☑️آژانس شیشهای؛ استعارهای برای گروگانگیری
📌به بهانه پخش مجدد فیلم «آژانس شیشهای» از تلویزیون و اینکه شنیدهام ممکن است امسال، سال «رونق تولید و عدالت اجتماعی» نامگذاری شود (شاید هم نشود)
🔸محبوبترین اثر سینمایی برای من «آژانس شیشهای» است. آژانس استعارهای از «اعتراض» دوران پساانقلاب حزباللهیهاست. حتی با رفقا درباره راهاندازی «کافه» که گپ میزدیم، تصویر «حاج کاظم پشت آن درب شیشهای خردشده» همیشه یکی از قابعکسهای پیشنهادی بود. به رفقا میگفتم فارغ از اینکه «کافه» مال ما هست یا نیست، محیط تاریک آن بستری برای «افسردگی»، «غفلت»، «غم»، «عشقورزیهای یواشکی» و نهایت «گفتگوهای روشنفکری» است. نزدیکترین مفهومی که ظرفیت جایگزینی دارد، مفهوم «اعتراض» است و در خلاء «اعتراضهای میدانی پساانقلاب» سراغ تجارب سینمایی میرفتیم که مهمترینش «آژانس» بود. نه حتی «ارتفاع پست» و نه حتیتر «بادیگارد».
🔸اما «علیرضا پناهیان» نظر دیگری داشت. در یک سخنرانی «آژانس» را شست و کناری گذاشت. حرفش این بود که «رزمنده جماعت، موجی هم که باشد، کسی را به خاطر ارزشهای دفاع مقدس اذیت نمیکند». پناهیان فیلم را از منظر اقلیتی حزباللهی که متأثر از زمانه سازندگی و اصلاحات، نظام را در تعارض با آرمانهای انقلاب میپنداشتند نمیدید. اما ما میدیدیم و «آژانس» را اعتراض- بخوانید انتقام- خود میدانستیم.
🔸معترفم که آن روز التفات نداشتیم «آژانس» چه دوگانه خطرناکی را به خورد ما داده است. دوگانه «عدالت-ثبات». و ما این دوگانه را به راحتی با داستانی از «دفاع مقدس» پذیرفتیم و هضم کردیم. عدالتخواهانی که امروز در سلامت و آرامش از این شهر به آن شهر میروند و به بهانه «عدالت» علیه «امنیت» سخن میرانند، تربیتیافتگان قرائت آژانس از انقلابند. یک قرائت چپ و ضدسیستم. امروز که سیدمهدی صدرالساداتی همان تصویر «حاج کاظم پشت درب شیشهای خرده شده» را در استوری اینستاگرام خود منتشر کرد، متوجه شدم که چگونه تقابل «نظام- انقلاب» در درون ما رخنه کرده و تئوریزه شده است. یاد آن حرفش افتادم که در ملاقات حضوریمان گفت: «ما از این نظام، با این مفاسد حمایت نمیکنیم، ما از انقلاب حمایت میکنیم».
🔸ما آژانس را درست نفهمیدیم. نه آژانس را که مهمتر از آن انقلابیگری را. به همین خاطر همیشه آن را با «ثبات و امنیت» در تعارض یافتیم. و طبعا تا زمانی که دچار این کجفهمی مزمن هستیم، هر که علیه سیستم باشد را «منجی» و «عدالتخواه» مینامیم و هر که راه دیگری را برگزیند «محافظهکار» و «کاسب وضعیت موجود». با این نگاه ما هیچگاه به اصلاح سیستم ورود نخواهیم کرد، بلکه ترجیح میدهیم همیشه در رسانههای خود افکارعمومی را برای رسیدن به منویاتمان گروگان بگیریم. «گروگانگیری برای تغییر رفتار سیستم» استعارهای است که من امروز از آژانس شیشهای میفهمم.
