Ahd.mp3
2.07M
#دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️
امام زمانی شو👇👇👇👇
#کانال_خواهم_امد
http://eitaa.com/joinchat/287047696Cbbd8ae64b7
Ziyarat-Ashura-Halawaji.mp3
15.21M
زیارت عاشورا
با صدای دلنشین اباذر حوائجی
قرار هروز صبح😊🌹
@seedammar
#کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
هدایت شده از صـاحــب دلم(مهدویت 50)
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
سلام پدر مهربان ما صبحت بخير
🍀ای #دیدنت بهانه ترین خواهش دلم
🌼فکری بکن برای من و آتش دلمـ♥️
🍀دست #ادب به سینه بیتاب میزنم
🌼 #صبحت_بخیر حضرت آرامش دلم
سلام✋ روشنیِ دیدهی احرار ...😍
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
من و #شهید یک نسبت فامیلی از طرف مادرمان با هم داشتیم ولی قبل از خواستگاری همدیگر را ندیده بودیم❌ بعد از ازدواج #آقامصطفی تعریف میکرد 19 ساله که شده به مادرش میگوید قصد ازدواج💍 دارد ولی مادرش مخالفت میکند. میگفتند الان #سن مصطفی پایین است و اگر چند سال دیگر ازدواج کند خیلی بهتر است.
وقتی مادرش مخالفت میکند، مصطفی با #برادر بزرگترش که برای تمام مسائل با او مشورت میکند موضوع را در میان میگذارد و از دلایلش👌 برای ازدواج و اینکه نمیخواهد به #گناه بیفتد، میگوید. وقتی دلایلش را بیان میکند برادرش قانع میشود که مصطفی #میتواند یک زندگی را اداره کند
آقا مصطفی مدنظرش این بوده که همسر آیندهاش #مؤمن باشد. من را پیشنهاد میدهند که به منزلمان میآیند🏘 و مرا میپسندند. زمانی که برای خواستگاری آمد #20ساله بود و سال 1388📆 ازدواج کردیم.
در مراسم خواستگاری تمام تکیه و صحبتهایشان بر روی مسائل #معنوی بود. اصلاً طوری نبود که بخواهد درباره مادیات صحبت کند🚫 و بخواهد به من #قول پول و خانه بدهد. گفت من تمام سعیام را میکنم شما را #خوشبخت کنم😍 ولی هیچوقت به شما قول نمیدهم خانه و ماشین آنچنانی بگیرم.
تمام تکیهاش این بود که #امام_زمان (عج) و خدا کمکش میکند. هیچوقت انتظار کمک از شخصی را نداشت❌ اصلاً چنین روحیهای نداشت. #توکلش فقط به خدا♥️ و امام زمان(عج) بود. من هم فقط ملاکم این بود که همسرم کسی باشد که مرا به #درجه_کمالی که مدنظرم بود برساند و در کنار آقا مصطفی💞 به این خواستهام رسیدم
#شهید_مصطفی_خلیلی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃صلوات
#کلام_شهید
🌾امیـدوارم ...
#حضرت_زهرا (س) عنایتی کند
تا به هـدفی🎯 که از ورود به #سپاه
داشتهام آن هم تنها خواستنِ شهادت🌷
از خـداوند بود، نائل آیم
#شهید_سعید_علیزاده
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃صلوات
.
... يَا مُنَفِّسَ الْغُمُومِ ...!
و| دلتنگی | هایم را
فقط به تـو میگویم ...(:
#جوشنکبیر!
هدایت شده از صـاحــب دلم(مهدویت 50)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 یک خبر خووووووب
🎞 #تیزر برنامه تلویزیونی "بازگشت"
🖥 اولین برنامه تخصصی مهدویت پس از ۲۰ سال در صداوسیما
📌 با آیتم ها و کلیپ های جذاب و گفتگوهای #جنجالی با اساتید بزرگ کشوری در زمینه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، رسانه ای با رویکرد و نگاه مهدوی
⏱ یکشنبه شب ها، ساعت ۲۲، در شبکه افق با ما همراه باشید...
