هدایت شده از روحانیت امروز
☑️در فقدان خرد مسئولیتپذیر
🔻اختصاصی | سیدیاسر تقوی، روزنامهنگار:
🔸چندی پیش با یکی از رفقای اهل فضل همراه شدم تا به دیدار یکی از علمای منتقد نظام بروم. وی که از آن دسته اساتیدی بود که در همان ابتدای غائله، با صدور بیانیهای، علیه گشت ارشاد موضعگیری کرده بود، در مباحثه فقهی با رفیق ما، ناچار به پذیرش اصل الزام حاکمیتی حجاب شد و حتی گفت: «برای کنترل حجاب، مأموران خانم آموزشدیده بگمارند و هرکه را زیر بار حکم نرفت، حبس کنند!» هر چند این استاد حوزه علیرغم اصرار ما موضعش را علنی نکرد و بعدها در مکاتباتی که داشتیم، حرفهای دیگری زد اما نحوه مواجهه او با مسأله یادآور شد که بخشی از حوزویان زیر بار تبعات اجتماعی فتاوای خود نمیروند و حاضر نیستند مسئولیت آن را بپذیرند و نگارنده معتقد است در این آسیبشناسی فرق چندانی میان جریانهای انقلابی و سنتی حوزه وجود ندارد.
🔸در اظهارات و بیانات برخی از مراجع تقلید و اساتید حوزه همزمان بر «رعایت حجاب» و «شنیده شدن سخن مردم» تأکید شده است. در حالی که وضعیت نابسامان گشت ارشاد از سویی و اغتشاشات از سوی دیگر بخشی از تبعات اجتماعی همین توصیههای درست و قابل دفاع است که وقتی به منصه ظهور میرسد مسئولیت آن توسط ایدهپردازان بر عهده گرفته نمیشود. البته مسأله فقط محدود در حجاب نیست. مواجهه حوزه با نظام سیاسی برآمده از خودش نیز همین است. پیشینه مناسبات حوزه و نظام همواره سرشار از توصیهها و طرح کلیاتی درباره حیات مادی و معنوی مطلوب مردم بوده و روحانیت همیشه خود را در جایگاه مطالبهگر نشانده است، بیآنکه مسئولیت ناکامیها را برعهده بگیرد. بخشی از این مسئولیتگریزی ریشه در آفت ذهنگرایی یا آرمانگرایی در عقلانیت حوزوی دارد.
🔸توضیح آنکه روحانیت در ترسیم مدینه فاضله خود، نظر به معارف وحیانی و سیره معصومان دوخته است که البته رسالت اولیه و ذاتی او نیز همین است. اما با توجه به غیبت امام معصوم و ایده تحقق مدینه فاضله در زمان حضور امام، طی ۱۴ قرن گذشته در فراغت از سیاستورزی حداکثری، صرفا به تقویت ادبیات آرمانی خود پرداخته است. در نگاهی حداقلی، انقلاب اسلامی در زمانهای تحقق یافت، که فراغت از سیاستورزی ناممکن شد و روحانیت برای بقای نهضت خویش راهی جز به دست گرفتن قدرت نداشت. این نکتهای است که غالبا به آن پرداخته نمیشود که مداخله در قدرت اگر پیش از تجدد، امری راجح، اما آرمانی بود که در صورت عدم شرایط تاریخی، تعطیل و یا تضییق میشد، در دوران جدید به امری ضروری بدل گشت. به این معنا که نهضت شیعی به رهبری روحانیت نمیتوانست هم از قدرت فاصله بگیرد و هم موجودیت خود را حفظ کند و در نظم قدرت رقیب هضم نشود. از این رو، در نظم جدید، ضرورت عمل سیاسی و تدبیر اجتماعی بر ضرورت تحقق آرمان و ایدههای ناب شیعی غلبه پیدا کرد.
🔸این تغییر ضرورت تاریخی، منجر به خیزش انقلابی روحانیت و به تبع آن مردم شد. در این شرایط نیز روحانیت متأثر از فضای ایدئولوژیک حاکم بر سالهای پیروزی انقلاب و جنگ هشتساله، موفق شد با تطبیق تاریخی خود بر معارف دینی و سیره اهل بیت (ع)، به خصوص قیام سیدالشهدا (ع)، از عرصه میدانی جمهوری اسلامی دفاع کند و حتی آن را تا امروز تقدیس نماید. اما با استقرار تدریجی دولت و گسترش حوزه تدبیر اجتماعی و ضرورت مداخله راهبردی عالمان دینی در حکمرانی، روحانیت نتوانست میان عملکرد کارگزاران نظام و ایدهها و آرمانهای خود نسبت ایدهآلگرایانه پیدا کند و مسئولیت آن را برعهده بگیرد. اما پاسخ به این پرسش که زمینههای معرفتی و غیرمعرفتی این مسئولیتگریزی چیست و چرا خرد عملی روحانیت از چنین آفتی رنج میبرد را در یادداشت بعد پی خواهم گرفت.