🔻🔻🔻
@sedyaser
☑️سخن بر سر «اعتماد» است
📌روز گذشته توئیتی منتشر کردم که «ما مذهبیها نگاه مثبتی به تولید ثروت نداریم. اگر مرجع تقلیدی صاحب کارخانه تولیدی باشد او را مذمت میکنیم و هزار حرف و حدیث پشت سرش در میآوریم. ما ترجیح میدهیم به جای نقشآفرینی فعالانه در رونق تولید، بنشینیم و به انباشت ثروت سرمایهداران و فقر مستضعفان اعتراض کنیم»
🔸آقای صدرالساداتی با انتشار این توئیت در حاشیه آن نوشت: «آقای محترم تا شفافیت نباشد کسی که نفوذ مذهبی و سیاسی دارد و مخصوصا اطرافیانش در کنار کار اقتصادی هر تخلفی میتوانند بکنند... یا شما ایران زندگی نمیکنید یا نمیدانید نفوذ سیاسی و مذهبی یعنی چه؟ تا شفافیت نباشد روحانیت بهتر است وارد هیچ فعالیت اقتصادی نشوند» او در مطلب دیگری با اشاره به روایتی از امیرالمومنین نوشت: خداوند پیمان گرفته از علما که بر سیری ستمگر و گرسنگی ستمدیده سکوت نکنند... وظیفه اصلی علما این است، نه شرکت و کارخانه زدن و سود کسب کردن، آنقدر آدم هست که رونق تولید کند...» در اینباره نکاتی هست که به عرض میرسانم.
🔸اول. آنچه آقای صدرالساداتی مطالبه میکند یک شفافیت ساختارمند نیست. چرا که ما نهاد نظارتی، امنیتی و قضائی در کشور کم نداریم. تقریبا میتوان گفت تمام فعالیتهای ریز و درشت اجتماعی تحت نظارت این نهادهاست. اما لابد ایشان این میزان شفافیت برای نهادهای نظارتی را کافی نمیداند و میخواهد نظارت را به صاحبان رسانه و بازی آنها با افکارعمومی بسپارد و این دقیقا همان نقطه ساختارگریزی ایشان است. خوب است ایشان مبنای فقهی و قانونی این مطالبه را تبیین کنند تا ما هم بهره ببریم!
🔸دوم. ایشان فعالیت اقصادی روحانیت را منوط به شفافیت عمومی کرده است. اگر نگوییم این سطح از مطالبه بر آمده از بیاعتمادی به عالمان دینی است، حداقل تشکیک در وثاقت آنان است. یعنی ما مشکوکیم و نمیدانیم آقایان علما در پس پرده، متعهد به ظوابط قانونی و شرعی هستند یا خیر؟! لذا میگوید تا زمانی که شفافیت عمومی ایجاد نشده ورود نکنند! خب اگر وثاقت آقایان علما مشکوک است، چرا شما معتمد باشید و مشکوک نباشید؟ چرا ما باید انگیزههای بلندمدت سیاسی را در فعالیت شما نامحتمل بدانیم و به دنبال شما و رسانهتان راه بیافتیم؟ ضمن اینکه «انگیزه» قابل شفافسازی هم نیست!
🔸سوم. ایشان با اشاره به روایتی از امیرالمومنین (ع) مخاطب را در یک دوگانه باطل قرار میدهد که گویی عالم دینی یا باید علیه ظلم فریاد بزند یا باید کار اقتصادی کند، در حالیکه نه تنها منافاتی میان آن دو نیست، بلکه سیره امیرالمومنین (ع) در تولید ثروت نیز در تعارض با این دوگانهی اشتباه است.
🔸چهارم. علما، الگوی دینداری در جامعه تلقی میشوند. کنارهگیری آنان از تولید ثروت جدای از آنکه با سیره حضرات معصومین (ع) تناسبی ندارد، تأثیر نامطلوب در فرهنگ عمومی بر جای میگذارد که تنبلی عمومی در کار و تولید اقتصادی و نگاه مذموم به ثروت میان متدینان از جمله این تأثیرات است. طبعا با حذف جامعه مذهبی (جامعهای که نسبت به مسائل شرعی تعهد نسبی دارند) از رونق تولید، سهم فعالان غیرمتعهد در اقتصاد کشور بیش از پیش خواهد شد و همین امر زمینههای گسترش فقر را افزایش میدهد.