🖌 به لطف خدا تلاش های چندین ماهه بالاخره به ثمر نشست
واحد مهدویت موسسه مصاف
@mahdiaran
😭💔حال زائری که از عراق برای دیدن سردار امده بود💔😢
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
#حاج_قاسم_سلیمانی
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
#ڪتاب_عارفانه🌙 #قسمت_هفتم آنچه ڪه شاگردانــ و دوستانــ او از ڪرامات و حالاتـــ او مے گفتند ڪار را س
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
#ڪتاب_عارفانه🌙
#قسمت_ششم
بعد مکثی کردند وفرمودند:( رفقا، آیت الله العظمی بروجردے حساب وکتاب داشتند. اما من نمےدانم این جوان چہ کرده بود، چہ کرد که به اینجا رسید!)
من با تعجـب به سخنان حضرت استـاد گوش
مے کردم. به راستے این جوان چہ کرده بود که اسـتاد بزرگ اخلاق و عرفان این گونه دروصف او اینــگونہ در وصف او سخن مے گوید!؟
بعد از مراســم ختـم به یکے از دوسـتان
شہـ🌹ـیدگفتم : این شہید چند سالہ بود؟
گفت: نوزده سـال!
دوباره پرسیــدم : دراین مسجد چه کار مے کرد؟طلبہ بود؟
او جواب داد:نہ ، طلبہ ی رسمے نبود. امـا از شـاگردان اخلاق وعـرفان حضرت اسـتاد بود. در این مسجد هم کار فرهـنگے وپذیرش بسیج را انجـام مے داد.
تعجــب من بیشـتر شد. یعنے یک جـوان نوزده سـالہ چگـونہ به این مقام رسیده کہ استـاد این گونہ از او تعریـف مے کند؟
✨✨✨
آن شـب به همــراه چنـد نفر از دوسـتان وبہ همراه آیت الله حق شنـاس بہ منـزل همـان
شہـ🌹ـید در ضلـع شـمالے مسجد رفتیـم.
حاج آقا وقتے وارد خـانہ شدند در همـان ورودے منـزل روبہ بـرادر شہــ🌹ـید کردند وبـا حالتے افسـ😔ـرده خاطـره اے نقـل کـردند و فـرمـودند
: بہ جز بنده وخـادم مسجـ🕌ـد ،ایـن شہـ🌹ـید
بـزرگوار هـم کلیـد مسجـد را داشتند.
بعـد نفسے تـازه کـردندو فـرمودنـد : مـن یـک نیمہ شب زودتر از ساعـت نمـاز راهے مسجد شدم. به محض اینکہ در را بـاز کـردم دیـدم شخصے در مسجـد مشغول نـماز است.
حضـرت آقاے حق شنـاس مکثے کردنـد وادامہ دادند: من دیـدم یــک جـوان در حـال سجـده است، امـا نه روے زمین!! بلکـہ بین زمـین وآسمـان مشغـول تسبیح حضـرت حـق است!!
حاج آقا حق شنـاس در حالے کہ اشـ😭ـک در چشـمانشـان حلقہ زده بـود ادامہ دادند : مـن جلـو رفتـم ودیـدم همیـن احمـد آقا مشغـول نمـاز است.بعـد کہ نمـازش تمـام شد پیش من آمـد و گفت: تا زنـده ام بہ کسے حرفے نزنیـد.
بعـد از تایید حضـرت آقاے حق شنـاس بود کہ برخے از نزدیک ترین دوستـان این شہـ🌹ـید
لـب به سـخن گـشودند.
آن ها آنچہ را به چشـم خـود دیده بودند بیـان کردنـد ومن با تعجـب بسیـار ، فقـط گوش مے کردم.
آیـا یک جـوان مے توانـد بہ این درجہ از کمـال بشرے دسـت یابـد!؟
✨✨✨
نمے دانم !؟ چـرا مـن بہ طور نا خـود آگاه در تمـام مـراسـم این شہـ🌹ـید حضـور داشـتم.