@rohaniyatemrooz_ir
سیدیاسر تقوی
.
بسم الله
🔹 شاید صدها سال پیش، انسان به راحتی میتوانست در گوشهای از این کره خاکی به تماشای تقدیر بنشیند و درباره بسیاری از پرسشها اظهار بیاطلاعی کند و از بسیاری از ایدههای فردی و اجتماعیاش با یک «نمیتوانم» بگذرد. در وضعیت گذشته بشر، قدرت سیاسی چندان مجال آن را نداشت که از مسائل کلان ملی تا جزئیترین ساحت زندگی فردی را به تصرف خود درآورد.
🔸 در طرف مقابل، حوزه اندیشه انسانها، فراتر از فهم اقتصاد محلی و مناسبات طایفهای گام بر نمیداشت. این بدان معنا بود که انسان با افقهای جدید و منظرهای متفاوت و ایدههای جایگزین برای حیات خود مواجه نمیشد تا آگاهی به آنچه هست و یا آنچه میتواند باشد اهمیتی پیدا کند.
.
🔹 اما امروزه در جهانی زندگی میکنیم که هر ایدهای برای حیات انسان، لاجرم باید از دو مؤلفه «میدانم» و «میتوانم» برخوردار باشد تا بتواند خود را در بازار متنوع تئوریها عرضه کند. ما شبانهروز در مواجهه با ایدههای فردی و اجتماعی مختلفی قرار میگیریم که ادعا دارند میتوانند زندگی بهتری برای ما بسازند. ایدههای ناکارآمد به سرعت کنار گذاشته میشوند و جای خود را به ایدههایی میدهند که کارآمدی خود را ثابت کرده باشند. از این جهت به نظر میرسد شعار «ما میتوانیم» از بیخ، یک شعار جدلی است و در این جدال فرقی میان نگاههای دینی و غیردینی وجود ندارد.
.
🔸 حتی ممکن است- تأکید میکنم، ممکن است- خوانش ما از معارف دینی طی دویست سال گذشته، متأثر از این باشد که هر ایدهای که دم از «بیاطلاعی» و «ناتوانی» بزند محکوم به شکست است. من پروژه اسلامی کردن شیر مرغ تا جان آدمیزاد را در این دو قرن اخیر اینگونه میفهمم. عصر جدید، انفعال را بر نمیتابد. انسان در این عصر، یا تدبیر کننده است و یا تدبیر شونده. طبیعی است جریانی که دغدغه زندگی مؤمنانه دارد، در این جدال، هر امری را به دین نسبت دهد و تلاش کند از معارف خود، راه حلی بیابد. چرا که به درستی انفعال را مساوی اضمحلال خود میداند.
🔹 اما پرسشی که میماند این است که ادعای بزرگ «میدانم» و «میتوانم» چه نسبتی با الهیات ما دارد؟ آیا میشود مبتنی بر اندیشههای کلامی ما، طوری با عالم نسبت برقرار کرد که آن را قابل کنترل و پیشبینی کنیم و مطابق آرمانهای خودمان تمدنی نوین بسازیم؟ نقش خدا چه میشود؟ آیا خدا صرفا طراح یک سازوکار ازلی و ابدی است و تدبیر امور را به انسان واگذار کرده؟ و کلی سوال دیگر...
.
عکس: در حال ورود تدریجی به آبهای خلیج فارس.
🆔 @sedyaser
سیدیاسر تقوی
بسمالله
.
جسارت کرده و کمی «معر» گفتهام، به امید روزی که به «شعر» برسم :)
.