🔻🔻🔻
@sedyaser
17.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌بازدید غیرمنتظره آقای خامنهای از شهر زلزلهزده بم در سال 1382- دوبارهدیدنش خالی از لطف نیست!
🔸سیرهی او انتظار ما را از «عالمان دینی»، «حوزههای علمیه» و «سیاستمداران» همزمان افزایش داده است و یا حتی شاید باید گفت انتظارات ما را «غیرواقعی» کرده است!
🔻🔻🔻
@sedyaser
☑️بهانهی بیاعتمادی!
📌بهانه «بیاعتمادی» و ساختارگریزی مدعیان عدالتخواهی
🔸دو روز پیش یک نظرسنجی در صفحه اینستاگرام خود منتشر کردم. سوال این بود: «آیا شما با اکثر نهادهای نظارتی کشور و نسبت به درستی یا نادرستی عملکردشان آشنایی جامع و دقیق دارید؟» پاسخ 70 درصدر شرکتکنندگان منفی بود و تنها 30 درصد پاسخ مثبت دادند. البته این نظرسنجی قابل تعمیم در فضای عمومی جامعه نیست و نمیتوان آن را برآوردی از وضعیت کنونی دانست. اما اینکه مردم آگاهی چندانی نسبت به عملکرد سازمانهای نظارتی ندارند، چندان بعید به نظر نمیرسد. با این تسامح میتوان گفت:
🔸بیاعتمادی فراگیر نسبت به دستگاههای نظارتی ناشی از اطلاع و آگاهی مردم نسبت به عملکرد آن دستگاهها نیست. بلکه به نظر میرسد بخش زیادی از این غرولند عمومی متأثر از شیوع «خبر بد» یا روایتهای روزانه از مفاسد اقتصادی در بستر شبکههای اجتماعی است. دوم آنکه متأسفانه دستگاههای نظارتی، اهمیت چندانی برای افکارعمومی قائل نیستند. این مسأله باعث میشود سهم دستگاه قضا و سایر مراکز نظارتی در امواج رسانهای به شدت کاهش یابد و مردم قربانی شایعات، اخبار یکسویه، روایتهای مخرب و ... شوند.
🔸از سوی دیگر جریانهای «چپنو» و «مدعیان عدالتخواهی» از این بیاعتمادی شایع و البته ناآگاهانه در فضای مجازی استفاده کرده و با ناکارآمد نشان دادن ساختار نظارت حاکمیت و پررنگنمایی از مفاسد، موضوعاتی نظیر «نظارت مردمی» و «رسانه آزاد» و یا «دادگاه افکارعمومی» را مطرح میکنند که این موضوعات، محملی برای ساختارگریزی این جریانهاست. این در حالیست که «نظام» میتواند با استفاده از ظرف رسانه و تبیین عملکرد خود در چارچوب قانون، اعتماد مخدوش افکارعمومی را اصلاح کرده و از آن در جهت مبارزه با مفاسد بهره بگیرد
🔻🔻🔻
@sedyaser
☑️دولت-شهر ربوی و چرخه شوم تکرار فلاکت
📌محمدحسین بادامچی، دارای دکترای جامعهشناسی از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی چند سالیست یادداشتهایش را در کانال شخصی خود (چپ اسلامی) منتشر میکند. او روز گذشته یادداشتی «به یاد مردم مظلوم کرمانشاه و کشته شدگان سیلاب دروازه قرآن شیراز» منتشر کرد که میتواند برای دریافت زاویه نگاه چپها و مدعیان عدالتخواهی و نیز تعریفشان از «عدالت» به ما کمک کند. بادامچی نوشته است:
🔸معادله زندگی در ایران انگار همیشه همینی بوده که در ضرب المثلهایمان هم منعکس شده است: گویی همیشه «هرچی سنگه پیش پای لنگه!». تصویر ماشینهای نابود شده مردمی که بعد از فاجعه اقتصادی سال گذشته، از گرانی هواپیما و قطار و هتل، سفر جاده ای و چادر زدن در حواشی شهرها تنها دلخوشی عیدگاهی آنهاست و شنیدن مصیبت دوباره ای که بر مردم زلزله زده کرمانشاه وارد شده، بار دیگر این قاعده همیشگی در جامعه ما را تذکر داد که در ایران بر اثر هر اتفاقی «بیچارگان بیچاره تر می شوند و قدرتمندان قدرتمند تر». محرومیت در عین حال که خود فی نفسه غیر قابل تحمل است تو را در مسیر قهقرایی محرومیتهای مضاعف قرار می دهد و قدرت در عین حال که در همان لحظه لذت بخش است، عامل تضمین کننده افزایش قدرت در آینده هم هست.