چـرا این عبـارات عجیـب را از زبان این اسـتاد وارستہ وبه حق رسیـده شنیـدم !چـرا؟!
شایـد ایـن بـار مسئولیـتے برعہده ی ماسـت . شـاید خـدا مے خواهـد یکے از بندگـان خـالص و گمـنام در گـاهش را کہ بسیـار سـاده وعادے در میـان ما زندگے کرد بہ دیگران معرفے کنیـم .
شـاید براے این دوره ی معاصـر کہ غالـب بشر در ورطہ ی حیـوانے خـود دست و پـا مے زند احمــد آقا الگویے شـود براے آن ها کہ مے خواهنـد در مسـیر بندگے باشـند.
هـرچنـد از دوران شہــ🌹ـادت ایشـان چندیـن دهه گذشتہ، امـا با یارے خـدا تصمـیم گرفتیـم کہ خـاطـرات این عـبد درگاه حـق الهے را جمع آورے کنیـم.
تـازه زمـانے کہ کار شروع شد ،متوجہ دیگـر سختے های کار شدیم. احمـد آقا از آنچہ فکـر مے کردیم بسـیار بالا تر بود.
اما اگر استـاد العارفیـن این گـونہ در وصـف این جوان سخن نمے گفت ، کـار بسیار سخت تر مے شد.
آنچہ....
#ادامه_دارد
یاعلی
✨✨✨
#منبع: انتشارات شهیـد ابراهیم هادے
#گروه_جهادی_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
@seedammar
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
💝🕊💝🕊💝🕊💝 #قصه_دلبری #قسمت_اول *═✧❁﷽❁✧═* مثل معتادهاشده بودم اگرشب به شب به دستم نمی رسید,به خواب
سلام از اینجا 👆👆میتونید کتاب دلبری مطالعه کنید
و یا هشتگ #قصه_ی_دلبری به قسمت های کتاب دسترسی پیدا کنید
روی پای خدا_9.mp3
7.97M
#روی_پای_خدا ۹
برای کسی که میخواد لذّت و رهاییِ مراتبِ مختلفِ توکل رو دریافت کنه؛
حتماً میدانهای مختلف باز میشه،
و فشار روز بروز براش بیشتر ....
پیروزی، از آنِ کسی است که؛
نمیبُـــرّد ... و ادامه میدهد!
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
#شهیدطهرانۍمقدممیگفت :
+ کارۍ ڪه انجام میدهید ،
حتی نایستید که کسی بگوید
خستـــه نباشیــــد . . .
از همان درِ پشتی بیرون بروید
چون اگر تشڪر ڪنند ،
تو دیگر اجرت را گرفتهاۍ
و چیزی براے آن دنیایت نمۍماند ! :) 🍂💔
Ahd.mp3
2.07M
#دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️
امام زمانی شو👇👇👇👇
#کانال_خواهم_امد
http://eitaa.com/joinchat/287047696Cbbd8ae64b7
Ziyarat-Ashura-Halawaji.mp3
15.21M
زیارت عاشورا
با صدای دلنشین اباذر حوائجی
قرار هروز صبح😊🌹
@seedammar
#کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
#سلام_امام_زمانم
سلام میکنم بہ تو توئی کہ نوردیدهای
توئی کہ سالها زمن بہ جزبدی ندیدهای😔
سلاممیکنمبہتوغریبغائب از نظر🍁
توئیکہوقٺبیکسیبہدادمنرسیدهای✋
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#خاطرات_شهدا 📖 (نماز شب)
اومد بهم گفت : " میشہ ساعت 4 صبح بیدارم ڪنی تا داروهام رو بخورم ؟ "
ساعت 4 صبح بیدارش ڪردم ،
تشڪر ڪرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون ...
بیست الی بیست و پنج دقیقہ گذشت ، اما نیومد ...
نگرانش شدم ؛
رفتم دنبالش و دیدم یہ قبر ڪنده و توش نماز شب می خونہ و زار زار گریہ می ڪنہ !