دوش میگیرد پس از هر گفتگو فنجان قهوه
تا شود مغز و روانش شستشو فنجان قهوه
میکند هی درد دل با ظرفها او نیمهشبها
روزها هم بغض دارد در گلو فنجان قهوه
سالها او عاشق یک استکانِ چای بوده
میکند هر روز یاد روی او فنجان قهوه
شعر میگفتند عاشقها اما مدتی است
او ندیده چیزی جز آی لاوی یو فنجان قهوه
ناامید است و یقین دارد که در این روزگاران
دوستی دیگر ندارد رنگ و بو فنجان قهوه
گوش او از حرفهای مفت آدمها پر است
بارها شد لب به لب با یاوهگو فنجان قهوه
خسته شد از ژست روشنفکرهای بیسواد
بحثهایی که ندارد سمتوسو فنجان قهوه
در کنار بچه قرتیها جدیدا دیده است
لاسهای خام چند تسبیحگو فنجان قهوه
بد نمیگوید کسی اینجا به لاف عاشقی
دیده تمجید پلنگی زشترو فنجان قهوه
چند باری کافه شد تعطیل و او آرام بود
بود منتدار آن مکشوفمو فنجان قهوه
دوست دارد تا که استعفا دهد از کار خود
مدتی گویی شده او غرغرو فنجان قهوه
دوست دارد آخر عمری به جای میز کافه
لم دهد در دست مردی قصهگو فنجان قهوه
🆔 @sedyaser
.
بسم الله
🏴 در آشفتهبازار فرهنگ، محمود کریمی الگوی یک فعال فرهنگی موفق است. نه فقط از آن جهت که کارش را بلد است و میداند چه باید بکند. بلکه او از معدود فعالانی است که میداند چه کار خوبی را نباید بکند، در چه موضوعات فرهنگی و خوبی نباید ورود کند، به چه حاشیههای مهمی نباید دامن بزند.
🏴 یکی از مهمترین بحرانهای همیشگی من در طول زندگی پاسخ به همین سوال بوده که «من چه کار درست و خوبی را نباید انجام بدهم؟» به نظرم بخشی از این بحران ناظر به تربیت غلطی است که ذیل گفتمان انقلاب اسلامی پیش گرفتهایم. طوری که من نوعی خودم را مسئول تمام اتفاقات عالم میدانم و بر خلاف فرموده بزرگترمان که گفتند «آنجایی که هستید را مرکز عالم بدانید»، من تمام عالم را حوزه استحفاظی خود قلمداد میکنم. به همین خاطر در طول سال درگیر هزارتا کار خوب و- به زعم خودم- برزمینمانده میشوم و آخر هم هیچکدام به سرمنزل مقصود نمیرسد.
ادامه دارد...
@sedyaser
سیدیاسر تقوی
. بسم الله 🏴 در آشفتهبازار فرهنگ، محمود کریمی الگوی یک فعال فرهنگی موفق است. نه فقط از آن جهت که
.
🏴 در تربیت انقلابی ما درباره «نه گفتن به کارهای خوبِ خارج از تخصص و اولویت فرد» تذکر داده نمیشود. لذا مادحین ما، هم تلنتشو اجرا میکنند، هم مجری برنامههای تلویزیونی میشوند، هم سرود میخوانند، هم در خلال مداحی به آسیبشناسی هیئات میپردازند، هم تحلیل سیاسی ارائه میکنند، هم خدمات اجتماعی ارائه میکنند و... و جالب آنکه از منظر نگاه آفتزده ما به گفتمان انقلاب اینها همه وظیفه است و نوعی عمل به تکلیف تلقی میشود.
🏴 این وضعیت میان ما آخوندها هم هست. کاری نیست که به بهانه ضرورت برای انقلاب و نظام به آن «نه» بگوییم. اما به نظرم محمود کریمی تمام تمرکزش را گذاشته روی این مسأله که الگوی خوبی از هیئت ارائه کند. اینکه وارد حواشی نمیشود (و امیدوارم نشود) به معنای این نیست که صاحبنظر نیست، بلکه این ناشی از بلوغی است که میداند چه نباید بکند! میداند که باید روی بنای یک هیئت خوب و تمام جوانبش متمرکز شود. میداند هر مسألهای جز هیئت، حتی آسیبشناسی خود هیئت، انحراف از این تمرکز است.
🏴 این تصویر زیبای شب عاشورا، ماحصل زحماتی است که محمود کریمی در پرهیز از حواشی و پرداختن به مقوله مرثیهخوانی و برگزاری هر چه بهتر عزاداری هیئت خودش کشیده است. محمود کریمی به ما نشان داد که ارتقای کیفی یک هیئت چه مؤلفهها و ظرافتهای بیشماری دارد و اگر عزیزی فرصت کرده که به مسائل دیگر بپردازد احتمال از این مؤلفهها و ظرافتها فارغ است. من که خیلی از او یاد گرفتم و امیدوارم قدرت بیشتری برای «نه» گفتن پیدا کنم :)
🖊 سید یاسر تقوی
#محرم
#امام_حسین
@sedyaser
بسم الله
یادداشتی پیرامون نزاعهای اخیر درباره هیئات مذهبی...
#سیدیاسرتقوی
@sedyaser