🔸اینها معادلات تثبیت شده و معین و تغییرناپذیر زندگی در ایران است و در عرصه اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و علمی به یکسان عمل می کند. دولت-شهر ایرانی به واقع یک دولت-شهر ربوی، یک سرمایه داری گسترش یافته در مقیاس وسیع آن است: این کار و عمل در یک رقابت عادلانه نیست که موقعیت افراد را تعیین می کند، بلکه این سرمایه پیشینی افراد است که در منطقی مستقل مداوماً رشد می کند و کار و عمل دیگران را استثمار می کند. در اقتصاد ایران مرز مشخصی میان طبقه ای وجود دارد که تمام عمر مشغول تامین نیازهای روزمره زندگی هستند و هرگز یک لحظه هم از وضع موجود خود نمی توانند پیش بیفتند و طبقه ای که در یک لحظه و به واسطه یک جهش عمدتاً رانتی توانسته اند سرمایه ای فراتر از زندگی روزمره پرولتاریایی خود بدست آورند و با خرید زمین و ارض و سرمایه گذاری آن در کسب و کارهای بدون ریسک و با سود تضمین شده (که در سایه دولت فراوانند) در مسیر رشد سرمایه دارانه خود قرار گرفته اند. در سیاست ایران هم وضع همین است و همه می دانیم که بعد از چهل سال هنوز که هنوز است سرمایه اقتداری که نسل اول مدیران جمهوری اسلامی در جریان انقلاب و جنگ بدست آورده اند به اشکال مختلف تبدیل و بسط و گسترش می یابد و کار و عمل جوانان را استثمار می کند و امکان تولید هیچ سرمایه تازه ای در صحنه سیاسی ایران وجود ندارد. در صحنه فرهنگ و علم و دانشگاه و حوزه هم ماجرا همین است و حضراتی که به نحوی به واسطه اتصال به رأس، به رأس میدان علم و فرهنگ ایران وارد شده اند، با هر مساله تازه ای که با عناوین مختلف نهضت نرم افزاری و فقه حکومتی و تمدن اسلامی و علم دینی و الگوی پیشرفت و سبک زندگی و ... پیش می آید بیزینس تازه ای را آغاز می کنند و با یک تغییر دکوراسیون سریع سرمایه های قبلی خود را البته به مدد استثمار تحصیل کردگان بینوای بدبخت تبدیل و گسترش می دهند. بار دیگر این «مدرک و اعتبار قبلی» است که «مدرک و اعتبار جدید» را فراهم می کند و هیچ صحنه برابری وجود ندارد که سرمایه ها را دچار ریسک و در رقابت با شایستگی های نیروهای تازه قرار دهد.
🔸در ساختار طبقاتی جامعه ایرانی، طبقه متوسط، جماعتی رو به زوالند که تفاوت آنها با محرومان تثبیت شده در اینست که کل زندگی خود را برای بدست آوردن یکبار بلیط ورود به طبقه حاکمان سرمایه دار به خطر می اندازند. سرمایه داران حاکم چهل سال زمان کافی در اختیار داشته اند که در مقابل این سیل مستضعفین سنگربندی کنند و طبقه متوسط که امروز بخش مهمی از آنرا دهه شصتیها تشکیل می دهد، به موقعیتهایی مثل تحصیلات تکمیلی، راه انداختن استارت آپ یا فعالیتهای بورژوایی خدماتی خام خیالانه به چشم امکاناتی برای نفوذ در طبقه بالا نگاه می کند. اینها البته به تازگی به فراست دریافته اند که اینها همه بهانه است و «ژن خوب» یا همان «وراثت سرمایه از نسلی به نسل بعد» تنها مسیر تداوم دولت-شهر ربوی ایران است.
