْدا» كجا است؟
حدود پانزده كيلومتر در جاده «مدينه» به سوى «مكّه» كه پيش بروى به سرزمين «بَيْدا» مى رسى.
پاسى از شب مى گذرد...
آن مرد كيست كه سراسيمه به اين سمت مى آيد؟
نگاه كن! ظاهرش نشان مى دهد كه اهل مكّه نيست. او از راهى دور آمده است.
آن مرد سراغ امام را مى گيرد، گويا كار مهمّى با آن حضرت دارد.
ياران امام، آن مرد را خدمت امام مى آورند.
آن مرد مى گويد: «اى سرورم! من مأموريّت دارم تا به شما مژده بزرگى بدهم، يكى از فرشتگان الهى به من فرمان داد تا پيش شما بيايم».
من که از ماجرا خبر ندارم،از شنیدن این سخن تعجب میکنم.چگونه است که این مرد ادّعا می کند که فرشتگان را دیده است؟!
#ادامه_دارد...
🌱أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌱
#امام_زمان
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🍃💐🍃
🕋 سدرةالمنتهی 🕋
╰✰🌼﷽🌼✰╮ #داستان_ظهور🌱 📝قسمت چهاردهم ✨امشب، شب چهاردهم «مُحرّم» است و آسمان شهر مكه مهتابى است. چه
╰✰🌼﷽🌼✰╮
#داستان_ظهور🌱
📝قسمت پانزدهم
🔺لشكرى كه در دل زمين فرو مى رود
امام كه به همه چيز آگاهى دارد، مى گويد: «حكايت خود و برادرت را تعريف كن ».
آن مرد رو به امام
مى كند و چنين مى گويد: «من آمدهام تا بشارت دهم كه #سپاه_سفيانى_نابود_شد. من و برادرم از سربازان سفيانى بوديم و به دستور سفيانى براى تصرّف مكّه حركت كرديم. وقتى به سرزمين #بیدا رسيديم، هوا تاريك شده بود، براى همين، در آن صحرا منزل كرديم. ناگهان فريادى بلند در آن بيابان پيچيد: اى صحراى بَيْدا اين قوم ستمگر را در خود فرو ببر! ».
آن مرد سخن خود را چنين ادامه مى دهد: «سپس من با چشم خود ديدم كه زمين شكافته شد و تمام سپاه را در خود فرو برد. فقط من و برادرم باقى مانديم و هيچ اثرى از آن سپاه بزرگ باقى نماند. من وبرادرم مات و مبهوت مانده بوديم.
ناگهان فرشته اى را ديدم كه برادرم را صدا زد و گفت: اكنون به سوى سفيانى برو و به او خبر ده كه سپاهش در دل زمين فرو رفت. بعد از آن رو به من كرد و گفت: به مكّه برو و امام زمان را به نابودى دشمنانش بشارت ده و توبه كن».
حالا ديگر خيلى چيزها براى من روشن شده است.
آرى خداوند به وعده خود وفا نمود و دشمنان #امام_زمان را نابود كرد.
آن مرد كه از كرده خود پشيمان است، وقتى مهربانى امام را مى بيند توبه مى كند و توبه اش قبول مى شود.
آيا مى دانى آن فرشته اى كه با اين مرد سخن گفت كه بود؟
آن فريادى كه درصحراى «بَيْدا» بلند شد چه بود؟
او #جبرئيل بود كه به امر خدا به يارى لشكر حق آمده بود تا سپاه طاغوت را نابود كند.
سپاه سفيانى كه مى خواست كعبه را خراب كرده و با امام زمان بجنگد به عذاب خدا گرفتار شده و در دل زمين فرو رفته است.
خبر نابودى سپاه سفيانى به سرعت در همه جا پخش مى شود. گروهى از آنها كه از ماهها قبل، مكّه را محاصره كرده بودند، با شنيدن اين خبر فرار مى كنند.
#سفيانى كه در شهر #كوفه است با شنيدن اين خبر، ترس تمام وجودش را فرا مى گيرد و فكر حمله به مكّه را از سر خود بيرون مى كند.
#ادامه_دارد...
🌱أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌱
#امام_زمان
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🍃💐🍃
🕋 سدرةالمنتهی 🕋
╰✰🌼﷽🌼✰╮ #داستان_ظهور🌱 📝قسمت پانزدهم 🔺لشكرى كه در دل زمين فرو مى رود امام كه به همه چيز آگاهى دار
╰✰🌼﷽🌼✰╮
#داستان_ظهور🌱
📝قسمت شانزدهم
🔻لشڪر ده هزار نفرى مى آيد
مردم مكّه بعد از اينكه خبر نابودى سپاه سفيانى را مى شنوند خيلى مى ترسند و براى همين شهر آرام مى شود و ديگر كسى به فكر دشمنى با امام نيست.
پايتخت حكومت جهانى امام، شهر #كوفه است و من منتظر هستم تا همراه او به سوى كوفه حركت كنم.
خيلى دوست دارم بدانم امام چه موقع به سوى كوفه حركت خواهد كرد، نزد يكى از ياران امام مى روم و از او مى پرسم: چرا امام به سوى كوفه حركت نمى كند؟
او در جواب مى گويد: امام منتظر است تا همه افراد لشكرش به مكّه بيايند.
آرى، از وقتى كه #جبرئيل ندا داد و مردم را به سوى امام فرا خواند، عدّه زيادى حركت كرده اند. آنان به مكّه دعوت شده اند و مأموريت دارند كه به امام بپيوندند.
آيا تا به حال ديده اى كه پرندگان چگونه به سوى لانه هاى خود پناه مى برند؟
اين افراد هم اين گونه به مكّه پناه مى آورند و در خدمت امام به آرامش واقعى مى رسند.
اراده خداوند اين است كه خروج امام از مكّه با همراهى اين لشكر ده هزار نفرى باشد.
اگر به خارج از مكّه بروى مى بينى كه شيعيان با چه اشتياقى به سوى مكّه مى شتابند! مثل اينكه يك مسابقه برگزار شده است، مسابقه اى براى هر چه زودتر رسيدن به مكّه براى يارى امام!
اين شوقى است كه خداوند در دل شيعيان قرار داده است و آنان را اين چنين بيقرار نموده است.
آنان با عشقى مقدّس، بيابانها را پشت سر مى گذارند و تمام سختىها را در راه يارى امام تحمّل مى كنند.
و تو خود مى دانى كه سيصد و سيزده يار به گونه اى ديگر به مكّه آمدند. آنان با «طىّ_الارض» و در شب قبل از ظهور به مكّه آمده اند. آنها در واقع، #فرماندهان لشكر امام هستند و در آينده اى نزديك، هر كدام از طرف امام، #حاكم قسمتى از دنيا خواهند شد.
ولى اين ده هزار نفرى كه در راه مكّه هستند #سربازان لشكر امام مى باشند، آنها مى آيند تا #قائم_آل_محمد (ع) را يارى كنند.
#ادامه_دارد...
🌱أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌱
#امام_زمان
#سدرةالمنتهی ↙️↙️↙️
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌸🕋👉@Sedrah👈🕋🌸
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🍃💐🍃