بهش گفتم :
" مرد حسابی تو ڪه منو نصف جون ڪردی !
می خواستی نماز شب بخونی چرا بہ دروغ گفتی مریضم و می خوام داروهام رو بخورم ؟! "
برگشت و گفت :
" خدا شاهده من مریضم ،
چشمای من مریضہ ، دلم مریضہ ،
من 16 سالمہ !
چشام مریضہ ! چون توی این 16 سال امام زمان عج رو ندیده ...
دلم مریضہ ! بعد از 16 سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار ڪنم ...
گوشام مریضہ ! هنوز نتونستم یہ صدای الهی بشنوم ... "
✍ « ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﻬﯿﺪ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻧﯽ »
صلوات
چه کسی میگوید تاریخ تکرار نمیشود⁉️
🥀شهید دقایقی ها🌷 رفتند تا دشمن چشم به خاک و #ناموس و آبروی وطن ندوزد وامنیت را برای کشور🇮🇷 به یادگار گذاشتند...
🥀و شهید صدر زاده ها🌷 رفتند و #میروند تا حافظ این یادگاری باشند...
🥀و ⬅️من و تو➡️ چقدر سپاسگذار این #جان_فشانی ها هستیم...؟ 😔
⇜شهدای دیروز
⇜شهدای امروز
همسر و فرزندان
#شهید_دقایقی و
#شهید_مصطفی_صدرزاده(سیدابراهیم)
🌹🍃🌹صلوات
🔰پوتین هاش رو برداشت و زد بیرون از خونه،
زن جوون دنبالش می دوویید و به پیر زن میگفت بگیر اون جوونو،
اما #عبدالحسین فرار می ڪرد...
🔰پیر زن داد می زد میگفت:
نرو...
میڪشنت...
بدبختت میڪنن...
وایسا خانوم میگه نرو
اما اونجا ڪه یاد #خدا نیست قرار نه فرار باید ڪرد...
🔰بعد یڪ روز آوارگی خودش و رسوند #پادگان
آخه اهل روستا بود، شهر رو بلد نبود.
اومد جلو دژبانی تا خودش رو معرفی ڪرد، بازداشتش ڪردند.
سرباز و آوردن جلو فرمانده...
🔰فرمانده هر چی میتونست حرف بارش کرد...
عبدالحسین فقط نگاه ڪرد
بهش گفت باید برگردی خونه،
#نوڪریه خانومو ڪنی،
خانوم امر بر تو هست...
هر چی ڪه خانوم گفت:
باید بگی چشم
🔰عبدالحسین گفت:
نه، هر چی #خدا گفت بگم چشم.
من تو اون خونه برنمیگردم.
تو اون خونه یه زن نامحرم هست.
تو اون خونه یه زنی هست ڪه #حجاب و #حیا رو رعایت نمیڪنه...
🔰فرمانده گفت:
حالا ڪه نمیری باید صبح تا شب،
شب تا صبح دستشویی های #پادگان رو بشوری...
(دستشوییای #پادگان ۱۸تا بود روزی ۶بار هر بار ۴نفر اینا رو میشستند...)
🔰شبانه روز #عبدالحسین تنهایی دستشوییا رو میشست.
بعد ده، پونزده روز رفتم طرف عبدالحسین ببینم چیڪار میڪنه.
صدای #عبدالحسین رو شنیدم...
داشت میخوند برا خودش و دستشویی میشست.
🔰نزدیڪ تر رفتم دیدم داره گریه میڪنه.
گفتم بچه مردم و چی به روزش آوردن داره گریه میڪنه
یه چیزیم زیر لب میگه...
👈هی میگفت:
دستشویی میشوروم،
ڪثافتا رو میشوروم،
اما " #دل_آقام رو #نمیشڪونوم... "👆
روایتی از زندگی #سردار_شهید
#شهید_عبدالحسین_برونسی🌷
🍃🌹🍃صلوات