🔸هموطنانی از ما که مظلومانه در دروازه قرآن شیراز و در روستاهای استان گلستان و در مناطق زلزله زده غرب کشور کشته شدند و زندگیشان ویران شد، مثل آتش نشانان و کارگرانی که پارسال و پیارسال جان و مالشان در پلاسکو و معدن یورت تباه شد، همچون اکثریت ملت ایران که زندگی و اموالشان در فاجعه ارزی سال گذشته به تاراج رفت، همگی خوب می دانیم که درون چرخه تکرار شونده ای از استضعاف و محرومیت گرفتار آمده ایم. ایران تشنه جامعه بازی است که ساختار ربوی موجود را به کلی در هم شکسته و به چرخه شوم ضعیفتر شدن مداوم ضعفا و قویتر شدن مداوم اقویا پایان دهد.
🔻🔻🔻
@sedyaser
☑️نقطه و نحوهی مطالبهگری
📌به بهانه سیل و حرف و حدیثهایش
🔸علی علیزاده تحلیلگر سابق BBC که امروزه با تغییر جهت سیاسی، به دفاع از نظام و انقلاب قلم میزند، با انتشار فیلمی از وقوع سیل در ژاپن به مقایسهای از مدیریت سیل در ایران و ژاپن دست زده و با انتقاد از برخی منتقدین نوشته است: «این چند روز به اسم نقد و اعتراض و تحلیل کارشناسانه عدهای ضربه بدتری از این سیل به هشتاد میلیون ایرانی زدند و انها را به همه بنیان های اجتماعی و سیاسی شان بدبین و بی اعتماد و منزجر کردند. باید یقه همه این کرکسهای وطن ستیز و قاتل امید و کاسب لایک را گرفت و مجبور شان کرد این تصاویر را ببینند.»
🔸فارغ از آنکه علیزاده را معتمد بدانیم یا نه، صرف مقایسه رویکرد رسانهای او با جریان چپ و مدعیان عدالتخواهی مفید فایده است. توضیح آنکه زاویهی نگاهی که امثال علیزاده در مواجهه با مسائل پیش روی مخاطب میگشایند تفاوت قابل توجهی با روایت چپها از مشکلات دارد. علیزاده مُصِرّ است مخاطب را ابتدا با جایگاه خود در مقیاس تاریخ و جغرافیا آشنا کند. به پیشینهیابی مسائل توجه ویژهای دارد و شما را با واقعیتهای بیرون مرز آشناتر میکند. کمترین تأثیر این نگاه آن است که اگر شما نقطه تاریخی و جغرافیایی خود را نشناسی، همانند شهروند مفلوک جهان سوم مطالبهگری میکنی. احساسی که علیزاده سعی در زدودن آن دارد و چپها- خواسته یا ناخواسته- آن را تقویت میکنند. (رجوع کنید به یادداشت اخیر بادامچی با عنوان «دولت-شهر ربوی و چرخه شوم تکرار فلاکت»: https://eitaa.com/sedyaser/61)
🔸آیت الله خامنهای اخیرا در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری به مقوله «نحوه مواجهه با مشکلات» پرداختند که علیرغم راهبردی بودن آن بیانات، چندان به آن توجه نشد. لینک این بیانات را اینجا بخوانید:
🔗http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=41994
🔻🔻🔻
@sedyaser
هدایت شده از سرائر | مجله دین و روحانیت
📜بین «عدالت طلبی فرمالیستی» و «عدالت طلبی آنارشیستی» راه سومی نیز وجود دارد
🔻مهدی نصیری در کانال خود نوشت:
🔹اخیرا بین عده ای از جوانان عدالتخواه و فساد ستیز گفتگوهایی قلمی بر سر این موضوع در گرفته که آیا عدالت مقدم است و یا ثبات و امنیت نظام و کشور. به نظر می رسد اغلب کسانی که از تقدم امنیت و ثبات و اصلاح ساختارها حرف می زنند و مثلا از دست گذاشتن بر مصادیق و سوژه های مشخص و ذی نفوذ انتقاد می کنند، عدالت طلبی مورد نظرشان بیشتر به یک عدالتخواهی فرمالیستی شبیه است که بیشتر هوای ویترین نظام را دارند و نه مبارزه جدی و فراگیر و بدون مماشات با مفسدان.
