eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
10.3هزار ویدیو
143 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر ۵ #صلوات #خادم👇🏻 @Mousavii13 #تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh
مشاهده در ایتا
دانلود
24.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفیق یعنی این میری که بیاریش خودش میاد میبرتت ..💔 لحظه ی شهادت شهیداحمدغلامی🌿 \
🌿 " وقتی میدید برخی از رفقا سرگرم این دنیا و بازی های دنیایی شده اند ، خیلی دلش می سوخت . خودش اهل ورزش و بازی بود ، اما بازی های دنیا را جدی نمی گرفت . وقتی میدید که برخی ها چطور برای قرمز و آبی فریاد می زنند ، دلش می سوخت که چرا گوهر عمر را اینگونه هدر می دهند . در مسابقات کشتی هیچوقت نتیجه برایش مهم نبود . ناراحت شد و گفت : آخه امشب هم بازی؟! ابراهیم هیچگاه وقتش را پای تلویزیون تلف نکرد . حتی کتاب‌هایی برای مطالعه انتخاب می‌کرد که علم و معرفتش را افزایش دهد . یکبار در شب ۲۳ ماه رمضان با هم به مسجد می رفتیم. رفقای زیادی را دیدیم که در محل مشغول فوتبال بودند. می خواست بازی دنیا او را فریب ندهد چرا که خدای خوبش می فرماید : إِنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ ۚ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَلَا يَسْأَلْكُمْ أَمْوَالَكُمْ زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی است . و اگر ایمان آورید و تقوا پیشه کنید ، پاداشهای شما را می دهد و اموال شما را طلب نمی کند . (محمد/۳۶)"
شهید روح اله صحرایی در تاریخ ۶۲/۱۰/۲۴ در روستای پلک سفلی از توابع شهرستان آمل متولد شدند. دو تا برادر بودند که روح اله فرزند دوم خانواده بود. در دوران کودکی پر جنب و جوش بودند و در نبود پدر که در جبهه‌های جنگ تحمیلی بودند، در خانه پدربزرگ زندگی می کردند. دوران ابتدایی را در مدرسه دوازده فروردین و دوران راهنمایی را در مدرسه شهید بزرگی، سپری کردند و از اول راهنمایی شروع به نماز و روزه کردند و دوره متوسطه را در دبیرستان لسانی گذراندند و از همان زمان فعالیت خود را در مهدیه آمل شروع کردند و با علاقه در مراسمات مذهبی شرکت می‌کردند. بعد از گرفتن دیپلم تجربی، با اینکه بخاطر جانبازی پدر از رفتن به سربازی معاف بودند ولی با علاقه به سربازی رفتند و در ارتش خدمت کردند، چون اعتقاد داشتند که با تحمل سختی‌ها باید مرد شد. 🌷آشنایی با سیره و خاطرات شهدا🌷 🇮🇷
یکی از چیزهایی که خیلی بدش می‌آمد غیبت کردن بود، روی چشم و هم چشمی و سنتهای غلط حساس بود، اگر مهمانی میرفتیم که چند نوع غذا داشتند، ناراحت میشد و می‌گفتند: با یک نوع غذا هم سیر می‌شدیم. وقتی چیزی می‌خرید توجه می‌کرد که فروشنده فرد مومن و حلال خور باشد، از فروشنده بی‌حجاب خرید نمی‌کرد، هر چند ارزانتر هم میفروخت، در مورد خمس خیلی دقت داشت، تاریخ خمسی مشخص داشت و حسابی باز کرده بود و پولهایی که خمس به آنها تعلق نمی‌گرفت را به آن حساب واریز می‌کرد، در تاریخ خمسی به انبار میرفت و خمس برنج و مایحتاج سالیانه ای که اضافه کرده بود را حساب می کرد. وقتی به کسی قرض میداد سعی میکرد کسی متوجه نشود، حتی من. به همه ائمه ارادت داشتند، ولی اکثر شهدا به حضرت زهرا (س) ارادت خاصی دارند و به حضرت رسول(ص) هم ارادت زیادی داشتند و بخاطر همین اسم محمد رسول را برای پسرمان گذاشتند و به نقل از دوستانش در لحظه جان دادن یا رسول الله گفتند و عروج کردند. عاشق و مطیع محض رهبری بودند، در وصیت نامه شان سفارش میکنند که دست از ولایت فقیه برندارید، می گفتند: هر وقت آقا اشاره ای بکنند برای جهاد حتی منتظر اجازه شما نمیشینم و میروم. اگر همه مردم یک طرف رفتن و آقا یک طرف، به سمتی برو که حضرت آقا رفته است. یکبار وسط سخنرانی آقا که از تلویزیون پخش می شد، حضرت آقا سرفه ای کردن و آقا روح الله به زبان محلی خودمان گفتند: جان ته کلشه دا. یعنی: جان، فدای سرفه ات شوم. پوتین های سنگین دوران سربازی ارتش را پوشید و چند میله آهنی بیست سانتی را زیر جوراب به پاها بست و لباس زیاد پوشید و توی جیبهایش سکه های ۲۵ و ۵۰ تومانی را جاسازی کرد، تا وزنش را به وزن ایده آل سپاه برساند و بالاخره با زحمت زیاد در سپاه قبول شد. به نقل از همسر شهید
سلام علیکم ممنونم از دوستانی که این چند روزه با بنده همدردی کردند، صبوری کردند و مثل همیشه کانال شهدا را حمایت کردند با حضور و تبلیغشان، اجرتون با خود خدا و شهدا🌸🌸🌱🌸🌹 و خدا یار نگهدار عزیزانی که لفت دادن 🌸🌱
«ثُمَّ نَظَرَ» آنگاھ نظـر انداختـــــ ..! مدثر؛نشانه‌۲۱ 
سیدرضا نریمانیFadaeian_Ramazan1400_Shab19_6.mp3
زمان: حجم: 17.69M
" دنیا به چه دردی میخوره؛ وقتی دقیقه شده برام اسارت•°'