🔹بدیهی است با چنین عدالتخواهی ای الیگارش های متولد شده و اکنون قدرقدرت شده و نفوذ کرده در جناحهای اعتدالی و اصولگرا و اصلاح طلب، با خیالی نسبتا راحت به رانت خواری و چپاولگری خود ادامه می دهند؛ همان طور که متاسفانه تاکنون اغلب چنین بوده است. و اما این اشکال به عدالتخواهان آن سوی این منازعه قلمی نیز وارد است که آن گونه که باید بر مساله حفظ نظم و امنیت کشور و انسجام جامعه که امری بسیار مهم است و هیچ فضیلتی حتی عدالت و حتی مقابله با شرک و دفاع از توحید نمی تواند بر آن تقدم پیدا کند، توجه و تاکید ندارند و گویا اگر همه چیز فرو بریزد نیز باکشان نیست.
🔹بدون آن که بخواهم همه اعضای این طیف از عدالتخواهان را تخطئه و متهم کنم اما بعضا می توان یک پوپولیسم شیفته قدرت را که مدتی نیز بر مسند بوده و طعم شیرین ریاست و قدرت را چشیده است در آن دید. اما مساله این است که گزینه های ما در موضوع عدالت و فساد ستیزی منحصر به دو نوع عدالت خواهی فرمالیستی و آنارشیستی نیست و نوع سومی از عدالت خواهی نیز متصور و ممکن است. این عدالت خواهی ترکیبی است از مبارزه بی ملاحظه و در عین حال سنجیده و شالوده نشکن با مفسدان از هر جناح و همزمان تلاش برای اصلاح ساختاری در حد امکان.
🔹بله امنیت و ثبات بر عدالت تقدم دارد اما باید بدانیم که این تقدم نمی تواند برای همیشه و بیش از چهل سال ادامه پیدا کند. چنین تداومی می تواند خود به عامل بی ثباتی و نا امنی و سلب مشروعیت از نظام منجر شود و بالاخره باید در جایی و نقطه ای چنگال عدالت، حلقوم مفسدان را و البته نه تنها سلطان سکه و قیر را و بلکه دیگر سلاطین فاسدِ دارای لابی های قدرتمند و ذی نفوذ در نظام و جناحهای گوناگون سیاسی را نیز بفشارد و اژدهای هفت سر فساد را از نفس بیاندازد.
🔹امیدهای زیادی با انتصاب آیت الله رییسی به ریاست قوه قضاییه در این جهت ایجاد شده است. هم نظام و هم شخص آقای رییسی آزمونی سخت و فرصتی نه چندان طولانی را در پیش رو دارند.
@saraeer
☑️میدان نزاع بر سر دیدگاه سیاسی آیت الله سیستانی (بخش اول)
📌گزارشی از آنچه پیرامون دیدگاه سیاسی آیت الله سیستانی در رسانه ها رقم خورد
🔸روز چهارشنبه 21 فروردین، دو روز پس از خبر قرار گرفتن سپاه در لیست تروریسم توسط دولت آمریکا، مجتبی لطفی از روحانیون نزدیک به بیت آیت الله منتظری با انتشار خبر دیدار جمعی از علمای قم با آیت الله سیستانی در نجف نوشت: «آیت الله سیستانی [در این دیدار] به سه نکته اشاره داشت: ۱. از روحانیون عراق خواسته ام به هیچ وجه وارد مناصب دولتی نشوند و در صورت تمایل یا نیاز به ورود، لباس روحانیت را کنار گذاشته و از حوزوی بودن استعفا دهند ۲. از نیروهای حشدالشعبی ( بسیج مردمی عراق) اکیدا درخواست کردم به هیچ عنوان وارد فعالیت اقتصادی نشوند ۳. در هیاهوهای سیاسی داخل ایران نگرانم که وضعیت معیشتی مردم به فراموشی سپرده شود.»
🔸پنجشنبه، 22 فروردین خبر کودتا در سودان و پایان حکومت 30 ساله عمر البشیر رهبر برآمده از جریان اسلامگرای اخوان المسلمین منتشر شد. این اتفاق کافی بود تا برخی رسانهها به این بهانه تعریضی به «اسلام سیاسی» داشته باشند. میان اخبار منعکس شده از کودتا فیلمی از «آلاء صلاح» یکی از زنان فعال در اعتراضات اخیر سودان مورد توجه کاربران فضای مجازی و برخی سایتهای خبری از جمله BBC فارسی قرار گرفت. «آلاء» در این فیلم در حالی که میان معترضان سودانی بر فراز ماشینی ایستاده است خطاب به آنان میخواند: «ما را به اسم دین سوزاندند... ما را به اسم دین کشتند... ما را به اسم دین زندانی کردند... دین از آنها بری است... دین میگوید بگذر... نمیگوید ساطور به دست بگیر... میگوید عبور کن و در مقابل بایست... و با حاکمان مقابله کن...»
🔸جمعه 23 فروردین، کانال «راوی» یادداشتی با عنوان «پایان تلخ رؤیای جریان اسلامی سیاسی و نواندیش در سودان» منتشر کرد و در مطلع آن آورد: «یکی از دیگر از حکومتهای آفریقایی که به دست اخوان المسلمین و مدافعان اسلام سیاسی برآمده بود، قربانی ناکارآمدی، فساد، خودکامگی و دخالت خارجی شد و طی یک کودتای نظامی و با حمایت گسترده مردم به زیر کشیده شده» این یادداشت در کانالهای منسوب به علیاشرف فتحی (تقریرات)، جواد شریفی (مطالعات اجتماعی فقه) محسن حسام مظاهری (دین، فرهنگ، جامعه) و مصطفی تاجزاده (فردای بهتر) نیز منتشر شد.
از سوی دیگر پایگاه خبری سحام نیوز، متعلق به حزب اعتماد ملی (مهدی کروبی) در ضمن انتشار اخبار کودتای سودان، اقدام به انتشار تصاویر ملاقات عمر البشیر با آیت الله خامنهای و علی لاریجانی کرد. در ادامه این سایت، بخشی از مصاحبه سیدجواد خوئی با سایت شفقنا در خصوص سیره سیاسی آیت الله سیستانی و مکتب نجف را انتشار داد. هر چند تاریخ این گفتگو اسفندماه 1396 بود اما بخشی از محتوای آن توسط سحامنیوز با تیتر «آیت الله سیستانی فتوا دادهاند مردان دین برای امور اجرایی شایسته نیستند» بدون اشاره به زمان گفتگو در کانالهای تلگرامی به صورت گسترده به عنوان خبر جدید منتشر شد.
🔸در این گفتگو آمده: «یکی از خصایص مکتب نجف دوری از سیاست است... این امر به این دلیل است که نجف به تخصص خود احترام قائل است و می گوید، من در علوم دین و شریعت متخصص هستم و از من نخواهید کار دیگری کنم. مانند اینکه به یک مهندس معماری بگویند مدیر آموزش و پرورش یا کشاورزی شود؛ قطعا نمی پذیرد و می گوید شغل من نیست، نجف تعارض می بیند لذا آقای سیستانی برای مقلدین خود فتوا دارد، لاینبغی الرجال دین تصدی للامور اجرائیه و تنفیذیه؛ مردان دین برای امور اجرایی شایسته نیستند.» مصطفی تاجزاده نیز یکی از بازنشر کنندگان آن در کانال خود بود. البته این مطلب و برخی محتوای مرتبط با آن ساعاتی پیش از خروجی کانال سحام نیوز حذف شد اما تصاویر آن نزد نگارنده محفوظ است.
📌بخش دوم این گزارش را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/sedyaser/68
🔻🔻🔻
@sedyaser
☑️میدان نزاع بر سر دیدگاه سیاسی آیت الله سیستانی (بخش دوم)
📌گزارشی از آنچه پیرامون دیدگاه سیاسی آیت الله سیستانی در رسانه ها رقم خورد
🔸شنبه 24 فروردین، مصطفی تاجزاده، توصیههای سهگانه آیت الله سیستانی به علمای قم که در خبر مجتبی لطفی آمده بود را توئیت کرد. یکشنبه 25 فروردین، روزنامه شرق با تیتر «دیدار استادان اصلاحطلب قمی با آیت الله سیستانی» در صفحه نخست منتشر شد. مجتبی لطفی در گفتگو با شرق در تکمیل خبر تلگرامیاش درباره این دیدار گفته است: «دیدار اخیر در ایام تعطیلات نوروز و از سوی گروهی از استادان قم صورت گرفته که گرایش نزدیک به اصلاحطلبی دارند. این ملاقات از سوی حدود هفت یا هشت نفر از استادانی صورت گرفت که کرسی درس خارجفقه دارند که بعضی از آنها در فیضیه و برخی هم در بیوت خود تدریس میکنند.»
🔸دوشنبه 26 فروردین، پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیت الله سیستانی در پاسخ سوالی مبنی بر اینکه که «گاه گاهی اظهارات و تحلیل های مختلفی در خصوص موضع گیری حضرت آیت الله سیستانی در مورد نظام حکومتی عراق و دیدگاه فکری، سیاسی و اداری ایشان در این خصوص منتشر می شود، این مسائل تا چه اندازه مورد اعتماد است؟» متنی به این شرح منتشر کرد: «موضع حضرت آیت الله سیستانی در این خصوص، در کتاب "متون منتشر شده از آیت الله سیستانی در خصوص عراق" و آخرین بیانیه دفتر معظم له که اندکی قبل از انتخابات مجلس نمایندگان در تاریخ 17 شعبان 1439 هجری قمری و 4/7/ 2018 میلادی صادر شده، آمده است و غیر از این موارد، تمامی اظهارات و تحلیل ها بیانگر دیدگاه گوینده آن هاست و چه بسا درست یا دقیق نباشد.»
🔸این گزارشی اجمالی بیانگر آن است نزاعهای نظری در میادین فعالان سیاسی کارویژه متفاوتی از خود به نمایش میگذارند. گفتگو پیرامون نسبت روحانیت، اسلام و سیاست علیرغم ضرورت، از حساسیت ویژهای برخوردار است. شاید مطالب انتسابی به آیت الله سیستانی که در خبر دیدار علمای قم آمده چندان با مطالب کتاب معرفی شده از سوی دفتر معظم له مغایرت نداشته باشد، اما آنچه حساسیت این نزاع علمی را تشدید میکند، ظرفیت بهرهبرداری گروههای سیاسی از این اختلاف نظرهاست. به طور مثال در سندی منسوب به «اسکات مادل» افسر امنیتی آمریکا که در سال 2017 منتشر شده است او با اشاره به تفاوت نگاه سیاسی ایران و نجف، در راهبرد پیشنهادی مقابله با ایران تأکید دارد که مدل سیاستورزی ایران منجر به حضور روحانیون در مواضع قدرت سیاسی میشود اما تفسیر آیت الله سیستانی از تشیع، روحانیت را از سیاست کنار میگذارد. مادل در ادامه میافزاید ما باید متحدان عرب را تشویق کنیم که از نگاه محتاطانه نجف حمایت کنند و چهرههای مخالف آیت الله خامنهای در ایران (از جمله آیت الله سیدصادق شیرازی) را نیز بیش از پیش مورد حمایت قرار دهند.(نقل به مضمون)
🔸این ملاحظات گفتگوی علمی درباره نسبتسنجی میان دین قدرت سیاسی و روحانیت را تحت تأثیر قرار میدهد و دست فعالان سیاسی را برای بهرهبرداری از نظر عالمان دینی جهت تأمین مقاصد سیاسی باز میگذارد. از این رو بررسی و تحلیل میدان نزاع و کنشگری رسانهها میتواند ما را در پاسخ به این پرسش یاری دهد که «آیا نزاعهای طرح شده در این میدان در ذیل گفتگوی علمی تعریف میشوند و یا یک پروژه سیاسی را دنبال میکنند؟!»
📌بخش نخست این گزارش را اینجا بخوانید:
https://eitaa.com/sedyaser/67
🔻🔻🔻
@sedyaser